از طبابت بقراطی تا پزشكی مدرن

1401/9/28 ۱۱:۳۷

از طبابت بقراطی تا پزشكی مدرن

مدرنیزاسیون نه تنها در ایران بلكه در اكثر جوامع درحال توسعه در دنیا دارای ابعاد و سویه‌های مختلفی بوده است. به این معنا كه جوامع انسانی معاصر از طرق مختلف و متفاوتی سعی بر مدرن كردن و نوسازی خود داشته‌اند. این راه‌ها گاه از طریق روشنفكران یك جامعه، یا یك دولت مقتدر، مدارس و نظام آموزشی، صنعت و كارخانه‌ها و... انجام می‌گیرد.

نگاهی به كتاب «پزشكی در ایران: حرفه، تخصص و سیاست»

پزشكان حاملان مدرنیته ایرانی

مرتضی ویسی: مدرنیزاسیون نه تنها در ایران بلكه در اكثر جوامع درحال توسعه در دنیا دارای ابعاد و سویه‌های مختلفی بوده است. به این معنا كه جوامع انسانی معاصر از طرق مختلف و متفاوتی سعی بر مدرن كردن و نوسازی خود داشته‌اند. این راه‌ها گاه از طریق روشنفكران یك جامعه، یا یك دولت مقتدر، مدارس و نظام آموزشی، صنعت و كارخانه‌ها و... انجام می‌گیرد. درواقع نوسازی در هر جامعه‌ای با راهكارها و كنش‌های مختلف سعی در ایجاد جهانی نو و مترقی را دارد. در این میان شاید كمتر كسی به تاثیر پزشكی و پزشكان در نوسازی و تغییر نگاه عاملان انسانی در یك جامعه توجه كرده باشد. پزشكی در‌نظر بسیاری صرفا امری در خدمت سلامت و نجات جان انسان‌ها از امراض و بیماری‌هاست، واقعا چگونه می‌تواند دارای تاثیرات سیاسی و اجتماعی نیز باشد. كتاب «پزشكی در ایران» اثر هرمز ابراهیم‌نژاد كاری است كه سعی دارد تا به این موضوع بپردازد.این كتاب كه اخیرا از سوی انتشارات شیرازه روانه بازار شده اثری است تاریخی مربوط به دوران اواخر قاجار و اوایل دوران رضا شاه. یعنی دورانی كه جامعه ایران یكی از بیشترین شتاب‌های تاریخی را تجربه كرد و تغییراتی در جامعه ایران رخ داد كه تاكنون آثار و نتایج آن محسوس است. كتاب پزشكی در ایران هر چند در ظاهر كتابی تاریخی و روایتگر تاریخ پزشكی در ایران است اما دراقع به نحوی تاریخ تغییر انسان ایرانی تحت سیطره تغییر تلقی او از جهان است. این اثر به خوبی نشان می‌دهد با تغییر پزشكی سنتی و گسترش پزشكی مدرن فرد ایرانی در جایگاهی قرار گرفت كه نه تنها تلقی او از بدن انسان بلكه تلقی او از جهان و نظام حكمرانی نیز تغییر كند.میشل فوكو فیلسوف فرانسوی از اولین افرادی بود كه به مساله رابطه قدرت و پزشكی توجه كرده بود. وی در كتاب «تولد پزشكی بالینی» كه اولین‌بار در سال 1963 انتشار یافت. دانش پزشكی در قرن هجدهم، تحولی اساسی را تجربه كرد. برای اولین‌بار، دانش پزشكی چارچوبی علمی و سازماندهی شده را به خود دید كه قبل از این فقط به ریاضیات تعلق داشت. بدن به چیزی قابل شناسایی تبدیل شد و بیماری‌ها با قواعدی جدید برای دسته‌بندی شدن همراه شدند. فوكو همانند «تاریخ جنون»، در این كتاب هم به ما نشان می‌دهد كه درك ما از علوم، تا چه اندازه به نگرش‌های اجتماعی و فرهنگی ما و در این مورد خاص به انقلاب فرانسه، وابسته است.هرچند نویسنده كتاب پزشكی در ایران اشاره مستقیمی به فوكو و پروژه فكری او ندارد اما با مطالعه كتاب آشكار می‌شود كه نویسنده تاثیر عمیقی از كارهای او پذیرفته است. درواقع هرمز ابراهیم‌نژاد با توجه به این قضیه كه تغییر نگرش‌ها و تلقی‌ها از بدن محدود به عرصه پزشكی نخواهد شد سعی داشته تا بیان این روایت از تاریخ عرصه‌ای از تاریخ ایران را آشكار كند كه كمتر كسی به آن توجه داشته است.اگر بپذیریم كه در روند مدرنیزاسیون در ایران پروژه‌های فكری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با محدودیت‌ها و شكست‌هایی مواجه بوده‌اند اما آنچه كه كتاب پزشكی در ایران به ما می‌گوید عرصه پزشكی در جریان نوسازی در ایران، یكی از خلاقانه‌ترین و پویاترین عرصه‌هایی بوده كه تاریخ ایران تجربه كرده است. برای همین نویسنده با ترسیم فضایی تاریخی اولین مواجهات ایرانیان با پزشكی مدرن شیوه مواجه و تقابل نظام پزشكی در ایران و به ‌طور كل پزشكان را با پزشكی غربی به تصویر كشیده است.همان‌گونه كه نویسنده در مقدمه كتاب اشاره دارد: «تاریخ روابط ایران و غرب بیشتر از نقطه نظر سیاسی- اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اما در این میان توسعه علوم مدرن به عنوان بخشی از این روابط تاكنون مورد بررسی جدی و مداوم قرار نگرفته است.» این بدین معناست كه پزشكی در ایران سعی دارد عرصه‌های جدیدی را تاریخ‌نگاری ایران بگشاید كه تاكنون كمتر كسی به آن توجه كرده است. تاریخ‌نویسی كه وجه غالب آن تاریخ‌نگاری سیاسی است و بیشتر از هر چیز سرنوشت حاكمان و دربار مورد توجه آن بوده است در این كتاب سعی دارد به عرصه‌های دیگری از زندگی انسان‌ها یعنی عرصه پزشكی و درمان بپردازد. یكی از نكات بسیار مهم در این كتاب اشاره به فرم تعاملی و گفت‌وگویی مابین پزشكی سنتی و مدرن بود. این امر یكی از مهم‌ترین نظریاتی است كه در كتاب پزشكی در ایران مطرح می‌شود. در این نظریه برخلاف الگوهایی دیگر برای پذیرش تغییرات در قالب مدرنیته كه نگاهی كاملا سلبی داشتند یا نگاهی كاملا تسلیمی، در نگاه تعاملی و گفت‌وگویی پزشكان ایرانی سعی داشتند با حفظ داشته‌های خود و با گفت‌وگو و تعامل با پزشكی نوین حرفه و حضور خود را در جامعه گسترش دهند و موجب بقای خود در دربار و به ‌طور كل درجامعه خود باشند و این رمز موفقیت پذیرش پزشكی مدرن در ایران بوده است.آن‌گونه كه در مقدمه این كتاب آمده است: «نوسازی پزشكی یك فرآیند چند لایه است كه نه تنها از نفوذ غرب و آشنایی با فناوری و مفاهیم مدرن بلكه تكامل در پزشكی و حرفه پزشكی بومی نیز تاثیر پذیرفت. این كتاب روایتی از این تكامل است روایتی از اصلاحات سیاسی اجتماعی كه زمینه‌ساز پذیرش ایده‌ها و افكار مدرن شد همچنین قدرت سیاسی كه تاسیس و توسعه نهادهای مدرن را مدیریت كرد و درنهایت روابط بین‌المللی به ‌طور خاص دولت قاجار كه از آهنگ پیشرفت پزشكی مدرن آگاه شد و تصمیم به ساخت نهادهای پزشكی «مدرن» گرفت.»

بیماری‌های همه‌گیر

بیماری‌های همه‌گیر تاثیری بسزا در فهم ایرانی‌ها از وضعیت عقب‌ماندگی خود در توان حكمرانی و ایجاد نظم در جامعه داشت. در واقع یكی از مهم‌ترین مسائلی كه دربار و دولت در عصر قاجار را وادار به پذیرش اصلاحاتی در حوزه پزشكی كرد وجود بیماری‌های همه‌گیر بود. امری كه باعث شده امكان حكمرانی باری حاكمیت سلب و تقریبا غیرممكن شود، به همین جهت فصل یك نگاهی اجمالی دارد به موج‌های گسترده بیماری‌های همه‌گیر و تاثیر آنها بر دانش پزشكی برای بستر‌سازی فكری دگرگونی در طب سنتی. دلیل این امر نیز این است كه بیماری‌های همه گیر مهم‌ترین و اجتماعی‌ترین پدیده‌های پزشكی هستند كه پزشكان تاكنون تجربه كرده‌اند. بیماری‌های همه گیر دربار و دولت را آگاه به این امر كرد كه برای پیشگیری از اضمحلال جامعه و بقای رعیت برای پرداخت مالیات و امثالهم باید اقدامی عاجل و كارساز انجام دهد برای همین هم راهی نداشت جز اینكه دست به دامن پزشكی نوین شود و در این راه هم هزینه‌هایی متقبل شود.

پزشكان و مواجهه‌شان با پزشكی غربی

آنچه واقعیت دارد اوضاع نابسامان و آشفته پزشكی در ایران زمان اواخر قاجار بود. در آن زمان ایران فاصله زیادی با عصر طلایی پزشكی در دوره‌‌هایی مانند دوره صفویه داشت و همچنین با ارتباط با نظام جهانی و گسترش مرزهای تجاری ورود بیماری‌های تازه با اشكال جدید پزشكی در عصر قاجار را با مشكلات حادی مواجه كرده بود به همین جهت ارتباط صحیح و كارساز با پزشكان غربی امری ضروری و حیاتی می‌نمود. فصل 2 كتاب دگرگونی فكری مربوط به پزشكی مدرن در چارچوب نهادهای دولتی مواجهه با غرب را بررسی می‌كند. بیشتر پزشكان سعی در تركیب پزشكی سنتی و مدرن را داشتند، تركیبی كه در چندین رساله به شكلی صریح بیان شده است. به ‌طور كلی نویسنده از سه دسته پزشك نام می‌برد: سنتی، تركیبی، مدرن. در واقع این سه مواجهه هر كدام پزشكان و نمایندگان خاص خود را در این زمان داشتند. پزشكان سنتی بسیار در مقابل پزشكی نوین مقابله می‌كردند، پزشكان تركیبی پا در هر دو جریان یعنی سنتی و مدرن داشتند. در این بین پزشكانی بودند كه كاملا تحت تعلیم پزشكی مدرن بودند كه یا از طریق آموزش در دیگر كشورها یا در دارالفنون در حال آموزش دیدن بودند. در این میان دارالفنون اهمیت بسیار بالایی در شكل‌گیری پزشكی مدرن داشت، چراكه مساله آموزش پزشكی در این نهاد وارد دوران جدیدی شد كه تاثیر بالایی بر فكر و اندیشه ایرانی داشت.

جایگاه جراحی در پزشكی ایرانی

یكی از مهم‌ترین مباحث كتاب پزشكی در ایران بحث مربوط به جایگاه جراحی در تغییر نگرش‌ها و تاثیر آن بر روند تحولات پزشكی و فكری ایران است. به ‌طور كلی در پزشكی سنتی ایرانی به واسطه جایگاه والایی اجساد مردگان در بین مسلمانان و احترامی كه افراد برای مرده‌ها قائل هستند این امر باعث شده تا كالبدشكافی و آموزش‌های مربوط به آن در جوامع اسلامی رشد آنچنانی نداشته باشد به همین جهت این حوزه همواره یكی از فقدان‌ها و مشكلات مهم در جامعه پزشكی در ایران بوده است. درواقع اولین مواجهات پزشكان ایرانی با پزشكان غربی بر سر چگونگی عمل تشریح و جراحی بوده است. به گفته كتاب اولین پزشك اروپایی كه طی قرن نوزدهم وارد ایران شد، دستیار جراح جئورگ بریگس بود كه جان ملكم را در اولین ماموریتش به ایران در سال 1800 همراهی كرد. واقعیت امر این است كه اولین جراحی‌ها در ایران تاثیرات بسیار شگرفی بر نگرش پزشكان ایرانی داشته و نكته اینجاست كه به هیچ‌وجه این تغییر نگرش محدود به جامعه پزشكی آن دوران نبوده است، بلكه این فهم و تلقی جدید از بدن به جامعه تسری پیدا كرد و به ‌طور كل مقوله جراحی و شكافتن بدن از مهم‌ترین دستاوردهای پزشكی مدرن در ایران بوده است.

جنبش اصلاحات و نهادینه‌سازی پزشكی

همراه شدن نوسازی پزشكی با جنبش اصلاحات در عصر قاجار كه مشخصه بارز آن وابستگی فزاینده به غرب بود فصل 3 به‌ طور كلی ماهیت آموزش و تركیب اجتماعی نهادهای پزشكی مدرن، مانند مدرسه پلی‌تكنیك دارالفنون را شرح می‌دهد. این مدرسه به شكلی انحصاری به علم مدرن اختصاص نداشت و دانش‌آموزان صرفا به تحصل علوم مدرن نمی‌پرداختند، حتی اگر این نهاد اصلی و نخستین برای معرفی علوم و فناوری‌های نوین باشد. ماهیت تركیبی و التقاطی دارالفنون و نقش آن در تحول پزشكی به ‌طور دقیق بررسی نشده است. هدف حاكمیت قاجار از این اصلاحات صرفا از بابت نوسازی نبود، بلكه كنترل سیستم آموزشی نیز جزو این برنامه بود، هر چند به واسطه فقدان بستر اقتصادی مناسب برای ایجاد مدارس جدید در دستیابی به این هدف با شكست روبه‌رو شد. این مدل نوسازی برای اولین‌بار توسط میرزا تقی‌خان امیر كبیر ابداع شد (1807-1852).وی به عنوان اولین نخست‌وزیر ناصر‌الدین شاه، كسی بود به اهمیت بنیادین تمركز‌سازی دولت واقف بود. میراث سیاسی امیركبیر بعد از مرگش احیا شد و پروژه‌های اصلاحی‌اش در زمینه بهداشت عمومی و بیمارستان تحت‌نظر جانشینانش ادامه یافت، هر چند به شكلی گزینشی و از هم گسیخته، در‌حالی كه ناصرالدین شاه خود، آن‌گونه كه عباس امانت گفته است، تحت تاثیر او باقی ماند و در تمام طول سلطنت خود به مساله تمركز‌سازی دولت، رابطه با غرب و مدرنیته توجه داشت. بنابراین نوسازی به عنوان میراث امیركبیر محدود به معرفی علم و فناوری مدرن نبود، بلكه همچنین وسیله‌ای برای گسترش اقتدار دولت نیز بود. برای دستیابی به این هدف به‌خصوص، حاكمیت تلاش كرد تا نهادهای سنتی را در دولت یا نهادهای مدرن ادغام كند.

دگرگونی پزشكی در دوران مشروطه

با پیروزی انقلاب مشروطه در ایران، كشور وارد مراحله جدیدی از تغییرات اجتماعی و سیاسی شد. پزشكان متاثر از فضای به وجود آمد و همچنین متناسب با شعارهای مشروطه اقدام به ساخت نهادهایی برای پیشبرد هر چه بهتر بهداشت و سلامت در جامعه كردند. این امر همزمان با گسترش روابط ایران با كشورهای خارجی افزایش چشمگیرتری یافت و حضور پزشكان خارجی به خصوص پزشكان فرانسوی عرصه پزشكی در ایران را وارد فاز متفاوت‌تری ساخت. تداوم پزشكی مدرن در دوران مشروطه از جمله مباحث مهم در فصل 4 كتاب پزشكی در ایران است. پزشكی مدرن غربی طی دو تحول عمده مسیر نوینی را در ایران ایجاد كرد: واكسیناسیون آبله و عمل جراحی مبتنی بر تشریح مدرن. هر چند كه واكسیناسیون بلافاصله پذیرفته یا به شكلی سراسری اجرایی نشد اما در پایان قرن به دلیل كارآمدی آن به روشی مستقر و تثبیت شده تبدیل شد. موفقیت جراحی در درمان بیماری‌هایی كه پیش از این منجر به مرگ یا معلولت می‌شد، مانند سنگ مثانه یا آب مروارید، غیر‌قابل انكار بود.  در ادامه آنچه كه شاهد هستیم گسترش نهادها و مكان‌های مختلفی در جهت گسترش نظام سلامت در ایران هستیم. در این دوران شاهد هستیم كه نهاد وقف در ایران، نظام آموزش، دربار، دولت همگی به نحوی در خدمت تاسیس بیمارستان‌ها و مراكز آموزشی مدرن پزشكی در ایران هستند.

بدن، سلامت و مدرنیته

جهان جدید تغییرات زیادی در نگرش‌ها و افكار ما انسان‌ها ایجاد كرده است. یكی از مهم‌ترین این تغییرات تغییر نگرش به بدن و سلامت انسان است. در این نگاه جامعه‌ای حق پیشرفت و ترقی را دارد كه دارای شهروندان سالم و قوی باشد. شهروندانی كه از بیماری دور بوده و تمام توان خود را برای پیشرفت و توسعه كشور به كار گیرند. به این جهت بدن و سلامت مختص به آن در دولت‌های مدرن معنا و تلقی متفاوتی را پیدا كرده‌اند.  این امر درباره تاریخ كشور ما یعنی ایران معاصر نیز مستثنا نبوده است. زمانی كه پزشكی مدرن در ایران باب شد و مورد پذیرش كامل جامعه و دولت قرار گرفت از خود الگویی از نظام دانش و رژیم معرفت (به تعبیر میشل فوكو) به‌جا گذاشت كه تمام وجوه زندگی را نیز در نوردید. مهم‌ترین نظریه كتاب را در همین شكل الگویی گفت‌وگویی بین پزشكی سنتی و مدرن باید دانست كه در كتاب پزشكی در ایران به خوبی تحلیل شده است.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: