ایرانیان به غرب چشم دارند درحالی‌كه غرب علوم را از شرق آموخت

1404/5/6 ۱۲:۱۹

ایرانیان به غرب چشم دارند درحالی‌كه غرب علوم را از شرق آموخت

گزارشی اسنادی - پژوهشی - روزنامه‌نگاری از تاثیر مخرب نادیده انگاشتن بنیان‌گذاران دانش ایران و تاثیر آن اندیشه‌ها در علوم جدید غرب

علم نیرو دهد كمالت را / عقل اجابت كند سئوالت را (اوحدی)

مریم مهدوی اصل / اشاره:  بیش‌ از دو دهه از فعالیت‌ روزنا‌مه‌نگاری و پژوهشی‌ام را به دنبال پاسخ این دو سئوال از استادان علوم سیاسی، حقوق و روابط‌ بین‌الملل و حتی دیپلمات‌های وزارت امور خارجه بودم كه: «چرا اندیشمندان غربی می‌توانند به نظریه‌پردازی بپردازند، ولی ما در ایران نمی‌توانیم؟ و آنان چگونه می‌توانند نظریه‌های علوم سیاسی و حقوق و روابط بین‌الملل را كه ابتدا بر مبنای علوم ریاضی و فیزیك كوانتومی طرح شده و سپس روی علوم پزشكی پیاده و كاربردی ‌شده، در نهایت روی نظریه‌های علوم اجتماعی، علوم سیاسی و حقوق و روابط الملل پیاده كرده و در جهت منافع كشوری، ملی و بین‌المللی خودشان كاربردی كنند؟»

متاسفانه برخلاف همه پیگیری‌ها، همیشه یك جواب یكنواخت را از همه می‌شنیدم كه: «ما نمی‌دانیم آنان چه كار می‌كنند؟!» تااینكه در سال ۱۴۰۰ش. در شبكه اجتماعی «اینستاگرام»، با فیلمی از میچیو كاكو دانشمند ژاپنی - امریكایی كه نظریه‌پرداز «جهان‌های موازی» و «پیدایش نظریه ریسمان» در فیزیك كوانتومی و كیهان‌شناسی است، آشنا شدم. خوشبختانه، با مطالعه كتاب «جهان‌های موازی» میچیو كاكو، با ترجمه سارا ایزدیار و علی هادیان كه چاپ ۲۴ آن درسال ۱۴۰۲ انجام شده، در بخش «درخشش گاما» به این متن علمی برخوردم كه به طرح دو سئوال‌ چندین ساله‌ام پاسخ داد. این متن علمی بدین شرح است: «... درخشش‌های پرتو گاما تاریخچه عجیبی دارند كه به دوره جنگ سرد باز می‌گردد. در اواخر دهه ۱۹۶۰م. ایالات متحده نگران این موضوع بود كه اتحاد جماهیرشوروی یا كشوری دیگر مخفیانه در صحراهای كره زمین یا حتی روی كره ماه، آزمایش هسته‌ای انجام دهد و به این ترتیب توافقات موجود را زیرپا بگذارد. بنابراین ایالات متحده ماهواره وِلا را به فضا پرتاب كرد تا به ویژه «درخشش‌های هسته‌ای» یا انفجارهای احتمالی بمب هسته‌ای را شناسایی كند... اما آنچه پنتاگون را وحشت‌زده كرد این بود كه ماهواره وِلا نشانه‌هایی از انفجارهای بزرگ هسته‌ای در فضا دریافت می‌كرد. آیا اتحاد جماهیر شوروی با استفاده از یك فناوری پیشرفته ناشناخته، مخفیانه بمب‌های هیدروژنی را در اعماق فضا منفجر می‌كرد؟ با این فرض كه شوروی ممكن است موفق شده باشد در فناوری تسلیحاتی از ایالات متحده پیشی بگیرد، از دانشمندان برجسته خواسته شد تا این نشانه‌های دریافتی از اعماق فضا را تحلیل كنند. پس از فروپاشی شوروی، دیگر نیازی به طبقه‌بندی این اطلاعات نبود و بنابراین پنتاگون كوهی از داده‌ها را به دنیای ستاره‌شناسی ارایه كرد...».

پاسخ، دسترسی اندیشمندان و دانشمندان به میلیون‌ها اسناد حكومتی برای مطالعه و پژوهش و سپس خلق نظریه‌های دانشگاهی است. ضمن‌اینكه، پس از مطالعه كتاب‌های اندیشمندان و نظریه‌پردازان فیزیك و پزشكی و علومی اجتماعی و علوم سیاسی و روابط بین‌الملل بود كه فهمیدم عصر نظریه‌پردازی در جهان توسعه یافته غرب به دلیل تعدد كشفیات و نظریه‌های بسیار زیاد در فیزیك كوانتومی كه نمی‌تواند به یك نظریه واحد برسد، چند سالی است به پایان رسیده است. ضمن‌اینكه، میچیو كاكو دركتاب «معادله خدا» درخصوص «معنا در جهانی متناهی» نوشته است: «در پایان، بر این باورم كه در این جهان باید خودمان معنای خودمان را خلق كنیم...».

ازهمین‌روی، در گزارش حاضر به دو محور اسنادی- پژوهشی در دو دوره تاریخی غزنویان و قاجاریه اشاره كرده‌ام. چراكه مبنای بنیان‌گذاری علوم طبیعی بر ریاضی را ابوریحان بیرونی (۳۶۲- ۴۴۲ق.)، در دوره حكومت غزنویان در ایران گذاشته است. این سخن از علی‌اكبر دهخدا در سال ۱۳۲۴خورشیدی است كه متاسفانه نسل ما به دلیل ایجاد موانع و محدودیت پنج‌دهه گذشته برای دسترسی به منابع مطالعاتی كتابخانه‌ای تا امروز از آن بی‌خبر بوده‌ است. و البته آن را تلفیق كرده‌ام با اسنادی پژوهشی از كتاب خطی «رساله درباره قواعد تلگراف» نجم‌الدوله در عصر ناصرالدین شاه قاجار كه در بخش خطی كتابخانه مجلس موجود است. و همچنین «شنود تلگراف» حكومتی ایران در سفرنامه‌های انگلیسی كه شاید بتوان گفت آغاز علم كاربردی انگلیس البته با تصویری امنیتی در جغرافیای ایران باستان است كه كاملا برخلاف و در تضاد با اندیشه‌های فرهنگی بنیان‌‌گذاران علم و دانش در امپراتوری ایران باستان، البته تا زمان تغییر حكومت ناصرالدین شاه قاجار به روش انگلیسی است.

اندیشه ابوریحان بیرونی در عصر غزنویان

علی‌اكبر دهخدا در كتاب «شرح حال نابغه شهیر ایران ابوریحان محمد بن احمد خوارزمی بیرونی» كه چاپ نخست آن در سال ۱۳۲۴ انجام شده و كتابخانه طهوری آن را در سال ۱۳۵۲ و زیرنظر اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و هنر چاپ كرده، نوشته است: «ابوریحان بیرونی، محمدبن احمد خوارزمی بیرونی از اجله مهندسین و بزرگان علوم ریاضی، او یكی از نوادر درهاه [درهات] اعصار و نمونه كامل ذكاء و فطنت و شدن عمل ایرانی است...».

سپس دهخدا در آخرین برگ از این كتاب كه بخشی از آن به گفت‌وگو و طرح مسائل بین ابوریحان بیرونی و شیخ‌الرییس ابوعلی سینا گذشته، نوشته است: «ناگفته نماند كه برای شناسانیدن مكانت و منزلت رفیع و منیع ابوریحان در انواع علوم و فنون، احاطه بر همه آن علوم و فنون و نیز اطلاع بر مجموع تالیفات كثیره وی ضرور است و با فرض امكان وجود شرط اول، چون دست بیرحمی زمان و همدست قاسی‌تر او یعنی بلای مدنیت‌سوز هدم و حرق و اغاره قوم شوم مُغول [مغول] از آنهمه مصنفات ابوریحان جز معدودی برجای نمانده است، هر فاحص و متتبع تتبع بصیر نیز، در تعریف شخصیت ادبی او از قناعت از حد برسم و اكتفاء از رسم نیز بناقص آن ناگزیر است. با اینهمه همین بقیه قلیل الحجم و كثیر‌المعنی كه در دسترس ماست بحد اوفی، كافی از نمودن نبوغ و دهاء این اعجوبه شرق یا به قول خود ابوریحان، غصن دوحه ایران است. در هزار سال پیش برد و تسطیح از تسطیحات چهارگانه كره متظنن گشتن، و نوع چاه آدتزین كشف كردن و باستخراج جیب درجه واحده توفیق یافتن و بالاتر از همه بنای علوم طبیعی را بر ریاضی نهادن و قرن‌ها پیش از باكن برای حل معضلات علمی و فنی متوسل باستقراء شدن و صدها سال قبل از كپرنیك وگالیله در مسمع و مرای پادشاهی چون محمود یعنی خونخواری جبار و مستبد و متعصب در ظواهر دین، در عقیده متحرك بودن ارض اصرار ورزیدن برای شناختن اجمالی این داهی كبیر كافی است، و امید است كه با تفحص كافی در كتابخانه‌های شخصی و عمومی هندوستان و تركیه و اروپا بعض دیگر از آثار این مرد بی‌عدیل به دست‌آید و روشنی‌های دیگری بر حیات علمی و ادبی این وجود عدیم‌النظیر تافته و دنیای تمدن به تمتع از بهره‌های نوآیین‌تری توفیق یابد.».

كتاب قواعد تلگراف نجم‌الدوله  در عصر قاجار

دركتاب «سفرنامه خوزستان» حاج عبدالغفار نجم‌الملك، به كوشش محمد دبیر سیاقی درسال ۱۳۴۱، دربخش «سرآغاز» نوشته شده است: «... اما از ذكر این نكته ناگزیرم كه نجم‌الملك (نجم‌الدوله) ‌عبدالغفار بن علی محمد (۱۲۵۵ تا ۱۳۲۶ه.ق) و از باریك‌بینی در مسائل مهندسی و اندازه‌گیری، در نجوم و ریاضیات و تقویم ذی‌فن و صاحب اثرست و در ادب نیز دستی دارد، در واردكردن علوم اروپایی به ایران از طریق تعلیم و تدریس و تالیف كوششها كرده و كتبی مهم به دست وی تالیف و طبع و نشر شده است كه از آن جمله است كفایه‌الحساب (۱۲۹۱ ه.ق) و اصول هندسه (۱۲۹۲ و ۱۳۱۸ه.ق) و بدایه‌الجبر (۱۳۱۹ه.ق) و وسیط‌الحساب (۱۳۱۸ه.ق) و بدایه‌الحساب (۱۲۹۲ه.ق) و نیز كشكول شیخ بهایی و مرصادالعباد نجم‌الدین دایه را به طبع رسانیده است... (پانویس): این مرد بینادل به سال ۱۲۹۹ ه.ق. به دستور ناصرالدین شاه قاجار برای بازدید سد اهواز و برآوردن میزان هزینه و كیفیت بنای آن و دیگر مسائل مربوط به كارهای مهندسی به خوزستان رفته است و...».

درهمین راستا، حاجی میرزا عبدالغفار نجم‌الدوله در كتاب خطی مجلس به نام «رساله در قواعد تلگراف» كه تاكنون چاپ و منتشر نشده، در صفحه‌های نخست و سپس مقدمه آن نوشته است: «یكی از آن علوم علم تلگرافست كه معجزیست بی‌كراف و سحریست بلاخلاف چه مقصود را باقصی‌البلاد چنان رساند كه دعای مستجاب باسمان شتابد یا نورآفتاب بر زمین تابد و اكنون در اغلب بلاد آسیا و اروپا دائر و در اكثر طوائف امم سآئرست چنانچه می‌توان از دارالخلافه با اماكن بعیده مانند پاریس و لندن در اسرع من‌طرف عین مكالمه نمود و بسبب این رابطه تلگرافی مابین جمیع دول لازم آمد كه قواعد معموله در تلگراف‌خانجات این دولت ابد مدت متحد باشد با قواعد تلگرافی سائر دول لهذا باشاره نواب شاهزاده والاگهر كه گوهرپاكش سرشته با هنرست و تارك دانش را بهین افسر تعویذ بازوی شهریاری اعتضاد السلطنه وزیر العلوم ادام [ناخوانا] این بنده جانی عبدالغفار اصفهانی كه از یمن تربیت ایشان بمنصب معلمی علوم ریاضی مدرسه مباركه دارالفنون مفتخر میباشد بذكر آن قواعد و قوانین پرداخت و در سلك تحریرش منظوم ساخت تا اهالی تلگراف‌خانجات ایران را دستوری باشد كه هر وقت كه خواهند بدان رجوع توانند نمود و هرگاه مشكلی روی نماید عقده آن را توانند گشود و... (مقدمه): از آنچه مذكور شد لازم می‌شود ما را معرفت ابعادی كه بلاد تلگرافی نسبت بیكدیگر دارند لكن مقصود ما از لفظ بُعد نه بُعد مصطلح مابین عوام‌الناس است كه طول جاده را معتبر میدانند بلكه مقصود قوسی است از دائره عظیمه واقعه مابین دو بلدی كه این دائره بانها عبور می‌كند طریق تعیین این ابعاد تعلق بعلم مثلثات قوسی دارد...».

تلگراف و جهت‌گیری منافع امنیتی انگلستان

همچنین، ژنرال رجینالد دایر دركتاب سفرنامه «مهاجمان سرحد ـ رویارویی نظامی انگلستان با سرداران بلوچ ایرانی»، در عصر احمد شاه قاجار و با ترجمه حمید احمدی ۱۳۷۸ش. نوشته است: «شاید عجیب به نظرآید كه دراین منطقه وحشی دورافتاده كه بیشتر در دست طوایف شورشی بی‌قانون قرارداشت، چگونه می‌توان تلگرام فرستاده. اما از پنجاه سال قبل، یك خط تلگراف بسیار خوب درست در امتداد مرز ایران وجود داشت كه اروپا را به هندوستان وصل می‌كرد. امتیاز كشیدن این خط تلگراف را آقای ایستویك، كاردار انگلستان در ۱۸۶۲ در تهران از شاه گرفته بود. برای كسب این امتیاز كه با مخالفت دایمی دولت ایران روبرو می‌شد، مذاكرات طولانی صورت گرفته بود، اما وقتی كه مذاكرات دیپلماتیك با شكست مواجه شد، دوستی شخصی شاه با آقای ایستویك موثر افتاد. این توافق به ویژه برای ما، پر سود بود چون قراردادی كه در ۱۸۶۴ توسط دولت ایران طرح شده بود، مقرر می‌داشت كه دولت بریتانیا یك خط تلگراف از مرز ایران در نزدیكی بغداد به هندوستان بكشد كه هزینه‌اش به عهده دولت ایران باشد، اما در كنترل افسران انگلیسی قرار می‌گیرد... ».

از‌همین‌روی، ژنرال دنسترویل انگلیسی نیز دركتاب سفرنامه «امپریالیزم انگلیس در ایران و قفقاز» كه در دوره جنگ جهانی اول است، با ترجمه میرزا حسین‌خان انصاری در سال ۱۳۰۹ كه انتشارات روزنامه یومیه كوشش در تهران آن را چاپ كرده، نوشته است: «من اطلاع داشتم كه چه تلگرافاتی از وزیر- داخله ایران به حكومت سایر مامورین دولتی می‌رسد: وزیر داخله در تلگرافاتش از مامورین همدان جدا خواسته بود كه حتما عده واقعی قوای انگلیس را تعیین كرده راپرت بدهند من كه از وصول این تلگرافات اطلاع داشتم آیا می‌توانستم مامورین رسمی همدان را مورد ملامت قرار بدهم كه چرا در اینگونه تحقیقات اصرار می‌ورزند.

تحصیلات و ترقیات من در زبان فارسی خیلی جلو رفته بود و دومین مرتبه مطالعه «گلستان سعدی» برای من در مكالمات و مصاحبه‌های دیپلماسی بعد خیلی مفید واقع شد. واقعاً خیلی جای تعجب است: ایرانیان تمام دوره تحصیلات خودشان را روی پندیات و مواعظ و حكمت‌های سعدی و سایر متفكرین مشهور قرار داده‌اند زیرا موضوع و مساله در زندگی بشر باقی نمانده است كه در تالیفات ادبا و حكمای مذكور لاینحل مانده باشد. ایرانی‌ها تالیفات مزبوره را می‌خوانند- حفظ می‌كنند-تفسیر و معنی می‌نمایند ولی هیچ‌وقت سرمشق زندگی خودشان قرار نمی‌دهند! ایرانیان گشایش و فرج را از مغرب زمین می‌خواهند به دست بیاورند درحالی كه در ممالك مغرب‌زمین هرآنچه شایسته تحصیل بوده باستثنای علوم معاصر از مشرق اقتباس نموده‌اند.».

نتیجه‌گیری

 در پایان سخن، آیا این ضرورت ملی ایجاب نمی‌كند؛ باتوجه به منابع بی‌نظیر اسنادی و كتابخانه‌ای كه از بار «هویت ایرانی» برخودار است، بار دیگر تلاش كنیم تا پس از پنج‌دهه توقف، با گردآوردن جوانان متخصص و خوش‌فكر و مستقل ایرانی به تولید علم و دانش بپردازیم كه خوشبختانه ایران به دلیل برخورداری از میراث فرهنگی چندین‌هزارساله خود، به راحتی می‌تواند ادامه‌دهنده آفرینش بار «معنایی» و «مفهومی» باشد، برخلاف جهان توسعه‌یافته غرب كه به چندین‌هزار سال زمان زیست بر روی كره زمین نیاز دارد تا با ایجاد فرهنگ به خلق معنا و مفهوم برسد؟!

 منابع: كتابخانه‌های شماره یك، ایرانشناسی و بخش خطی مجلس. و همچنین كتاب «نمایه ‌تحلیلی ‌موضوعی سفرنامه‌های ترجمه ‌شده سیاحان ‌انگلیسی درباره‌ ایران» با پژوهش آزاده حیدری.

 روزنامه‌نگار پژوهشگر

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: