عبدالحسین آذرنگ: سیاست گذاری و برنامه ریزی و نظارت بر اجرا و ایجاد زیر ساخت های لازماز وظایف دولت است

1393/7/19 ۰۹:۴۶

عبدالحسین آذرنگ: سیاست گذاری و برنامه ریزی و نظارت بر اجرا و ایجاد زیر ساخت های لازماز وظایف دولت است

همانطور که می دانید مولفان برای این که اثرشان را به چاپ برسانند، باید قراردادی را با ناشران امضا کنند. در اغلب موارد مولفانی که با ما (اهالی رسانه) مصاحبه کرده‌اند از متضرر شدن منافعشان در این قراردادها گله‌مند هستند و ابراز ناراحتی می کنند که در این قراردادها، بیشتر کفه ترازو به سمت ناشران است.

 

* همانطور که می دانید مولفان برای این که اثرشان را به چاپ برسانند، باید قراردادی را با ناشران امضا کنند. در اغلب موارد مولفانی که با ما (اهالی رسانه) مصاحبه کرده‌اند از متضرر شدن منافعشان در این قراردادها گله‌مند هستند و ابراز ناراحتی می کنند که در این قراردادها، بیشتر کفه ترازو به سمت ناشران است.

 

1- حال بنده از شما سوال می کنم که آیین‌نامه ثابت و مدون و جامعی وجود دارد که مولفان و ناشران براساس آن آیین‌نامه (به عنوا الگو) به تنظیم قرارداد و امضای آن اقدام کنند تا در این فرایند نه مولفان متضرر شوند و نه ناشران؟

پاسخ یک:  در باب روابط میان پدیدآورندگان( شامل نویسندگان، مولفان، مترجمان، همۀ هنرمندان، عناصر تولیدی کتاب و جز آن) هم قانون داخلی و مقررات بین المللی وجود دارد و هم عرف و هنجارهایی که این گونه مناسبات را در چارچوب هایی قرار می دهد که مرزهای کلی آن طی چند قرن مشخص شده است. در «قانون حمایت مولفان و مصنفان و هنرمندان»( مصوب 1348)، که پس از انقلاب هم در آن تغییری داده نشد، مواد فراوانی در حمایت از حقوق پدید آورندگان گنجانیده شده است، اما توافق میان ناشر و پدید آورنده به هنگام بستن قرارداد، به هر حال نوعی معامله است که طرفین ناگزیرند بر سر آن به توافق برسند. این توافق را نمی توان هیچ گاه و در هیچ جا در چارچوب ثابتی قرار داد و آن را کاملاً تثبیت شده و نامنعطف کرد؛ به این دلیل که کتاب هم نوعی کالاست، کالایی فرهنگی و تابع قوانین عرضه و تقاضا. اگر نیاز به کتاب افزایش بیابد، تولید آن هم افزایش می یابد. اگر نیاز خیلی افزایش بیابد، شمارگان کتاب هم خیلی افزایش می یابد، و در نتیجه حاشیۀ سود ناشر بالا می رود. سود که بالا برود، سهم پدیدآورنده هم از سود ناشر افزوده می شود. در حال حاضر که تقاضا برای کتاب به دلایل اقتصادی آن قدر پائین آمده که تعداد بسیاری از کتاب ها با شمارگان زیر 500 نسخه انتشار می یابد، نتیجه این شده است که ناشر مراقب است زیان نکند. این مراقبت و ملاحظه تا جای ممکن سهم همۀ تولید کنندگان کتاب، از جمله پدیدآورندگان، را محدود می کند. این که عرض کردم وضعیت کلی است، اما چنانچه ناشرانی باشند که بخواهند حقوق پدید آورندگان را زیر پا بگذارند، مثلاً حق آنها را کمتر بپردازند، یا کتاب را بیش از شمارگان قید شده در قرارداد چاپ کنند، یا حقوق پدیدآورنده را دیرتر از موعد مقرر بپردازند، و نظیر اینها، عملشان تخلف، جرم و نقض قانون است  که البته موضوع بحث دیگری است. آنچه بر آن تاکید کردم، مشکلات اقتصادی است که اقتصاد نشر و ناشر را به شدت زیر فشار برده است.

 

2- همچنین از شما تقاضامندم توضیح دهید که اگر چنین آیین‌نامه‌ای وجود ندارد، شما چه پیشنهادی دارید تا در قراردادهایی که تنظیم می‌شوند هم منافع مولفان و هم منافع ناشران در نظر گرفته شوند؟

پاسخ دو: در هر کجای جهان که شاهد موازنه و تعادلی میان پدیدآورندگان و ناشران باشیم، به یقین اتحادیه ها و صنف هایی هستند که پس از چانه زنی ها به تفاهم رسیده اند. صنف ها و اتحادیه و انجمن های مختلف از حقوق و منافع اعضای خود حمایت می کنند و اجازه نمی دهند کسی از حدودش تخطی کند یا به حدود کسی تعدی شود. اما جوامعی هستند که نوشته های پدیدآورندگان را بر می دارند و بدون اجازه در مجله ها و روزنامه ها چاپ می کنند. روزنامه نگار از بابت کاری که در نشریه می کند مزد می گیرد، اما هیچ مبلغی به پدیدآورنده ای که مطلبش چاپ شده است تعلق نمی گیرد. گفت و گو با پدید آورنده در نشریه چاپ می شود. گفت و گو کننده از این بابت مزد می گیرد، اما به گفت و گو شونده مبلغی پرداخت نمی شود. از این عجیب تر و قانون شکنانه تر و بی مبالات تر و بی قاعده و اصول تر، از پدید آورنده در نشریه مطلب یا گفت و گو چاپ می کنند، اما از نشریه ای که مطلبش در آن چاپ شده است، حتی یک نسخه، تاکید می کنم: حتی یک نسخه، برای او نمی فرستند. اگر پدیدآورندگان در این گونه جامعه ها صنف و اتحادیۀ قانونی می داشتند، این گونه اعمال قطعاً جرم تلقی می شد و آن وقت اعضای یک صنف به خودشان اجازه نمی دادند حقوق اعضای صنف دیگری را زیر پا بگذارند. اگر قصد ما در جامعۀ خودمان اصلاح امور است، حتماً باید توجه کنیم که هرگونه قانون و مقرراتی بدون اتحادیه ها و صنف های لازم، و تشکل یافتن اعضا در صنف های مربوط به خودشان، نتیجۀ عملی نخواهد داشت.

 

3- لطفا به مشکلات و چالش‌هایی که مولفان در فرایند چاپ اثرشان با آنها مواجه هستند، اشاره کنید و راهکارهای برون رفت از این مشکلات را بیان کنید؟

پاسخ سه: این پرسش خیلی کلی و مبهم است. از این گذشته، بسیاری از پدیدآورندگان حالا دیگر با چاپ سر و کار ندارند. نشر هم اکنون چندین شیوۀ تکثیر دارد که چاپ فقط یکی از آن شیوه هاست. این حوزه ها هم هر کدام مسائل و مشکلات خودشان را دارند.

 

4- چه پیشنهاد  یا توصیه‌ای برای مسئولان فرهنگی کشور دارید تا از وقوع چنین مشکلات و اختلافات در عرصه نشر پیشگیری شود؟

پاسخ چهار: اگر مسئولان فرهنگی می خواهند مسائل و مشکلات را به تدریج حل کنند ـ که آرزو می کنم چنین کنند ـ و دست کم تا جایی که چند تن از آنان را می شناسم، می دانم که با حسن نیت مسئولیت پذیرفته اند و دلشان می خواهد از سنگینی بارها بر دوش مردم بکاهند و نمی خواهند مانند دولت قبلی عمل کنند و تا می توانند بار بر دوش مردم بگذارند، امکان فراهم بیاورند که همۀ شاخه های فرهنگ اتحادیه ها، صنف ها و انجمن های خودشان را داشته باشند. اگر این تشکل ها به وجود بیاید، هر تشکلی  اساسنامه و آئین نامۀ داخلی خودش را خواهد داشت، و صنف هایی که فعالیت شان مرتبط است، ناگزیرند حقوق یکدیگر را مراعات و با هم تفاهم و همکاری کنند. دولت دو وظیفۀ اصل دارد که بهتر است به آن وظیفه ها عمل کند:

 1) سیاست گذاری و برنامه ریزی و نظارت بر اجرا؛

 2) ایجاد زیر ساخت های لازم.

اگر امور پدیدآورندگان به خودشان و صنفشان واگذار شود، آنها خیلی بهتر می دانند از حقوق خودشان چگونه دفاع کنند و نیازی به دفاع امثال شما و من از آنها نیست.

خبرگزاری ایبنا

 

 

 

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: