گفت‌گو با ناصر تکمیل‌همایون به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت

1393/5/14 ۱۱:۱۴

گفت‌گو با ناصر تکمیل‌همایون به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت

انقلاب مشروطه، یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ ایران است. شکل‌گیری این حادثه در اواخر دوره سلطنت قاجاریه، موجب ایجاد تحولات گسترده سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران شد و توانست پایه محکم و دیرین حکومت استبدادی را متزلزل کند و مقدمات افول حکومت قاجاریه را فراهم آورد. در جریان این جنبش، مجموعه کوشش‌ها و رویدادهایی در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید.

 

حمیده میرحسینی: انقلاب مشروطه، یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ ایران است. شکل‌گیری این حادثه در اواخر دوره سلطنت قاجاریه، موجب ایجاد تحولات گسترده سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران شد و توانست پایه محکم و دیرین حکومت استبدادی را متزلزل کند و مقدمات افول حکومت قاجاریه را فراهم آورد. در جریان این جنبش، مجموعه کوشش‌ها و رویدادهایی در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید.

در گفت‌وگویی با ناصر تكمیل‌همایون، به بررسی بیشتر این موضوع پرداخته شده است.

***

جناب آقای تكمیل‌همایون! ارزیابی شما از كتاب‌هایی كه تاكنون درباره مشروطه نوشته شده‌اند، چیست و روایت‌هایی كه در كتاب‌های تاریخی درباره مشروطه وجود دارد، به چه صورت است و چگونه می‌توان آن‌ها را تقسیم‌بندی كرد؟

درباره مشروطه كتاب‌های زیادی نوشته شده است كه هركدام از آن‌ها به زعم خود این رویداد تاریخی را مورد بررسی قرار داده‌اند. برخی از این كتاب‌ها مانند كتاب‌ «فریدون آدمیت» با عنوان «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت ایران» به ریشه‌شناسی مشروطه پرداخته‌اند یعنی به دنبال روشن ‌كردن روند و گسترش مشروطه در ایران هستند؛ این‌كه زمینه‌های پیدایش مشروطیت چه بود و چگونه در بقیه شهرستان‌ها و ایالات سرایت پیدا كرد. برخی دیگر از كتاب‌ها، مشروطه را تنها در منطقه‌‌ای خاص مورد بررسی قرار داده‌اند مانند مشروطه در شهرهای قزوین، مشهد، كرمان  یا سایر شهرستان‌ها. بعضی آثار نیز تحلیل‌های جامعه‌شناسی یا عقیدتی از مشروطه داشته‌اند كه روی‌هم رفته به هیچ‌كدام از آن‌ها نمی‌توان اعتماد كامل داشت. مثلا تحلیل‌هایی كه چپ‌گرایان و كمونیست‌ها از مشروطه داشتند، ‌محل اعتنا نیست؛ چراكه آن‌ها بدون این‌كه تحقیق جامعی از این مساله داشته باشند، می‌پندارند كه مشروطه نیز مانند انقلاب كبیر فرانسه است  كه بتوان در آن عناصری چون بورژواها را دخیل دانست و مقایسه‌هایی نیز با آن به عمل آورد. این نوع كتاب‌ها نمی‌تواند از اعتبار علمی برخوردار باشند؛ چراكه مشروطه نهضتی ملی و برای قانون‌خواهی و عدالت اجتماعی بوده است كه همه جامعه را در بر می‌گرفته نه این‌كه فقط به طبقه خاصی چون بورژواها اختصاص پیدا كند.

برخی دیگر از كتاب‌ها هستند كه بعد دین‌گرایانه آن‌ها در تحلیل نهضت مشروطه غالب است كه سنگینی بار این رویداد را  روی علما و تشیع می‌اندازند. اغلب این كتاب‌ها نیز با نگاهی تك‌بعدی، به عامل دین و تشیع به واقعه مشروطه نگاه كرده‌اند. باید گفت كه اگرچه دین و تشیع عواملی بودند كه در مشروطه دخیل بودند اما محدود كردن مشروطه به یك جنبشی دینی ناقص است و اگرچه در برخی مواقع در این كتاب‌ها نیز رگه‌هایی از واقعیت وجود دارد اما باز كافی نیستند. ناگفته نماند از دوران قبل از مشروطه تا سال‌ها بعد از آن، رساله‌هایی (نوشته‌هایی كه تقریبا از 10 صفحه شروع می‌شود تا كتاب‌هایی بیش از 100 صفحه كه در آن رساله‌ها مساله مشروطه، حكومت، قانون، حرمت، استقلال، مقام سلطنت، مخالفت با سلطنت، شیوه حكومت مورد مطالعه مولف قرار گرفته و این امر در ایران و گذشته در زمره ادبیات اندرزنامه‌ای (مانند قابوس‌نامه، سیاست‌نامه و ..) وجود داشته اما در دوره مشروطیت رونق فراوانی پیدا كرده است) درباره مشروطه از سوی علما و سیاستمداران كشور نوشته شده است. در ابتدا 50 سال پیش مرحوم دكتر اسماعیل رضوانی بیش از 24 رساله در مجله «راهنمای كتاب» معرفی كرد و به دنبال آن مرحوم دكتر صدیقی در همان مجله نوشت كه علاوه بر كتاب‌هایی كه دكتر رضوانی مرحوم فرموده، اینجانب نیز چند رساله دیگر هم در منزل دارم.

سال‌ها بعد مرحوم ایرج افشار تعداد این نوع رساله‌ها را بیش از 70-80 جلد معرفی كرد و اكنون آقای دكتر غلامحسین زرگری‌نژاد كه به راستی محقق این بخش از تاریخ مشروطیت هستند، تعداد این رساله‌ها را بیش از 200 جلد نوشته است و بسیاری از آن‌ها را چاپ كرده است. این رساله‌ها بعضی در وجوب مشروطیت است، برخی در حرمت (حرام و ناشایستگی‌بودن) مشروطیت و برخی هم خواستند بین اسلام، مشروطه و دموكراسی پیوندی ایجاد كنند. نگارش این رساله‌ها در آن روزگار كه فقط 30 در صد جامعه سواد داشتند و بیش از پنج در صد بیشتر به این مسایل نمی‌پرداختند، نشان‌دهنده این مساله است كه نهضت مشروطه نفیاً یا ایجاباً اثرات فوق‌العاده‌ای در جامعه پدید آورده است. برای نمونه در این باره به سه رساله گوناگون اشاره می‌شود. رساله «عبرت‌الناظرین» تالیف مجدالملك (جد خاندان امینی‌ها) ، رساله «یك كلمه» تالیف مستشارالدوله و كتاب «تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله» تالیف شیخ حسین نائینی از امهات این رساله‌ها هستند كه بررسی آن‌ها نظریه بیان‌شده را اثبات می‌كند.

در آخر، تحلیل‌هایی نیز در برخی دیگر از كتاب‌ها درباره مشروطه وجود دارند كه از سوی خارجی‌ها نوشته شده است. اطلاعات خارجی‌ها در این كتاب‌ها اندك بوده و اگر هم تحلیل عمیقی از این رویداد داشتند از ایران به آن‌ها رسیده است. مثلا كتاب «انقلاب ایران» نوشته «ادوارد براون» بر اساس تحلیل‌ها و اطلاعات حسن تقی‌زاده است كه براون از مجموع گفته‌های وی به تالیف درآورده است.

از سوی دیگر، كتا‌ب‌های معتبری در این زمینه وجود دارند كه می‌توان به كتاب‌های احمد كسروی، مهدی ملك‌زاده و ناظ‌م‌الاسلام كرمانی اشاره كرد كه بسیار خوب مشروطه را به تحلیل درآورده‌اند. مثلا كسروی به درستی به مشروطه پرداخته و نقش آذربایجان را به نسبت دیگر منطقه‌ها بیشتر تحلیل كرده است و یا ناظم‌الاسلام كرمانی كه در كتاب خود بیشتر بر پایه تحلیل‌ها و باورهای مرحوم آیت‌الله طباطبایی تكیه كرده و ملك‌زاده كه محور مشروطیت را پدر خود، ملك‌المتكلمین می‌بیند. همچنین كتابی كه محمدعلی كاتوزیان با عنوان «مشاهدات در تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ مشروطیت ایران» نوشته و اثری با عنوان «خاطرات سالور» اطلاعات بسیار خوبی از مشروطه به دست می‌دهد. با این‌حال من معتقدم در آن روزگاران افراد بسیاری بودند كه درباره مشروطیت مطالب بسیار خوبی نوشته‌اند كه هنوز منتشر نشده است.

 

دلایل این‌كه این كتاب‌ها هنوز منتشر نشده‌اند، چیست؟

دلایل بسیاری در عدم انتشار آن‌ها وجود دارد از جمله این‌كه یا این افراد از انتشار آن هراس دارند؛ یا نزدیكان آن‌ها به دلایل جنبه‌های مادی و به توافق‌ نرسیدن با ناشر آثارشان را چاپ نمی‌كنند، یا هنوز زمان آن نرسیده است و یا دلایلی دیگر. به عنوان مثال، من زمانی كه شاگرد استاد بزرگوار مرحوم غلامحسین صدیقی بودم وی به دانشجویانش و حتی شخصا به خود من توضیح داده بود كه یادداشت‌های فراوانی درباره مشروطیت دارد كه هنوز این یادداشت‌ها نیز منتشر نشده است. به طوری‌كه حتی فریدون آدمیت نیز در كتاب خودش به این نكته كه صدیقی نوشته‌های فراوانی درباره مشروطیت دارد، اشاره كرده است. من حتی در مكالمه‌ای هم كه با پسر ایشان (نیكنام صدیقی) داشتم، وی نیز اذعان كرد كه پدرش نوشته‌هایی در این باره دارد كه هنوز منتشر نشده است. از این‌رو، بدیهی است كه اگر كتابی از سوی این مورخ و جامعه‌شناس توانمند ایرانی در این‌باره به چاپ می‌رسید، بسیار راهگشا بود و به مراتب از كتاب‌های سطحی كه در این زمینه وجود دارد بهتر. از سوی دیگر، ما اسنادی از مشروطیت داریم كه تنها بخشی از آن را ابراهیم صفایی، حسن معاصر و دیگران، آن‌هم با دیدگاه‌های خودشان چاپ كرده‌اند اما متاسفانه بخش اعظمی از این اسناد به ویژه اسنادی كه در خارج از كشور وجود دارند، تاكنون به چاپ نرسیده است كه اگر همه آن‌ها انتشار یابند، بی‌شك ما در تبیین مشروطیت ایران توانمندتر خواهیم شد.

 

به نظر شما چه كتاب‌های مطرحی تاكنون درباره مشروطیت نوشته شده‌اند كه جریان مشروطه را به درستی منعكس كرده‌اند؟

كتاب‌های را كه همایون كاتوزیان، فریدون آدمیت، یرواند آبراهامیان و ماشا‌الله آجودانی در این باره نوشته‌اند می‌توان در رسته كتاب‌های نسبتا علمی در این زمینه دانست و امید است از سوی مورخان جدید كتاب‌های معتبرتری انتشار یابد.

 

چه ناگفته‌هایی درباره تاریخ مشروطیت در ایران وجود دارد كه یا هنوز به آن‌ها پرداخته نشده و یا اگر شده، جای كار بیشتری دارد؟

باید گفت بسیاری از افراد بودند كه در جنبش مشروطه شهرت پیدا كردند اما شهرت آن‌ها بیشتر از كاركرد واقعی آن‌ها بوده؛ بسیاری از افراد ضد مشروطه بودند اما در واقعیت، طرفدار سلطنت و استبداد نبودند؛ بسیاری در مشروطه مستبد جلوه داده شدند اما در واقع، ملی‌گرا و آزادی‌خواه بودند. این‌ها مسایلی است كه هنوز در كتاب‌های تاریخی ما به درستی روشن نشده است. به طور مثال، عین‌الدوله كسی است كه در تاریخ مشروطه بسیار از او به بدی یاد كردند و علیه او نوشتند، اما هیچ سندی دال بر این‌كه وی علیه استقلال ایران و برعكس از كسانی به نیكی و آزادی‌خواهی یاد شده كه بعدها ارتباط آن‌ها با بیگانگان روشن شده است (مانند وثوق‌الدوله)، وجود ندارد. از سوی دیگر، نقش نیروهای خارجی كه در مشروطه دخیل بودند، به درستی مشخص نشده است مثلا نقش نیروهای انگلیس با روس در این رابطه بسیار متفاوت بود و یا مثلا درباره تحصن مردم در سفارت انگلیس و درخواست پناهندگی آن‌ها چندان دل‌آرامی از آن حاصل نمی‌شود؛ چراكه در واقع، این مساله شان ملت ایران را پایین می‌آورد كه بگوییم انگلیسی‌ها در این زمینه به یاری ملت ایران شتافتند و آزادی و مشروطیت را فراهم آوردند. این‌ها مسایلی هستند كه درباره آن‌ها هنوز تحلیل علمی جامعه‌شناسی لازم انجام نشده است اما آن‌چه از مجموعه حركات مردم در سراسر ایران در دوران مشروطیت حاصل می‌شود این است كه مردم برای عدالت‌خواهی و قانون‌طلبی برانگیخته شده بودند و در این برانگیختگی و خودجوشی اجتماعی، دینی و فرهنگی هیچ قدرت خارجی دخالت نداشته و جنبش كاملا ملی بوده است.

 

به نظر شما، چه تحریفاتی درباره رویداد مشروطه در كتاب‌های تاریخی صورت گرفته است؟

مسلما تحریفات بسیاری درباره مشروطه صورت گرفته است. مثلا وقتی فرزند مرحوم ملك‌المتكلین درباره مشروطه می‌نویسد، بدیهی است كه درباره پدر خود موضع‌گیری‌های خاص خود را داشته است و یا زمانی‌كه یكی از طرفداران بختیاری درباره مشروطه می‌نویسد، آیا می‌تواند نسبت به جنبش ستارخان آگاهی كامل و نظر بی‌طرفانه‌ای ابراز كند و یا برخی از كتاب‌های جدیدی كه با تحلیل‌های چپ‌گرایانه درصددند تا همه جریان مشروطه را به دموكرات‌های قفقاز نسبت دهند، به هیچ وجه نمی‌تواند درست ‌باشد؛ به دلیل این‌كه اگرچه بی‌شك دموكرات‌های قفقاز در مشروطه تاثیر داشتند اما نه آن قدری كه اثر آن‌ها را بیشتر از گروه‌ها و روحانیون و عوامل دیگر به حساب بیاوریم.

 

آیا شما با این نظر كه برخی معتقدند مشروطه با شكست مواجهه شد، موافق هستید؟

خیر. خیلی از افراد آمده‌اند دركی را كه از فلسفه غربی مشروطه داشته‌اند با مشروطه ایرانی آن زمان مقایسه كردند و آن را شكست‌خورده می‌پندارند. در حالی ‌كه این درست نیست؛ ایرانیان آن زمان روح مشروطه را درك و مشروطه را به معنای قانون‌طلبی، وطن‌دوستی و استقلال ایران به خوبی تلقی می‌كردند. چنان‌كه مشروطه در مجلس اول بسیار مترقی است اما در دوره دوم و سوم و دوره‌های بعد این قضیه سیاسی، حزبی و جناحی شد. در دوره پنجم، بهترین نطق‌های دكتر محمد مصدق و مرحوم آیت‌الله مدرس را در مجلس داریم. در دوره ششم، كه آخرین نطق‌های مصدق در مجلس است باز هم زمزمه‌های مشروطه به گوش می‌رسد اما از مجلس هفتم تا چهاردهم ما مجلسی بی‌قدرت، بی‌اختیار و زیر سلطه رضاشاه را داریم. در دوره چهاردهم مشروطه رنگ و روی نوینی پیدا كرد كه تا ملی ‌شدن صنعت نفت ادامه داشت اما از كودتای 28 مرداد به بعد (مجلس 18)، مجالس زیر سلطه قدرت اجرایی و شاه سابق بود و بسیاری از دستاوردهای ملی و مردمی ما بر باد فنا رفت. از این‌رو می‌توان گفت مشروطه اگرچه به عنوان یك نهادی ارگانیك یا یك سازمان اداری و دیوانی شكست خورد اما به هیچ وجه به لحاظ فكری شكست نخورد؛ كمااین‌كه آثار آن هنوز هم مشهود است و ایدئولوژی جمهوریتی كه از سوی مردم به وجود آمد، دنباله نهضت‌های گذشته ایرانیان از آن میان نهضت مشروطیت تحلیل می‌شود.

 

مهم‌ترین دستارد مشروطیت از نظر شما چیست؟

به نظر من مهم‌ترین دستاورد مشروطیت، تبدیل مردم ایران از رعیت به ملت بود. از این گذشته تحكیم احساس ایرانی‌گری تاثیر بعدی آن بود كه پس از آن مساله دولت-ملت به طور رسمی به وجود آمد. این‌كه مشروطه ما را به قانون آشنا كرد و روز به روز مفهوم دموكراسی را متبلورتر كرد و اندیشه دموكراسی را در جامعه ما، در میان جوانان و اقشار مختلف جامعه جا انداخت، تاثیر كمی نیست. حتی می‌توان گفت دموكراسی دینی كه اكنون بر سر زبان‌هاست، در امتداد دستاورد مشروطه بوده است.

 

درباره ناصر تکمیل‌همایون

ناصر تکمیل‌همایون (متولد ۱۳۱۵ در قزوین) جامعه‌شناس، تاریخ‌نگار  و استاد پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. او دوره کارشناسی فلسفه و علوم تربیتی و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی را در دانشگاه تهران گذراند. وی دارای درجه دكترای تاریخ از دانشگاه سوربن فرانسه در سال 1351 و دكترای دولتی جامعه‌شناسی از همان دانشگاه در سال 1356 است و بسیاری از كتاب‌هایش از سوی دفتر پژوهش‌های فرهنگی انتشار یافته است.

آن‌چه وی را از دیگر پژوهشگران اجتماعی – فرهنگی ایران به صورتی ویژه متمایز می‌كند، تحصیل و تسلط بر تاریخ ایران (خصوصا ابعاد اجتماعی تاریخ ایران) در گذشته و حال، در كنار تحصیل دانشگاهی جامعه‌شناسی است. در صورتی كه بتوان برای شناخت صحیح فرهنگ‌ها به‌ویژه فرهنگ ایرانی، آگاهی از تاریخ و تاریخ اجتماعی را لازم دانست، دكتر تكمیل همایون به خوبی از عهده این مهم بر آمده است. وی كتاب‌ها و مقالات بسیاری  (بیش از 150 مقاله علمی) را در كارنامه علمی خود دارد.

«تاریخ ایران در یک نگاه»، «آموزش و پرورش در ایران»، «تهران»، «دانشگاه گندی‌شاپور»، «سلطانیه»، «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران: از آغاز تا دارالخلافه ناصری»، «مسائل و چشم‌اندازهای فرهنگ (مجموعه مقالات)»، «گستره فرهنگی و مرزهای تاریخی ایران زمین»، «خوارزم»، «خلیج فارس»، «انقلاب مشروطیت»، «سرگذشت دریای مازندران»، «مشروطه‌خواهی ایرانیان (مجموعه مقالات)»، «دشتی به وسعت تاریخ: نگاهی جامع به نظرآباد»، «جاده ابریشم»، «آبسکون، یا، جزیره آشوراده»، «مرزهای ایران در دوره معاصر» و «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران: دارالخلافه ناصری» برخی از كتاب‌های وی هستند.

خبرگزاری ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: