1397/6/12 ۰۸:۵۵
در زیباییشناسی تحلیلی معاصر، دو پرسش مهم دربارة احکام زیباییشناسانه وجود داشته است: یکی اینکه چگونه باید احکام زیباییشناسانه را از دیگر احکام متمایز ساخت؟ پاسخ به این پرسش، نیاز کاملا مبرمی است هنگامی که یک حکم زیباییشناسانه و یک حکم غیرزیباییشناسانه دربارة موضوع واحد، با هم ناسازگار باشند. در چنین موردی، ظاهراً میتوان حکم کرد که موضوع ارزش زیباییشناسانه دارد؛ ولی افزون بر این، مثلا به لحاظ اخلاقی، یا به لحاظ کاربرد عملی موضوع، میتوان دربارهاش داوری منفی داشت. یک پرسش ناشی از این بیان، آن است که آیا ارزش منفی حکم غیرزیباییشناسانه، باید برحکم زیباییشناسانه فرضاً ناب، تأثیر بگذارد؟
دیگر پرسش مهم که لااقل از سده هجدهم به این سو مطرح بوده است، به واقع دو پرسش است: اولا آیا احکام زیباییشناسانه عینیاند یا ذهنی؟ و ثانیا آیا احکام زیباییشناسانه را میتوان اثبات کرد یا در غیر این صورت با اسناد و مدارک مستند ساخت؟
برخی فیلسوفان به شیوهای نسبتاً عجیب و غریب معتقد بودهاند که گرچه این قبیل احکام ذهنیاند، در عین حال، اثباتپذیرند. دیوید هیوم نمونهای از آنهاست. در مقابل، دیگر فیلسوفان معتقد بودهاند که گرچه این قبیل احکام در اصل عینیاند، ولی قابل اثبات به شیوههای متعارف نیستند. فرانک سیبلی مدافع برجستة این دیدگاه بوده است. نظریة بدیهیتر، از آن امانوئل کانت است که بر طبق آن احکام زیباییشناسانه هم ذهنیاند و هم تأیید [و اثبات]شان از راههای بینالاشخاصی، محال است.
هیوم معتقد بود که میتوان داوران خاصی را به عنوان افرادی برخوردار از ذوقِ معتبر، شناسایی کرد و سپس واکنشهای ذهنی (سوبژکتیو) ایشان به موضوعات را معیارِ ارزیابی موضوعات قرارداد. وقتی چنین داورانی آنچه را که هیوم «حکم مشاعر همگانی» خوانده است، صادر میکنند، و احتمالا منظور این است که آنها در لذتبردن از یک موضوع اجماع دارند، در آن صورت لذتبردن از آن موضوع، به یک معنا، لااقل با احتمالِ متعارف، به عنوان رویة صحیح، تأسیس و تثبیت میشود و هر داوری که این لذت را درک [و احساس] نکند، نقصانی در ذوقش وجود دارد.
در مقابل، کانت معتقد بود که هیچگونه تأییدی برای حکم آدمی امکانپذیر نیست؛ زیرا همراهی با واکنش دیگر داوران یا اختلاف با آنها، منطقاً بلاموضوع است. این تصور که چیزی به صراحت حکم زیباییشناسانه خوانده شود، ظاهراًٌ نخستینبار در سدة هجدهم مطرح و به دست کانت به تفصیل صورتبندی شد.
منظور کانت از «حکم زیباییشناسانه» یک حکم مبتنی بر احساس بود. کانت مخصوصا به توصیف احکام احساسبنیاد اهتمام داشت؛ یعنی به احکامی اهتمام داشت که در آنها [نخست] یک شئ زیبا را زیبا مییابیم و سپس نشان میدهیم که بهحق میتوان احکامی از این دست را به رغم ناتوانی از اثبات شان، صادر کرد. کانت در اعتقاداتش مبنی بر اینکه این احکام ذهنیاند (یعنی منبعث از احساس صاحب حکم یا مبتنی بر احساس اویند)، با یک سنت متقدمتر همراه است.
برجستهترین مدافع این سنت هیوم بود، هر چند این که کانت دقیقاً تا چه حد با نوشتههای هیوم درباره این موضوع آشنا بوده، اگر اصولا آشنا بوده باشد، همچنان موضوعی فیصله نایافته است. در عین حال کانت احتمالا اثر متقدمتر فرانسیس هاچسن را که اثری در حال و هوای هیوم است، میشناخته گواینکه به لحاظ فلسفی کمتر از آثار هیوم قانعکننده است؛ اما در تحولات بعدی اندیشهرتصور حکم زیباییشناسانه، این سوبژکتیویته احساسبنیاد، در قیاس با توصیف کانت از این که چگونه داور زیباییشناس به موضوع حکم خویش توجهر عنایت میکند، کماهمیتتر بوده است.
ماهیت سوبژکتیو احکام مربوط به زیبایی، در سده هجدهم مخصوصاً برای هیوم و کانت، بدیهی مینمود، چندان که هیچ یک بر اثبات این مفهوم استدلال نمیکردند، بلکه صرفاً آن را مفروض میگرفتند. در حقیقت، ریشهشناسی واژه aesthetic حکایت از آن دارد که یک حکم زیباییشناسانه باید ذاتاً مرتبط با یک احساس باشد. این اصطلاح یونانی معمولاً ناظر به ادراک حسی است، ولی اینک بر احساسات به طور کلی، و بهویژه بر احساس لذّت، دلالت میکرد. هیوم از اصطلاح aesthetic استفاده نمیکند و فقط از بهکارگیری ذوق در تشخیص زیبایی سخن میگوید؛ ولی او نیز همانند کانت مسلّم میگیرد که همه احکام مربوط به زیبایی از احساس لذت حاصل شده برای داور، ناشی میشود.
به اعتقاد هیوم، اصطلاح «زیبایی» با هیچ ویژگی عینی اشیا منطبق نیست و بنابر این ممکن نیست که این احکام به یک شیوة سرراست، صحیح یا ناصحیح باشند. در عین حال معتقد بود که میتوان این قبیل احکام را بر حسب توافق با احکام داوران و متناسب با آن موضوع، توجیه کرد. این سرمشقهای ذوق (که به اعتقاد او واکنشهای ایشان «معیار ذوق» است)، از طریق تشخیص درخشان، بیتعصبشان، نسبت به همه اوصاف موضوعات مورد داوری، شناسایی میشوند. هیوم معتقد بود که راهی برای معاینه یک شئ از بابت زیبایی آن، وجود ندارد؛ زیرا «زیبایی»، نشان هیچ صفت یک شئ نیست، بلکه از طریق بررسی تجربی میتوان معلوم کرد که آیا یک داور خاص، داور مثالزدنی ر شاخص است یا نه. کانت در توصیف چیزی که از آن به «حکم ذوقی محض» تعبیر میکرد، تصور متفاوتی داشت. معتقد بود که داور باید به هر کاربردی که شئ ممکن است داشته باشد، به هر مفهومی که درباره شئ اطلاق می شود، یا به هر منفعتی که ممکن است داور در آن شئ داشته باشد، هیچ توجهی نکند؛ بنابر این حکم باید کاملا بیغرضانه و از هر اندیشهای که شئ را به هر چیز دیگری مرتبط میسازد، آزاد باشد. این حکمی درباره موضوع به خودی خود و در حد ذات خویش است.
کانت ابتدا احکام زیباییشناسانه صادرشده درباره موضوعات طبیعی را توصیف میکند (مثال اصلی وی یک گل سرخ زیباست)، و سپس این قبیل احکام را به آثار هنری تعمیم میدهد. بدینسان عملاً آثار هنری موفق را (که در نزد وی به معنای موضوعات زیبای صناعیاند) جایگاه این قبیل احکام دانسته است.
این اندیشه که حکم زیباییشناسانه مستلزم حالت ذهنی بیطرفانه است، گاهی در قالب این اندیشه که احکام زیباییشناسانه مقتضی رویکرد زیباییشناسانه، و یک نحوه متمایز از توجه به موضوعات است، تحول یافته است. یکی از طرفداران اولیه این اندیشه، آرتور شوپنهاور بود گو اینکه وی اصطلاح «رویکردرموقف زیباییشناسانه» را به کار نمیبرد. شوپنهاور که مسیری متفاوت با مسیر کانت را دنبال میکرد، معتقد بود نظاره آثار هنری، فعالیتی است که در آن میتوان از قیدهای معمول برای اراده خویش، رهایی یافت.
در اوایل سده بیستم، اندیشه رویکرد زیباییشناسانه که به همین نام خاص بر زبانها افتاده و به تفصیل بیشتر مورد بحث قرار گرفته بود، شرح و بسط بیشتر یافت و در نهایت به مفهومی بحثانگیز تبدیل شد. یک تقریر اولیه آن، تقریر ادوارد بولو است، هرچند علایق وی بیشتر روانشناسانه بود تا فلسفی. بحث پیچیدهتر بعدی درباره آن را در آثار جروم استالنیتز میتوان یافت. بحث مفیدی درباره این اندیشه در اثر جورج دیکی با عنوان «اسطوره رویکرد زیبایی شناسانه» آمده است (۱۹۶۴) که در آنجا دیکی میکوشد تا از شر این اندیشه خلاص شود.
فلسفه هنر
اگرچه تصورات مستمر درباره احکام زیباییشناسانه، از بسیاری جهات برگرفته از تحقیقات متقدم هیوم و کانت است، این تصورات لااقل دو چرخش جالبتوجه داشتهاند. در فلسفه در آغاز سده بیست و یکم اصطلاح «زیباییشناسی» به معادل بالقوهای برای «فلسفه هنر» تبدیل شد. این همگونی گاهی باعث جلب توجه به یک پرسش شده، ولی در مواقع دیگر مستعد سرپوش نهادن برآن است. پرسش این است که: کدام یک از دو اندیشه، یعنی اندیشه هنر یا اندیشه امر زیباییشناسانه، مبنایی است؟ در نگاه کانت و بسیاری از پیروانش، اندیشه امر زیباییشناسانه مبنایی است، و اندیشه هنر، گویی از اندیشه امر زیباییشناسانه ساخته شده است. بدینسان کانت ابتدا احکام زیباییشناسانه را توصیف میکند و سپس به توصیف آثار هنری زیبا به عنوان موضوعاتی میپردازد که چنین احکامی را دربارهشان میتوان صادر کرده است. ریچارد وُلهیم در مقابل با معکوس ساختن این وابستگی، اعلام میدارد که صدور یک حکم زیباییشناسانه به معنای تلقی یک چیز به عنوان اثر هنری است.
یک نظریه از اساساً متفاوت، نظریه فرانک سیبلی است. سیبلی احکام زیباییشناسانه را احکامی میداند که با استفاده از اصطلاحات زیباییشناسانه، مفاهیم زیباییشناسانه را بر موضوعات اطلاق میکنند. سیبلی به جای آنکه همانند هیوم وکانت، ذوق را قابلیت لذتبردن از داوری درباره موضوعات بداند، آن را قابلیت استفاده از اصطلاحات و مفاهیم زیباییشناسانه تلقی میکند. به علاوه، سیبلی با نظر به اعتقادش مبنی بر اینکه احکام زیباییشناسانه، عینیاند، اصطلاح «زیبا» را به معنایی کاملا متفاوت با [معنای مورد نظر] اسلاف سده هجدهمیاش، درنظر میگیرد. در نزد هیوم و کانت، اصطلاح «زیبایی» محتوای معناشناسانه بسیار اندکی دارد، فقط بیانگر این است که موضوع مورد بحث، یک احساس خاص لذت در داور، ایجاد میکند. در مقابل، سیبلی تأکید میورزد که این اصطلاح بر یک ویژگی موضوع مورد داوری دلالت میکند. بنابراین در نظر وی، «زیبا»، «عالی»، «دلپذیر» و دیگر اصطلاحات که عمدتا از طریق مثال نشان داده شدهاند، جملگی اصطلاحات زیباییشناسانهاند و به این اعتبار همه آنها بر ویژگیهای عینی دلالت دارند، گو اینکه فقط داورانی که إعمال ذوق میکنند، قادرند این ویژگیها را کشف کنند و بنابراین اصطلاحات را بهدرستی به کار ببرند.
بدینسان پیشنهادة سیبلی کاملا جدای از سنت هیوم و کانت، این است که احکام زیبایی شناسانه کاملا عینیاند، یعنی اصطلاحاتشان بر ویژگیهایی که به طور عینی در موضوعات مورد داوری موجود است، دلالت میکند. در عین حال پیشنهادة سیبلی، لااقل از یک لحاظ، بیشتر به پیشنهادة هیوم و کانت همانند است تا به پیشنهادة ولهیم. درنظر ولهیم تلقی زیباییشناسانه از یک شئ به معنای تلقی آن به عنوان اثر هنری است. در نظر هیوم، کانت و سیبلی احکام زیباییشناسانه به راحتی درباره آثار هنری، ولی افزون بر آن درباره دیگر موضوعات نیز صادر میشوند و در حالت اخیر نیازی به تلقی این موضوعات به عنوان آثار هنری نیست.
حتی در میان آنان که مفهوم هنر را مبناییتر از مفهوم امر زیباییشناسانه میدانند، بسیاری از این قبیل اندیشمندان همداستان با کانت، همچنان تأکید میورزند که حکم زیباییشناسانه باید بیغرضانه باشد و نباید به چیزی علاوه بر خود موضوع توجه کند. آنان که معتقدند احکام زیباییشناسانه باید گونهای منحصر به فردی از حکم باشند، مشتاق بودهاند تا این احکام را از احکام اخلاقی، بهطور خاص و همچنین از دغدغههای عملی متمایز سازند. دیگران دغدغة داشتهاند که آیا میتوان تفکیک منطقی روشنی از این دست ایجاد کرد؟ وقتی مسأله طرح پیش میآید، فرض اینکه حکم زیباییشناسانه دربارة یک شئ کاملا منفک از دیگر ملاحظات است (مسألهای که شاید در خصوص معماری حادّتر از هر حوزه دیگری است)، هرچه دشوارتر میشود.
اگر یک بنا به گونهای است که در مقام نگریستن به آن بنای زیبایی است، ولی برای هر فعالیتی که مربوط به سکونت در آن است، نامناسب است، آیا میتوان گفت بیفایدگی آشکار بنا هیچ تأثیری منفی در درک آدمی از ارزش زیباییشناسانه آن ندارد؟ در دیگر موارد طرح هنری، از خودروها گرفته تا لوازمالتحریر تا ابزارهای تعیین وقت، نیز به وضوح این پرسش مطرح میشود. بدیهی است که ممکن است یک شئ واقعا زشت، خودرو یا ساعتی کاملا مفید باشد؛ ولی همین قدر بدیهی است که یک شئ نه چندان کارآمد بتواند همچنان زیبا باشد.
در این موضوع، نظر کانت روشن است. او معتقد است باید میان دو چیز فرق گذاشت:حکم به اینکه مثلا یک ساعت، ساعت خوبی است، زیرا زمان را بهدقت نشان میدهد و برای شناخت وقت قابل اعتماد است. این به معنای داوری دربارة ساعت با تکیه بر مفهوم ساعت است. و صدور یک حکم ذوقی محض. برای دیگر نویسندگان، این معنا بدیهی نیست، زیرا در نظر آنان، دشوار میتوان پرسشهای مربوط به فایده را از پرسشهای مربوط به ارزش زیباییشناسانه یک موضوع از هم تفکیک کرد.
اخیراً به موضوع تفکیک دغدغههای اخلاقی از دغدغههای زیباییشناسانه بسیار توجه شده و در سال ۲۰۰۵ درباره این پرسش بسیار بحث شده است که آیا خصلت اخلاقی مشکوک یک اثر هنری را میتوان از ارزش هنری یا زیباییشناسانه آن تفکیک کرد. بنابراین علاقه و اهتمام به روابط اخلاق و زیباییشناسی با یکدیگر احیا شده است.
منبع: اطلاعات حکمت و معرفت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید