1394/9/2 ۱۰:۴۱
کویرهای ایران آرام و صبور نگاه هر ببیننده را تا دوردستها میکشانند. چشم که میگسترانی شنهای رقصان و تودههای خار و خاشاک را میبینی و صدای باد و سکوت کویر را میشنوی. بر تن این کویر گاه کاروانسراهای گسترده بر کناره جادهها و ابنیه تاریخی که از گذر زمان مصون نمانده و گاه سایه آبادیای که در آن سکوت با صدای پای جوی آبی خنک میشکند، خود مینماید. بیتردید صدای پای آب در این گستره بیش از هر چیز اهمیت دارد. آبی که در گذر هزارههای دور آنچنان اهمیت داشته و دارد که بسیاری از آیینها، جشنها و دعاها از آن مایه و پایه میگیرد.
آمنه ابراهیمی: کویرهای ایران آرام و صبور نگاه هر ببیننده را تا دوردستها میکشانند. چشم که میگسترانی شنهای رقصان و تودههای خار و خاشاک را میبینی و صدای باد و سکوت کویر را میشنوی. بر تن این کویر گاه کاروانسراهای گسترده بر کناره جادهها و ابنیه تاریخی که از گذر زمان مصون نمانده و گاه سایه آبادیای که در آن سکوت با صدای پای جوی آبی خنک میشکند، خود مینماید. بیتردید صدای پای آب در این گستره بیش از هر چیز اهمیت دارد. آبی که در گذر هزارههای دور آنچنان اهمیت داشته و دارد که بسیاری از آیینها، جشنها و دعاها از آن مایه و پایه میگیرد. آبی که دل خاک کویر را در عمقهای بسیار میشکافد و از درون کاریزها و چاهها به روی زمین هدایت میشود و زندگی را بر این گستره خشک ممکن میگرداند، سوزانندگی و داغی کویر را میزداید، گندمی میرویاند و غم نان را از دل میشوید.
از اینرو است که مردم کویرنشین آب را قدر بسیاری مینهند و برای بخشیدن آن دست میگشایند. این مهم در تاریخ اجتماعی و فرهنگی کویر یزد نمود خاصی دارد. نمودی که نوعی همکاری و تعاون را نیز در حفر قناتها و چاهها پدید آورده و اینگونه امور در اندیشه اجتماعی از صدقات و خیرات مهم زندگی است. وقف آب برکه، نهر، سنگاب و کوزه و آب انبار و قنات در چنین فرهنگی از سوی یک مسلمان برای زرتشتیان یا بالعکس یا وقف برای یهودیان نشان روشنی دارد از اینکه دیگر تفاوت دین و آیین در این عمل خیر مطرح نیست و همدلی انسانی بر هر چیز دیگر ارجح است. همدلیها تا بدان جا پیش میرود که دستهای یاریگر مردم در زارچ یزد در نگهداری، تعمیر ، تخلیه ، لجنکشی و پاکیزگی آبانباری نام آن را تعیین کرده است. آبانبار خلقالله. در چنین فرهنگی که مردمش عابدان و مومنانی مثالزدنیاند، نگاهها به بارش رحمت خدا نیز هست. دستها به دعا برداشته میشود و آن زمان که باران میبارد، نوع دیگری از همدلیها زیر بارش این نعمت الهی شکل میگیرد. بنا به نوشته حکمت یغمایی در کتاب بر ساحل کویر نمک در اطراف یزد «در گذشته اگر ابر ایثارگری بر مردم تشنه میبارید و سیلی جاری میشد، افرادی رسیدن سیلاب را بانگ میزدند، آهای سیلاو دیگران بیل بر شانه مینهادند، شلوارها را بالا میزدند و بیدرنگ به سوی آبانبارها خیز برمیداشتند تا قطرهای از آب هدر نرود. آبانبارها چشمبهراه ایثار ابرها بودند و در خشکسالیها جز کاسههای تهی نبودند.»
وقفآباد یزد را سیراب میکند
چنانکه از نام وقفآباد برمیآید، وقف در آن قدمت زیادی دارد. رگه مهم و حیاتی آبانبارها در یزد دوران قاجار، وقفنامه قنات وقفآباد یزد است که سیدرکنالدین محمد حسینییزدی، بانی مدرسه رکنیه آن را در قرن هشتم جاری کرد. مستوفی بافقی در جامع مفیدی در اینباره مینویسد: «تا در فراشاه قناتی جاری نموده چند آب از سهام قنوات دیگر بهعنوان ملکیت خریداری کرده، به یکدیگر ممزوج ساختند و از میان شهر و محلات در مسجد جامع آورده، از آنجا به مدرسه رکنیه و میدان وقت و ساعت گذرانده از درب کوشکنو بیرون برده و به خانه محمد یعقوب معلم خود جاری ساخت و آن را آب وقفآباد نهاد.» گفته شده که سید وقتی رنج استادش را هنگام پایین رفتن و بالا آمدن از پلههای پایاب میبیند، بر آن میشود تا آب قنات فراشاه را از خانه معلم خود جاری کند. این وقف تا دورانهای بعد نیز حیات دارد. چنانکه میدانیم وقفنامه قنات وقفآباد در زمان قاجار تمدید و در کنار سایر منابع آبی این نقطه منبع تأمین آب یزد میشود. وقفنامه مربوط به این دوران یکی از مهمترین وقفنامههایی است که زندگی و زمینهای مردم را سیراب میکند و یاد و خاطره واقف و متولیانش را در اذهان زنده میدارد. وقفنامه مزبور به سال ١٢٥هـ . ق تعلق دارد. در این وقفنامه با مقدمهای همچون مقدمه دیگر وقفنامهها که با ستایش خدا و نعمتهایش آغاز شده است، دار دنیا، دار استراحت و راحتی تلقی نمیشود و این جهان گذرگاهی برای ورود به بهشت دانسته شده است. اختصاص اموال و املاک را به آبادانی دنیا و انجام کار خیر بهمنظور رضایت پروردگار برابر با آبادانی آن دنیا و خریدن بهشت است و نجات انسان به آن وابسته است. در پی این معنی آجودان باشی، والی یزد دست به وقف آب در این منطقه زده است. جایی که براساس متن وقفنامه، مردم بر اثر کمبود آب در سختیاند و مسافران و قوافل برای تهیه آب در رنجاند و برای آبدادن به چهارپایان خود و رفع نیاز روزانهشان باید مسافتهایی دور را بپیمایند. در این منطقه کمبود آب در چاهها و برکهها تا بدان جا بود که مردم از فقیر و ضعیف تا ثروتمند و غنی مجبور بودند از آب موجود کم مصرف کنند تا رشته حیاتشان نگسلد. آجودان باشی در چنین وضعی بر آن میشود تا برای تأمین آب مردم یزد و عبور و مرورکنندگان از این شهر آبی را بر زمین جاری کند تا مردم از آن منتفع شوند و برکهها، مساجد، حمامها و خانهها از آن استفاده کنند. پس ٣هزار جره از آب قریه اهرستان از روستاهای توابع یزد را بدین مهم اختصاص داد. بدین ترتیب آب از اهرستان به شهر یزد وارد شد. وسط میدان شهر دریایی از این آب جاری شد و از این قسمت با تقسیم آن، هر یک از محلات از نعمت آب برخوردار شد. مصرف این آب برای عموم خانهها و اماکن بود، اعم از ساخته و نساخته. «میاه مزبوره وقف است بر اهالی دارالعباده و قوافل و مترددین و آبانبارها و مساجد و حمامات و خانات و عمارات و حیاض و اسواق و محلات و مدارس و غیرها.» حتی کشاورزان میتوانستند این آب را در زمینهای خود به مصرف برسانند و متولی منافع حاصل از آن را بعد از وضع مخارج قنوات و نهرها و... و نیز حقالتولیه برای تعزیهداری ائمه خرج نماید. در این میان مراسم مربوط به ٥ تن آلعباء از اهم موارد بود. آجودان باشی که نیمنگاهی نیز به زمان پس از مرگ خود و سرنوشت وقفش دارد، در وقفنامه بدین مهم پرداخته است که تا زمانی که شهر یزد حیات دارد، این موقوفه نیز برپاست و بعد از مرگ وی تولیت آن برعهده حاکم جدید و حاجی محمد طاهر از چهرههای عالم این دیار است و از آن پس باید هر عملی در حیطه این وقف با تأیید حاجی محمدطاهر اجرا شود و هر اختلافی نیز با رأی او حلوفصل گردد. پس از مرگ ایشان نیز اعلم علمای شهر و قائممقام حاجی تولیت را برعهده خواهد گرفت و پس از آن نیز حاکم شهر و اعلم علما به صورت مشترک تولیت را ادامه دهند. در هر زمان نیز همان مراتب قبلی باید اجرا شود، یکپنجم منافع کشاورزی به متولیان و چهارپنجم به اجرای مراسم مذهبی اختصاص داده شود. آجودان باشی حتی در صورت برابری علمای زمان در یزد قرعه شرعی را پیشنهاد کرده است تا تولیت همچنان محفوظ بماند و آثار وقف از بین نرود. او برای مخارج نگهداری و تعمیر قنوات و چاهها نیز سفارش کرده و برای ادامه کار این وقف و شراکت دیگر متولیان در این امر خیر و آبرسانی به خلقالله و نیز صرف منافع به دست آمده برای غیر از اموری که در وقفنامه آمده نیز توصیه کرده است.
دلسپردن به آینده و آخرتی آباد و از سر گذراندن پستیها و بلندیهای زندگی با همدلیها و خیرخواهیها در یزد در این مقال جای نمیگیرد و فرصتهایی دیگر را میطلبد. اما این کوتهواره شمهای است از نیکوکاری و خیرخواهی که از پس قرون متمادی حیات خود را حفظ میکند و جان و دل مردم کویرنشین را سیراب میکند. مردمی که در اندیشه خود آب را همسان طلا میدانند و آن را ارجی دیگر مینهند و در پناه همدلیها روزهای زندگیشان را نقش میزنند. روزهایی که از پس سالیان دراز، تاریخی از صبر و سختکوشی و همراهیهای مردم این خطه را صورتبندی کرده است.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید