1393/2/7 ۱۰:۴۵
ز مباحث نسبتاً تازه در معرفتشناسی معاصر توجه مجدد به مسأله فضیلت و نقش آن در معرفت است. «معرفتشناسی فضیلتگرا» رویکردی در معرفتشناسی است که در تحلیل و پاسخ به مسائل معرفتشناسی وزن قابل توجهی را برای فضایل عقلی یا معرفتی قائل است. حال، اگر بنا باشد «فضیلت» را جدی بگیریم، از توجه به ارسطو و فیلسوفانی که ناظر به آرای او سخن گفتهاند ناگزیریم. نشست دوم «خانه اندیشمندان علوم انسانی» مرتبط با چنین فضایی و با موضوع «نسبت فضایل عقلی و فضایل اخلاقی؛ ارسطو، آکویناس و معرفتشناسی فضیلتگرای معاصر» در دوم اردیبهشت برگزار شد. در این نشست، دکتر حسن میانداری، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، مقاله خود را در این موضوع گزارش کرد و دکتر مهدی اخوان، عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه، نکاتی انتقادی در باب آن گفت.
نسبت فضایل اخلاقی و فضایل عقلی در نظر ارسطو و آکویناس
سید محسن اسلامی: از مباحث نسبتاً تازه در معرفتشناسی معاصر توجه مجدد به مسأله فضیلت و نقش آن در معرفت است. «معرفتشناسی فضیلتگرا» رویکردی در معرفتشناسی است که در تحلیل و پاسخ به مسائل معرفتشناسی وزن قابل توجهی را برای فضایل عقلی یا معرفتی قائل است. حال، اگر بنا باشد «فضیلت» را جدی بگیریم، از توجه به ارسطو و فیلسوفانی که ناظر به آرای او سخن گفتهاند ناگزیریم. نشست دوم «خانه اندیشمندان علوم انسانی» مرتبط با چنین فضایی و با موضوع «نسبت فضایل عقلی و فضایل اخلاقی؛ ارسطو، آکویناس و معرفتشناسی فضیلتگرای معاصر» در دوم اردیبهشت برگزار شد. در این نشست، دکتر حسن میانداری، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، مقاله خود را در این موضوع گزارش کرد و دکتر مهدی اخوان، عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه، نکاتی انتقادی در باب آن گفت.
دفاع از فلسفه اخلاق ارسطو
آکویناس در پی تکمیل و دفاع از فلسفه اخلاق ارسطو بود و در این راستا، احیاناً پاسخهایی متفاوت از ارسطو به سؤالات ارسطو ارائه کرد.
سخنرانی دکتر میانداری با بررسی این مدعا و چنین دیدگاههایی از آکویناس در باب نسبت فضایل اخلاقی و فضایل عقلی، با محوریت گزارش ترنس اروین از این بحث، شروع شد. در نگاه ارسطویی، کلمه ویرچو (فضیلت) به هر چیزی که کارکرد خاصی داشته باشد اطلاق میشود. اگر چیزی کاری را که برای آن ساخته شده خوب انجام دهد، فضیلتمند است. فضیلت انسان نیز به همین نحو تعیین میشود: انسان کارکردی دارد که اگر آن را خوب انجام دهد «فضیلتمند» است، قوای عقلانی نیز چنیناند.
نکته دیگر که از آکویناس است اما در سیستم ارسطویی طرح شده است، فضایل موهبتی است. آکویناس معتقد است انسانها دو نوع سعادت دارند: سعادت طبیعی و سعادت فوق طبیعی. سعادت طبیعی همان است که از فضایل اخلاقی، عقلی و... حاصل میشود. اما فضایل فوق طبیعی از دست انسان خارج است و نیازمند فضایلی موهبتی است که خدا به انسان بدهد: ایمان، امید و محبت.
حال، فضایل عقلانی به خودی خود نمیدانند باید در چه زمینهای کار کنند. در نظام ارسطویی آنچه ارزش دارد عقل درباره آن کار کند حقایق ضروری است، بخصوص در موضوعی که بیشترین ارزش را دارد؛ یعنی خداوند. آکویناس بر آن است که عقل به تنهایی نمیداند باید در چه زمینهای کار کند. اخلاق به انسان میگوید قوای عقلی خود را صرف چه اموری نکند و از اینرو به غایت خود نزدیک شود. با این حساب، فضایل اخلاقی نقش مهمتری دارند و بلکه محوریترند.
در مقابل، برخی معتقدند ارسطو در کتاب اول اخلاق نیکوماخوس طوری سخن گفته است که گویی فضایل اخلاقی برای سعادت انسان کافیاند، اما او در کتاب دهم طوری سخن میگوید که گویی فضایل اخلاقی لازم نیستند و اصل فضایل عقلیاند، و حداکثر نقشی که فضایل اخلاقی دارند تسهیل زمینه برای فضایل عقلی است.
نقش فضیلت در سعادت انسان
در بخش بعد، دکتر میانداری کوشید نشان دهد در همه مواردی که آکویناس کوشیده به سؤالهای ارسطو جواب دهد، خود ارسطو نیز پاسخهایی داشته است.
او درباره دیدگاه ارسطو درباب سعادت گفت: «ارسطو سه نوع سعادت را مدنظر دارد: سعادت حیوانی، سعادت انسانی و سعادت الهی. سعادت حیوانی ناشی از آن است که فرد شهوت را بر خود غالب کند. سعادت انسانی ناشی از آن است که فرد عقل عملی را بر خود حاکم کند و سعادت الهی ناشی از حکومت عقل نظری بر فرد است.به این معنا، ارسطو معتقد است فقط بعد از کسب فضایل اخلاقی است که میتوان به فضیلت عقلانی رسید. او فضایل عقلانی را بالاتر از فضایل اخلاقی میداند.>
در بخش پایانی، دکتر میانداری از دیدگاههای لیندا زاگزبسکی استفاده کرد تا مضامین اصلی ارسطو و آکویناس در این بحث را نقد کند. نکته این است که فضایل اخلاقی و فضایل عقلی تمایز نوعی ندارند. زاگزبسکی میگوید فضایل عقلانی و فضایل اخلاقی یکی هستند و حتی بر اساس نظام خود آنها، آن فضایل دو نوع نیستند. او برای دفاع از این مدعا، دلایل ارسطو را برای تفکیک فضایل عقلی از فضایل اخلاقی نقل میکند و آنها را میسنجد.
آنچه برای ارسطو مهم است تفکیک نفس است و تفکیک قوای نفس منجر به فضایل متفاوت شده است. این یک استدلال ارسطو برای تفکیک عقل و غیرعقل است تا بر اساس آن بگوید فضایل نیز تمایز دارند. اما زاگزبسکی اشاره میکند که در میان خود فضایل اخلاقی نیز ناسازگاری ممکن است. صرف تعارض باعث نمیشود که آنها را دو نوع بدانیم.
نقش لذت و رنج در فضایل اخلاقی و عقلی
دلیل دیگر ارسطو آن است که فضایل اخلاقی به لذت و رنج مربوط است، در حالی که فضایل عقلانی ظاهراً به لذت و رنج مربوط نیستند. زاگزبسکی این استدلال را اینگونه نقد میکند که امور اخلاقی لزوماً به لذت و رنج مربوط نیستند و در امور عقلانی نیز با اموری سر و کار داریم که گاه به لذت و رنج ارتباط مییابند.
دلیل دیگر ارسطو برای تفکیک دو نوع فضایل توسل به تفاوت در راه رسیدن به فضایل عقلانی (آموزش) از راه رسیدن به فضایل اخلاقی (عادت) است. پاسخ این استدلال آن است که راه رسیدن به این دو دسته از فضایل شبیه است و در هر دو مورد بایستی از طریق ممارست و تکرار افعالی خاص به آنها رسید.
زاگزبسکی خودش به تفاوت نوعی قائل نیست، اما به نحوهای از تفکیک قائل است: او به انگیزه محوریت میدهد. انگیزه فضایل عقلانی رسیدن به صدق است و انگیزه رسیدن به فضایل اخلاقی رسیدن به صدق نیست. از اینرو، دو نحوه ارتباط میان آنها را نیز تصویر میکند: (الف) رابطه منطقی: برای مثال، صداقت به عنوان فضیلتی اخلاقی فضیلت عقلانی خاصی را میطلبد، نظیر آنکه دنبال شواهد بروم و آنها را بسنجم و غیره؛ (ب) رابطه عِلّی: برای مثال، خود کمبینی ممکن است باعث تقلید کورکورانه شود که رذیلت عقلانی است.
با این حال، دکتر میانداری بر آن شد که میتوان همچنان فهمی عمیقتر از فضیلت ارائه داد و گفت فضیلت بر تمام جوانب وجودی ما اثر میگذارد، لذا «فضیلت» یک امر واحد است: هم جنبههای عقلانی دارد و هم جنبههای اخلاقی. آنها متمایز نیستند که بتوان از نحوه روابط آنها سخن گفت.
میراث افلاطون در معرفت شناسی فضیلت گرا
دکتر مهدی اخوان نکات و مقدماتی بیان کرد که در مواردی انتقاداتی بر سخنان دکتر میانداری بودند و گاه جنبه توضیحی داشتند. شروع صحبت او با این نکته بود که میشود اذعان داشت آنچه «وایتهد» درباره افلاطون میگوید صادق است، یعنی: کل فلسفه غرب حاشیهای بر فلسفه افلاطون است. با این حساب، بحث باید از افلاطون شروع شود. سؤال این است که چرا بحث از افلاطون (و مقدم بر آن سقراط) شروع نشد، بلکه با ارسطو شروع شد. تقسیم و ارتباط فضایل نخست از سوی افلاطون طرح شد و در تاریخ نیز دیدگاههای مختلف به نحوی تحلیل و ترکیب همان است.
نکته این است که تقسیم فضایل به سه تا و یک فضیلت هماهنگکننده بر اساس تقسیم اجزای نفس است.
در فلسفه اخلاق اسلامی نیز این تأثیر دیده میشود. برای مثال، اخلاق ناصری ساختارش سه بخش یا سه مقاله دارد که در بخش اول بحث مفصلی درباره نفس ارائه شده است، زیرا تا تکلیف نفس روشن نشود نمیتوانیم اخلاق را شروع کنیم. این از میراث افلاطون است که علمالنفس مقدم بر اخلاق است.
دکتر اخوان بیان کرد که ارسطو در منظومه فضایل سه نکته تازه اضافه میکند: «نخست آنکه برای نخستین بار فضایل را به عقلی و اخلاقی تقسیم کرد. دوم آنکه در بحث عدالت، میان عدالت توزیعی و کیفری تمایز گذاشت. مسأله سوم هم بحث حد وسط است.»
او در ادامه نیز نکاتی انتقادی گفت، از جمله اینکه ممکن است مسأله پیوند فضیلت عقلانی و فضیلت اخلاقی از جهتی مسألهنما به نظر میآید، در این بحث خلطی بین نسبت فضایل و نقش اخلاق در اخلاق صورت گرفته، خوب است نسبت میان دیدگاه کانت درباره اراده نیک و استفاده زاگزبسکی از تعبیر روشن شود، شاید در بحث از ارسطو نوعی مغالطه پهلوانپنبه صورت گرفته باشد، زیرا قوت استدلالها به این سادگی زیر سؤال نمیرود، جای بحث از ایده سقراطی که معرفت و فضیلت یک چیز هستند در اینجا خالی است.
توجه ارسطو به اخلاق
دکتر میانداری اجمالاً به چند نکتهای که طرح شد پاسخ داد. توضیح او این بود که اگرچه بحث با سقراط و افلاطون شروع شده، اما ارسطو نخستین کسی است که به نحو سیستماتیک وارد مسأله اخلاق شده و آکویناس هم بیشتر از ارسطو استفاده کرده است. و به اشاره گفت این بحث مسأله بحث مسألهنما، در آن خلطی میان نسبت فضایل یا نقل عقل نیست، اراده نیک در کانت جنبه عقلانی دارد و در زاگزبسکی بیشتر از حیث عاطفی مد نظر است و نهایتاً اینکه تصویری که زاگزبسکی از ارسطو ارائه میکند بسیار قوی است و حتی استدلالهای ناآشکار ارسطو نیز استخراج و در این تصویر ارائه شده است.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید