بی تردید آن هنگام که امیرحسین افراسیابی در سال های آغاز قرن، در کوههای بختیاری متولد شد، سرزمینش هیچ آگاه از آینده پر فراز و فرود این فرزندش نبود. فرزندی که عمری شاعرانه زندگی کرد. حتی آنگاه که در هیبت معماری زندگی می گذراند. سرنوشت افراسیابی شاعر، یک عمر به مانند مردمش، کوچ کردن بود. در مسیر کوچ تنها و تنها یک صداست که سختی ها را مرتفع می کند و آن ندای امید است. افراسیابی هم به امید آرام گرفتن جان پر خروشش، تمام عمر را در سفر بود. هرچند آبشخور آثار ارزشمندش یک سر برآمده از خاصیت های گوناگون مردم سرزمینش بود. گویی مردم سرزمین افراسیابی غم و شادی شان در هیچ کجایی جهان مشابهی ندارد.
یزدان سلحشور: متولد 1347 است. شمس آقاجانی نه تنها چهره شاخص شعر آوانگارد، از دهه هفتاد به این سو است که چهره شاخص یکی از مهمترین شاخههای شعر دهههای هفتاد یعنی کارگاه شعر دکتر رضا براهنی-مهمترین منتقد ادبی دوران مدرن ما- هم هست البته نمیتوان آقاجانی را نماینده فکری آن شاخه ادبی دانست، چرا که نه شعر و نه نقدش با معیارهای شناخته شده شعر «کارگاه»، همخوانی ندارد همچنان که شعر و نقد دکتر براهنی هم![اینها را میتوانید به پای تناقض در دنیای مدرن و پستمدرن بنویسید!]
استاد خرمشاهی، به نظر شما زبان فارسی چقدر ظرفیت و توان علمی و فرهنگی در مقابل زبانهای اروپایی، خصوصاً انگلیسی دارد؟ برخی در این زمینه هیچ نقصی و کمبودی را نمیپذیرند و بعضی هم معتقدند فارسی کارایی علمی پا بهپای انگلیسی و زبانهای اروپایی ندارد و بهتر است ما از اصل زبانها در مسائل و رشتههای علمی بهره بگیریم. شما هم مترجم بودهاید، هم با ذات و تاریخ و مسائل زبانپژوهی فارسی آشنا هستید، و هم فرهنگ نوشتهاید، لذا یکی از مناسبترین افراد و صاحبنظران برای پاسخگویی به این پرسشها و اظهارنظر در این عرصه هستید.
سالی میشود که دور از وطن زندگی میکند. دیپلمش را که گرفت، عزم تحصیل در خارج از سرزمین مادری کرد. قرار بود - بسان پدرش – روزنامه نگار شود اما اتفاقات پیشبینی نشدهای برایش پیشآمد که مسیر زندگی او را تغییر داد؛ سر از حوزه تاریخ درآورد و زندگی اش معطوف به زبان و فرهنگ خاورمیانه (بخصوص ایران) شد. «پروانه پورشریعتی» اما در این سال ها، هرجا که بوده و در هرجا که به تحصیل و تدریس و تحقیق پرداخته، عرصه فعالیتش، «ایران شناسی و اسلام شناسی» بوده است؛ از دانشگاه ایالتی اوهایو و مؤسسه تحقیقات پیشرفته پرینستون تا دانشگاه تکنولوژی نیویورک و مؤسسه تحقیقات در مطالعات باستانی دانشگاه نیویورک. اما آنچه او را در سالهای اخیر، شهره ساخت، انتشار کتاب «افول و سقوط ساسانیان» در جهان آکادمیک غرب بود. تا آنجا که پس از انتشار کتاب، نقدهای بسیاری بر آن نوشته شد.
پریسا احدیان: صبح روز پنجشنبه، پنجم آذر ماه سال یکهزار و سیصد و نود و چهار، کتابفروشی آینده و مجلۀ بخارا میزبان پژوهشگری از جامعه شناسان ایران بود. در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمان جلسه، دربارۀ سوابق پژوهشی و کتب منتشر شده توسط محسن ثلاثی گفت:
فیلم محمد رسولالله ساخته مجید مجیدی که به دوران کودکی پیامبر میپردازد، از جنبههای گوناگون تولید ویژهای در سینمای ایران به شمار میآید؛ هم به سبب موضوع مهم و حساسیتبرانگیز آن، و هم به دلیل ابعاد گسترده پروژه و بودجه هنگفتش، و نیز به سبب همکاری هنرمندان غیرایرانی که از برندگان جایزه اسکار به شمار میآیند با این اثر سینمایی. جدا از جنبههای سینمایی (سبکی و روایی) روایت این فیلم از زندگی پیامبر اسلام را میتوان از جنبه وثاقت تاریخی نیز سنجید. در مصاحبه با دکتر علی بهرامیان عضو هیئت علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی ایشان ابتدا گزارشی مجمل و فشرده از پیشینه سیرهنویسی پیامبر اسلام ارائه دادند، سپس درباره برخی از شخصیتها و رویدادها در فیلم که پرسشهایی را برانگیخته بود گفتوگو کردیم. دکتر بهرامیان فیلم روز واقعه و فیلمنامه آن نوشته بهرام بیضایی را اثر سینمایی نمونهواری دانستند که به رغم آن که تاریخی نیست، روح زمانه و واقعه کربلا را در آن دوران تاریخی به درستی و زیبایی منعکس کرده است؛ آن چه در فیلم محمد رسولالله با فقدان آن مواجهیم.
یک اتفاق می تواند انسان را در مسیری قرار دهد که زمانی فکرش را هم نمی کرد مثل اتفاقی که برای «هدیه شریفی» دانشجوی زبان روسی و کتابدار کتابخانه ملی بخش زبان روسی در 1990 میلادی افتاد ودر کنفرانس احیای تمدن شرق در تاجیکستان مقاله «ادبیات کودک و نقش آن در احیای تمدن شرق» وی را به همراه یک هیات علمی برای ارائه مقاله و سخنرانی راهی تاجیکستان کرد
محمد بقایی ماکان، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبی است. از او طی ماههای اخیر کتاب «نگرشهای ایرانی» به چاپ رسیده است. این اقبالشناس و مولویپژوه همچنین تا امروز در کارنامه خود انتشار آثاری چون «سفر به شرق»، «مولوی، نیچه و اقبال»، «اخبار عجیب و حکایات غریب»، «آشنایی با فلسفه غرب»، «سیدارتا»، «نقد روانشناسی و روان درمانی غرب»، «کییر کگارد و اقبال»، «از فردوسی تا شاملو»، «معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال»، «بازی مهره شیشهای»، «شرح مثنوی»، «بازسازی اندیشه دینی در اسلام» و... را نیز ثبت کرده است. با او به بهانه انتشار کتاب «نگرشهای ایرانی» به گفتوگو نشستهایم.
«کارا»، کاملاً نیاز افراد متخصص را در همه زمینهها، به غیر از حوزههای تخصصی وسیع و فنی خودشان برطرف میکند. در واقع یک فرهنگ و دانشنامه تخصصی هم هست برای حوزههای خارج از تخصص افراد اما با ابتکار تکمله یا جلد پنجم، که دارای اساسیترین اصطلاحات ۶۰ رشته است، به شیوه تدوین شده که هم مرجع است و هم خواندنی. بنده چون در حوزه معماری هستم، در این باره مثال میزنم.
طی دهههای اخیر با تخصصی شدن رشتههای مختلف ضرورت تعامل میانرشتهای اهمیت یافت و این ضرورت باید با همکاری هرچه بیشتر رشتههای دانشگاهی پی پگیری شود. بی شک رشته تاریخ نه تنها در این مقوله مستثنی نیست بلکه ضرورت آن بیش از رشتههای دیگر حس میشود. در همین راستا فرهنگ امروز درصدد برآمد پیوند میان تاریخ با دیگر رشتهها را با انجام مصاحبههایی پی گیرد تا میزان دیالوگ میان تاریخ با رشتههای دیگر را نمایان سازد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید