میزگردی درباره «فرهنگ ـ دانشنامه کارا»

1394/9/3 ۰۹:۴۹

میزگردی درباره «فرهنگ ـ دانشنامه کارا»

«کارا»، کاملاً نیاز افراد متخصص را در همه زمینه‌ها، به غیر از حوزه‌های تخصصی وسیع و فنی خودشان برطرف می‌کند. در واقع یک فرهنگ و دانشنامه تخصصی هم هست برای حوزه‌های خارج از تخصص افراد اما با ابتکار تکمله یا جلد پنجم، که دارای اساسی‌ترین اصطلاحات ۶۰ رشته است، به شیوه تدوین شده که هم مرجع است و هم خواندنی. بنده چون در حوزه معماری هستم، در این باره مثال می‌زنم.

 

راه دشوار فرهنگ

گفتگو از: سید مسعود رضوی - بخش پنجم

پوررضایی: «کارا»، کاملاً نیاز افراد متخصص را در همه زمینه‌ها، به غیر از حوزه‌های تخصصی وسیع و فنی خودشان برطرف می‌کند. در واقع یک فرهنگ و دانشنامه تخصصی هم هست برای حوزه‌های خارج از تخصص افراد اما با ابتکار تکمله یا جلد پنجم، که دارای اساسی‌ترین اصطلاحات ۶۰ رشته است، به شیوه تدوین شده که هم مرجع است و هم خواندنی. بنده چون در حوزه معماری هستم، در این باره مثال می‌زنم.

در عرصه معماری، یک دانش‌آموخته یا استاد یا متخصص این رشته، هم برای اطلاع از آخرین و علمی‌ترین واژگان اصلی و اساسی رشته خود ـ تا چه رسد به رشته‌های همجوار ـ می‌تواند به کارا رجوع کند؛ زیرا چه بسا اهل تخصص، اصطلاحات اصلی رشته خود در زبان انگلیسی را می‌دانند، اما از دقیق‌ترین و جدید‌ترین برابر نهاده‌های فارسی آن خبر ندارند، یا واژه‌های تخصصی فرهنگستان برای هر متخصصی تازگی و فایده فنی دارد. علاوه بر اینکه ابعادی را که استاد فانی و دکتر عاقلی فرمودند، دارد و به دلیل توانمندی‌های شخصی استاد خرمشاهی، به خوبی می‌تواند در امر ترجمه به مترجمان یاری نماید، و در عین حال برای اصطلاحات و فهم لغات و عبارات فنی و تخصصی کاملاً مفید و قابل اعتماد است.

مثل ابزارهای راهسازی است که در هر کجا هم که به مانع بزرگ یا بن‌بستی برمی‌خورند، راه حلی ارائه می‌شود و راه ادامه پیدا می‌کند. واژگان کهن را احیا کرده‌اند، کلمه‌های جدید ابداع کرده‌اند، لغات زیبایی پیشنهاد داده‌اند، همین نقطه قوّتهاست که کارا را به فرهنگی ممتاز و مفید بدل کرده و هم متخصصان و هم مترجمان عمومی، هر دو به شکل گسترده‌‌ای می‌توانند از ذخایر غنی لغاتی که در این فرهنگ هست و معادلهای پیشنهادی آن بهره بگیرند.

 

آیا ممکن است مثال بزنید تا به صورت جزئی‌تر و عینی‌تر در این باره بحث کنیم و موضوع را روشن سازیم؟

یکی از واژه‌هایی که برای من شخصاً همواره مهم بوده، «مدرنیته» است که خوب البته این واژه فرانسوی است. می‌دانید که امروزه در جامعه ما چقدر این واژه به کار می‌رود و درباره‌اش بحث می‌شود. بنابراین فهم آن و معادلهای مناسب برایش در زبان فارسی اهمیت بسیار دارد. معادل انگلیسی آن یعنی modernity در فرهنگ کارا آمده و مشتقات و ترکیبات دیگرش هم کنار آن ذکر شده است. آنچه قبلاً مرسوم بود و رواج و تداول فراوان یافته، «تجدد» است و «امروزی و نوگرایی و مدرن» را هم استفاده می‌کنند؛ اما استاد خرمشاهی با بررسی رشته آن و کاربردهایش در زبان انگلیسی، علاوه بر این معادلها، کلمه «نوینگری» را هم که از برساخته‌های پیشنهادی مرحوم استاد احمد آرام بود، اضافه کردند و من «نوین‌گرایی» را هم با تأخیر پیشنهاد دادم.

 

نوینگری و نوگرایی در فرهنگ هست، اما نوین‌گرایی نیامده است.

بله، منظورم این است که در مورد تک‌تک واژه‌ها، مؤلف ضمن اینکه معادلهای رایج را بررسی می‌کرد، به نظرات و پیشنهادهای دیگر هم توجه می‌نمود و بحث و گفتگوی زیادی در همه این زمینه‌ها و موضوعات صورت می‌گرفت تا سرانجام یک یا چند معادل پیشنهادی برای یک لغت در نظر گرفته می‌شد.

یک واژه دیگر که استاد نظر مشورتی بنده را پذیرفتند و در فرهنگ آوردند، کلمه «نامیک»، معادل brand، که نام‌واره و نشان تجاری است. در کنار فرآورد، نوع، جنس (کالا)، علامت تجاری، لغت معادل پیشنهادی فرهنگستان، یعنی «نمانام» هم هست و پیشنهاد مرا هم پسندیدند. به این ترتیب ملاحظه می‌فرمایید که دایره وسیعی از معادلها در کارا هست که دست مترجم را بسیار باز می‌گذارد و کمک می‌کند تا به تناسب متنی که قصد دارد ترجمه کند، واژه‌ها و معادلهای مناسب در نظر بگیرد و زیباتر و رساتر ترجمه نماید.

وسعت معادلها به چند امر مربوط است: یکی استعداد و قدرت آقای خرمشاهی و سوابق ایشان در این عرصه، دوم استفاده از دستاوردهای علمی نظیر معادلهای فرهنگستان و آثار مترجمان برجسته و واژه‌پرداز مثل مرحوم آرام که نمونه‌ای را ذکر کردم، یکی هم توجه به میراث کهن فارسی است، و بالاخره مشورت با متخصصان و صاحب‌نظران و کسانی که پیشنهاد مناسب و معقولی درباره یک لغت داشتند.

 

کامران فانی: نکاتی درباره بخش تخصصی گفته شد. یک جنبه دیگر هم دارد که من اشاره می‌کنم. لغاتی که در این بخش آمده، بیشتر از آنکه مراجعه کردنی باشد، به نظر من، خواندنی هستند؛ یعنی کسی به موضوع یا حوزة خاصی از علوم علاقه دارد، می‌خواهد و باید ببیند که در این شاخه علمی چه لغات و اصطلاحات تخصصی یا واژگان پایه و کلیدی وجود دارد. این واژه‌ها، شاکلة اصلی آن رشته را می‌سازند، نه اینکه کاملاً همه نیازهای تخصصی را در جزئی‌ترین و ریزترین حدود آن روشن سازند؛ بنابراین نباید تصور کرد که این قسمت برای رجوع کردن مداوم مترجمان حرفه‌ای متون علمی و تخصصی است، نه، بیشتر خواندنی است و نیازها را برای آشنایی با مبادی و پایه‌های یک رشته علمی برطرف می‌کند.

کسانی که به این بخش رجوع می‌کنند، احتمالاً یک مقدار نسبت به آن رشته وسعت دید پیدا می‌کنند و سطح دانششان افزایش می‌یابد. آنها اغلب این کلمات را شنیده‌اید و احیاناً بلد هستند، اما گاهی دچار تردید می‌شوند و یا به نکته یا معادل جدید و بی‌سابقه‌ای بر می‌خورند که ممکن است خیلی مفید باشد و در حین ترجمه یا مطالعه یک متن خارجی گره از کارشان باز کند. پس اینکه بگوییم این پیوست‌ها یا بخشهای تخصصی تنها برای عموم و غیرمتخصصان است، درست نیست؛ چون برای متخصصان هم بسیار قابل استفاده است، منتها نه در حد رفع کلیه نیازهایشان یا به عنوان یک فرهنگ تخصصی برای استفاده در ترجمه کتابهای خیلی فنی در یک رشته علمی.

مسئله این است که مثلاً من در رشته تاریخ، سیصد تا لغت را برگزیده‌ام و معادلهای آن را هم آورده‌ام. علاوه بر غیرمتخصصان، یا متخصصان رشته‌های دیگر، خود استادان و کسانی که در آن رشته مهارت دارند، با مرور و خواندن این واژه‌ها احتمالاً مرور تازه‌ای بر کل یا کلیّت اصطلاحات اصلی و رایج خواهند داشت و چیزهای زیادی یاد می‌گیرند.

هر خواننده یا مترجمی می‌تواند ظرف مدت کوتاهی، لغات مربوط به یک رشته و اصطلاحات اصلی آن را از نظر بگذراند و وقت زیادی هم نمی‌خواهد، تا با آن به صورت بنیادی آشنا شود. ضمن اینکه در «فرهنگ‌ ـ دانشنامة کارا»، تعداد زیادی اصطلاحات جدید هم وجود دارد که بی‌سابقه یا لااقل خیلی کم سابقه است و اینها مربوط به تسلط و ذوق آقای خرمشاهی و احاطة کسانی است که مورد مشورت در این بخشهای تخصصی بوده‌اند. من نه فقط به عنوان یک خصیصه،‌ این مرور و خواندن اصطلاحات تخصصی را مطرح می‌کنم، بلکه توصیه می‌کنم که افراد، به‌ویژه مترجمان ما برای آشنایی با رشته‌های علمی مختلف، اینها را بخوانند. این توصیه از نظر من خیلی جدّی است، چون شما وقتی در جایگاه مترجم، یک متن عمومی را ـ در هر زمینه‌ای ـ به فارسی برمی‌گردانید، احیاناً با تعدادی لغت تخصصی هم روبرو می‌شوید. همین جاست که بسیار به کار می‌آید.

 

درست می‌فرمایید. حتی رمانها و آثار ادبی هم گاهی پر از اصطلاحات تخصصی است؛ مثلاً «موبی دیک» که دربارة دریا و زندگی نهنگ‌ها اطلاعات تخصصی دارد یا «نام گل سرخ» اثر اومبرتراکو، پر از اصطلاحات فلسفی است یا «رمز داوینچی» که پر از اصطلاحات دینی و اسطوره‌ای است.

همین طور است. مثالهای خوبی زدید. پس توصیه می‌کنیم که افراد در وقت کوتاهی که صرف می‌کنند با این دانشها و اصطلاحات آن آشنا شوند تا هم دانش گذشته خود را به‌روز می‌کنند و هم یک جور یادآوری است که احیاناً آنچه را قبلاً دیده‌اند و می‌دانستند، برایشان تازه و زنده کند. علاوه بر این به نکات تازه‌ای هم بر می‌خورند که حتماً مفید است و دایره و امکاناتشان را برای درک مفاهیم و ترجمة متون افزایش می‌دهد.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: