اشاره: آرتور پوپ (۱۲۵۹ـ ۱۳۴۸) از پژوهشگران و پیشگامان در مطالعه هنرهای آسیایی بهویژه هنر ایرانی و اسلامی و از بنیانگذاران مؤسسه آسیایی دانشگاه شیراز است که فرهنگ و معماری ایران را ضمن کتابها، مقالات و صدها سخنرانی در سراسر جهان شناساند و بر آن بود که: «هنر ایرانی، بزرگترین سرمایه این کشور است و ایران در ایجاد هنرهای اسلامی، مادر و نیروی الهامبخش بوده است.» از آثار اوست: سفالگری ابتدایی ایران، آشنایی با مینیاتورهای ایران، مقدمهای بر هنر ایران، هنر ایران در گذشته و آینده، معماری ایران (ترجمه غلامحسین صدری افشار)، سیر و صور نقاشی ایران (ترجمه یعقوب آژند)، شاهکارهای هنر ایران (ترجمه پرویز خانلری)، نقوش پیشینهدار (ترجمه ژیلبرت صدیقپور)، سیری در هنر ایران (در ۹ مجلد با ترجمه نجف دریابندری). وی به درخواست خودش در ساحل زایندهرود به خاک سپرده شد. متن حاضر از شاهکارهای هنر ایران برگرفته شده است.
اشاره: مرحوم علامه سید جلالالدین آشتیانی (۱۳۰۴ ـ ۱۳۸۴) از عالمان بزرگ معاصر و استادان بنام فلسفه اسلامی است که آثار ارجمندی در فلسفه و عرفان نگاشته است. وی سالها نزد عالمانی چون آیات عظام: موسوی بجنوردی، رفیعی قزوینی، بروجردی، میرزا مهدی آشتیانی، علامه طباطبایی و بهویژه امام خمینی(ره) به تحصیل علوم عقلی و نقلی پرداخت و علاوه بر تربیت شاگردان متعدد، آثار پرباری نیز نگاشت و مهمتر از آن، به احیای آثار حکمایی پرداخت که شاید اگر مساعی او نبود، در غبار روزگار از یاد میرفتند.
در دنیاى اروپا در قرن هفدهم و هجدهم روى مسئله آزادى فردى فوقالعاده تکیه مىشد. فلاسفهاى که در آن عهدها پیدا شده بودند، عجیب تکیهشان روى مسئله آزادى فرد بود، به طورى که معتقد بودند اساساً آزادى فرد را هیچ چیزى نمىتواند محدود کند؛ آزادى یعنى نبودن مانع براى حرکتها و جنبشهاى انسانى، به هر شکل بخواهد باشد. این البته عکسالعملى بود در مقابل اختناقهاى شدید سیاسى و مذهبى که وجود داشت.
همین طور که فقها در اصل مطلب گفتند، در میان کسانى که قدرت نقد و استقلال فکرى دارند و بهاصطلاح داراى نیروى اجتهاد هستند و مىتوانند مسائل را تجزیه و تحلیل کنند، وجود افکار مخالف نه تنها زیانىندارد، بلکه سود هم دارد. (بناست ما این را با موازین عقلىبحث کنیم). همیشه وجود افکار مخالف سبب ترقى و پیشرفت حقیقت است. تجربه تاریخى هم نشان داده وقتىکه یک فکر مایهاى از حقیقت داشته باشد، اگر با فکر مخالف مواجه شود، قویتر و نیرومندتر مىشود؛ درست همین حالتى که در موجودات زنده، نبات و حیوان و بدن انسان، گفته مىشود که به هر نسبت که بیشتر با موانع روبرو و با آنها گلاویز شود و مجاهده کند، نیرومندتر مىشود.
ما نه آیهاى داریم که صریح بر این مطلب باشد و نه حدیثى که در این موضوع صراحتى داشته باشد؛ هیچ کدام؛ ولى کسانى که طرفدار این عقیده هستند، به بعضى از آیات استدلال کردهاند و تقریباً مىشود گفت فقها بالاتفاق مىگویند که این آیات دلالتى بر این مطلب [حرمت نگهدارى کتابهاى لغزاننده] ندارد.
بعضى اصلاً معتقد هستند در همه قرآن ناسخ و منسوخ واقعى وجود ندارد، و تازه اگر هم باشد، هرجا که ما مىگوییم ناسخ و منسوخ، معنایش این است که این دومى ضد اوّلى باشد و الا اگر دستور اول و دوم به گونهاى است که مىتوانند توضیحدهنده و تفسیرکننده یکدیگر باشند و مىتواند هر دو دستور در کنار همدیگر باشند، دلیل ندارد که ما یکى را لغو دیگرى تلقى کنیم و نباید هم تلقى کنیم. اینهایى که گفتند این آیه ناسخ آن آیات است، نه اینکه مثلاً از پیغمبر شنیدهاند که پیغمبر فرمود این آیه آن آیات را نسخ کرد، بلکه استنباطشان به این شکل است، طورى از این آیات استنباط کردند که دیدند بر ضد آن آیات است، بعد هم گفتند این آیات بعد از آن آیات آمده است پس ناسخ آنهاست. و تازه ما آیات دیگرى هم داریم که بعد از اینها آمده است. پس به این دلیل هم نمىتواند ناسخ باشد. این آیات مىتواند در کنار آن آیات باشد بدون اینکه کوچکترین تنافى و تضادى میان این آیات و آن آیات وجود داشته باشد.
قرآن مفهوم عدالت را در مورد کافران هم لازمالاجرا مىداند؛ به چیزى قائل استکه آن ظلم است و آن ظلم و تجاوز درباره کافران ـ حتىکافران حربى ـ و مشرکان هم جایز نیست. از این جهت است که ما این مطلب را نمىتوانیم بگوییم که از نظر اسلام این حرفها مفهوم ندارد؛ عدالت و ظلم نکردن همه در محدوده مسلمانى است، همین قدر که از مرز مسلمانىخارج شدیم و طرف غیرمسلمان شد، دیگر اصلاً اینحرفها درباره او مفهوم ندارد. قرآن مىگوید مفهوم دارد.
ممکن است براى یک نفر شیعه در ابتدا این مطلب به همین شکل مطرح شود، بگوید «ما براى کارهایى که بعد از پیغمبر در زمان خلفا شده است، هیچ ارزشى قائل نیستیم و هیچ ضمانتى نداریم که آنها درست باشد؛ کار غلطى بوده کهکردهاند، نمىبایست بکنند و کردند، این به اسلام مربوط نیست.»
استاد شهید آیتالله مطهری در بیان معارف و حقایق اسلامی، زبان گویا و قلم رسای خویش را به كار میگرفت و برتری مكتب اسلام را بر مكاتب قدیم و جدید برملا میساخت. مطلب زیر گواه صادق این مدعاست. استاد شهید در این مطلب، قوت و استحكام منطق اسلام را در برابر مكتب هندی در موضوع خودسازی و مبارزه با نفس به خوبی نشان داده است. شایان ذكر است كه این مطلب مشتمل بر دو جلسه سخنرانی استاد مطهری در زمستان ١٣٥٠ و بهار ١٣٥١ هجری شمسی است و بخشی از كتاب «انسانشناسی قرآن» را كه توسط انتشارات صدرا به چاپ رسیده است تشكیل میدهد.
نقطه مقابل، مىگويند صلح خوب است. ما هم قبول داريمكه صلح خوب است؛ اما صلح غير از تسليم است. سلمخوب است، ولى تسليم بد است. صلح معنايش اين است: دو نفر يا دو قوم در شرايط متساوى بدون اينكه به تعبير قرآن بعضى بخواهند بعض ديگر را ربّ بگيرند و بعضى بخواهند بعض ديگر را عبد بگيرند (و لا يتّخذ بعضُنا بعضاً ارباباً من دون الله)1 مىخواهند با همديگر به اصطلاح امروز همزيستى مسالمتآميز يعنى همزيستى با احترام متقابل داشته باشند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید