جهاد اسلامى و آزادى عقیده / استاد شهید آیت‌الله مرتضى مطهرى - بخش ششم

1394/2/22 ۰۹:۳۵

جهاد اسلامى و آزادى عقیده / استاد شهید آیت‌الله مرتضى مطهرى - بخش ششم

بعضى اصلاً معتقد هستند در همه قرآن ناسخ و منسوخ ‏واقعى وجود ندارد، و تازه اگر هم باشد، هرجا که ما مى‏گوییم ناسخ و منسوخ، معنایش این است که این دومى ‏ضد اوّلى باشد و الا اگر دستور اول و دوم به گونه‏اى است‏ که مى‏توانند توضیح‌دهنده و تفسیرکننده یکدیگر باشند و مى‏تواند هر دو دستور در کنار همدیگر باشند، دلیل ندارد که ما یکى را لغو دیگرى تلقى کنیم و نباید هم تلقى کنیم. اینهایى که گفتند این آیه ناسخ آن آیات است، نه اینکه ‏مثلاً از پیغمبر شنیده‏اند که پیغمبر فرمود این آیه آن آیات ‏را نسخ کرد، بلکه استنباطشان به این شکل است، طورى از این آیات استنباط کردند که دیدند بر ضد آن آیات است، بعد هم گفتند این آیات بعد از آن آیات آمده است پس‏ ناسخ آنهاست. و تازه ما آیات دیگرى هم داریم که بعد از اینها آمده است. پس به این دلیل هم نمى‏تواند ناسخ‏ باشد. این آیات مى‏تواند در کنار آن آیات باشد بدون ‏اینکه کوچکترین تنافى و تضادى میان این آیات و آن ‏آیات وجود داشته باشد.

 

ناسخ و منسوخ

بعضى اصلاً معتقد هستند در همه قرآن ناسخ و منسوخ ‏واقعى وجود ندارد، و تازه اگر هم باشد، هرجا که ما مى‏گوییم ناسخ و منسوخ، معنایش این است که این دومى ‏ضد اوّلى باشد و الا اگر دستور اول و دوم به گونه‏اى است‏ که مى‏توانند توضیح‌دهنده و تفسیرکننده یکدیگر باشند و مى‏تواند هر دو دستور در کنار همدیگر باشند، دلیل ندارد که ما یکى را لغو دیگرى تلقى کنیم و نباید هم تلقى کنیم. اینهایى که گفتند این آیه ناسخ آن آیات است، نه اینکه ‏مثلاً از پیغمبر شنیده‏اند که پیغمبر فرمود این آیه آن آیات ‏را نسخ کرد، بلکه استنباطشان به این شکل است، طورى از این آیات استنباط کردند که دیدند بر ضد آن آیات است، بعد هم گفتند این آیات بعد از آن آیات آمده است پس‏ ناسخ آنهاست. و تازه ما آیات دیگرى هم داریم که بعد از اینها آمده است. پس به این دلیل هم نمى‏تواند ناسخ‏ باشد. این آیات مى‏تواند در کنار آن آیات باشد بدون ‏اینکه کوچکترین تنافى و تضادى میان این آیات و آن ‏آیات وجود داشته باشد.

عمده آیاتى که به آنها استدلال مى‏شود و مى‏گویند آیات سیف و آیات جهاد است و هیچ قید و شرطى ندارد، همین آیات سوره برائت است. مى‏توان این آیات سوره ‏برائت را بالخصوص خواند. هر اشکالى باشد در این آیات‏است. اگر مفهوم اینها روشن شود، دیگر [مسئله] حل شده‏چون در غیر سوره برائت هرچه هست همان آیاتى است‏که جنگ را مشروط و محدود مى‏کند. فقط این آیات است‏که [افرادى] خیال کردند که اینها بدون قید و شرط جنگ ‏را جایز دانسته و آیات گذشته را نسخ کرده است.

از این گذشته، دلیل دیگر بر اینکه این آیات ‏نمى‏تواند ناسخ آن آیات باشد مطلبى است که علماى ‏اصول در ناسخ و منسوخ و همچنین در عام و خاص دارندکه حرف حسابى است؛ مى‏گویند درست است که هر قانون کلى و هر عامّى استثناءپذیر است و مى‏شود برایش ‏یک استثناء ذکر کرد، یعنى عام به حسب طبیعت خودش ‏استثناءپذیر است، قانون است و استثناءپذیر، و همچنین‏ یک قانون مى‏تواند موقت و براى یک زمان محدود باشد، در زمان بعد آن را لغو کنند و قانون دیگرى به جایش ‏بگذارند، قانون محدود هم مانعى ندارد و ناسخ و منسوخ ‏هم معنایش این است که یک قانون را موقتاً براى یک ‏زمانى مى‏آورند، براى زمان دوم لغوش مى‏کنند؛ ولى این ‏در همه عامها و در همه قوانین از نظر زمان نیست. بعضى ‏از عامها هست که اساساً ابا دارد از تخصیص، یعنى آهنگ ‏این عام آهنگى است که نمى‏شود استثنایش کرد.

قضیه معروفى هست که مى‏گویند یکى از شازده‏هاى ‏معروف خراسان عمل زشتى را مرتکب مى‏شد. یک ‏آدم ساده‏اى بود که مى‏رفت بالاى مثلاً منبر و جزء حرفهایش این بود که لعن مى‏کرد؛ مثلاً مى‏گفت: «بر کفترباز لعنت، بر بُجُل‏باز لعنت، بر چى‌باز هم (که کار آن شازده بود مى‏گفت) لعنت!» مردم که مى‏دانستند این شازده اهل آن کار است، قهراً ذهنشان متوجه او مى‏شد. شازده براى اینکه این ‏حرف را از او بگیرد، آمد محرمانه او را دید، یک پولى به او داد و گفت: خواهش مى‏کنیم همین یک کلمه را تو نگو. گفت بسیار خوب. بعد از این وقتى که لعن مى‏کرد، بر چى‌باز را مى‏گفت و بعد مى‏گفت: «الّا شازده فلان کس!» آن «الّا شازده» را تصریح مى‏کرد: بر همه لعنت الّا شازده!

حال بعضى از عامها هست که اصلاً «الّا» بردار و استثناءبردار نیست. برخى امور استثناء برمى‏دارد؛ مثلاً روزه واجب است الّا بر مریض؛ معنایش این است که‏ روزه بر سالمها واجب است. روزه واجب است الّا بر مسافر؛ یعنى روزه بر سالم حاضر واجب است. این اشکال‏ ندارد که اول بگوید روزه بر همه واجب است، بعد ‏استثنایى بیاورد که آن محدود مى‏شود به یک حدى که آن ‏حدش هم معقول است. وقتى گفتیم روزه بر سالم واجب ‏است، مى‏بینیم معنى معقولى دارد؛ اما اگر گفت: «انّ ‌الله ‏لا یُحبُّ المُعتدین:۱ خدا تجاوزکار را دوست نمى‏دارد»، این‏ نمى‏تواند استثناء بپذیرد: مگر اینکه تجاوزکار مثلاً عالم ‏باشد. تجاوز از هر کسى زشت است نه اینکه خداوند تجاوزکاران جاهل را دوست نمى‏دارد، ولى تجاوزکاران‏ عالم را دوست مى‏دارد. این آهنگ آهنگى نیست که ‏استثناءپذیر باشد. یا بگوییم: خدا تجاوزکاران را دوست ‏نمى‏دارد مگر مسلمانان را. آهنگ آهنگى نیست که بشود استثناء برایش قائل شد.

در زمان هم همین طور است. یک قانون ممکن است‏ محدود به یک زمان باشد، مثل مسائلى که بیشتر به‏ جنبه‏هاى سیاسى مربوط است؛ مانند اینکه به مسلمانها دستور مى‏دهند: اى مسلمانان، در مقابل این تجاوزات‏ کفار صبر کنید؛ بعد از مدتى مى‏گوید: «اُذن للّذین یُقاتلون ‏بأنّهُم ظُلموا:۲ اجازه داده شد…» این «اجازه داده شد» یعنى‏ تا حالا اجازه نداده بودیم. پس آن اجازه ندادن و ممنوع ‏بودن تا حال را نسخ کرد. این مانعى ندارد که بگوییم در یک مدتى به آنها اجازه ندادند از خودشان دفاع کنند به ‏خاطر مصالح واجب‌تر و لازمترى، از حالا اجازه دادند؛ اما شما مى‏گویید آیه «لا اکراه فى الدّین قد تبیّن الرُّشدُ من‏الغىّ»۳ نسخ شده. اصلاً این آیه آهنگش آهنگ نسخ‏پذیرى ‏است؟ آهنگ آهنگى است که این نمى‏تواند مال یک زمان ‏باشد؛ آهنگ آهنگى است که این یک امر جاودانه است. مى‏گوید: «در امر دین اجبار نیست؛ زیرا راه درست از راه ‏نادرست واضح و روشن است.» قرآن اول بیاید بگوید: «لا اکراه فى الدّین [: اجبار در دین نیست] به دلیل اینکه شمامنطق دارید (قد تبیّن الرُّشدُ من الغىّ). خلاصه حرفش این‏ است: «به دلیل اینکه شما منطق دارید، اجبار یعنى چه؟» این چیزى که دلیل برایش ذکر کرده و دلیلش هم این است‏که چون شما منطق دارید، اجبار نیست، بعد بیاید بگوید این را نسخ کردیم، این در یک مدت زمان [جارى بود،مثلاً ] شما ده سال منطق داشتید، از این ده سال به بعد دیگرمنطق ندارید! «قد تبیّن الرُّشدُ من الغىّ» چیزى نیست که‏ بگوییم منسوخ شدنى است، یعنى مربوط به یک سال و دو سال و پنج سال و ده سال است.

یا وقتى مى‏گوید: «و لا یجرمنّکُم شنآنُ قوم على ألّا تعدلوا اعدلوا هُو أقربُ للتّقوى:۴ دشمنی‌ها شما را وادار به ‏بى‏عدالتى نکند، عدالت کنید که به تقوا نزدیکتر است.» آیا این مى‏تواند یک امر محدود و منسوخ باشد؟ مثل این ‏است که بگوییم قرآن فرموده: «اللهُ لا اله الّا هُو الحىُّ القیّومُ‏ لا تأخُذُهُ سنه‌ٌ و لا نوم»۵ بعد بگوییم یک آیه آمد این را نسخ‏ کرد. این نسخ‏پذیر نیست. این یا از همان اول ـ العیاذ بالله ـ دروغ بوده یا اگر راست است، جاودانه راست است. دیگر «اللهُ لا اله الّا هُو الحىُّ القیُّومُ لا تأخُذُهُ سنه‌ٌ و لا نوم» چیزى نیست که بگوییم این براى مدت ده سال درست ‏بود، از آن به بعد، دیگر به جاى «لا اله الّا هُو الحىُّ القیّوم»، ‏بگوییم مع ‌الله اله‏هاى دیگرى هم هست، خدا حىّ قیوم ‏نیست! «لا تأخُذُهُ سنه‌ٌ و لا نوم» درست نیست، «تأخُذُهُ سنه‌ٌ ونوم!» این اصلاً نسخ‏پذیر نیست.

آهنگ آیات قرآن درباره اینکه صلح از جنگ بهتر است، آهنگ آیات قرآن راجع به اینکه «اُدعُ الى سبیل ‏ربّک بالحکمه‌و الموعظه‌الحسنه‌»۶ در راه خدا از طریق ‏حکمت و موعظه حسنه مردم را دعوت کن، نسخ‏پذیرنیست. همین طور آیات قرآن راجع به اینکه «فمن شاء فلیُؤمن و من شاء فلیکفُر».۷ به انتخاب افراد واگذاشته ‏است: هر کس مى‏خواهد، ایمان انتخاب کند هر کس ‏مى‏خواهد، کفر انتخاب کند.

همچنین آیه قرآن که مى‏گوید: «و لو شاء ربُّک لآمن‏ من فى الارض کُلُّهُم جمیعاً أ فأنت تُکرهُ النّاس حتّى یکونوا مُؤمنین:۸ اى پیغمبر! خدا اگر مى‏خواست مردم را مجبور بر ایمان کند که اراده او مافوق همه بود و بالاجبار ایمان را برمردم تحمیل مى‏کرد؛ سنت الهى این نیست که ایمان را به ‏اجبار بر مردم تحمیل کند؛ پس تو مى‏خواهى به زور مردم‏را مؤمن کنى؟ (چون پیغمبر حرص خیلى شدیدى بر ایمان‏ مردم داشت) هر کس مى‏خواهد، ایمان بیاورد هر کس ‏مى‏خواهد، ایمان نیاورد.» این آهنگ آهنگى نیست که ‏بگوییم نسخ‏پذیر است. این نشان مى‏دهد که سنت الهى بر این است که مردم ایمان را انتخاب و اختیار کنند.

 

خلاصه پاسخ

پس اینکه این افراد گفتند این آیات منسوخ است، گذشته ‏از اینکه آن آیات ناسخ مفهومش غیر از این چیزى است‏ که اینها مى‏گویند و آیاتى که اسمش را ناسخ گذاشتند، با این منسوخ‏ها در کنار یکدیگر قرار مى‏گیرند و تضادى ‏میان اینها وجود ندارد، اشکال دیگرى اینجا هست و آن ‏این است که آن آیاتى که شما آنها را منسوخ فرض کردید، قابل منسوخ شدن نیست.

 

پی‌نوشتها:

۱٫ بقره، ۱۹۰٫ ۲٫حج، ۳۹٫ ۳٫ بقره، ۲۵۶٫

۴٫ مائده، ۸٫ ۵٫ بقره، ۲۵۵٫ ۶٫ نحل، ۱۲۵٫

۷٫ کهف، ۲۹٫ ۸٫ یونس، ۹۹٫

روزنامه اطلاعات

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: