نشست «روایت کلان صد سال تحول» از مجموعه نشستهای «یک سده پژوهش، فناوری و نوآوری در ایران» با سخنرانی شاپور اعتماد، استاد مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و رئیس پیشین مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و امیر ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات سهشنبه هفته گذشته به همت مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور برگزار شد.
تا جایی که آخرین بررسیها نشان میدهند، نخستین باری که به آرایهها، تصاویر و زیبایی کتب و متون نوشتاری در تاریخ ایران (و احتمالاً تاریخ جهان) اهمیت دادهشده در متون دینی مانویت بوده است، زیرا تا پیش از آن نمونهای از آراستن نوشتهها در دست نیست، پس طبیعتاً این شیوۀ نوآورانه بر دورههای پس از خود نیز تأثیرگذار بوده است.
این مقاله به بررسی احوال و برخی آثار شیخ عبدالقادر گیلانی عارف سده ی پنجم می پردازد که پیروان بسیاری در شبه قاره و مخصوصاً کشور هندوستان دارد. از جمله آثار او الغنیه الطالبی، رسائل، فتوح الغیب و سرالاسرار می باشد.
جهان بینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرش های فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر می گیرد. اهمیت بررسی جهان بینی از آنجا سرچشمه می گیرد که اعمال انسان ها بر اساس جهان بینی آنها صورت می پذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، نکته ها و موضوع های فراوانی بیان شده است که با بررسی دقیق آنها می توان جهان بینی شمس تبریزی را دریافت.
«چلّه نشینی» یکی از آداب ویژه، برای ارتباط خاصّ با حقیقت یگانه است که با جلوه های مشترک و گاه متفاوتی در فرهنگ ها و مکاتب عقیدتی و مسلکی در ایران و بخش هایی از اروپا و شرق آسیا ظهور و بروز یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بازکاوی چلّه و چّله نشینی در عرفان شرقی و به ویژه عرفان اسلامی است؛ در این راستا به بن مایه های اجتماعی و تاریخی و ساختارهای فردی و سازمانی آن توجه شده است.
یکی از موضوعات قابل توجّه در بررسی سرگذشت رستم زال، تعدّد ازدواجهای اوست که در ایران یا سرزمینهای بیگانه روی داده است. از جمله گزارشهای مهم دربارۀ ازدواج رستم، پیوند او با دختری از خانوادۀ پادشاهان کیانی است که در برخی متون تاریخی به اختصار و موجز از آن یاد شده است.
ابتدا لازم است مفهوم «تفكر» مستفاد در این یادداشت را توضیح دهیم. ذهن بشر در مواجهه با اتفاقات گوناگون در طبیعت و جهانزیست خود، انواع معلولها را ادراك و تجربه میكند. بسیاری از این معلولها، تعجب و تاثرات هیجانی شدیدی در ذهن ایجاد میكنند.
همان طور که میدانیم بسیاری از نویسندگان و نه فقط یکتاانگاران، اخلاقیات را از فرهنگ جدا میکنند و معتقدند که گرچه فرهنگ در جوامع مختلف متفاوت است اما اخلاقیات برای همه یکسان بوده و ارتباط کمی با جامعه دارد. درحالی که موضوع اخلاق این است که بدانیم چه نوع زندگی ارزش زیستن دارد؟ چه فعالیتهایی در زندگی ارزش دنبال کردن دارد؟
چگونه ممکن است وسوسه نشویم تا چنین اموری را که بهسادگی قابل شناسایی هستند، با اشخاص، عناوین و نهادها توصیف کنیم؟ در واقع همین تمایل است که بر بخش اعظمی از نوشتههای تاریخی حکمفرماست و خود را با نامهای گوناگونی نشان میدهد: تاریخ ایدهها، تاریخ اجتماعی علم و غیره. با این حال، اگر با چنین توصیف تجربی سادهای راضی نشویم، تحدید و تعیین جایگاه سنت ساده نیست.
مهندسی اجتماعی سودای ساختن پیکرهای است که اجزاء و اعضایش باهم تناسب ندارند و در جای خود نیستند و در آن پروای چه میتوان و چه نمیتوان کرد وجود ندارد به این جهت در آن به علوم اجتماعی هم اعتنا نمیشود. حزب بلشویک به هیچ یک از علوم اجتماعی جز علم زبان مجال نداد و علم زبان و نقد ادبی را هم از آن جهت آزاد گذاشت که در آن خطری برای انقلاب نمیدید و نمیدانست که زبان و ادبیات اگر نه در کوتاه مدت، در زمانی نه چندان دور نظم تصنعی و سست بنیان را از هم میپاشاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید