اصفهان، استان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 30 شهریور 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/259283/اصفهان،-استان
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
مهمترین حوضۀ آبریز منطقۀ اصفهان از لحاظ منابع آب سطحی، حوضۀ گاوخونی است. مهمترین رودخانهای كه در این حوضه جریان دارد، زایندهرود است كه آن را «اصل اصیل و مایۀ آبادی» اصفهان دانستهاند (اصفهانی، 94؛ قس: كمپفر، 187؛ كیهان، 1 / 88؛ ندیمالملك، 162). این رودخانه از دامنههای شرقی كوههای زاگرس و از دامنههای شرقی زردكوه بختیاری سرچشمه میگیرد و از غرب به شرق جریان مییابد (مبشری، 8 / 29). سرچشمۀ زایندهرود یا «چشمۀ جانان» مانند بركهای است به طول و عرض تقریبی 300 در 300 متر (اصفهانی، 95). 3 رودخانۀ خُرِسَنَك، زرینهرود و مهمتر از همه، جانانهرود همراه با آب حاصل از برف كوهها و چشمههای متعدد، منابع اصلی تأمین آب زایندهرود به شمار میروند (همو، 95-96). عرض این رودخانه در قسمت بالادست به حدود 10 متر، و در محل موسیان به حداكثر خود، یعنی به 800 متر، میرسد (بدیعی، 3 / 127). آبدهی زایندهرود با نوسان سالیانۀ شدیدی همراه است، هرچند در اواخر زمستان و اوایل بهار معمولاً در حالت سیلابی است (مبشری، 8 / 30، 33، 38). زایندهرود پساز طی مسافتی حدود 360 كمـ ، در 140كیلومتری جنوب شرقی شهر اصفهان (بدیعی، 3 / 126؛ شفقی، 45-46)، به باتلاق گاوخونی میریزد (جغرافیا، 1 / 295).دیگر رودخانههای منطقۀ اصفهان غالباً كوچك و فصلیاند و بیشتر در زمستان جاری میگردند (عطایی، 117). از مهمترین آنها رودخانۀ مرغاب است كه بهموازات زایندهرود با جهتی غربی ـ شرقی جریـان دارد. آب ایـن رودخانه به مصرف آبیاری اراضی دشت نجفآباد میرسد (مبشری، 8 / 29-30). این رودخانه در نزدیكی آبادی جوزدان به زایندهرود میریزد ( آمارنامه، 74). رودخانۀ دهسرخ از رودخانههای دیگری است كه در این حوضه جریان دارد (مبشری، همانجا). رودخانههای گندمان، شمسآباد و حنا در سمیرم، و رودخانۀ كرون و قبله از رودخانههای كوچك این استان به شمار میروند ( آمارنامه، همانجا).ساختار خاص تشكیلات آهكی منطقۀ اصفهان، منبع مناسبی برای ذخیرۀ آبهای زیرزمینی به شمار میآید. آبهای زیرزمینی در بهرهبرداریها تا حد قابل توجهی مکمل منابع سطحیاند (مبشری، 8 / 49). در گذشته، سطح آبهای زیرزمینی را حدود 4 تا 5 متر، و در نزدیكی زایندهرود، 2 تا 3 متر گزارش كردهاند (اصفهانی، 83؛ حمدالله، نزهة ... ، 48؛ كیهان، 1 / 89). در سالهای اخیر، آب چاهها در دشتهای منطقۀ اصفهان اغلب از عمق 50متری آبرفت تأمین میشود (مبشری، همانجا) و حداكثر تراكم آنها در ناحیۀ برخوار دیده میشود (بدیعی، 3 / 128).از چشمههای مهم این منطقه میتوان از چشمۀ باقرخان، چشمۀ نیلیگرد در شهر اصفهان، چشمۀ كساره، چهارمحل و جرقویه نام برد (اصفهانی، 106). گذشته از اینها، منطقۀ اصفهان دارای شمار قابل توجهی قنات بوده، كه بهتدریج از شمار آنها كاسته شده است (بهرامی، 439). قناتهای 4 شهرستان اصفهان، شهرضا، نجفآباد و فریدن در اوایل دهۀ 1340 ش جمعاً 423 رشته ذكر شده است (عطایی، 118). بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی این منطقه، بهویژه از طریق احداث چاههای موتوری، باعث پایینرفتن سطح آبهای زیرزمینی و كاهش آبدهی و حتى انهدام قناتهای منطقه شده است (بدیعی،همانجا). با توجه به اهمیت دسترسی به منابع آب در فعالیتهای اقتصادی، بهویژه كشاورزی، تقسیم و تخصیص آب حاصل از منابع موجود اهمیت خاصی داشته است، تا جاییكه تقسیم آب زایندهرود بهصورت نمونهای جالب توجه و باقیمانده از دوران گذشته، هنوز نیز كموبیش اعمال میشود (نك : دبا، 1 / 76). در روستاهای نزدیك اصفهان، با توجه به اهمیت آب، وسعت زمینهای زراعی بر اساس حقابهها تعیین میشده است (بومونت، 147). در سالهای اخیر، بهسبب انتقال آب زایندهرود به نقاط دیگر، نارساییهایی در میزان حقابهها و آبِ در دسترس آبیاری پدید آمده است.
خاكهای منطقۀ اصفهان را بهطوركلی به 3 دسته تقسیم كردهاند: خاكهای قابل كشت، خاكهای كموبیش قابل كشت و خاكهای غیر قابل كشت (بدیعی، 3 / 125). خاكهای قابل كشت، یعنی حدود 6/ 1 از اراضی منطقه، شامل خاكهای رسوبی ریزبافت، نیز خاكهای قهوهای، خاكستری و قرمز بیابانی است (عطایی، 113). خاكهای رسوبی ریزبافت كه آنها را جزو خاكهای جوان دانستهاند (فاموری، 89)، دارای ارزش اقتصادی زیادی هستند و فعالیت كشاورزی منطقه تا حد زیادی به آنها بستگی دارد. 200 هزار هكتار از خاكهای اصفهان از خاكهای رسوبی ریزبافتاند (همو، 105). اینگونه خاكها از حاصلخیزترین خاكهای ایران به شمار میروند و در دشت زایندهرود كه زمینی تقریباً مسطح و دارای شیب ملایمی است، با دقت مورد بهرهبرداری اقتصادی قرار میگیرند (همو، 108). خاكهای كموبیش قابل كشت منطقه خود به انواع چندی تقسیم میشوند؛ از آن میان، خاكهای رسوبی نمكی (كمی شور) دارای بافت متوسط تا خیلی سنگین و كموبیش شورند (شفقی، 114- 115). دیگر خاكهای رسوبی درشتبافت حدود 5 / 2٪ از وسعت منطقه را شامل میشوند. قابلیت نگهداری این نوع خاكها بسیار ضعیف است (بدیعی، 3 / 126). خاكهای غیر قابل كشت منطقه تلماسهها هستند كه متحرك، و یا ثابتاند و حدود 21٪ از وسعت كل منطقه را شامل میشوند (عطایی، 113-116). ازلحاظ پوشش گیاهی طبیعی، منطقۀ اصفهان جزو مناطق فقیر كشور به شمار میآید. بهجز درۀ زایندهرود، بقیۀ این منطقه بهواسطۀ غلبۀ آبوهوای بیابانی و نیمهبیابانی، دارای پوشش گیاهی طبیعی ناچیزی است. پوشش طبیعی منطقه عمدتاً درختچهها و بوتههای كوتاه و گیاهان یكساله است که از گیاهان استپی و مناطق خشك به شمار میروند. در منطقۀ اصفهان به نسبت ارتفاع، از گیاهان نوع كویری كاسته، و بر نوع گیاهان معتدل مرطوب و سرد افزوده میشود. بهطوركلی، میزان تراكم پوشش گیاهی بهسمت غرب و جنوب غربی و با افزایش ارتفاع، بیشتر میشود. با اینهمه، تنوع گیاهی در منطقۀ اصفهان قابل توجه است، تاجاییكه حدود دو هزار گونه گیاه در این منطقه تشخیص داده شده است كه از آن میان، 238 گونۀ آن درخت و درختچه، و حدود 90 گونۀ آن غیر بومی است (شفقی، 128-130).كاج از تیرههایی است كه نمونههای زیادی از آن، بهخصوص نوعی كاج مشهور ایرانی، در اصفهان فراوان یافت میشود. سرو نقرهای، سرو ناز، سرو شیراز و ارس نیز در این منطقه پراكندهاند. كبوده (از گونۀ سپیدار) و تیرۀ بید در اصفهان، بهویژه در اطراف زایندهرود دیده میشود. پوشش طبیعی درختی منطقه بهواسطۀ گیاهان دستكاشته تكمیل شده است. چنار از درختانی است كه در اصفهان فراوان است (همو، 132-133). نارون و زبانگنجشك نیز از دیگر درختان این منطقهاند (تحویلدار، 43). از رستنیهایی كه در زمینهای شور و كمارتفاع منطقه رشد میكنند، میتوان از گز نام برد كه به نام شورهگز هم شهرت دارد. در منطقۀ اصفهان حدود 11 گونه گز شناسایی شده است كه گونهای از آن، گز اصفهان نامیده میشود (شفقی، 134- 135). در منطقۀ اصفهان، 9 گونه درختچۀ حاوی صمغ شناسایی شده است که ارزش صادراتی دارند. افزون بر این، اصفهان از مناطق كتیراخیز كشور به شمار میرود (همو، 138). مراتع طبیعی موجود در غالب نقاط اصفهان پیوسته مورد استفادۀ دامداران قرار داشته است. از مهمترین این مراتع میتوان از مراتع فریدن (ازجمله میدانك، چهلچشمه و قهیز)، مراتع شهرضا (مانند امینآباد، قصرچم و آبدرد) (بهرامی، 40، 445)، و مراتع مهیار نام برد (رزمآرا، 37). بخش قابل توجهی از پوشش گیاهی طبیعی منطقۀ اصفهان، مانند پوشش گیاهی بسیاری مناطق دیگر كشور، از میان رفته است (بهرامی، 44)؛ برای نمونه، بقایای ریشههای درختانی كه گزارش شده است، نشان میدهد كه سطح كوهها در این منطقه از درخت پوشیده بوده است (رزمآرا، 38).
بسیاری از جانورانی كه زمانی در منطقۀ اصفهان زندگی میكردند، ازجمله پلنگ، خرس، خوك و گراز، امروزه یا بهطوركلی از میان رفتهاند و یا بهندرت دیده میشوند (تحویلدار، 62). از پستانداران وحشی منطقه میتوان از شغال، كفتار، روباه و خرگوش نام برد. از «سگگرگ» هم كه از آمیزش سگ و گرگ به وجود میآید، نام بردهاند. افزون بر اینها، بز كوهی، پازن، قوچ كوهی، میش كوهی، مرال و گورخر هم در اصفهان یافت میشده است. از پرندگان منطقۀ اصفهان میتوان شاهباز، شاهین، قوش، قرقی، چرخه، جغد، كبوتر، فاخته، قمری، كبك، تیهو، زاغ، باقرقرا، درنا، اردك، حواصیل، بوتیمار (غمخورك) و همچنین سهره، طرقه، بلبل، سقاچی، چلچله، هدهد و سبزقبا را نام برد. افزون بر اینها، بلدرچین، سار، گنجشك، طاووس، مرغ حق را نیز در شمار پرندگان اصفهان ذكر كردهاند (همو، 59-64). برای حفظ حیات وحش در استان اصفهان، 3 منطقۀ حفاظتشده وجود دارد: منطقۀ موته (220 هزار هكتار)، پناهگاه قامِشلو (37 هزار هكتار) و پناهگاه كلاه قاضی (48 هزار هكتار) (جغرافیا، 1 / 302-303).
پساز وضع قانون تقسیمات كشوری (1316 ش)، اصفهان بهعنوان استان دهم مشخص شد (بدیعی، 2 / 222). در 1339 ش، تقسیمات كشوری تغییراتی یافت و اصفهان بهعنوان یكی از استانهای كشور، شامل 9 شهرستان و 27 بخش مطرح شد كه مركز آن شهر اصفهان بود (همو، 2 / 223، 224، حاشیۀ 11). در حال حاضر و مطابق آخرین تقسیمات كشوری (1390 ش)، اصفهان بهعنوان یكی از استانهای سیویکگانۀ كشور، دارای 23 شهرستان، 45 بخش و 124 دهستان است و 102 شهر و 831‘1 آبادیِ دارای سکنه را در خود جای داده است (سالنامه، مقدمه، نیز نک : جدول 1).
استان اصفهان مطابق نخستین سرشماری عمومی كشور (1335 ش)، دارای 205‘621 تن جمعیت بود ( گزارش ... ، «ج») كه در دو سرشماری 1355 و 1365 ش، به ترتیب به 965‘969‘1 (سرشماری، 1355 ش، «ذ») و 916‘294‘ 3 تن (سرشماری، نتایج، استان اصفهان، 1) رسید. جمعیت استان اصفهان در 1385 ش، برابر 256‘559‘4 تن بود که با میزان رشد سالانهای برابر 37 / 1٪، در1390 ش به 312‘879‘4 تن (826‘454‘1 خانوار) رسید (سالنامه، جدول 2-1). مطابق دادههای 1390 ش، تراكم جمعیت استان اصفهان برابر 6 / 45 تن در كمـ2 است؛ بر همین اساس، نسبت جنسی در سطح استـان برابر 103 مرد در برابر 100 زن است. افزون بر این، از کل خانوارهای ساکن در استان، 5 / 85٪ در شهرها، 49 / 14٪ در روستاها و کمتر از 1٪ (076 / 0٪) بهعنوان غیرساکن زندگی میکنند (همان، جدول 2-2). حدود 91٪ از جمعیت استان بیشاز 6 سال سن دارند (همان، جدول 2-5) که از آن میان 8 / 87٪ باسوادند؛ سهم مردان و زنان از این نسبت 4 / 52 به 6 / 47٪ است (همان، جدول 15-1). جمعیت فعال استان اصفهان 4 / 38٪ از كل جمعیت 10 سال به بالا را تشكیل میدهد (همان، جدول 3-9)؛ 1 / 83٪ از شاغلان استان در بخش خصوصی، و 9 / 16٪ در بخش دولتی و عمومی مشغول به کارند (همان، جدول 3-5).ویژگیهای اقلیمی و نحوۀ برخورداری از منابع طبیعی آب و خاك باعث شده است تا در شهرستانهای مختلف این استان، محصولات كشاورزی گوناگونی تولید شود. بر اساس آخرین سرشماری کشاورزی (1382 ش)، شمار واحدهای بهرهبرداری کشاورزی در سطح استان برابر 120‘174 واحد (با 858‘ 423 هکتار زمین) است که حدود 76٪ از آنها (جمعاً 336‘226 هکتار زمین) زیر کشت محصولات سالانه قرار دارد (همان، جدول 4-6). عمده محصولات زراعی تولیدی عبارتاند از: گندم (آبی و دیمی)، جو (آبی و دیمی)، ذرت، سیبزمینی، پیاز، چغندر قند و پنبه (همان، جدول 4-3).منابع طبیعی و نیز دسترسی به مواد اولیۀ گوناگون را در كنار ویژگیهای مناسب آبوهوایی، و بهویژه وجود زایندهرود، از عوامل عمده در گسترش صنایع اصفهان به شمار آوردهاند (جغرافیا، 1 / 343-344؛ قس: سلطانی، 1). فعالیت صنعتی در استان اصفهان را میتوان بهطوركلی به دو بخش متمایز تقسیم نمود: صنایع سنتی (دستی و خانگی) و صنایع نوین كارخانهای. صنایع سنتی اصفهان ازجمله قالیبافی، پارچهبافی، قلمكاری، قلمزنی، میناكاری، زریبافی، خاتمسازی، گیوهدوزی، تذهیب و منبتكاری و مانند آن است (جغرافیا، 1 / 344-346). بسیاری از این صنایع از گذشتههای دور در اصفهان رایج بوده، و تولیدات آن بـه دیگر نقاط و نیز خارج از كشور صادر میشده است (نك : اصطخری، 165؛ بهرامی، 449- 455). (1) رهنان در شهر اصفهان ادغام شده است. ـ شهرهای باغشاد، اصغرآباد، سین و طرقرود بعد از سرشماری 1390 ش، به شهرهای استان اضافه شدهاند (سالنامه، جدول جمعیت شهرهای استان).بسیاری از فعالیتهای سنتی صنعتی در این استان كه همواره از یكسو نمایندۀ هنر ایرانی ـ اسلامی در كشور و جهان بوده، و از دیگرسو، جایگاه خاصی به این منطقه از كشور بخشیده، امروزه اهمیت پیشین خود را از دست داده است (جغرافیا، همانجا). نمونۀ بارز آن زریبافی است كه از اوایل سدۀ حاضر، رو به انحطاط كامل نهاده است (قس: بهرامی، 453-454). با این حال، هنوز اصفهان یكی از مراكز اصلی صنایع كشور بهشمار میرود. در كنار صنایع كوچك و سنتی اصفهان، صنایع كارخانهای متعددی فعالیت دارند كه از مهمترین آنها كارخانۀ ذوب آهن است. در 1343 ش، موافقتنامهای میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی در زمینۀ احداث كارخانۀ ذوب آهن در ایران امضا («مشخصات ... »، 120)، و از 1346 ش، عملیات ساختمانی و تجهیز معادن و ایجاد خطوط آهن آن آغاز شد. سرانجام در 1351 ش، كارخانۀ ذوب آهن اصفهان با روش كورۀ بلند با ظرفیت اسمی 500‘5 هزار تن در سال آغاز به كار كرد. پساز بررسیهای لازم، طرح گسترش این كارخانه تا ظرفیت 9 / 1 میلیون تن از 1352 ش آغاز، و كورۀ بلند دوم آن نیز ساخته شد كه از اواخر سال 1362 ش بهرهبرداری از آن شروع شد. گذشته از فعالیت مجتمع ذوب آهن اصفهان، مجتمع فولاد مباركه نیز فعال است (نك : رزاقی، 409-411). در حال حاضر، استان اصفهان دارای دو فرودگاه كشوری و چند فرودگاه نظامی است (همو، 164). نخستین فرودگاه این استان در 1330 ش در جنوب شهر اصفهان ساخته شد و در سالهای 1337 و 1345 ش گسترش یافت. استان اصفهان دارای مراكز آموزشی گوناگونی است كه از آن جملهاند: دانشگاه علوم پزشكی، دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی، 3 واحد دانشگاه علامۀ طباطبایی در شهرهای اصفهان، نجفآباد و شهرضا، و نیز واحدهای مختلف دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید