صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ترجمه قرآن /

فهرست مطالب

ترجمه قرآن


آخرین بروز رسانی : سه شنبه 2 آذر 1400 تاریخچه مقاله

تأثیر ترجمۀ مراچی بر ترجمه‌های سدۀ 19م به همین‌جا ختم نمی‌شود. ترجمۀ جرج سیل که در سدۀ 18م توجه همگان را به خود جلب کرده بود و خود وام‌دار ترجمۀ لاتین مراچی بود، در سدۀ 19م مورد اقبال گروه دیگری از مترجمان انگلیسی واقع شد. ج. م. رادول و نیز ا. ه‍ . پالمر به ترتیب در سالهای 1861 و 1880م با چاپ و انتشار ترجمه‌هایی از قرآن کریم به‌رغم ایرادها و اعتراضاتی که به ترجمۀ مراچی و سیل داشتند، در نهایت از اثر سیل بهره برده‌اند. آنچه در سدۀ 18م نیز رخ داده بود، در این سـده به صورت زنجیـرۀ رادول و نیز پالمر ـ سیـل ـ مراچـی روی نمود (کریمی‌نیا، 89؛ وات، 97؛ شلابیر، 126). مهم‌ترین شاخصۀ اثر رادول توجه کامل او به مبحث تاریخ نزول آیات بود و بر تقسیم و تبویب کار خود را بر این اساس پایه ریخت. اما پالمر روش دیگری در پیش گرفت و به زبان قرآن از جنبۀ واژگان و تاریخ ادب عرب توجه نمود (همو، 127-128). گفتنی است که افزون بر ترجمه‌های اثرگذار سده‌های پیشین، در این سده نیز برخی ترجمه‌ها از چنان جایگاهی برخوردار گردید که به سرعت پذیرش عام یافت و حتى اسباب ترجمه‌های دیگر را فراهم آورد. از این دست می‌توان به ترجمۀ فرانسه کازیمیرسکی (1840م) اشاره کرد که دست‌مایه‌ای شد برای نیکولایف تا با اساس قرار دادن آن، ترجمۀ خود را به زبان روسی صورت دهد (پاکتچی، همانجا). 

ب ـ از عربی

در این سده با توجه به وجود خاورشناسانی مسلط به زبانهای اسلامی، گرایش به ترجمه از اصل عربی افزایش یافت. واقعیت این است که ترجمه‌های مهم در این زمان بجز برخی آثار همچون ترجمۀ نیکولایف، بر اصل عربی مبتنی بود. اگرچه اثر نیکولایف هم دست کم به سبب قلم توانای مترجم، یکی از پرطرف‌دارترین ترجمه‌ها به روسی است و حتى در فاصلۀ سالهای 1864 تا 1901م بارها تجدید چاپ شد (همو، 78-79؛ حاتم، 55)، اما آنچه خاورشناس نام‌آور روسی گوردی سمنوویچ سابلوکف (1804-1880م) صورت داد، ترجمه‌ای مبتنی بر آگاهیهای او از زبان و اندیشۀ مسلمانان بود و این مهم‌ترین شاخصۀ ترجمۀ او ست؛ چه، او تلاش نموده تا به بهترین شیوه مبانی معارف و اندیشۀ موجود در قرآن کریم را انتقال دهد. شاید از همین‌رو ست که حتى حدود یک سده بعد که ترجمۀ گران‌قدر کراچکوفسکی منتشر شد، باز هم اثر او جایگاه خود را چندان از دست نداد (نک‍ : پاکتچی، 79-80؛ حاتم، همانجا). جا دارد که در حد فاصل ترجمۀ‌ سابلوکف و کراچکوفسکی، به ترجمۀ کریمسکی، نویسنده، ادیب و خاورشناس اوکراینی توجه شود که در 1902-1905م در مسکو انتشار یافت. از شاخصه‌های اصلی اثر او رویکرد بلاغی و ادبی و نیز دقتهای زبان شناختی وی است (پاکتچی، 80). 
در میان مترجمان فرانسه که سالها دو ترجمۀ دوریه و ساواری حرف اول و آخر را می‌زد، در این سده به‌دست توانای بیبرشتاین کازیمیرسکی ترجمه‌ای در 1840م انتشار یافت. ترجمۀ او که به‌ویژه از جنبۀ پای‌بندی به متن با دیدگاهی زبان‌شناختی قبول عام یافت، هرگز اهمیت خود را از دست نداد (همو، 78) و با وجود برخی آثار ارزشمند همچون ترجمۀ رژی بلاشر در سدۀ 20م، کماکان با ارزشهایی فراوان همراه است. در آلمان فردریش روکرت، شاعر و ادیب پرآوازه نیز همچون دیگر معاصرانش به ترجمۀ قرآن از عربی با رویکردی ادبی و شاعرانه دست یازید. روکرت با تسلط بر چندین زبان و ترجمۀ آثاری گران‌قدر از زبانهایی چون فارسی، عربی، چینی، سنسکریت و غیره به این مهم همت گماشت. اما واقعیت این است که او دانش زبانی خود را نه برای برگردانی دقیق از متن اصلی، بلکه در خدمت زبان و ادبیات آلمانی قرار داده بود و تلاش او برای ترجمه‌هایش به دلیل گرایش او به ارتقا و جهانی شدن زبان آلمانی بود (حسینات، 69-70). به همین سبب او در ترجمه‌اش از قرآن کریم به راحتی ترجمه را فدای پردازش ادبی متن آلمانی کرده است. 

سدۀ 20م، ترجمۀ قرآن راهی برای جهانی شدن

سدۀ 20م اوج تحقیقات قرآنی به زبانهای‌گوناگون است و در بسیاری از زبانها نخستین کارهای قرآنی در این ‌زمان آغاز شده‌است. اگر از ترجمۀ فرانسۀ ادوارد لوئی مونته به عنوان نخستین ترجمه‌های این سده که در پاریس 1926م انتشار یافت، بگذریم، ترجمۀ آلبانیایی قرآن در 1921 و 1927م قابل ذکر است. ایلومیتکو چافزری، یک مسیحی ارتدکس بود که با اصل قرار دادن ترجمۀ جرج سیل، بخشهایی از قرآن را به آلبانیایی برگرداند. او هدف خود از این عمل را تلاشی برای تفاهم و رسیدن به هم‌زیستی مسالمت‌آمیز میان پیروان ادیان و مذاهب مختلف در آلبانی بیان می‌کند (اشپوزا، 23). این روند ترجمه در آلبانی البته توسط مسلمانان آن دیار تداوم یافت و در سالهای 1926 و 1929م تا آخر این سده برگردانهایی به صورت کامل یا نیمه کامل از قرآن توسط کسانی چون حافظ ابراهیم دالیو، فتی‌مه دیو و شریف احمدی انجام شد (همو، 24-25). 
در همین حدود زمانی اثر پیکتال انگلیسی در لندن به چاپ رسید. مارمادوک پیکتال که مسلمانی انگلیسی بود، ترجمۀ خود از قرآن را در 1930م انتشار داد. او با تسلطی که به فرهنگ و تمدن اسلامی و نیز قرآن کریم داشت، این‌ ترجمه‌ را بر اساس اصل عربی و با کمک برخی‌از دانشمندان مسلمان مصری و استفاده از برخی تفاسیر اسلامی به پایان رساند. ترجمۀ او در سرزمینهای اسلامی به‌ویژه در شبه‌قاره رواجی تمام یافت. متن او به شیوۀ نگارش کهن است و در بسیاری موارد از ترجمۀ مولانا محمدعلی و رادول تأثیر پذیرفته است (کریمی‌نیا، 90-91؛ شلابیر، 126). 
دو ترجمۀ ارزشمند فرانسه و انگلیسی به‌ترتیب از رژی بلاشر (پاریس، 1947-1950م)، عالم به ادب عرب و آرتور آربری (1955م)، شرق‌شناس پرآوازه هر کدام به خودی خود از استعداد بالایی برای ماندگاری برخوردارند. ترجمۀ سخت لغت‌شناسانۀ بلاشر و برگردان آربری با نثری روان و ساده را می‌توان از مهم‌ترین برگردانهای آیات الاهی در سدۀ 20م به‌شمار آورد (نک‍ : حدیدی، «نقدی بر...»، 43؛ وات، 96). 
در سخن از نقش مهم عالمان شبه‌قاره در ترجمه‌های انگلیسی ارزشمند و ماندگار، ناگزیر از برخی کسانی همچون محمد عبدالحکیم خان (1905م)، میرزا ابوالفضل (1911-1912م)، محمدعلی لاهوری (1917م) و مترجم شیعی عمادالملک سیدحسین بلگرامی (1930م) باید یادی کرد (برای فهرستی از این آثار، نک‍ : رادفر، 130 بب‍‌ ). در این میان ترجمۀ انگلیسی عبدالله یوسف‌علی، مسلمانی هندی که بارها پس از چاپ نخست (لاهور، 1938م) منتشر گردید از دو نظر قابل توجه است: نخست آنکه مفاهیم قرآنی را یک مسلمان با اندیشه و دانشهای اسلامی به انگلیسی برگردانده، و دوم آنکه برگردان او در دیگر ترجمه‌های این‌ دوره بسیار اثرگذار بوده است. در میان فرانسه‌زبانان مسلمان، اندکی بعد محمد حمیدالله (پاریس، 1959م) و با فاصله‌ای اندک ترجمۀ ادیبانۀ احمد بودیب (1976م) در این سده از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است (وات، 96-97). در این دوره مجموعه دروس روسی کراچکوفسکی در دانشگاه سن پترزبورگ نیز یادکردنی است. ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی شرق‌شناس و زبان‌شناس مشهور دانشگاه سن پترزبورگ عملاً تمام قرآن را طی تدریس خود در میان سالهای 1921-1930م به شیوۀ تفسیری ترجمه کرد که به سبب جو حاکم بر روسیه، پس از سالها توانست آن را به کوشش گریازنوویچ و مقدمه‌ای از بلیایف در 1963م به چاپ رساند (پاکتچی، 81). 
اندک زمانی پس از چاپ اثر کراچکوفسکی، در آلمان رودی پارت، اسلام‌شناس، قرآن پژوه و درس آموختۀ دانشگاه توبینگن، این کتاب را به آلمانی ترجمه کرد و در 1966م به چاپ رساند. وی در واقع وام‌دار و ادامه‌دهندۀ راه نسل پیش از خود همچون کسانی چون هورویتس، اشپرنگر و پرتسل بود. او با بهره‌گیری از خود آیات قرآن که دارای اشتراک در لفظ و معنا هستند، به شیوۀ تفسیری قرآن کریم را ترجمه کرده است (منصوری، 65؛ گراهام، 82). 
در نهایت گفتنی است که در دورۀ معاصر در ایران، برخی ترجمه‌ها همچون ترجمۀ انگلیسی طاهره صفارزاده و ترجمۀ فرانسه از قرآن کریم از یحیى علوی (نام قبلی: کریستین بونو) و محمدجواد حدیدی صورت گرفته که بسیار موردتوجه جوامع علمی قرار گرفته است (نک‍ : شودکیوکس، 67 بب‍ ؛ انصاری، 24 بب‍‌ ). 

زبانهای غیرلاتین و سیریل سدۀ 20م

سدۀ 20م سرآغاز آشنایی جدی بسیاری از ملتهای دیگر با قرآن کریم بود. به نظر می‌رسد دو دلیل اصلی را می‌توان برای این مبحث بیان‌کرد: نخست آنکه در کنار گسترش امکان ارتباط میان جوامع گوناگون، شیوه‌های آموزش آکادمیک در سطح جهان افزایش یافت. برپایی دوره‌های علمی خاورشناسی، اسلام‌شناسی، پژوهشهای‌ دینی و این‌ گونه‌ تحقیقات به هر روی مردم سرزمینهای مختلف را بیش از پیش با اسلام آشنا کرد و به آهستگی نیاز به فهم دقیق‌تری از مفاهیم اسلامی روی نمود. دوم آنکه بر اساس همین افزایش ارتباطات و گسترده ‌شدن دانشهای‌ گوناگون، بسیاری از آثار تألیف و چاپ شده به زبانهای مختلف امکان راهیابی به دیگر سرزمینها را پیدا کرد و این خود دست‌مایه‌ای شد تا موجبات ترجمۀ متون از جمله قرآن کریم فراهم آید. برای نمونه در چین اگر دوره‌های پیش از سدۀ 20م را که ترجمه‌گونه‌هایی به صورت حرف‌نگاری عربی ـ چینی و یا برگردانهایی گزیده از آیات الاهی تنها برای رفع نیاز مسلمانان چینی‌صورت می‌گرفت، همچون ترجمه‌ای از سدۀ 17م را به کناری نهیم (نک‍ : بینارق، 95)، ترجمۀ لی تیه ژنگ که مترجم در آن، اثر رادول انگلیسی را منظر نظر داشته، قدیم‌ترین قرآن مترجم کامل چینی است که در 1927م در پکن انتشار یافته است. ترجمۀ شی‌زی‌ژو در 1958م نیز بر همین منوال است. به عنوان نمونه‌های برگردان از اصل عربی می‌توان به اثر جی جوئه می (1931م) و «ما جیان» (1952 و 1981م) اشاره کرد (جیو، 34-35). 
در میان افریقاییان هم از سدۀ 20م ترجمه‌های زیادی به زبانهای مختلف صورت گرفت که زبان سواحلی از مهم‌ترین آنها بود. افزون بر احتیاج عام، نیاز قشر آکادمیک به ترجمه‌ای بجز انگلیسی که زبان بومی سرزمین باشد، اسباب این را فراهم آورد تا در اوایل این سده حرکتی جدید آغاز گردد. ترجمۀ جدید سواحلی توسط کسی از فرقۀ احمدیه که در 1943م انتشار یافت، اگرچه در اصل برگرفته از ترجمۀ گادفری دیل است، اما در هر حال نخستین برگردان قرآن کریم به این زبان به‌شمار می‌رود (نک‍ : معایرجی، 60). شافعیان که از این ترجمه ناخرسند بودند، به مخالفت و تحریم آن پرداختند و سپس شیخ ‌صالح فارسی پس از ردیه‌ای بر این کار، خود دست به تفسیر و ترجمۀ قرآن به سواحلی دست زد و کار او به صورت جزءجزء تا 1961م و یکبار هم به‌طور کامل در 1969م منتشر شد (رجب، npn.). معایرجی ضمن تحلیل و بررسی این ترجمه‌ها، فهرستی از آنها را در اختیار گذارده است (ص 156-179). 
امروزه افزون بر انبوهی از آثار کتاب‌شناسی دربارۀ ترجمه‌های قرآن کریم، بسیاری نقدها، بررسیها و پژوهشهای علمی دربارۀ این آثار انجام گرفته است. مجموعه‌هایی همچون ترجمان وحی از این دست هستند که نمونه‌هایی در برخی از کشورهای اسلامی نیز دارند. 

مآخذ

ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، به کوشش کولن و لوی پرووانسال، لیدن، 1948م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوعبید بکری، عبدالله، المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب، به کوشش ویلیام دواسلین، پاریس، 1857م؛ اشپوزا، گازمند، «ترجمه‌های قرآن کریم به زبان آلبانیایی»، ترجمان وحی، قم، 1377ش، س 2، شم‍ 2؛ انصاری، مسعود، «نقدی بر ترجمۀ دکتر خانم صفارزاده از قرآن کریم»، همان، 1381ش، س 6، شم‍ 1؛ بابزین، هارتموت، «نظری اجمالی بر ترجمه‌های لاتینی قرآن مجید»، ترجمۀ علیرضا انوشیروانی، همان، 1379ش، س 4، شم‍ 1؛ بزرگ بن شهریار، عجایب الهند، لیدن، 1883-1886م؛ بینارق، عصمت و خالد ارن، کتاب‌شناسی جهانی ترجمه‌ها و تفسیرهای چاپی قرآن مجید به شصت و پنج زبان، ترجمۀ محمدآصف فکرت، مشهد، 1373ش؛ پاکتچی، احمد، «گزارشی کوتاه دربارۀ ترجمه‌های قرآن کریم به زبان روسی»، ترجمان وحی، قم، 1377ش، س 2، شم‍ 3؛ جیو، جین‌یی، « قرآن در چین»، ترجمۀ محسن جعفری مذهب، همان، شم‍ 2؛ حاتم، عمادالدین، «ترجمۀ قرآن کریم به زبان روسی از سابلوکف تا پوروخوا»، همان؛ حدیدی، جواد، «دومین ترجمۀ قرآن‌مجید به زبان فرانسه»، همان، 1379ش، س 4، شم‍ 1؛ همو، «نخستین ترجمۀ قرآن به‌ زبان فرانسه»، همان، 1376ش، س 1، شم‍ 1؛ همو، «نقدی بر ترجمۀ بلاشر»، همان، 1376ش، س 1، شم‍ 2؛ حسینات، محمودعلی، «ترجمۀ شاعر آلمانی فردریش روکرت»، همان، 1379ش، س 4، شم‍‌ 1؛ دوراکوویچ، اسعد، «ترجمۀ قرآن کریم به زبان بوسنیایی و ارزشهای ساختاری آن»، ترجمۀ یعقوب جعفری، همان، 1383ش، س 8، شم‍ 1؛ رادفر، ابوالقاسم، کتاب‌شناسی ترجمه‌های قرآن به زبانهای خارجی، تهران، 1382ش؛ سرخسی، محمد، المبسوط، قاهره، مطبعةالاستقامه؛ سلماسی‌زاده، جواد، تاریخ سیر ترجمۀ قرآن در اروپا، تهران، 1342ش؛ شلابیر، دبلیو جی.، «آیا قرآن ترجمۀ جرج سیل قابل اعتماد است؟»، ترجمۀ عباس امام و علی وجیهی، ترجمان وحی، قم، 1380ش، س 5، شم‍ 2؛ شودکیوکس، میشل، «ترجمه‌ای مؤمنانه، تخصصی و دشوار»، همان، 1381ش، س 6، شم‍ 2؛ شیبانی، محمد، المبسوط، به کوشش ابوالوفا افغانی، کراچی، ادارةالقرآن و العلوم الاسلامیه؛ طبری، تاریخ؛ کریمی‌نیا، مرتضى، «مارمادوک پیکتال مترجم قرآن کریم به زبان انگلیسی»، ترجمان وحی، قم، 1378ش، س 3، شم‍ 1؛ گراهام، ویلیام، «به یاد رودی پارت»، ترجمۀ عباس امام، همان، 1384ش، س 9، شم‍ 18؛ معایرجی، حسن، «ترجمۀ قرآن به زبانهای افریقایی و منابع فهم قرآن برای افریقاییان (بخش دوم)»، همان، 1381ش، س 6، شم‍ 2؛ منصوری، مسعود، «تأملی در برخی از نقاط قوت و ضعف ترجمۀ رودی پارت»، همان، 1379ش، س 4، شم‍ 2؛ ناصری طاهری، عبدالله، مقدمه‌ای بر تاریخ سیاسی اجتماعی شمال افریقا از آغاز تا ظهور عثمانیها، تهران، 1375ش؛ وات، مونتگمری، «مقدمه بر ترجمۀ قرآن، نوشتۀ ریچارد بل»، ترجمۀ بهاءالدین خرمشاهی، ترجمان وحی، قم، 1380ش، س 5، شم‍ 2؛ نیز: 

Binark, I. and H. Eren, World Bibliography of Translations of the Meaning of the Holy Qurºan, Istanbul, 1986; Chang, H. Y., «Chinese Muslim Mobility in Sung-Liao-Chin Period», Journal Institute Muslim Minority Affairs, London, 1983-1984, vol. V(1); Dale, G., «A Swahili Translation of the Koran», The Moslem World, 1924, vol. XIV; Eckmann, J., «Die kiptschakische Literature», Philologiae Turcicae Fundamenta, Wiesbaden, 1965, vol. II; Grislis, E., «Luther and the Turks», The Moslem World, 1974, vol. LXIV; Kingsley Birge, J., «Turkish Translations of the Koran», ibid, 1938, vol.XXVIII; Ma’ayergi, H., «Translations of the Meanings of the Holy Qur’an into Minority Languages: The Case of Africa», Journal Institute of Muslim Minority Affairs, London, 1993, vol. XIV (1-2); Qara’i, Ali Qull, «The Qur’an and its Translators», Idara Tolu-e-Islam, www.toluislam.com/ index.pl/ fhte?wid=122&func=viewSubmission&sid=421; Rajab, Kh., «Sheikh Abdullah Saleh al-Farsi, The Great Poet, Scholar and Historian in Zanzibar», www.swahilionline.com / features / articles / islam / sheikhfarsy.htm; Shellabear, W. G., «Is Sale’s Koran Reliable?», The Moslem World, 1931, vol. XXI; Zwemer, S. M., «Translations of the Koran», ibid, 1915, vol. V. 
فرامرز حاج‌منوچهری

IV. رویکرد هنری به ترجمه‌های قرآن

در این بخش از مقاله ترجمۀ قرآن کریم جدا از منظر اندیشمندان مسلمان، و به دور از قرارگیری در بوتۀ نقد مفاهیم علوم مختلف اسلامی، آن زمان که پس از گذشتن از مرحلۀ فعل ترجمه، بر روی کاغذ یا هر وسیلۀ دیگرِ پذیرندۀ خط، نقش می‌بندد و قابلیت نقد هنری می‌یابد، بررسی می‌شود. در یک نگاه دقیق به این امر به روشنی مشخص می‌شود که پس از ترجمه، حضور شخص هنرمند کاتب و خطاط که امر کتابت را بر عهده دارد، روی می‌نماید؛ در نگاه هنری به ترجمۀ قرآن در واقع عمل هنرمند مورد توجه قرار می‌گیرد. بدون شک اعتبار و قدر و منزلت این کتاب مقدس، ترجمۀ آن را نیز دارای ارزشی خاص می‌سازد و همین دلیل کافی است تا هنرمند مسلمان را بر آن دارد تا این ترجمه را به زیباترین شکل ممکن فراهم آورد.
هنرمند با ایجاد برخی تمایزها از جمله بهره‌گیری از اندازه، ضخامت قلم، رنگ و حتى گاه نوع خط، در کنار بیان این ارزش، تفاوت ارزشی متن مبدأ و مقصد را به بیننده می‌نمایاند. این مفاهیم هرکدام می‌تواند فارغ از قید و بند هنر کتاب‌آرایی، تنها از منظر زیبایی‌شناسانه مورد توجه قرار گیرد.
اگر کلام خداوند را تصوری از قلم بدانیم، کتاب نیز آفرینش جسم آن است (شوئون، «فهم اسلام»، 51) که هنرمندان مسلمان از جمله خطاطان، مُذهبان و جلدسازان، به بهترین وجهی توانایی خود را در آنها به نمایش گذاشته‌اند (آتابای، «د»؛ احسان اوغلی، 82) تا ضمن ابراز تفاوت میان امر مقدس و غیر آن، به کار کتابت و تزیین قرآن و ترجمۀ آن پردازند. بی‌شک ایشان ترجمه را در قالب هنر رایج زمان خود ریختند و با اعتقادات مذهبی خویش درآمیختند و با افزودن ترجمه برای فهم بهتر کلام پروردگار، در عین حال به آن به عنوان یک آرایه نگریستند و در کنار دیگر عناصر تزیینی به قرآن کریم افزودند که نوع، اندازه، تزیینات، رنگ و دیگر عناصر در تحریر ترجمه نقش داشته‌اند (همو، 82-83). 
 

صفحه 1 از11

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: