دانشنامه زبانها و گویشهای ایرانی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • كردی اردلانی | كردی اردلانی / kordi ardalâni/ یا سنه‌ایی (سنندجی)، گونۀ زبانی رایج در شهر سنندج و استان کردستان. نام این گونه از امارت اردلان گرفته شده است که به دست امپراتوریهای عثمانی و ایران برچیده شد (آنونبی، 28). اطلاق نام سنه‌ایی، این گونۀ زبانی را محدود به شهر سنندج می‌کند، حال‌آنکه این گونه در نواحی هم‌جوار نیز به ک...
  • خوری | خوری / χuri/ ، از گویشهای مرکزی ایران، زیرشاخۀ گویشهای منطقۀ کویر و از مجموعه‌زبانهای ایرانی شمال غربی، که در شهر «خور»، مرکز شهرستان «خور و بیابانک» رواج دارد.
  • قاینی | قاینی / Gâyeni/ ، از گویشهای خراسان، که در شهر قاین رواج دارد.
  • بنارویی | بنارویی / banâruyi/ ، گویش شهر بنارویه، که بخشی از شهرستان لار به شمار می‌رود.
  • آذری | آذری / āzarī/ ،زبان پیشین آذربایجان، که شاخه‎ای از زبانهای ایرانی غربی است. این نام منسوب به «آذربایجان» است و در زبان عربی به‌صورت «اَذَرِیّ» و «اَذْرِیّ» تلفظ می‎شود. در عربی، صفت منسوب به آذربایجان به‌شکل «اَذْرَبیّ» و «اَذْرَبیجیّ» نیز به کار می‌رود که از «اَذْرَبیجان» گرفته شده، که تلفظ واژۀ «آذربایجان» ...
  • فارسی کرمانشاهی | فارسی کرمانشاهی / fārsi kermānšāhi/ ، از گویشهای زبان فارسی، که مرکز اصلی رواج آن شهر کرمانشاه است.
  • طالقانی | طالقانی / tâleqâni/، از زبانهای ایرانی شاخۀ شمال غربی، که به گیلکی و مازندرانی نیز شباهتهایی دارد. زبان طالقانی در سدۀ اخیر تحت تأثیر زبانهای مازندرانی، فارسی تهرانی و ترکی اطراف قرار گرفته است (فلاحی، 1؛ منوچهری، 17). طالقانیها زبان خود را تاتی می‌دانند (آل‌احمد، 10).
  • بهدینی | بهدینی / behdini/ ‌، عنوان زبان‌ ویژۀ بهدینان‌ ایرانی‌، یعنی‌ ایرانیان‌ زردشتی.‌ گویش بهدینان یكی‌ از گویشهای‌ مركزی‌ ایران‌ به شمار می‌رود‌. زردشتیان‌ ایران‌ که در سده‌های اخیر در كرمان‌ و یزد می‌زیسته‌اند زبان‌ خود را دَری‌ و گوری (gаvri) و گورونی(gavruni)‌ می‌نامیده‌اند. گور در این‌ گویش‌ به‌ معنای «مرد» و...
  • همدانی | همدانی / hamedāni/ ، از گویشهای زبان فارسی، که در شهر همدان به آن گفت‌وگو می‌شود.
  • الویری | الویری / alviri/ ، از گویشهای فلات مرکزی ایران، متعلق به گروه غربی شاخۀ شمالی زبانهای ایرانی، که در روستای الویر رواج دارد (یارشاطر، «الویری»، 916).
  • آرانی | آرانی / ârâni/ ، از گویشهای مرکزی ایران، که در بخش آران شهرستان آران‌وبیدگل به آن گفت‌وگو می‌شود. در تقسیم‌بندیهای جدید از زبانها و گویشهای ایرانی، آرانی را در شاخۀ شمال غربی زبانهای ایرانی و در زیرشاخۀ شمال شرقی گویشهای مرکزی ایران در کنار گویشهایی مانند کاشی، کلیمیان کاشان، قهرودی، جوشقانی، ابیانه‌ای و جز آ...
  • بادرودی | باد(رود)ی / bɒd(rud)i/ ، از گویشهای فلات مرکزی ایران، که در شهر باد(رود) در استان اصفهان رواج دارد.
  • مشکنانی | مشکنانی /moškenâni/ ، از گویشهای مرکزی، که در روستای مشکنان به آن گفت‌وگو می‌شود.
  • تاتی خلخال | تاتی خلخال/tâti-ye xalxâl/، از زبانهای ایرانی، که در بخشهای خورش‌رستم و شاهرود خلخال از توابع استان اردبیل رایج است. در خورش رستم، در روستاهای کَجل و کَرنق و در شاهرود، در روستاهای اَسکِستان، اَسبو و دِرَو و در مرکز شاهرود، در روستاهای کُلور، شال، دیز، کَرین، کِهَل، لِرد، گیلَوان، طهارم‌دشت و کهَل‌دشت به این ...
  • کوهبنانی | کوهبنانی / kuhbanɑni/ ، گونۀ زبانی رایج در منطقۀ کوهبنان استان کرمان.
  • آزرانی | آزرانی / âzarânī/ ، از گویشهای مرکزی ایران، که در روستای آزران واقع در 20کیلومتری شمال جوشقان و حدود 70کیلومتری جنوب غربی کاشان رواج دارد. گونه‌های همانند آزرانی در روستاهای پَنداس، تَجَره، آرِنجِن و وَرکان گفت‌وگو می‌شود که همه جزو دهستان گلاب، بخش بَرزُک شهرستان کاشان‌اند (نک‍ : «درگاه ... »، بش‍ ). آزران ب...
  • اورامی | اورامی / awrâmi/ ، کهن‌ترین و دست‌نخورده‌ترین گویش زبان گورانی، که از زبانهای ایرانی شاخۀ غربی شمالی به شمار می‌رود. گویش اورامی از بسیاری جنبه‌ها رفتار یک گویش ایرانی میانۀ به‌نسبت کهن را دارد و در بخشهایی از دو کشور ایران و عراق به آن گفت‌وگو می‌شود. جمعیت گویشوران اورامی نزدیک به 500هزار تن برآورد می‌شود (...
  • رامندی | رامندی / râmandi/ ، نام گروهی از گویشهای تاتی، که به گروه گویشهای ایرانی تعلق دارند و در منطقۀ رامند در جنوب و جنوب غربی قزوین در دامنۀ کوه رامند رایج‌اند. این منطقه بیشترین جمعیت تات‌زبان ایران را دارا ست. در تقسیم‌بندیهای یارشاطر («تمایز ... »، 282) و لکوک (ص 490)، گویشهای رامندی همراه با گویش اشتهاردی با ع...
  • بیدهندی | بیدهندی / bidhendi/ ، از گروه گویشهای مرکزی ایران، متعلق به زیرگروه شمال شرقی، یعنی منطقۀ نطنز و کاشان، که در روستای «بیدهند» رواج دارد.
  • آورزمانی | آورزمانی \ɑvarzamɑni\، از گروه گویشهای ایرانی جنوب‌غربی، شاخۀ گویشهای لری، که در دهستان آورزمان رایج است. آورزمانی به‌علت مشابهت بسیاری که با گویشهای ملایری و نهاوندی دارد ( اطلاعات ... )، همانند آنها، در گروه گویشهای لری زیر شاخۀ لرستانی قرارمی‌گیرد (آنونبی، 184).
  • خلوصی | خلوصی / xolosi/ ، زبان دو آبادی خلوص و گُتاو، از توابع دهستان هرنگ، بخش کوخرد، شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان (آنونبی، 6).
  • بختیاری کوهرنگ | بختیاریِ کوهرنگ / baxtiyâri kuhrang/ ، یکی از گونه‌های بختیاری، که در بخش مرکزی شهرستان کوهرنگ در شمال غربی استان چهارمحال و بختیاری به آن گفت‌وگو می‌شود.
  • ری (رازی) | ری (رازی) /(rāzi)rey/، گویش مردم شهر ری.
  • رویانی | ‌‌رویانی / royāni/ ، از گویشهای دستۀ زبان مازندرانی گروه گویشهای کنارۀ دریای کاسپین، که در شهر رویان رواج دارد.
  • بندری | بندری / bandari/ ، گویش شهر بندرعباس، مرکز استان هرمزگان، از گروه گویشهای جنوب شرقی، شاخۀ بشکردی یا بشاگردی (حسن‌دوست، 1/ هجده؛ رضایی باغ‌بیدی، 180-181).
  • فینی | فینی/ fīnī/ ، ‌از گویشهای‌ جنوب‌ غربی ‌ایران که در شهر فین رواج دارد.
  • انارکی | انارکی / anâraki/ ، از گویشهای ایرانی نو دستۀ غربی، گروه گویشهای مرکزی شاخۀ جنوب شرقی، که در شهر انارک رواج دارد. این گویش همراه با گویشهای یزدی، کرمانی، نایینی، اردستانی، زفره‌ای و کلیمیان کرمان در یک گروه قرار می‌گیرد. انارکی به گویش نایینی بسیار نزدیک است (لُکوک، 313) و گونه‌ای فرعی از گویش نایینی به ‌شمار...
  • ارکینی | ارکینی / arkini/ ، گونه‌ای از گویش لری، از گویشهای ایرانی دستۀ غربی، گروه گویشهای جنوب غربی، شاخۀ گویشهای لری. گویشوران ارکینی ساکنان 5 روستای شهرستان ابهر واقع در استان زنجان هستند.
  • کردی کرمانشاهی | کردی کرمانشاهی / kordi kermânšâhi/ ، از گویشهای کردی جنوبی. مجموعه‌زبانهای کردی (بلو، 327؛ مکاروس، 587) از زبانهای ایرانی نو شمال‌غربیِ (هیگ، 8؛ ویندفوهر، 12) خانوادۀ بزرگ زبانهای هندواروپایی هستند. زبانهای کردی را به 3 شاخۀ شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌کنند. در شاخۀ کردی جنوبی، گویشهای کرمانشاهی، کلهری، سنج...
  • بوشهری | بوشهری \bušehri\، گویش شهرستان بوشهر، از گویشهای ایرانی نو و گروه گویشهای جنوب غربی، شاخۀ گویشهای ناحیۀ فارس (حسن‌دوست، 1/ مقدمه، 18).
  • رودبار الموت | رودبارِ الموت / rudbâr-e ʔalamut/ ، گویشی متعلق به شاخۀ آذری (گویش قدیم آذربایجان) که گاه تاتی نیز خوانده می‌شود. شاخۀ آذری از گروه گویشهای شمال غربی ایران به شمار می‌رود (حسن‌دوست، 1/ هفده).
  • لاهیجانی | لاهیجانی / lâhiǰâni/ ، از گویشهای زبان گیلکی، که خود از زبانهای ایرانی شمال غربی به شمار می‌رود (کلباسی، مقدمه، 36). بیشتر ساکنان استان گیلان در بخش مرکزی لاهیجان، شامل دهستان آهندان، بازکیاگوراب، لفمجان، لیالستان و لیل و بخش رودبنه به این گویش سخن می‌گویند.
  • کردی ایلامی | كردی ایلامی \kordi ilâmi\، گونۀ زبانی رایج در استان ایلام، كه گویشورانش خود را كرد می‌دانند؛ این گونه از نظر واجی، ساختواژی، ویژگیهای صرفی و نحوی و واژگانی با دیگر گونه‌های زبانی كردی رایج در استانهای همجوار استان ایلام در كشورهای ایران و عراق مشابه است (تحقیقات ... ).
  • سورانی | سورانی / sŏranî/ ، از گویشهای زبان کردی، که از گروه زبانهای ایرانی شمال غربی به ‌شمار می‌آید. این زبان از یک سو، همخوانهای انسدادی واک‌دار آغازین ایرانی باستان / g-, d-, b-/ و واج چاکنایی / h/ را حفظ کرده است و از سوی دیگر، از برخی ویژگیهای صرفی خاص برخوردار است (بلو، «زبان کردی»، 544).
  • بویراحمدی | بویراحمدی / boyerahmadī/ ، یا لری بویراحمدی، از گویشهای جنوب‌غربی ایران، که به همراه بختیاری و لری لرستانی، 3 گونۀ اصلی گویشهای لری را تشکیل می‌دهند (ویندفوهر، «گویشها ... »، 295).
  • تاکستانی | تاکستانی \tâkestâni\، گونه‌ای از زبان تاتی، که در شهر تاکستان در استان قزوین رایج است. تاکستانی زیرمجموعه‌ای از گویشهای زبان تاتی است که خود جزو زبانهای ایرانی شمال غربی به شمار‌ می‌رود. زبان فارسی، زبان میانجی در میان اهالی تاکستان است.
  • طاری | طاری / târi/ ، یکی از گویشهای فلات مرکزی ایران، از مجموعه‌زبانهای ایرانی نو شمال غربی، که در روستای طار (به گویش محلی، «دار») رواج دارد.
  • آباده ای | آباده‌ای / ʔâbâdeʔi/ ، از گویشهای استان فارس، که در شهرستان آباده رایج است.
  • طرقی | طرقی / tarɢi/ ، از گویشهای فلات مرکزی ایران و متعلق به گروه زبانهای ایرانی شمال غربی، که در روستای «طَرق (رود)» رایج است. طرقی از گویشهای روبه‌زوال است، زیرا در میان نسل جوان‌ این روستا دیگر رواج ندارد.
  • فارسی ـ یهودی | فارسی ـ یهودی / fârsi-yahudi/ ، یا فارسی ـ عبری، اصطلاحی برای گونه‌های زبان فارسی یهودیان ایران (اعم از نوشتاری و گفتاری)، که مهم‌ترین شاخه از گروه زبانهای ایرانی ـ یهودی نیز به شمار می‌رود. دیگر زبانها و گویشهای این گروه عبارت‌اند از: بخارایی ـ یهودی، تاتی ـ یهودی، شیرازی ـ یهودی، اصفهانی ـ یهودی، همدانی ـ ی...
  • الیکایی | الیکایی / ʔelikâji/ ، گویش مردمی به همین نام، که از نظر زبان‌شناختی به گویش ساروی نزدیک است (شاه‌حسینی، گویش ... ، 22). گویشهای مازندرانی به 3 گروه غربی، مرکزی و شرقی تقسیم می‌شوند و گویش ساروی در گروه مرکزی قرار دارد (نجف‌زاده، 36).
  • بهبهانی | بهبهانی / behbahâni/ : گویشی از گروه زبانهای غربی جنوبی، که در شهر بهبهان، در جنوب شرق خوزستان رایج است (گرامی، «ترتیب ... »، 134) و از گویشهای جنوبی ایران به شمار می‌رود (کلباسی، 158).
  • زازاکی | زازاکی / zâzâki/ ، از گویشهای زبان هورامی، که از زبانهای ایرانی نو شاخۀ غربی به شمار می‌رود و در این مناطق به آن گفت‌وگو می‌شود: در شرق ترکیه، در مرزهای شمال غربی مناطق کردنشین و در بخشهایی از مناطق چرمیک، بینگول، درسیم (تونجلی)، خارپوت، معدن، ارزنجان (50٪ ترک و 50٪ زازا)، دیاربکر، اورفا، بتلیس، سیورک (50٪ کر...
  • خلاری | خلّاری / xollâri/ ، از گویشهای جنوب غربی ایران و زیرمجموعۀ گویشهای استان فارس.
  • اریسمانی | اریسمانی / ʔarīsmânī/ ، از گویشهای مرکزی ایران، که در روستای اریسمان، از توابع بخش امامزاده، شهرستان نطنز رایج است.
  • اردستانی | اردستانی / ardestānī/ ، گویش رایج در شهر اردستان، واقع در استان اصفهان، که از گروه گویشهای مرکزی ایران، شاخۀ جنوب شرقی به شمار می‌رود. این شاخه، افزون‌بر اردستانی، گویشهای انارکی، بهدینی (گویش زردشتیان یزد و کرمان)، نایینی، زفره‌ای و گویش کلیمیان یزد و کرمان را هم در بر می‌گیرد (لکوک، 517- 518؛ رضایی باغ‌بیدی...
  • رودسری | رودسری / rudsarī/ ، از گویشهای گیلکی، که در جنوب غربی دریای کاسپی رواج دارد و از گویشهای ایرانی دستۀ غربی، گروه گویشهای کنارۀ دریای کاسپی به شمار می‌رود (حسن‌دوست، 1/ 29). این گویش متعلق به گویشهای رایج در شرق استان گیلان، یعنی از دستۀ بیه‌پیش است. در شهرستان رودسر به این گویش سخن می‌گویند. رودسری برای گویشور...
  • ساری | ساری / sâri/ یا ساروی / sâravi/ ، از گویشهای زبان مازندرانی، که در شهر ساری، مرکز استان مازندران، رواج دارد. گویشهای مازندرانی از رشته‌کوههای البرز و کرانه‌های جنوب‌شرقی دریای کاسپین، در شهرهایی مانند ساری، بابل، آمل، تنکابن، قائم‌شهر، چالوس، شهمیرزاد و جز آنها رواج دارند (لُکوک، 490).
  • رشتی | رشتی / rašti/ ، از گویشهای زبان گیلکی، که در شهرستان رشت رایج است. گیلکی، گویش بسیاری از نواحی گیلان، واقع در جنوب غربی دریای کاسپی، و از گویشهای ایرانی دستۀ غربی، گروه گویشهای کنارۀ دریای کاسپی است (حسن‌دوست، مقدمه، 29).
  • بروجردی | بروجردی / Borujerdi/ ، از گروه گویشهای ایرانی جنوب‌غربی، متعلق به شاخۀ گویشهای لُری، زیرشاخۀ لرستانی، که در شهرستان بروجرد رایج است (آنونبی، 184).

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: