دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • آبرسانی |
  • آبش خاتون |
  • آب گرگر |
  • آبری | آبُری، ابوالحسن، محمد بن حسین بن ابراهیم بن عاصم بن عبدالله سجستانی (د 363ق / 974م)، حافظ قرآن، و مورخ و محدث شافعی، از مردم آبُر،‌ یكی از روستاهای سجستان. برای طلب علم و شنیدن حدیث به مصر، شام، حجاز، عراق عرب، جبال، و خراسان سفر كرد و از ابن خزیمۀ نیشابوری، ابوالعباس سراج نیشابوری، زكریا بن احمد بلخی، ابونعی...
  • آب زلال | آبِ زُلال، نام دو منظومه در ادب پارسی از شاعران زیر: 1. شوشتری جزایری، میرمحمد عباس بن علی‌اكبربن محمدجعفر موسوی لكهنوی (1224-1306ق / 1809-1889م). اثر او در زمینۀ اخلاق عملی است. این كتاب در 1307ق / 1890م همراه كتابهای اجناس الجناس و گوهرشاد او در لكهنو به چاپ رسیده است. یك‌بار نیز در مصر چاپ شده است. آقابزرگ...
  • آب سالار |
  • آبگینه |
  • آبسکون | آبَسْكون، یا آبُسْكون، آبِسْكون، اَبَسکون، جزیره یا بندرگاهی كهن در جنوب شرقی دریای خزر و شمال باختری استراباد در مصب رود گرگان كه جغرافی‌دانان متقدم طول شرقی آن را °79 و ´45 و عرض شمالی آن را °37 و ´10 یا ´15 تعیین كرده‌اند (ابوالفدا، 36؛ وثوق زمانی، 29، به نقل از خواجه نصیر). با اینهمه، اكنون محل دقیق آن شن...
  • آبرنگ | آبْرَنْگْ، گونه‌ای نگارگری و رنگ‌آمیزی كه از آمیختن رنگهای خشك با آب و كشیدن آن با قلم‌مو بر روی كاغذ پدید می‌آید. در نگارگری به شیوۀ آبرنگ، گَرد یا سودۀ رنگهای گوناگون گیاهی و كانی را با مواد چسبانك همچون صمغ و سریش و سفیدۀ تخم‌مرغ (آلبومن)1 و گاه برای پیشگیری از زود خشك شدن با گلیسیرین و عسل درمی‌آمیزند و ب...
  • آبگرم | آبْگَرْم، چشمه‌ای كه گرمای آب آن بالاتر از اندازه‌های متعارف، و نوعاً دارای برخی نمكها و مواد معدنی است و گاه اثر درمانی نیز دارد. این نوع آبها از اعماق زمین سرچشمه می‌گیرد و معمولاً از شكافهای سطح زمین با فشار بیرون می‌تراود. از لحاظ منشأ، دو نوع آبگرم تشخیص داده شده است: 1. آبگرمهای سطحی: كه از روی زمین سرچ...
  • آبل | آبِل، نام چندین محل در سوریه، لبنان، فلسطین و اردن. این كلمه گاه به تنهایی و گاه به شكل مضاف به نام یك محل و جز آن به‌كار رفته است. «آبل» یك واژۀ سامی و ظاهراً به معنای جای پرآب (جودائیكا) یا متضمن مفهوم پرآبی، سرسبزی و فراوانی گیاه است (بستانی؛ مشكور) در كتاب مقدس این كلمه به معنای «نهر» (جوی و رودخانه) آمده...
  • آبی اللحم | آبِی اللحْم، عبدالله بن عبدالملك بن عبدالله الغِفاری (د 8 ق/ 629م)، از صحابۀ پیامبر اكرم(ص). از زندگی او آگاهی بسیاری در دست نیست و حتى در نام او نیز اختلاف نظر وجود دارد (ابن حِبان، 3/ 299، حاشیۀ 4). ابن قتیبه (د 276ق/ 889 م) در وجه تسمیۀ او به آبی اللحم گفته است: چون وی از خوردن گوشت حیوان مذبوح بر انصاب (س...
  • آتا | آتا، یا اَتا، كلمه‌ای تركی به معنی پدر، پدربزرگ، جد، و توسعاً شخص محترم و روحانی. تركان آسیای مركزی اجداد هفتگانۀ خود را «یتی (یدی) آتالار» می‌نامند (دورفر، II / 6). در تاریخ قبایل اُغوز از بعضی شخصیتهای محترم و روحانی مانند قورقوت آتا و ایرْقِل آتا نام برده شده است. این شخصیتها حكما و دانایان و یا شعرایی بود...
  • آبه |
  • آپولونیوس پرگایی | آپولونیوسِ پِرگایی1 (262-190ق‌م)، ریاضی‌دان و منجم یونانی. نام وی در منابع اسلامی بیش‌تر به صورت بَلینوس یا بَلیناس و نیز به صورتهای اَبُولُونْیوس، اَفُولُونیوس، اَبْلینَس، اَبُولوس، اَبُلونیوس آمده است. در پِرگا كه اكنون جزءِ تركیه است و احسانیه نامیده می‌شود) زاده شد. در جوانی به اسكندریه رفت و نزد شاگردان ...
  • آبیجان |
  • آپولونیوس تیانائی | آپولونیوسِ تیانائی (4ق‌م-97م)، حكیم و طبیعی‌دان یونانی. نام وی در منابع عربی بیش‌تر به صورت بَلینوس، یا بَلیناس و نیز به صورتهای اَبولونیوس، اَفولونیوس، اَفُلونیوس، اَبْلینُس، اَبولوس، اَبْلوس، اَبُلونیوس، آبلوس و بَلونیوس آمده و به عناوین الحكیم و صاحب الطلسمات نیز شناخته شده است. وی در تیانا (واقع در بخش می...
  • آبل الزیت | آبِلُ اَلزیت، نام محلی در اردن، نزدیك و پیوسته به سرزمین شام (یاقوت، 1 / 56). این نام در ارتباط با سریۀ (جیشِ) اُسامة بن زید بن حارثه و به احتمال قوی از طریق یك روایت منقول در طبری (3 / 184) به دیگر منابع اسلامی راه یافته است، زیرا در متون كهن‌تر از طبری ذكری از آن دیده نمی‌شود. طبری این خبر را به روایت عبیدا...
  • آبنوس | آبْنوس، یا اَبْنوس، آبِنوس و آبْنوز، از ریشۀ مصری هبن. در یونانی هبنس، در لاتین ابنوس و در پهلوی اوانس، بر چندین گونه درخت از جنس دیوسپیروس متعلق به تیرۀ پروانه‌واران، اطلاق می‌شود. در برخی از منابع ساسَم و ساسَب نیز نامیده شده است. به اعتقاد مؤلف نخبةالدّهر آبنوس همان سَلَم حجازی است (انصاری، 208). در كتاب م...
  • آبیاری | آبْیاری، رساندن آب به مزرعه به منظور افزایش رطوبت خاك و فراهم آوردن امكان رشد گیاهان به‌ویژه در سرزمینهای خشك و نیمه‌خشك. ویژگیهای طبیعی منابع آب در ایران: پراكندگی و نحوۀ استقرار مرتفعات یك سرزمین به‌عنوان شالودۀ لازم برای شناخت ویژگیهای موجودی آب، از اهمیتی خاص برخوردار است. تقریباً در تمامی استانهای ایران،...
  • آتاتورک | آتاتورك، مصطفى كمال پاشا (1298-1357ق / 1881- 1938م)، افسر و سیاستمدار ترك، پایه‌گذار جمهوری تركیه و نخستین رئیس آن (1342-1357ق / 1923- 1938م). وی در سالونیك زاده شد. این شهر در گذشته تابع امپراتوری عثمانی بود و اكنون جزء یونان است و تسالونیكی نامیده می‌شود. پدرش علیرضا، كارمند گمرك سالونیك، در كودكی پسر درگذش...
  • آتابای |
  • آتش پرستی | آتَشْ‌پَرَسْتی، عنوانی كه غیرزردشتیان به دین زردشتی داده‌اند. از آنجا كه اهم آیینهای دینی زردشتیان در حضور آتش انجام می‌گیرد، از دیرباز پیروان این دین را آتش‌پرست به‌شمار آورده‌اند. در كتابهای ادب و تاریخ فارسی و عربی آتش‌پرست معادل زردشتی، مجوس، و آتش‌پرستی مترادف با دین زردشتی، مجوسیت است. اطلاق این عنوان ا...
  • آتش اصفهانی | آتَشِ اِصْفَهانی، میرزاحسن فرزند حاج ملامحمد صادق (1286-1349ق / 1869-1930م)، از شاعران متأخر، متخلص به «آتش». پدرش حاج ملامحمدصادق (د 1328ق / 1910م) از روحانیان اصفهان، و در جامعۀ روحانیت آن ناحیه دارای احترام و اعتبار بود. میرزاحسن از هنرمندان بنام زمان خود بود و در یراق‌دوزی و زنجیره‌بافی و گلدوزی مهارت تما...
  • آتشی | آتَشی، حكیم محمد امین، یا امینا، شاعر پارسی‌گوی سدۀ 11ق / 17م و پزشك دربار محمد عادلشاه بن ابراهیم (فرمانروای بیجاپور و هفتمین امیر از خاندان عادلشاهیه در آن دیار). از زندگی و احوال وی آگاهی اندكی در دست است. ظاهراً ایرانی‌نژاد و از شاعران مهاجر به دكن بوده كه در این سرزمین به مقام و ثروت رسیده است (آتشی، 324...
  • آترک |
  • آتالیق | آتالیق،یا آتالِق، آتالیغ، آتاغلیق، واژه‌ای تركی به معنی پدری (اُبُوت)، پدرخواندگی، مربی و آتابك (تورك لغتی)، مشتق از آتا (پدر) و پسوند مصدری لیق، لقبی رفیع كه در تركستان بر وزیران و بزرگان و بیكها اطلاق می‌شده است ( قاموس تركی). دربارۀ ریشۀ تاریخی این لقب چنین گفته‌اند: در برخی از نواحی قفقاز گاه پدر خانواده ...
  • آتسز | آتْسِز، ابوالمُظفر علاءالدین والدوله، فرزند محمدبن اَنوشْتَكینِ (ـ تَگین) غَرچه‌ای (490-551 ق / 1097-1156م)، از بنیادگذاران سلسلۀ خوارزمشاهیان و امیر خوارزم (521-551ق / 1127-1156م). آتسز واژه‌ای تركی و مركب از آتْ و سِز به معنی «بی‌نام» است. محمد قزوینی (د 1328ش)، به نقل از ابن خلكان، در این‌باره می‌نویسد: در...
  • آتش | آتَشْ، اَحْمَد (1917-1966م)، ادیب و ایران‌شناس نامدار تركیه. وی در آغچاكوی در ناحیۀ بیرجیك زاده شد. سال ولادت او را در شناسنامه‌اش 1911م ثبت كرده‌اند، ولی آتش خود همواره اظهار می‌داشته كه در 1917م تولد یافته است. تحصیلات ابتدایی را در مَرْعَش و تحصیلات متوسطه را در قونیه به پایان رساند. در 1935م وارد مدرسۀ عا...
  • آتل |
  • آثار الأدهار | آثارُ اَلاَدْهار، كتابی تاریخی و جغرافیایی به زبان عربی، نوشتۀ ادیب و موسیقی‌دان لبنانی سلیم جبرائیل الخوری (1843-1875م) و ادیب و زبان‌شناس لبنانی سلیم میخائیل شحاده (1848-1907م). كتاب دارای ترتیب الفبایی است و اطلاعات داده‌شده در آن برپایۀ دانسته‌های نیمۀ دوم سدۀ 19 یا كهنه‌‌تر از آن است. این كتاب از 2 بخش ت...
  • آداب البحث | آدابُ الْبَحْث، نامی كلی برای رشته‌ای از كتابها به زبانهای عربی و فارسی كه دانشوران مسلمان دربارۀ چگونگی بحث، جدل و مناظره به‌سان شاخه‌ای از دانش منطق، تألیف كرده‌اند. هدف از نگارش این‌گونه كتابها، آموزش دادن به پژوهشگران و آموزگاران و سخنوران است كه به هنگام نگارش یا گفت‌وگو، سخنان خود را بر پایه‌های استوار ...
  • آداب السلوک | آدابُ السلوك، عنوانی برای برخی از كتابهای عرفانی و اخلاقی كه عده‌‌ای از عارفان و دانشمندان مسلمان به نگارش آن پرداخته‌اند. بعضی از نویسندگانی كه ذیلِ این عنوان كتابی دارند، بدین شرحند: 1. بیابانكی سمنانی، علاءالدوله احمدبن محمدبن احمد (د 736ق / 1336م)، از عارفان و بزرگان صوفیه. كتاب او به زبان فارسی است و نسخ...
  • آخوندزاده | در خانوادۀ نسبتاً مرفهی زاده شد. پدربزرگش حاج احمد، نخست ساكن رشت بود و سرانجام به تبریز كوچید. پدرش میرزا محمدتقی كدخدای قصبۀ خامنه بود، اما در 1226ق / 1811م آماج خشم عباس‌میرزا نایب‌‌السلطنه گردید و معزول شد؛ خانوادۀ خویش را رها كرد و به شهر نوخا در ولایت شَكی رفت كه در این هنگام به تصرف نیروهای روس درآمده ...
  • آداب العرب والفرس |
  • آداب المتعلمین | آداب المُتَعَلِّمین، كتابی در راهنمایی تعلیم و تربیت اسلامی، به زبان عربی از برهان‌الدین زُرنوجی حنفی (د 519 ق / 1125م). این كتاب دارای 14 فصل با این مطالب است: 1. حقیقت علم، 2. نیت از آموزش علم، 3. گزینش علم و استاد و شریك آموزش و ثبات بر آنها، 4. بزرگ داشتن علم و اهل آن، 5. جدیت و مداومت در آموزش و همت بر آ...
  • آداب ناصری | آدابِ ناصری، كتابی در موضوعات گوناگون اخلاق عملی به نظم ونثر و به زبان پارسی، نوشتۀ محمد ابراهیم خان محلاتی متخلص به «خلوتی» ملقب به «صدیق خلوت» و مشهور به «چُرتی» (ز 1252ق / 1836م و زنده در زمان مظفرالدین شاه قاجار)، فرزند میرزا احمد محلاتی (خواهرزادۀ آقاخان اول). نویسنده در دربار ناصرالدین شاه سمت غلام‌بچه‌...
  • آداکاله |
  • آداب الملوک | آدابُ الُمُلوك، شرحی فارسی بر فرمان نامۀ امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به مالك بن حارث بن عبدِیَغوث نخعی معروف به مالك اشتر(ه‍ م) كه به هنگام واگذاری حكومت مصر به وی صادر شد. این شرح نوشتۀ میرزا محمدرفیع الحسنی الحسینی الطباطبائی التبریزی (د 1326ق / 1908م) ملقب به نایب الصدر و نظام‌العلماء، فرزند میرزا علی‌اصغر مس...
  • آدم بن عبدالعزیز | آدَمِ بْنِ عَبْدُ الْعَزیز، شاعر سدۀ 2ق / 8م كه به ظرافت طبع و نیك‌نفسی معروف بوده است. پدرش عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز بن مروان و مادرش دختر سفیان بن عبدالعزیز بن مروان (ه‍ م م) بود. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفۀ عباسی (132-136ق / 750-753م) كه امویان را یكسره از دم تیغ می‌گذراند، از كشتن وی به علت انتسابش ...
  • آدر الکریمة | آدرالكریمه در 751ق / 1350م همراه خانواده و پسرش الملك المجاهد كه قصد تصرف مكه داشت، عازم آن دیار شد، ولی‌الملك المجاهد از ممالیك مصر كه در آن روزگار مكه را در تصرف داشتند، شكست خورد و گرفتار گشت. او را به مصر نزد سلطان محمدبن قَلاوون بردند. آدرالكریمه به یمن بازگشت و طی مدت یك‌سال كه الملك المجاهد در مصر می‌ز...
  • آداب المریدین | دابُ الُمُریدین، كتابی عرفانی به زبان عربی، نوشتۀ ضیاءالدین ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی (490-563 ق / 1097- 1168م)، از مشایخ بزرگ صوفیان. این كتاب یك مقدمۀ كوتاه و 27 فصل دارد كه ضمن آنها از اصول اعتقادات صوفیان، احوال و مقامات سالكان، شَطْحیات صوفیان، آداب صوفیان در سفر و حضر و سماع و جز آن سخن به میان می‌آید...
  • آداب المشق | آدابُ الُمَشْق، رساله‌ای در آداب خوش‌نویسی و قواعد و قوانین كتابت قلم نستعلیق به زبان فارسی، از باباشاه اصفهانی خوش‌نویس نامور ایرانی (د 996ق / 1587م). باباشاه خود در دیباچۀ رساله اشاره می‌كند كه با دیدن خط سلطان‌علی مشهدی (د 926ق / 1519م) چنان شیفتۀ این فن گردید كه «میل تحصیل خط، اسباب تحصیل هر فن دیگر» را ا...
  • آدلر | آدلر آموزشهای آغازین را از پدر خود و چند معلم خصوصی گرفت و آنگاه برای تحصیلات دبیرستانی به آلتونا واقع در شمال آلمان رفت. در 1775م در دانشگاه كیل آلمان تحصیلات عالی خود را به پایان برد. رشتۀ دلخواه آدلر الٰهیات بود كه وی آن را با فراگیری و مطالعۀ زبانهای شرقی كه از جوانی سخت بدانها عشق می‌ورزید، پیوند داد. پس...
  • آدامز | آدامز در پنسیلوانیای ایالات متحده متولد شد. تحصیلات عمومی خویش را در دانشكدۀ وِست‌مینستر آغاز كرد و پس از فراغت از تحصیل در 1909م به مصر رفت و تا 1915م در آن كشور ماند. چون به آمریكا بازگشت، در دانشگاههای هارتفورد و شیكاگو، به فراگیری عربی و معارف اسلامی پرداخت و سرانجام در 1928م به گرفتن درجۀ دكتری از دانشگا...
  • آدریانوپل | آدریانوپل، پیمانی كه در 15 ربیع‌الاول 1245ق / 14 سپتامبر 1829م در شهر اَدِرنه (ه‍ م) میان مقامات عثمانی و روسیۀ تزاری منعقد گشت و طی آن با واگذاری امتیازات بسیار به روسیه، به جنگ 1828-1829م، میان دو دولت پایان داده شد. در این جنگ نیروهای روسیه قسمتهایی از خاك تركیه و ازجمله همین شهر را به تصرف خویش درآوردند (...
  • آداب مناظره | آدابِ مناظِره، مجموعۀ ضوابطی كه هنگام بحث و گفت‌وگوی فلسفی، علمی، دینی و اعتقادی باید مراعات شود. در اصطلاح دانشمندان اسلامی، مقصود از بحث آن است كه «اثبات حكم ثبوتی یا سلبی كنند به دلیل» و مراد از مناظره آن است كه «دو خصم نظر كنند در حكم و مسأله‌ای به قصد آنكه صواب پیدا شود» (مشكوٰة، 27). گاهی به جای آداب ال...
  • آدم، ابوالبشر | آدم، یا آدم ابوالبشر، نخستین انسان و پدر همۀ مردمان. دربارۀ آفرینش و زندگانی او در دینهای سه‌گانۀ یهود و مسیحیت و اسلام، روایات و داستانهای همسان و همانند آمده است، و این همسانی و همانندی از آن‌رو است كه مبدأ وحی در این 3 دین یكی است. از این‌رو، پیش از پژوهش دربارۀ آفرینش آدم و سرگذشت او در فرهنگ اسلامی، بررس...
  • آدم بن محمد قلانسی بلخی | آدَمِ بْنِ مُحَمّدِ قَلانِسیِ بَلْخی، مُحدّث سدۀ 3ق / 9م. در بلخ زاده شده است. شهرت قلانسی او از آن روست كه مدتی به فروش قَلَنْسُوَة (نوعی كلاه) اشتغال داشته است. وی به تفویض متهم بوده و از احمد بن یونس نَسَوی، علی بن حسن بن هارون دقاق، علی بن محمد قمی و محمد بن شاذان بن نعیم نقل حدیث كرده است. مشهورترین مُحد...
  • آدم هروی | آدَمِ هرَوی، ابوسعد آدم بن احمد بن اسد (د 536 ق / 1142م)، نحوی،‌ لغوی، مُحدث، و از ادیبان سدۀ 6 ق / 12م؛ از مردم هرات و منسوب بدان و ساكن بلخ. در 520 ق / 1126م در راه حج وارد بغداد شد و گروهی از فاضلان و ادیبان بر گرد او جمع شدند و از او حدیث و ادبیات فرا گرفتند. در همان‌جا بود كه میان وی و ابومنصور موهوب بن ...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: