صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / زندگی اقتصادی / آب و آبیاری / آب /

فهرست مطالب

سدهای جهان اسلام

بنابر شواهد باستان‌شناسی، دخالت در جریان طبیعی آبها در جهان اسلام برای بالا آوردن سطح آب و تسهیل آبیاری از روزگاری كه مردم این سرزمینها پی به ارزش كشاورزی برده‌اند، آغاز شده و آثار این‌گونه دخالتها در بین‌النهرین و حاشیه‌های دجله و فرات از هزاره‌های ششم پیش از میلاد به دست آمده است (ایرانیكا، ذیل آبیاری). این دخالتها از طریق ایجاد بندها و سدهای موقت یا پایدار و انحراف آب رودها به مسیرها و آبراههای زراعی انجام می‌گرفته است. آثار بندها و سدهایی كه آب رودخانه‌های دائمی را به زمینهای زراعتی منتقل می‌ساخته است، در درۀ نیل به هزارۀ پنجم و در درۀ سند در دوران تمدن موهنجودارو به هزارۀ سوم ق‌م بازمی‌گردد. احتمالاً مقارن همان زمانها، در آفریقا و به‌ویژه در حواشی شمالی كه رودخانه‌های كوچك و مداومی وجود داشته است، استفادۀ زراعی از آبها به همین صورت انجام می‌پذیرفته است. در فلات ایران نیز در سكونت‌گاههای دائمی حواشی رودخانه‌ها وضع مشابهی در كار بوده است. از شواهد باستان‌شناسی كه بگذریم، ظاهراً قدیم‌ترین نوشته دربارۀ سد همان است كه در عهد عتیق دربارۀ بركه‌های حضرت سلیمان آمده است. این بركه‌ها در وادی تنگی در جنوب بیتِ لحم جای داشته است و هدف از ایجاد آنها این بوده كه آب باران در آنها جمع گردد و از قنات مخصوصی به اورشلیم جاری شود. در این وادی 3 بركه بوده كه هریك با دیواری به كمالِ استحكام كه از اندرون ساروج كرده بودند، از دیگری جدا می‌گشته و آب باران كه در بركۀ اول جمع می‌شده به بركۀ دوم و از آن به بركۀ سوم، كه 582 قدم طول و 50 قدم عمق داشته، راه می‌یافته است (قاموس كتاب مقدس، ذیل بركه‌های سلیمان).
در قرآن مجید هم ذكری از عَرِم به میان آمده است (فَاَرْسَلْنا عَلَیهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ: سبأ  / 34 / 15). این، ظاهراً سدی بوده كه بلقیس در میان 2 كوه با سنگ و قیر ساخته بود، تا آب باران در آن اندوخته شود. این سد دارای 3 در بوده كه هریك بالای دیگری جای داشته است و برای تنظیم جریان آب از آنها استفاده می‌شده است (ابوالفتوح، 4 / 366).
به گفتۀ هرودت در هزارۀ اول ق‌م دولت هخامنشی در آسیای میانه كه دارای آب نسبتاً بیش‌تری بوده، خود با پول و وسایل خویش به ساختمان سدها و بندها و تأسیسات آبیاری پرداخته بوده و از مردم در ازای استفاده از آنها اجرت ویژه‌ای دریافت می‌كرده است (بارتولد، 1 / 6). پس از آنان، اشكانیان اقداماتی دامنه‌دار در راه تأمین آب دائمی برای آبیاری كردند و ساسانیان امر سدسازی و بندسازی را با استفاده از سنگ تراشیده و ساروج و میخهای فولادی به عالی‌ترین حد رساندند (ایرانیكا، ذیل آبیاری). از جملۀ مهم‌ترین سدهایی كه در زمان ساسانیان ساخته شده، سد معروف شادُروان است كه به فرمان شاپور پادشاه ساسانی و به دست اسیرانی كه پس از پیروزی او بر والرین امپراتور روم (260م) به چنگ آورده بود، بر روی كارون بنیاد نهاده شد. دیگری سد بهمن است كه در زمان ساسانیان بر روی رودخانۀ قره‌آقاج در حدود 8 كیلومتری غرب كاروانسرای كَوار (یك كیلومتری راه شیراز به فیروزآباد) بنا شده است (دایرةالمعارف فارسی، ذیل بند بهمن).

اظهار نظر دقیق دربارۀ وضع آبیاری در همۀ سرزمینهایی كه بعدها در قلمرو جهان اسلام قرارگرفت، به علت فقد منابع كافی، ممكن نیست، ولی منابع نسبتاً زیادی در دست است كه وضع آبیاری در همین سرزمینها را در دورۀ اسلامی روشن می‌سازد. مثلاً، اطلاعات ما دربارۀ حوضۀ آمودریا از زمان فتوحات مسلمانان آغاز می‌گردد و از همین اطلاعات برمی‌آید كه مسلمانان از ابتدا به امر آبیاری عنایت داشته‌اند (بارتولد، 1 / 98).
دخالت در جریان طبیعی رودها به منظور تنظیم جریان یا ذخیره‌سازی آب در دوران اسلامی پیشرفت سریع كرد. در سالهای اول این دوران، فاتحان عرب آب‌شناسان آزمودۀ ایرانی را از سیستان به مكه بردند تا در اطراف آن شهر مزارع كشاورزی به راه اندازند (گردیزی، 231). مسلمانان به هر سرزمینی كه می‌رفتند، در صورت مساعد بودن شرایط، روشهای گوناگون آبیاری و سدبندی و استفاده از آب را به آنجا می‌شناساندند (بریتانیكا، ذیل آبیاری). درنتیجه در سراسر جهان پهناور اسلامی تأسیسات آبیاری به صورتهای مختلف ازجمله سدسازی پدید آمد. از جملۀ مهم‌ترین سدهای این دوره بندامیر است كه در زمان عضدالدولۀ دیلمی (338-373ق /  949-983م) بر روی رودخانۀ كُر در فارس بنیاد شد و به گفتۀ بارتولد هیچ‌یك از سدهای ماوراءالنهر با آن قابل مقایسه نبود (ص 1 / 17). بندامیر كه به درازای 106 متر بر روی كر ساخته شد، از همان زمان تاكنون مورد بهره‌برداری بوده و سهم عمده‌ای در عمران و آبادی منطقۀ فارس داشته است.
همراه با تحولات علمی و فنی و اجتماعی یكی دو قرن اخیر، پیشرفتهایی در توسعۀ منابع كشاورزی جهان اسلام پدید آمد. طبیعی بود كه این پیشرفتها در وهلۀ اول در حوضۀ رودهای بزرگ دائمی كشورهای اسلامی جامۀ عمل پوشید. همان‌سان كه ساختن سدها و بندهای موقت برای مقاصد كشاورزی در درۀ نیل آغاز شد، ساختن سدهای نوین براساس محاسبات فنی و اصول علمی و به دنبال آن ایجاد شبكه‌های گستردۀ آبیاری هم نخستین‌بار در جهان اسلام در درۀ نیل به ظهور پیوست. هدف اصلی در ایجاد این سدها تنظیم جریانات رود نیل و جلوگیری از قحط و غلاهایی بود كه متعاقب كمبودهای طغیان سالانه در آن كشور رخ می‌نمود. اولین سد در 1278ق / 1861م در رأس دلتای نیل بسته شد. 40 سال بعد در 1319ق / 1901م سد دیگری در همان محل برای تنظیم آبیاری دلتای نیل ساخته شد.
اولین سد آسوان در 1316ق /  1898م تا 1320ق / 1902م در مصر علیا ساخته شد، ولی مهم‌تر از آن سد نوین و بزرگ آسوان معروف به السدالعالی است که در 1960م در فاصلۀ 6 کیلومتری جنوب سد قدیمی پایه‌گذاری گردید و تاریخ رسمی پایان بنای آن را سال 1390ق / 1970م اعلام كردند. این سد به طول 4 كم‍  و با ارتفاع 110 متر بنا شده و دریاچه‌ای به طول 500 كم‍  در جنوب شهر آسوان پدید آورده كه ظرفیت آن 164 میلیارد مـ3 (164 كم‍ 3) است (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، ذیل Aswan Dam). سد آسوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نمونۀ مهار كردن جریان طبیعی یك رودخانه به منظور تنظیم جریان و تأمین آب در جهان محسوب می‌شود (هوپرت، 57).
در تركیه در قرن حاضر سدهای متعددی ساخته شده كه گرچه از نظر عظمت به پای سدهای نیل، دجله و فرات نمی‌رسد، نقش اقتصادی مهمی از نظر توسعۀ زمینهای كشاورزی و ایجاد نیروی برق در آن كشور دارد.
در سی چهل سال اخیر تلاشهای جدی در ایران برای مهار كردن آبهای موجود و جلوگیری از هدر رفتن آب انجام یافته و سدهای كوچك و بزرگ بسیاری ساخته شده است كه مهم‌ترین آنها عبارتند از سدّهای دز، سفیدرود، امیركبیر، ‌ارس و زاینده‌رود... .
ازجمله سدهای مهم فلات ایران كه تأثیرات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مهم داشته، ‌سد كَجَكی است كه در افغانستان بر روی رود هیرمند ساخته شده است، این سد با ظرفیتی معادل 3 میلیارد مـ3، تأثیرات عمیقی در آبادی بخشهای بیابانی افغانستان دارد.
در پاكستان موضوع بهره‌برداری از آبهای سند و شاخه‌های پنجگانۀ آن از سالها پیش مورد توجه بوده و افزون بر آبراههای فراوان كه برای تنظیم جریان رودها و آب‌رسانی به مزارع ساخته شده، شمار بسیاری سدهای كوچك و بزرگ در فواصل مختلف بر روی رودها بسته شده كه مهم‌ترین آنها عبارتند از: سد سوكهور (سابقاً معروف به لوید)، سد غلام محمد، سد گودو، سد مانگالا و سد تونسا. علاوه بر اینها، در حدود 15 سد كوچك دیگر در پاكستان احداث گردیده است (شریفیان، 41؛ ولیان، ‌63). در 3 كشور بنگلادش، مالزی و اندونزی به علت وجود رودهای عظیم در اولی و بارانهای مداوم در 2 كشور اخیر، مسألۀ سدبندی برای اندوختن آب مطرح نیست و بیش‌تر طرحهای كشاورزی در قالب ایجاد شبكه‌های آبیاری و كانالهای آب‌رسانی اجرا می‌شود.

منابع آب زیرزمینی در جهان اسلام

آب‌شناسان را عقیده بر این است كه به‌طور متوسط، در حدود 25٪ آب بارانی كه در خشكیهای جهان نزول می‌كند، به زمین فرو می‌رود. مقدار كمی از این آب از راه ریشه و شاخ و برگ گیاهان به فضا برمی‌گردد و تبخیر می‌شود، ولی بیشتر آن بر اثر نیروی ثقل به اعماق زمین فرو می‌رود و گاهی از راه چشمه‌ها به سطح زمین می‌رسد و زمانی از راههای مختلف به دریاها و اقیانوسها می‌پیوندد (دیكسن، 53).
همین بخش از بارانها است كه آبهای زیرزمینی را پدید می‌آورد. مقدار آبهای زیرزمینی جهان را بالغ بر 8 میلیون كم‍ 3 یا 62٪ كل آبهای جهان برآورد كرده‌اند (كردوانی، 23) كه این مقدار 5 / 96٪ همۀ آبهای شیرین را تشكیل می‌دهد (گودی، ذیل Ground Water). كمّ و كیف آبهای زیرزمینی در مناطق مختلف جهان با استفاده از اصول علوم چندی مانند زمین‌شناسی، ژئومورفولوژی، آب‌شناسی،‌ خاك‌شناسی، زمین فیزیك و هواشناسی و دیگر دانشهای همانند تعیین می‌گردد (كلوك، 32)، ولی آنچه از همۀ این دانشها در این زمینه مهم‌تر است، هواشناسی و زمین‌شناسی است كه اولی مقدار آب موجود برای نفوذ به لایه‌های پایین زمین و دومی مقتضیات جریان آب را در اعماق زمین معین می‌سازد.
در مورد هر نوع آب زیرزمینی 2 مسأله شایان توجه است: یكی اینكه آب زیرزمینی موجود ممكن است طی هزاران سال گذشت زمان انباشته شده باشد؛ دیگر اینكه مبدأ آن ممكن است در نواحی دور از محل وجود آن باشد. در مطالعات مربوط به كمّ و كیف آبهای زیرزمینی كه همۀ دانشهای مذكور در آن به كار گرفته شده، به اثبات رسیده است كه آب باران كه در مرتفعات رشته‌كوهها به زمین فرو می‌رود، ممكن است در همان محل یا صدها كیلومتر دورتر از آن از راه خُلل و فُرج لایه‌های سنگهای رسوبی و نفوذپذیر انتقال یابد و در برخورد به لایه‌های غیرقابل نفوذ یا در گودترین نواحی محصور میان این‌گونه لایه‌ها حبس شود و به صورت آب فسیل درآید. در سالهای اخیر كه ایزوتوپهای رادیوآكتیو در مطالعۀ آبهای زیرزمینی به كار گرفته شده، مسائل زیادی دربارۀ سمت و سرعت حركت مولكولهای آب روشن شده است. ازجمله به اثبات رسیده است كه حركت آبهای زیرزمینی به‌ویژه آبهای عمیق لزوماً ارتباطی با حوزه‌های سطحی زمین ندارد (دروهین، 12).
آبهای زیرزمینی را به دو نوع مشخص تقسیم كرده‌اند: آبهای كم‌عمق كه سطح فوقانی آنها به سفرۀ آب، یعنی سطح آبهای آزاد در شكاف یا خلل و فرج سنگهای اشباع شده (گودی، ذیل Water Table) منتهی می‌گردد و كمی و بسیاری و نوسان سفرۀ آب به نفوذ مستقیم آب باران محل ارتباط دارد. در صحرای بزرگ آفریقا این‌گونه آبهای زیرزمینی كم‌عمق به تفاوت از چند 10 سانتی‌متر تا چند متر زیر سطح خاك به دست می‌آید (حسن عود، 235). نوع دوم آبهای عمیق است كه در اعماق پوستۀ زمین جای دارد. مطالعات اخیر در جست‌وجوی منابع نفتی نشان داده است كه مخازن آب نوع دوم تا اعماق 000‘3-000‘4 متری سطح زمین وجود دارد (گودی، ذیل Ground Water).
كیفیت آبهای زیرزمینی از لحاظ مناسبت آن برای شرب و استفاده‌های كشاورزی و صنعتی بیش‌تر بستگی به شرایط زمین‌شناسی و نوع سنگهایی دارد كه آب از آنها عبور می‌كند و یا در آنها گرد می‌آید. كیفیت آبهای زیرزمینی عمیق صرف‌نظر از ملاحظات شیمیایی معمولاً از آب شیرین قابل استفاده برای مصارف خانگی تا آب شور كم‌فایده تفاوت می‌كند.
خشكی عمومی و كم‌آبی در بیشتر كشورهای اسلامی آفریقا و آسیا اقتصاد آب را همواره در سرلوحۀ مسائل اجتماعی قرار داده و استفادۀ صحیح از منابع آب موجود از ایام بسیار قدیم نقش مهمی در تحول روابط اجتماعی و فرهنگی این كشورها داشته است. در فلات ایران كه باران و درنتیجه آب جاری سطحی كافی وجود نداشته،‌ ساكنان نواحی شمال غربی فلات ظاهراً در هزارۀ اول قبل از میلاد به ارزش ساختمان قنات پی برده‌اند (منرز، 34) كه خود یكی از نخستین راههای بهره‌برداری از آبهای زیرزمینی به‌شمار می‌رود. با گذشت سالها، قنات و بهره‌برداری از آن در سراسر فلات ایران متداول شده و از آنجا به‌وسیلۀ مسلمانان قرون اول اسلامی به سواحل شرقی مدیترانه و سراسر آفریقای شمالی تحت نام فرافرا در لیبی و فگارا در الجزیره (حسن عود، 235) و سپس به اسپانیا و از آنجا به آمریكا گسترش یافته است. قنات به هرجا راه پیدا كرده، سكونت دائم و رونق كشاورزی و دامپروری و عمران و آبادانی با خود به ارمغان آورده است. در شبه‌جزیرۀ عربستان و خاورمیانه و آفریقا بهره‌وری از آبهای زیرزمینی از طریق چاه از زمانهای قدیم معمول بوده، ولی جز در مواردی كه چاه خاصیت آرتزین و جریان دائمی داشته، جامعه‌های وابسته به آب چاه كمتر توانسته‌اند با ساكنان اطراف قنات در مداومت سكونت و ایجاد تمدن و فرهنگ رقابت كنند.
تحولات علمی و فنی یكی دو قرن اخیر كه بهره‌برداری از آبهای زیرزمینی را به مقیاس گسترده مقدور ساخته، در دهه‌های اخیر به بیشتر كشورهای اسلامی راه پیدا كرده است و امروز كمتر كشوری از این قبیل را مشاهده می‌كنیم كه در آن بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی از طریق چاههای عمیق نقش عمدۀ خود را در تغییر فاحش چهرۀ زمین و پی‌ریزی زندگیهای نوین به ظهور نرسانده باشد.
دربارۀ وسعت واقعی منابع آب زیرزمینی در جهان اسلام، اطلاع صحیحی در دست نیست، زیرا اشكال تحقیق علمی دربارۀ این منابع و لزوم مشاركت متخصصان رشته‌های مختلف علوم، انجام پژوهشهای علمی را در برخی كشورها دشوار می‌سازد و نتیجۀ حاصل از مطالعات انجام‌شده در ارتباط با طرحها و برنامه‌های اقتصادی و عمرانی در دیگر كشورها هم كمتر به صورت منطقه‌ای هماهنگ شده است.
آنچه مسلّم است و همۀ شواهد روشن بر آن دلالت دارد، این است كه در بیش‌تر كشورهای اسلامی آسیا و آفریقا كه از نعمت باران كافی و آبهای سطحی برخوردار نیستند، ‌منابع آب زیرزمینی سرشاری هست كه در صورت بهره‌برداری صحیح، آیندۀ بسیار درخشانی را نوید می‌دهد. در مراكش و الجزایر منابع آب زیرزمینی در اغلب حوضه‌های داخلی فراوان است (دروهین، 21) و لایه‌های سنگهای آهكی كامبرین موجود در كوههای آنتی اطلس است كه عامل عمدۀ تأمین این منابع است (پیكارد، 166). در تونس سالهاست كه نقشه‌های زمین‌شناسی و سنگ‌شناسی به مقیاسهای مطلوب فراهم شده و منابع زیادی از آب زیرزمینی را مشخص ساخته است (دیكسی، 51). صحرای بزرگ آفریقا حوضه‌‌های آب زیرزمینی فراوان دارد كه درنتیجۀ وجود لایه‌های ضخیم ماسه‌سنگهای تریاسِ زیرین تشكیل شده است. آب فراوان این حوضه‌ها در بخشهایی از نواحی شمالی صحرا به صورت آرتزین به سطح زمین رسیده و واحه‌های غنی و نسبتاً پرجمعیتی ایجاد كرده است. در بخشهایی از صحرا كه از منابع نفت آن بهره‌برداری می‌شود، ‌آب چاههای آرتزین است كه این بهره‌برداری را مقدور می‌سازد (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، ذیل Ground Water). در لیبی و همچنین در مصر بیشتر از همه لایه‌های آهكی میوسن مایۀ ایجاد منابع آب زیرزمینی است و از طریق همین لایه‌هاست كه مقادیری به آب نیل افزوده می‌شود یا به آبهای مدیترانه می‌پیوندد (مریلیس، 42). به قرار معلوم، در زیر رود نیل رودخانۀ زیرزمینی عظیمی به طول حدود 900 كم‍  هست كه از 150 كیلومتری جنوب لوكسور (الاقصر) تا 130 كیلومتری شمال قاهره با عرض متوسطی در حدود 10 كم‍  جریان دارد. این رودخانه خلل و فرج لایه‌های ماسه‌سنگی به ضخامت 100 تا 300 متر را پر كرده و دارای ظرفیتی بالغ بر 000‘500 میلیون مـ3 است كه جریان آن بسیار كند است و 100 سال طول می‌كشد كه آب از ابتدا به رأس دلتا برسد (دیكسن، 54).
در عربستان كه باران آن بسیار اندك است، منابع ناچیز آب نیمۀ غربی شبه‌جزیره از مرتفعات غربی سرچشمه می‌گیرد در حالی كه تصور می‌رود منشأ مخازن زیرزمینی كه آب نواحی شمال شرقی و مشرق جزیره و همچنین جزیرۀ بحرین را تأمین می‌كند، بارانهایی باشد كه بر دامنه‌های زاگرس می‌بارد و از طریق لایه‌های آهكی در عمق چند هزار پا و از زیر خلیج‌فارس می‌گذرد و به آن نواحی می‌رسد (مریلیس، 42، 41).
در كرانه‌های شرقی مدیترانه لایه‌های آهك ائوسن با قطری در حدود 700 متر آبهای دامنه‌های غربی جبل لبنان را به باریكه‌های ساحلی منتقل می‌سازد به طوری كه در فلسطین چاههای عمیقی حفر شده كه تا 200 م‍ 3 در ساعت یا یك میلیون گالن در شبانه‌روز آبدهی دارد. در زمینهایی از همین نوع چشمه‌های طبیعی با ظرفیت 000‘1 تا 000‘12 مـ3 در ساعت دیده می‌شود (پیكارد، 167).

صفحه 1 از6

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: