آب
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 21 دی 1398
https://cgie.org.ir/Fa/article/237953/آب
شنبه 20 اردیبهشت 1404
چاپ شده
1
از حوضههای متعدد بسته و داخل فلات ایران، تنها شمار اندكی دارای دریاچۀ دائمی است. در این میان مهمتر از همه حوضۀ ارومیه است كه با وسعتی برابر با 747‘54 كم 2 (همو، 70) بخش عمدهای از فلات آذربایجان در شمال غربی ایران را دربر میگیرد. در مركز و پستترین قسمت این حوضه در ارتفاع 275‘1 متری از سطح دریا، دریاچۀ ارومیه جای دارد كه رودخانههای كوچك و بزرگ چندی، كه میزان نمك آنها متفاوت است، از همه سوی بدان رو میآورد.در دو حوضۀ بسیار پهناور داخلی ایران یعنی كویر نمك یا كویر بزرگ به وسعت 000‘200 كم 2 در شمال و دشت لوت با وسعتی برابر 000‘130 كم 2 در جنوب آن هیچ رودخانه یا دریاچۀ دائمی به چشم نمیخورد و تنها باریكۀ آبی كه در كوهپایههای غربی این سرزمینهای خشك، عامل مهم حیاتبخش بهشمار میآید، زایندهرود است كه آب آن شهر مهم اصفهان و نواحی صنعتی و كشاورزی اطراف آن را سیراب میسازد.در مشرق فلات ایران، حوضۀ داخلی و بستۀ پهناور دیگری هست كه قسمت عمدۀ افغانستان را دربر میگیرد و آن حوضۀ هیرمند است كه آب آن از مرتفعات هندوكش برمیخیزد و پس از عبور از بیابانهای خشك افغانستان، در سیستان وارد خاك ایران میشود و دلتای حاصلخیز و پرنعمت خود را، كه زمانی مصر ایران نامیده میشده، تشكیل میدهد. آب حیاتبخش هیرمند در گذشته دریاچۀ آب شیرین بزرگی به وسعت 000‘4 كم 2 به نام دریاچۀ هامون پدید میآورده كه مایۀ شكوفایی اقتصادی منطقه از نظر كشاورزی و دامپروری بوده است، ولی دخالتهای روزافزون در بخش بالای هیرمند كار را به جایی رسانده كه گاهی نیاز ساكنان دلتا را به آب آشامیدنی نیز تأمین نمیكند و تنها در سالهای پرباران استثنایی است كه مازاد آب هیرمند به دریاچۀ هامون میرسد.
در حدود 000‘350 كم 2 از مساحت ایران آبهای سطحی خود را به خلیجفارس میرساند (اهلرز، 150). حوضۀ آبریز خلیج فارس همۀ نیمۀ غربی و جنوبی زاگرس را در استانهای غربی و جنوبی ایران دربر میگیرد، ولی چنانكه پیشتر دربارۀ دجله اشاره رفت، آبهای بخش شمالی این حوضۀ پهناور از طریق رودهای زاب و دیاله و كرخه و دهها رود كوچك و بزرگ دیگر از مرز غربی ایران خارج میشود و از طریق دجله به دریا میرسد.مهمترین رود این حوضۀ پهناور كارون است كه از كوهرنگ در مغرب اصفهان سرچشمه میگیرد و پس از عبور از تنگهای پرپیچ و خم رشتههای موازی زاگرس و دریافت شاخههایی مانند خِرْسان و دز و جز آن، وارد جلگۀ خوزستان میشود. حوضۀ كارون در حدود 000‘60 كم 2 است. شاخههای كارون به اقتضای شرایط جغرافیایی، هركدام در فصلی، آب بیشتری دارد و درنتیجه كارون كه با 850 كم طول درازترین رود ایران بهشمار میآید، در تمام سال پرآب است، و در فاصلۀ میان اهواز تا خرمشهر تنها رود قابل كشتیرانی ایران است. مقدار آب كارون را در موسم پرآبی از 700‘1 تا 000‘2 مـ3 در ثانیه برآورد كردهاند (همو، 156).در فاصلۀ میان مصب كارون كه بخشی از آن از طریق بهمنشیر به خلیجفارس میریزد، تا مرز پاكستان به علت كمی باران و شرایط جغرافیایی، هر قدر از مغرب به مشرق پیش رویم، از اهمیت و اعتبار رودها كاسته میشود و حتى رود مُند كه حوضهای برابر با سفیدرود و كارون دارد (همو، 157) دیده شده است كه در سیلابهای استثنایی مقدار تخلیۀ آن برای مدت كوتاهی تا 000‘2 مـ3 در ثانیه رسیده، در مواقع خشكی جریان آب آن به یك مـ3 در ثانیه هم نمیرسد. پس از مُند رودهای كوچك و بزرگ فراوانی به خلیجفارس میریزد كه به علت كمی آب و بیثباتی جریان درخور یادآوری نیست.ناحیۀ پهناوری با مساحت 000‘200‘1 كم 2 كه از شمال به جمهوری قزاقستان، از شرق به متصرفات شرقی چین، از جنوب به افغانستان و ایران و از غرب به دریای خزر محدود است آسیای میانه خوانده میشود و شامل 4 جمهوری شوروی (تركمنستان، ازبكستان، تاجیكستان و قرقیزستان) است (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، ذیل Middle Asia). قسمت عمدۀ این ناحیۀ پهناور را صحراها یا بیابانهای قرهقوم و قزلقوم تشكیل میدهد كه از آنها گاهی به تركستان روس یا سرزمینهای پست توران تعبیر میشود. در این ناحیۀ پهناور، به علت دوری از اقیانوس و ارتفاع و شرایط دیگر جغرافیایی كه به خشكی و كمبارانی میانجامد، حوضههای داخلی و بسته و شورهزارها و دریاچههای نمكی چندی هست كه سیلابهای نادر و شدید بیابانها را به خود جذب میكند. مهمترین این حوضههای داخلی بعد از حوضۀ عظیم دریای خزر، حوضۀ آرال است كه تنها رودهای دائمی سراسر این منطقه یعنی آمودریا و سیردریا بدان میانجامد. آمودریا یا جیحون كه مهمترین رود منطقه است، از یخچالهای پامیر سرچشمه میگیرد و پس از دریافت شاخههایی مانند پنج كه مرز افغانستان و شوروی بهشمار میرود و وَخْش، وارد بیابانهای كمعارضه میشود و در بستر پهنی كه از هر سوی آن آبراههای چندی برای بهرهبرداری كشاورزی جدا میشود، جریان پیدا میكند و سرانجام باقیماندۀ آبهای آن از دلتای پهناوری میگذرد و به آرال میریزد. سیردریا یا سیحون از كوههای پربرف تیانشان برمیخیزد و از لحاظ مقدار و عرض و عمیق كوچكتر از آمودریاست. این رود درۀ معروف فرغانه را سیراب میسازد و همانند آمو به آرال میریزد (شاباد، 364-367).در جنوب و جنوب شرقی آسیای میانه جمهوریهای تاجیكستان و قرقیزستان جای دارد كه تماماً در منطقۀ كوهستانی تیانشان، آلای و پیشكوههای پامیر واقع است و شبكههای آبی این دو جمهوری را بیشتر سرشاخههای آمودریا و سیردریا تشكیل میدهد.در میان فلات ایران و نواحی شمال غربی فلات دكن كشور اسلامی پاكستان است كه در آن رود بزرگ سند همان نقش اقتصادی و اجتماعی رود نیل را در مصر و سودان و رودهای فرات و دجله را در عراق برعهده دارد. این رود از بلندیهای تبت در ارتفاع 300‘5 متری سرچشمه میگیرد و با شیب و جریان تندی از میان بلندیهای قره قوروم و پس از آن از درههای تنگ خیبر شمال غربی، كه از نظر سوقالجیشی بسیار مهم است، میگذرد و در اینجاست كه رود كابل كه حوضۀ آن بخش شرقی افغانستان را تشكیل میدهد، بدان میپیوندد. سپس سند وارد زمینهای هموار و جلگهای پنجاب میشود و بهتدریج 5 آب یا 5 رودخانۀ معروف (جِلُم، جِناب، اوی، بیاض، سوتْلِج) بدان میپیوندد. سپس رود سند صحرای معروف تار در شمال غربی هندوستان را دور میزند و دلتای عظیمی از شاخههای متعدد خود تشكیل میدهد كه 000‘8 كم 2 وسعت دارد و طول ضلع مقابل دریای آن به 200 كم میرسد و در این مسافت دراز است كه آب سند به دریای عربستان میریزد. حوضۀ سند 000‘952 كم 2 و طول آن 160‘3 كم است كه در سراسر حوضۀ جلگهای آن سدها و بندهای متعدد برای آبیاری یا ایجاد نیرو بر آن بستهاند. میانگین آب آن كه 50 سال متوالی در محل سد سَكْهور (سكور) اندازهگیری شده، بالغ بر 400‘4 مـ3 در ثانیه به دست آمده است، ولی در حال طغیان مقدار آب آن تا 000‘30 مـ3 در ثانیه میرسد و مقدار متوسط تخلیۀ سالانۀ آن را بالغ بر 140 كم 3 دانستهاند (بریتانیكا، ذیل Sind و Pakistan) كه 2 برابر آب رود نیل و 3 برابر دجله و فرات با هم است. جلگۀ سند از جملۀ مراكز نخستین پیدایی تمدن بشری است و رود سند دارای اهمیت تاریخی فراوان است.
1. Jumna 2. Gorga 3. Gandak 4. Gumti 5. Dibang 6. Dihang
در 3 كشور اسلامی آسیا كه در خارج از مناطق خشك جای گرفته است، یعنی بنگلادش و مالزی و اندونزی، نه تنها كمبود آب وجود ندارد بلكه آنچه مسألهساز و جالب توجه است، همانا فراوانی آب است كه همواره زیانهایی به بار میآورد. كشور بنگلادش تماماً در جلگههای دلتایی 2 رود عظیم گنگ و براهماپوترا قرار دارد كه اولی پس از پیمودن 490‘2 كم در خاك هندوستان از مغرب و دومی پس از گذر از درههای هیمالیا و طی مسافتی به درازای 880‘2 كم از شمال وارد این كشور میشود. این 2 رود عظیم با آبهای فراوان خود در زمینهای پست و بیعارضۀ بنگلادش پخش میشود و شبكۀ بههمبافتهای از راهآبها پدید میآورد كه در سراسر سال پر از آب است و هرگز خشكی و كمآبی به خود نمیبیند. هنگامی كه بارانهای موسمی در این سرزمین میبارد، سیلابهای بارانی به آب رودها افزوده میشود و زیانهای هنگفت مالی و جانی برای بنگلادش به بار میآورد. در مالزی و اندونزی به علت بارانهای همیشگی كه بدان اشاره شد، رودخانههای بسیاری وجود دارد، ولی شكل خاص جغرافیایی و باریكی بیشتر جزایر و نواحی این دو كشور موجب كوتاهی رودها شده است.
از آنچه دربارۀ میزان باران و جریان رودخانههای جهان اسلام گفته شد، به آسانی میتوان نتیجه گرفت كه در سراسر جهان اسلام شمارۀ دریاچههای دائمی پهناور و پرآب نمیتواند بسیار باشد.تعداد دریاچههای غیردائمی جهان اسلام بسیار است كه از ویژگیهای آنها، كمی آب و فصلی بودن است و همۀ آنها سرانجام به شورهزار یا كویر و نمكزار تبدیل میشوند و این حالتی است كه از غرب آفریقا تا مركز آسیا در همۀ بیابانها و صحراهای جهان اسلام حكمفرماست. از جمله در فصل زمستان در فلات ایران صدها دریاچۀ كوچك و بزرگ میتوان دید كه در چالههای داخلی و حوضههای آبی فرعی پدیدار میشود و با گرم شدن هوا آب خود را به كلی از دست میدهد و به كویر مبدل میگردد.در سراسر صحرای پهناور آفریقا تنها یك حوضۀ آبریز داخلی هست كه در نواحی پستِ آن، دریاچۀ دائمی به چشم میخورد و آن حوضۀ چاد و دریاچۀ چاد است كه در حاشیۀ جنوبی سرزمینهای اسلامی آفریقا جای دارد. دریاچۀ چاد كه در مرز سیاسی 4 كشور نیجر و چاد و نیجریه و كامرون واقع شده، دارای وسعتی در حدود 000‘13 كم 2 و عمقی متوسط در حدود یكمتر است. این دریاچه بهوسیلۀ 4 رود دائمی كومادوگو، یوب، چاری (یا شاری) و لوگون تغذیه میشود كه دوتای اخیر، از جنوب شرقی و جنوب دریاچه، به دریاچه میرسد و از سرزمینهای پرباران استوایی آفریقا سرچشمه میگیرد. آب دریاچۀ چاد به علت آبهای دائمی فراوان آن، برخلاف انتظار شیرین مانده است و از این لحاظ از اهمیت زیستی فراوانی برخوردار است (بریتانیكا، ذیل Chad و Alrica).در سراسر منطقۀ پهناوری كه میان صحرای آفریقا و فلات ایران قرار گرفته، یعنی در شبهجزیرۀ عربستان و بیابانهای شمالی آن در اردن و سوریه و همچنین در عراق و سواحل شرقی مدیترانه، تنها دریاچۀ دائمی، باریكۀ دراز و كمعرض بحرالمیت است كه در یك شكاف طبیعی و میان 2 گُسَل واقع شده است. طول آن 80 و عرض آن حدود 17 كم و وسعت آن 049‘1 كم 2 و بیشینۀ ژرفای آن 400 متر است. سطح كنونی آب بحرالمیت كه در طول روزگاران نوسانهای بسیاری به خود دیده، 395 متر پایینتر از سطح دریاست و از اینرو، پستترین نقطۀ حدفاصل میان پوستۀ زمین و جوّ مجاور آن است. املاح و شوری آب آن از 300 در هزار تجاوز میكند.در كشور تركیه به سبب ساختار ویژۀ زمینشناسی و آب و باران بیشتری كه بدان اشاره شد، دریاچههای چندی دیده میشود كه بیشتر دارای آب شیرین و اهمیت زیستی فراوان است. مهمترین این دریاچهها بدین شرح است: دریاچۀ وان در مشرق تركیه با وسعتی برابر 713‘3 كم 2 كه بزرگترین دریاچۀ این كشور است و آب آن شور و وسعت حوضۀ آن به 000‘12 كم 2 میرسد؛ توزگُل با وسعتی برابر 620‘1 كم 2 دومین دریاچۀ تركیه است؛ دریاچههای آجیگُل؛ مانیاس؛ چلدر؛ آیانت و غیره.
در فلات ایران برعكس فلات آناتولی شمارۀ دریاچههای دائمی بسیار اندك است، ولی در شمال این فلات دریاچۀ عظیم خزر جای دارد كه با وسعتی برابر با 000‘371 كم 2 به عنوان بزرگترین دریاچۀ جهان از چنان عظمتی برخوردار است كه همیشه از آن به دریای خزر (دریای مازندران، دریای قزوین، یا كاسپین) تعبیر میشود. این دریا را از اینرو كه سواحل نیمۀ جنوبی آن هممرز سرزمینهای اسلامی است، از دریاچههای جهان اسلام دانستهاند كه از 2 جهت اهمیت دارد: یكی اینكه بسیاری از رویدادهای تاریخی اسلام در سرزمینهای پیرامون آن انجام یافته و دیگر اینكه از نظر جغرافیایی عامل سرنوشتسازی در تعیین شرایط اقلیمی و زیستی و اقتصادی و اجتماعی سرزمینهای پیرامون آن بهشمار میآید. از اینكه بگذریم، در سراسر فلات ایران تنها یك دریاچۀ دائم درخور یاد كردن است و آن دریاچۀ ارومیه است. این دریاچه با وسعتی برابر با 000‘5 كم 2 در ارتفاع 275‘1 متری از دریای آزاد (اهلرز، 153) و در نیمۀ غربی آذربایجان در شمال غربی فلات ایران واقع شده است. آب این دریاچه از طریق ذوب بهارۀ برفهایی كه در زمستان در كوهستانهای اطراف آن میبارد، تأمین میشود و رودهای متعددی كه از همه سو به سمت دریاچه سرازیر میشود، عامل این آبرسانی بهشمار میآید. در فصل بهار ممكن است آب دریاچه كه میانگین ژرفای آن از 6 متر در شمال تا 15 متر در جنوب تجاوز نمیكند، 90 تا 100 سانتیمتر بالا بیاید و بر سطح آن مقداری افزوده گردد، اما با گرم شدن هوا روز به روز از میزان آبهای وارد به دریاچه كاسته و بر میزان تبخیر آب به شدت افزوده میشود. همین امر باعث شده است كه دریاچۀ ارومیه به صورت یكی از دریاچههای بسیار شور جهان با مقدار نمكی به میزان 30٪ (همو، 155) درآید كه امكان هر نوع حیات گیاهی و حیوانی را در آن از میان میبرد.آخرین دریاچۀ قابل ذكر جهان اسلام دریاچۀ آرال در آسیای میانه است كه آبهای بخش شرقی حوضۀ عظیم خزر ـ آرال در قارۀ آسیا را به خود اختصاص داده است. این دریاچه كه وسعت آن در حدود 000‘64 كم 2 و از این نظر چهارمین دریاچۀ جهان است، در حوضۀ پهناور و كمارتفاعی واقع شده كه شیب آن از همه سوی به سمت دریاچه است، ولی تقریباً همۀ آب آن به وسیلۀ 2 رود بزرگ سیر دریا و آمودریا تأمین میشود. این 2 رود به موازات یكدیگر از جنوب شرقی به شمال غربی جریان پیدا میكند. اولی در گوشۀ شمال شرقی و دومی در گوشۀ جنوب غربی دریاچۀ آرال به این دریا میرسد و در میان این 2 رود است كه ماوراءالنهر یكی از مراكز بسیار مهم تاریخی و فرهنگی جهان اسلام جای دارد. حداكثر عمق آرال 100 متر و شوری آب آن 10 در هزار است كه آن را نتیجۀ اتصال این دریاچه به دریای خزر در دورانهای اخیر زمینشناسی دانستهاند.در 4 كشور دیگر اسلامی آسیا یعنی، پاكستان، بنگلادش، مالزی و اندونزی، با وجود باران فراوان دریاچۀ مهمی نیست و تنها در جزیرۀ سوماترا در اندونزی چند دریاچۀ كوهستانی در مرتفعات به چشم میخورد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید