ادیان و عرفان

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • حفناوی | حِفْناوی، محمد بن سالم بن احمد شافعی مصری (1101- ربیع‌الاول 1181 ق/ 1690- اوت 1767 م)، از شیوخ برجستۀ الازهر و قطب طریقۀ خلوتیه در مصر.
  • حلمانیه | حُلْمانیه، گروهی از صوفیه منسوب به ابوحلمان دمشقی (ح سدۀ 3ق/ 9م).
  • حلبی | حَلَبی، سراج‌الدین ابوالعباس احمد بن عبدالحی فاسی شافعی (د جمادی‌الآخر 1120/ اوت 1708)، صوفی، شاعر و ادیب مراکشی.
  • حکیم ترمذی | حَکیمْ تِرْمِذی، ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون، ملقب به «حکیم» و منسوب به ترمذ، محدث، مفسر، متکلم و صوفی دانشمند سدۀ 3 ق/ 9 م. نام و نسب و کنیۀ او در بیشتر منابع معتبر و در بسیاری از نسخه‌های آثار او چنان است که آورده شد (ابونعیم، 10/ 233؛ ذهبی، سیر ... ، 13/ 439-440؛ سبکی، 2/ 20؛ ابن‌حجر، 5/ ...
  • حلاج | حَلّاج، ابوعبدالله ابوالمغیث حسین بن منصور بن مَحمِی یا محمّی فارسی بیضاوی (مق‍ 24 ذیقعدۀ 309 ق/ 26 مارس 922 م)، پرآوازه‌ترین و شورانگیزترین عارف و صوفی جهان اسلام، که آوازۀ عشق و شوریدگی او از همان سده‌های نخستین تمامی قلمرو جهان اسلام را درنوردید، چندان‌که نام و شخصیت عرفانی او بر بسیاری از عارفان هم‌عصرش س...
  • حمزه فنصوری | حَمْزۀ فَنْصوری، صوفی نامدار مالایی در سدۀ 10 ق/ 16 م. دانسته‌های ما دربارۀ جزئیات زندگی وی بسیار اندک است و این مقدار اندک نیز از بررسی اشاره‌های غیرمستقیمی به دست می‌آید که به طور پراکنده در آثار او، اشعار شاگردانش، شروحی که بر اشعار او نوشته شده است، و روایتهای اروپاییانی که در اواخر سدۀ 16 و اوایل سدۀ 17 ...
  • حمیدالدین ناگوری | حَمیدُالدّینِ ناگوری، محمد بن عطاء اللٰه محمود (643 یا 644 ق/ 1246 یا 1247 م)، معروف به قاضی حمیدالدین، از صوفیان نامدار طریقۀ سهروردیه در شبه قارۀ هند در سده‌های 6 و 7 ق/ 12 و 13 م.
  • حمیدالدین صوفی ناگوری | حَمیدُالدّینْ صوفیِ ناگوری، ابواحمد حمید بن احمد صوفی سعیدی سؤالی ناگوری (د 673 ق/ 1274 م)، از مشایخ طریقۀ چشتیه در شبه قاره، ملقب به سلطان التارکین.
  • حیاء |
  • حواریون | حَواریّون، 12 پیرو و شاگرد برجستۀ عیسى‌(ع) که نقش مهمی در شکل‌گیریِ جامعۀ مسیحی و کلیسای اولیه و نیز انتشار مسیحیت داشتند.
  • حیدر آملی |
  • حیدر، قطب الدین | حِیْدَر، قُطْبُ‌‌الدّین، نام دو تن از مشایخ قلندریه، یکی قطب‌الدین حیدر زاوه‌ای و دیگری قطب‌الدین حیدر تونی. این دو هرچند در دو دورۀ مختلف می‌زیسته‌اند، اما احوالشان در بسیاری از منابع به هم آمیخته است.
  • حیرت | حِیْرَت، اصطلاحی عرفانی به معنی سرگشتگی، فروماندگی و عجز از ادراک.
  • حیدری و نعمتی | حِیْدَری و نِعْمَتی، پیروان دو فرقه‌ای که در بسیاری از شهرهای ایران در عصر صفوی و پس از آن با یکدیگر رقابت، دشمنی و درگیری مداوم و شدید داشتند.
  • خادم شیخ رسلان | خادِمِ شِیْخْ رَسْلان، زین‌الدین منصور بن عبدالرحمان حریری شافعی دمشقی (د 4 رجب 967 ق/ 31 مارس 1560 م)، ملقب به خادم شیخ رسلان و خطیب سقیفه؛ نیز صوفی، ادیب و خطیب سدۀ 10 ق.
  • خاکی شیرازی | خاکیِ شیرازی، میرزا محمد امین (د 1250 ق/ 1834 م)، ملقب به خاکی شیرازی و خاکی شاه، از صوفیان مشهور چشتیه در شیراز در عصر صفویه. وی از معاصران رضا قلی‌خان هدایت (د 1288 ق/ 1871 م) بود و ظاهراً با او دیدارهایی نیز داشت. از جزئیات احوال و اصل و نسب او اطلاع چندانی در دست نیست. تنها می‌دانیم که وی در ابتدا از کسبۀ...
  • خاکی کشمیری | خاکیِ کَشْمیری، بابا داوود (927-994 ق/ 1521-1586 م)، از مشایخ متأخر طریقۀ سهروردیه در کشمیر، نویسنده و شاعر فارسی‌گوی.
  • خالد نقشبندی | خالِدِ نَقْشْبَنْدی، ابوالبهاء ضیاء‌الدین، خالد بن حسین ابن احمد شهرزوری (1190-1242 ق/ 1776- 1826 م)، مشهور به مولانا خالد، شیخ نامدار نقشبندی و مؤسس شاخۀ خالدیۀ نقشبندیه در این طریقه، که نقشبندیان خاورمیانه، شمال افریقا و آسیای صغیر او را مرشد خود می‌دانند و وی را با القابی چون ذوالجناحین (به سبب جمع میان طر...
  • خاکساریه | ‌‌خاکْساریّه، از طریقه‌های صوفیه که به‌ویژه از دورۀ صفوی به این سو در ایران رواج داشته است. نام این طریقه ظاهراً برگرفته از نام برخی شیوخ متقدم آن همچون بابا داوود خاکی (د 994 ق/ 1586 م)، و یا شاه‌ خاکسار اپرم پارسی است. برخی نیز واژۀ خاکسار (چون خاک) را اشاره به فقر و تواضع پیروان این طریقه می‌دانند (ادهمی، ...
  • خالدی نقشبندی | خالِدیِ نَقْشْبَنْدی، داوود بن سلیمان بن جرجیس عانی موسوی بغدادی (1231- 1299 ق/ 1816-1882 م)، مشهور به ابن‌جرجیس، عالم، فقیه و صوفی نامدار سدۀ 13 ق/ 19 م در عراق.
  • خانقاه | خانِقاه، مکان تجمع یا اقامت صوفیان که در آن گرد می‌آمدند یا برای مدتی در آن مقیم می‌شدند و با نظارت شیخ خانقاه به عبادت، خلوت‌نشینی و تزکیۀ نفس می‌پرداختند.
  • آب زلال | آبِ زُلال، نام دو منظومه در ادب پارسی از شاعران زیر: 1. شوشتری جزایری، میرمحمد عباس بن علی‌اكبربن محمدجعفر موسوی لكهنوی (1224-1306ق / 1809-1889م). اثر او در زمینۀ اخلاق عملی است. این كتاب در 1307ق / 1890م همراه كتابهای اجناس الجناس و گوهرشاد او در لكهنو به چاپ رسیده است. یك‌بار نیز در مصر چاپ شده است. آقابزرگ...
  • آخرالزمان | آخِرٌالزَّمان، اصطلاحی كه در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا دیده می‌شود و در ادیان ابراهیمی از اهمیت و برجستگی ویژه‌ای برخوردار است. عقاید مربوط به آخرالزمان بخشی از مجموعۀ عقایدی است كه به پایان این جهان و پیدایش جهان دیگر مربوط می‌شود و ادیان بزرگ دربارۀ آن پیشگوییهایی كرده‌اند. در این مقاله نخست به بررسی عقاید مسلم...
  • آداب | آداب، در اصطلاح صوفیه مجموعۀ قواعد و رسوم و وظایفی است كه رعایت آنها بر سالكان طریقت لازم است. در تعریف ادب گفته‌اند: «عبارت است از تحسین اخلاق و تهذیب اقوال و افعال» (كاشانی، 203). چون افعال دوگونه‌اند: افعال قلوب یا نیات كه اموری باطنی‌اند و افعالِ قوالب یا اعمال كه به ظاهر مربوط می‌شوند. پس ادیب كامل كسی ا...
  • آداب المریدین | دابُ الُمُریدین، كتابی عرفانی به زبان عربی، نوشتۀ ضیاءالدین ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی (490-563 ق / 1097- 1168م)، از مشایخ بزرگ صوفیان. این كتاب یك مقدمۀ كوتاه و 27 فصل دارد كه ضمن آنها از اصول اعتقادات صوفیان، احوال و مقامات سالكان، شَطْحیات صوفیان، آداب صوفیان در سفر و حضر و سماع و جز آن سخن به میان می‌آید...
  • آذربرزین نامه | آذَرْ بُرْزینْ‎نامه، منظومه‎ای حماسی به زبان فارسی، در بحرِ مُتقارِب مُثَّمن مقصور با محذوف، به تقلید شاهنامۀ فردوسی، دربارۀ آذر برزین پسر فرامرز و نوادۀ رستم، از سلسلۀ روایات مربوط به خاندان گرشاسب (مانند گرشاسپ‎نامه، بانو گُشَسب‎نامه، شهریارنامه، بُرزونامه). هنگامی که فرامرز، پدر آذربرزین، در سیستان به دست ...
  • آل ترکه | آل تُرْکه، از خانواده‎های نامی دین و دانش در ایران که بیش از 2 قرن در اصفهان معروفیت عام داشته‎اند. اصل این خانواده از خجند ترکستان بود و نسبت ترکه از این‎رو با نام افراد آن همراه گشت. جد آنان در عصر خوارزمشاهیان (یا سلاجقه) به اصفهان هجرت کرد. فرزندان وی درآنجا ماندگار شدند و جمعی از ایشان در دانش به مقامات ...
  • خراز | خَرّاز، ابوسعید احمد بن عیسى بغدادی (د 277 یا 279، 286ق / 890 یا 892، 899 م)، عارف پرآوازۀ سدۀ 3ق / 9م.
  • خرابات | خَرابات، جمع خرابه، و به معنی ویرانه‎ها، که در متون مختلف به دو مفهوم حقیقی (یا لغوی) و مجازی (یا اصطلاحی) به کار رفته است.
  • خرقانی | خَرَقانی، ابوالحسن علی بن جعفر (احمد) سلمان (351- 425 ق / 962-1033 م)، از صوفیان نامدار خراسان در سده‌های 4 و 5 ق / 10 و 11 م. وی در روستای خرقان از توابع بسطام (در قومس قدیم که امروزه در استان سمنان قرار دارد)
  • خرقه | خِرْقه، اصطلاحی در تصوف، به معنی جامه‌ای پشمین و خشن، که صوفیه به‌عنوان نماد ظاهریِ منش و مسلک خود می‌پوشیدند.
  • خرگوشی | خَرْگوشی، ابوسعد عبدالملک بن ابوعثمان محمد بن ابراهیم خرگوشی نیشابوری (د 406 یا 407 ق / 1015 یا 1016 م)، معروف به ابوسعد واعظ و عبدالملک واعظ، عالم، زاهد، سیره‌نویس و واعظ شافعی‌مذهب.
  • خزینة الأصفیاء | خَزینَةُ الْاَصْفیاء، تذکره‌ای فارسی از سدۀ 13 ق / 19 م، نوشتۀ غلام سرور لاهوری، شامل اخبار و احوال مشایخ صوفیه و چهره‌های شاخص تاریخ اسلام، به‌ویژه در شبه‌قاره و پنجاب.
  • خطیب سمباس | خَطیبْ سَمْباس، احمد بن عبداللطیف مِنَنگ‌کاباوی (1271- 1334 ق / 1855-1916 م)، فقیه، صوفی و اصلاحگر سوماترایی.
  • خلدی* |
  • خلوت | خَلْوَت، اصطلاحی در عرفان اسلامی به معنای تنهایی جستن و دوری گزیدن از اشخاص و امور، و خالی کردن قلب از آفات و شهوات.
  • خلوتیه | خَلْوَتیّه (ترکی: حَلوِتیه)، از طریقه‌های صوفیانۀ ترک که شاخه‌های پرشمار آن در مناطق مختلف جهان پیروان بسیار دارد
  • خانی | خانی، عبدالمجید بن محمد (1263- 1318 ق / 1847-1900 م)، صوفی نقشبندی، عالم، ادیب و شاعر دمشقی.
  • ختلانی | خُتَّلانی، خواجه اسحاق، رکن‌الدین ابواسحاق (اسحاق) بن علیشاه (آرامشاه) (مق‍ 826 یا 827 ق / 1423 یا 1424 م)، از مشایخ طریقۀ کبرویه، خلیفه و جانشین میر سید علی همدانی.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: