ادبیات عرب

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابراهیم هندی | اِبْراهیمِ هِندی، صارم‌الدین ابراهیم بن صالح (د 1101ق / 1690م) شاعر حنفی مذهب یمن. پدرش از هند به یمن كوچید و در صنعا مسكن گزید و همانجا به دست سادات یمن اسلام آورد. ابراهیم كه به سبب انتساب پدرش به هند، هندی نام گرفته بود، به شعر و ادب روی آورد و امامان صنعا را در قصائدی بلند مدح گفت. وی ظاهراً نخست به امام ...
  • ابشیهی | اَبْشیهی، ابوالفتح بهاءالدین محمَد بن احمَد (790-850ق / 1338-1446م)، دانشمند شافعی مذهب مصری كه به زادگاهش أَبشُوَیه (به فتح و كسر همزه) از دهكده‌های فَیوم منسوب است. از آنجا كه وی بیش‌تر در المحلّة الكبری می‌زیست، نسبت «محلّی» نیز به او داده‌اند. در دهسالگی قرآن را حفظ كرد و در پی كسب دانش بارها به قاهره رفت...
  • ابن آجروم | اِبْنِ آجُرّوم، ابو عبدالله محمدبن محمدبن داوود صَنْهاجی مراكشی (672-723ق / 1273-1323م)، نحوی و عالم به قرائات. چون از قبیلۀ بربری صنهاجه برخاسته، غریب نیست كه به نام بربری آگُروم یا ابن آجُرُّوم شهرت یافته باشد، به‌ویژه كه سیوطی، به نقل از تذكرۀ ابن مكتوم، می نویسد كه وی در 719ق / 1319م در فاس به تعلیم مشغول...
  • ابله بغدادی | اَبْلَه بَغْدادی، ابوعبدالله محمدبن بختیار (د 579ق / 1183م)، از شعرای معروف دورۀ اخیر عباسی. به شهادت عمادالدین كاتب (برگ 38) و شاعر معاصر او ابن التعاویذی (عبدالسودانی، 61، به نقل از دیوان ابن التعاویذی)، به المولَّد شهرت داشت، اگر چه روایات متأخرتر در این باب مشوش است و نیز كسی سبب اشتهار او را به مولّد ذكر...
  • ابن ابان* |
  • ابن ابی ثابت | اِبْنِ اَبی ثابِت، ابومحمّد، لغت‌شناس نیمۀ اول سدۀ 3ق / 9م (بغدادی، 1 / 249: د ح 250ق / 864م). با آنكه آثاری از او در دست است، از زندگانیش آگاهی چندانی نداریم جز اینكه از علمای لغت بود. وی در شمار بزرگان كوفه مذكور است، فصحای عرب را دیده و از آنان لغت اخذ كرده است (ابن ندیم، 76؛ یاقوت 7 / 141؛ قفطی 1 / 261). ...
  • ابن ابی ازهر | ابْنِ اَبی اَزْهَر، ابوبكر محمّد بن مَزْید (یا محمد بن احمد بن مزید) بُوشنجی خُزاعی (ربیع‌الآخر 233-325ق / 847-937م)، ادیب، شاعر، نحوی و محدّث. تاریخ ولادت او را صولی (د 336ق / 947م) كه معاصر او بوده به حدس، 233ق نقل كرده است (ص 88) و دیگران (ابن ندیم، 147؛ ذهبی، سیر، 15 / 41؛ صفدی، 5 / 18) عمدتاً به «عمر درا...
  • ابن ابی اصیبعه (موفق الدین) | اِبْنِ اَبی اُصَیبِعه، موفق‌الدین ابوالعباس احمد بن قاسم سعدی خزرجی (ح 595- 668ق / 1199-1270م). وی مشهورترین پزشك خاندان ابی اصیبعه است. جد او، خلیفة بن یونس، از نزدیكان صلاح‌الدین ایوبی به شمار می‌رفت (ابن ابی اصیبعه، 3 / 402). دو پسر خلیفة بن یونس، قاسم و علی، از پزشكان معروف بیمارستان ناصری و نیز سالیان در...
  • ابن ابی اصبع، زکی الدین | اِبْنِ اَبی اِصْبَع، زكیّ‌الدین ابومحمد عبدالعظیم بن عبدالواحد ابن ظافر (585ق / 1189م یا 589ق-23 شوال 654ق / 13 نوامبر 1256م)، ادیب و شاعر مصری (كتبی، 2 / 364؛ مقریزی، 1 / 401؛ ابن تغری بردی، 7 / 37). ابن صابونی می‌نویسد كه ابن ابی اصبع به خط خود برای وی نوشته است كه تولدش در اول محرم 595ق ]3 نوامبر 1198م[ بو...
  • ابن ابی حجله | اِبْنِ اَبی حَجَله، ابوالعباس شهاب‌الدین احمد بن یحیی بن ابی بكر، شاعر و ادیب تِلمسانی (725-776ق / 1325-1374م). وی در زاویۀ نیای بزرگش، ابوحجله، در شهر تلمسان (امروزه در الجزایر) به دنیا آمد و در مصر درگذشت (ابن حجر، دُرَر، 1 / 391؛ قس: همو، انباء، 1 / 110؛ ابن عماد 6 / 240، 241؛ ابن تغری بردی، 11 / 131). شهر...
  • ابن ابی حصینه | اِبْنِ اَبی حَصینه، ابوالفتح حسن (حسین) بن عبدالله بن احمد بن عبدالجبّار بن حصینۀ سُلَمی‌(ح 390-457ق / 1000-1065م)، شاعر. وی در مَعرّه (شام) به دنیا آمد و در سَروج (شمال بین‌النّهرین) درگذشت. وجه تسمیه: در نام او و نام جدّش اختلاف است. یاقوت برخلاف منابع دیگر وی را حسین نوشته است (10 / 90) ابن‌عساكر شرح احوال...
  • ابن ابی خصال | اِبْن اَبی خِصال، ابوعبدالله محمد بن مسعود بن خلصة بن فرج بن مجاهد غافِقی ملقب به ذوالوزارتین (465-540ق / 1073-1145م)، ادیب، نویسنده، شاعر، محدّث و مورّخ قُرطبی و كاتب علی بن یوسف بن تاشفین فرمانروای مرابطون غرناطه (حك‍ 500 -537ق / 1107-1142م). وی در روستای فَرغَلیط از توابع شَقوره به دنیا آمد (ابن ابار، 149؛...
  • ابن ابی الربیع، ابوالحسین | اِبْنِ اَبی الرَّبیع، ابوالحسین عُبیدالله بن احمد قُرَشی اُمَوی عثمانی (599- 688ق / 1203- 1289م)، نحوی بزرگ‌ اندلسی كه به نیای پنجمش (ابن زبیر، 84: نیای سوم) نسبت یافته است. وی در اِشبیلیه زاده شد و همانجا پرورش یافت و قرآن و ادب و فقه و حدیث را نزد استادان آن دیار كه خود نام آنان را در البرامج (نک‍ : دنبالۀ ...
  • ابن ابی ربیعه* |
  • ابن ابی شنب | اِبْنِ اَبی شَنَب، محمّدبن عربی (1286-1347ق / 1869- 1929م)، ادیب و پژوهشگر الجزایری. نام او به‌صورت الجزایری آن ابن شنب است كه در میان فرانسویان و از آنجا در زبانهای دیگر، به‌صورت بن شنب شهرت یافته است. گویا نیاكان محمد از افسران ترك بودند كه به مصر اعزام شده بودند. بعدها شاخه‌ای از آنان، به الجزایر كوچید. پد...
  • ابن ابی صلت* |
  • ابن ابی طاهر طیفور | اِبْنِ اَبی‌طاهِـرِ طَیفور، ابوالفضل احمد (204-26 جمادی‌الاول 280ق / 819-13 اوت 893م)، نویسنده، شاعر، اَخباری. طیفور نام پدر اوست، از این رو گاه او را به اختصار ابن طیفور نیز خوانده‌اند. نیاكانش از خراسان، یا به عبارت دقیق‌تر، از مرو الروذ (ابن ندیم، 163؛ خطیب، 4 / 211) به بغداد آمده بودند و از جملۀ كسانی بود...
  • ابن ابی عتیق | اِبْنِ اَبی عَتیق، عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن بن ابی بكر، از ظرفای سدۀ 1ق / 7م در مدینه. شهرت او به ابن ابی عتیق از باب انتساب به نیای بزرگش خلیفه ابوبكر است كه عَتیق لقب داشت و پدرش محمد نیز ابوعتیق خوانده می‌شد (زیبری، 278؛ ابن اثیر، مرصع، 62-63) و در توجیه این انتساب گفته‌اند كه نوادگان ابوبكر، بیش‌تر از...
  • ابن ابی عیینه | اِبْنِ اَبی عُیینه، نام دو شاعر بصری در سدۀ 2ق / 8م كه برادر بودند. نام برادر بزرگ‌تر ابوجعفر عبدالله بن محمد بن ابی‌عیینه و نام برادر كوچك‌تر ابوالمنهال ابوعیینة بن محمد بن ابی‌عیینه است. به نظر می‌رسد كه گاهی مؤلفان قدیم این دو برادر را با هم خلط كرده‌اند. مثلاً معلوم نیست كه جاحظ، هنگامی‌كه از ابن ابی عیین...
  • ابن ابی الفیاض | اِبْنِ اَبی الْفَیاض، ابوبكر، احمد بن سعید بن محمد بن ابی‌الفیاض، معروف به ابن الغَشّاء (ح 379- 459ق / 989-1067م)، فقیه و مورخ اواخر دورۀ امویان و اوایل دورۀ ملوك الطوایفی ‌اندلس. از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم كه در اِسْتِجّه در جنوب غربی قُرطبه به دنیا آمد و در جوانی نزد یوسف بن عَمْرو...
  • ابن احنف* |
  • ابن احمر، ابوالخطاب | اِبْنِ اَحْمَر، ابوالخطاب عمرو باهلی (د بعد از 75ق / 694م)، شاعر مخضرم. از زندگی او هیچ اطلاعی در دست نیست ولی ابوعمروبن العلاء در ستایش او گفته است كه وی از میان فصیح‌ترین عربان، یعنی ساكنان یذْبُل و قَعاقع برخاسته است (ابن‌قتیبه، الشعر و الشعراء، 1 / 275). از گزارش عطوان می‌توان دریافت كه وی چند سالی پیش از...
  • ابن اخشید | اِبْنِ اِخْشید، ابوبكر احمد بن علی بن مَعْجور (270-326ق / 883- 938م)، متكلم، فقیه و مفسّر و یكی از رؤسای معتزله. برخی وی را ابن‌اَخشاد (طوسی، 167؛ یاقوت، 16 / 101)، ابن‌اخشیاذ (صفدی، 7 / 216) و ابن اخشاذ (خطیب، 4 / 309) نیز نامیده‌اند، احتمالاً او را از آن جهت بدین نامها خوانده‌اند كه وی در محله‌ای در بغداد ب...
  • ابن ارمنازی | اِبْنِ اَرْمَنازی، ابوالفرج غیث بن علی بن عبدالسلام صوری (443- 509ق / 1051-1115م)، مورخ، محدث، ادیب و نویسندۀ شامی. ابن ارمنازی به خط زیبا و نوشته‌های فراوانش شهرت دارد. تبار او از ارمناز (شهركی قدیمی در حدود پنج فرسنگی حلب) بود و در صور به تدریس و خطابه و نقل حدیث اشتغال داشت (یاقوت، 1 / 217؛ ابن خلكان، 297؛...
  • ابن ارطاة* |
  • ابن برذعی | اِبْنِ بَرْذَعی‌، ابوعبدالله‌ محمد بن ‌يحيی ‌بن ‌هشام‌ انصاری ‌خَزْرجی‌، نحوی‌ اندلسی‌ (ح‌ 575-646 ق‌/ 1179- 1248 م‌)، مشهور به‌ ابن‌ هشام‌ خضراوی‌ (منسوب‌ به‌ جزيرۀ خضرا). وی‌ منسوب‌ به‌ برذعه‌ (مركز قديم‌ اَرّان‌) است‌ كه‌ بردعه‌ نيز خوانده‌ می‌شود و به‌ همين‌ جهت‌ برخی‌ وی‌ را ابن‌ بردعی‌ خوانده‌اند (قس‌: ...
  • ابن برهان، ابوالقاسم | اِبْنِ بَرْهان‌، ابوالقاسم‌، عبدالواحد بن‌ علی‌ عُكْبَری‌ (ح‌ 375- 456 ق‌/ ح‌ 985-1064‌)، فقيه‌، نحوی‌، لغوی‌، نسابه‌، متكلم‌ و محدث‌. باخرزی‌ (3/ 1512) نام‌ پدر وی‌ را حسين‌ ذكر كرده‌ است‌. ولی‌ تاريخ‌‌نگاران‌ قبل‌ و بعد از او در اينكه‌ نام‌ پدر وی‌ علی‌ بوده‌ است‌ اتفاق‌ نظر دارند (خطيب‌ بغدادی‌، 11/ 17؛ اب...
  • ابن بسام شنترينی | اِبْنِ بَسّام‌ شَنْتَرينی‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ بسام‌ (د 542ق‌/ 1147 م‌)، اديب‌ و شاعر عصر مرابطون‌ در اندلس‌. به‌ رغم‌ آوازۀ بلند وی‌. دانسته‌های‌ ما از زندگی‌ او، به‌ ويژه‌ در دورۀ جوانيش‌، بسيار اندك‌ است‌. اصل‌ و نسبت‌ وی‌ شناخته‌ نيست‌. از زندگی‌ و محيط تربيتی‌ و استادان‌ او در شنترين‌ نيز هيچ‌ نمی‌دانيم‌...
  • ابن بسام | اِبْنِ بَسّام‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ نصر بن‌ منصور بن‌ بسام‌ عَبَرْتايی‌ (د 302 يا 303 ق‌/ 914م‌)، شاعر و نويسندۀ بغدادی‌. بسام‌ نام‌ نيای‌ بزرگ‌ اوست‌ (ابن‌ اثير، 1/ 150؛ مسعودی‌، 4/ 206) و عبرْتا روستايی‌ است‌ در عراق‌. برخی‌ نام‌ نيای‌ او را منصور بن‌ نصر نوشته‌اند (طبری‌، 10/ 14؛ خطيب‌، 12/ 63). در...
  • ابن بشار | اِبْنِ بَشّار، احمد بن‌ محمد بن‌ سليمان‌، اديب‌ و كاتب‌ سدۀ 3 و 4ق‌/ 9 و 10م‌. از دوران‌ زندگانی‌، معاصران‌ و حيات‌ سياسی‌ ـ اجتماعی‌ وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نيست‌. كهن‌ترين‌ مأخذی‌ كه‌ از وی‌ نام‌ برده‌ فهرست‌ ابن‌ نديم‌ است‌ و ديگر مآخذ صريحاً مطالب‌ آن‌ را تكرار كرده‌اند. ابن‌ بشار از نظر بلاغت‌ و شيوۀ نگارش‌ ...
  • ابن بشران | اِبْنِ بِشْران‌، ابوالحسين‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ بشران‌ اموی‌ معدل‌ (328-415 ق‌/ 940-1024 م‌)، محدث‌ بغدادی‌ الاصل‌. وی‌ را صدوق‌، ثقه‌، خوش‌اخلاق‌، بسيار جوانمرد و متدين‌ (ظاهر الديانة) ذكر كرده‌اند (خطيب‌، 12/ 99 و به‌ نقل‌ از او ذهبی‌، العبر، 2/ 229).
  • ابن بشران | اِبْنِ بُشْران‌، يا بَشران‌، بشيران‌، ابوغالب‌ محمد بن‌ احمد بن‌ سهل‌ واسطی‌ معروف‌ به‌ ابن‌ بشران‌ و ابن‌ خاله‌ (380-462 ق‌/ 990-1070 م‌)، اديب‌، شاعر و محدث‌. باخرزی‌ اشعار و شرح‌ احوال‌ او را يك‌ بار ذيل‌ «ابوغالب‌ محمد بن‌ احمد بن‌ سهل‌ الواسطی» آورده‌ (1/ 303) و بار ديگر ذيل‌ «ابوغالب‌ بن‌ بشران‌ الواسطی...
  • ابن بشرون | اِبْنِ‌بَشْرون‌، عثمان‌ بن‌ عبدالرحيم‌ (د پس‌ از 561 ق‌/ 1166 م‌)، اديب‌، از مردم‌ صقليه‌. بشرون‌ كه‌ عثمان‌ شهرت‌ خود را از او يافته‌ است‌، نيای‌ بزرگ‌ وی‌ بود. در تبارنامه‌ای‌ كه‌ تجانی‌ (ص‌ 366-367) برای‌ او نقل‌ كرده‌ نام‌ و نسب‌ او، «عثمان‌ بن‌ ابی‌ القاسم‌ بن‌ عبدالرحمن‌ بن‌ حشرون‌» آمده‌ است‌. نامهای‌ ...
  • ابن بری، ابومحمد | اِبْنِ بَرّی‌، ابومحمد عبدالله‌ (رجب‌ 499-27 شوال‌ 582 ق/ مارس‌ 1106-10 ژانويۀ 1187 م)، نحوی‌ و لغت‌شناس‌ شافعی‌ مذهب‌ مصری‌. خاندان‌ ابن‌ بری‌ اصلاً اهل‌ بيت‌المقدس‌ بودند. او خود در قاهره‌ مسكن‌ گزيد (سُبكی‌، 7/ 121؛ قس‌: EI2) و از مشايخ‌ آن‌ شهر، كسب‌ دانش‌ كرد: نزد عبدالجبار بن‌ محمد قُرطبی‌ و محمد بن‌ عب...
  • ابن بشری | اِبْنِ بُشْرى‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ بشری‌ آغرناطی‌، كاتب‌ و شاعر اندلسی‌، معاصر نصريان‌ غرناطه‌. از زندگی‌ او اطلاعی‌ در دست‌ نيست‌، حتی‌ منابع‌ جديد نيز به‌ ندرت‌ از او سخن‌ گفته‌اند. تنها از آن‌ روی‌ كه‌ وی‌ پاره‌ای‌ موشحات‌ ابن‌ خطيب‌ را نقل‌ كرده‌، می‌توان‌ حدس‌ زد كه‌ در سدۀ 8 يا 9 ق‌/ 14 يا 15 م‌ می‌زيست...
  • ابن بقی، يحيی | اِبْنِ‌بَقی‌، يحيی‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالرحمن‌ سلاوی‌ (510-563 ق‌/ 117- 1168 م‌)، فقيه‌، مفسر، اديب‌، واعظ و شاعر در دورۀ حكومت‌ مرابطون‌. وی‌ در شهر سلا (در مغرب‌) زاده‌ شد و همانجا نخستين‌ معلومات‌ را در زبان‌ عربی‌ و علوم‌ دينی‌ كسب‌ كرد (مراكشی‌، 8/ 413؛ ابن‌ ابار، 372). در آن‌ هنگام‌ مرابطون‌ بر مغرب‌ و اند...
  • ابن بقی، ابوبکر | اِبْنِ بَقی‌، ابوبكر يحيی‌ بن‌ احمد طليطلی‌ (د 540 يا 545 ق‌/ 1145 يا 1150 م‌)، شاعر موشح‌ سرای‌ دورۀ مرابطون‌ اندلس‌. وی‌ حدود 463 ق‌/ 1071 م‌ در طليطله‌ به‌ دنيا آمد، اگرچه‌ در منابع‌، به‌ شهرهای‌ ديگری‌ چون‌ سرقسطه‌ و قرطبه‌ نيز اشاره‌ شده‌ است‌، خصوصاً قرطبه‌ به‌ سبب‌ روايت‌ ياقوت‌ (20/ 21- 25) و ابن‌ خلك...
  • ابن بنان | اِبْنِ‌بُنان‌، ابوطاهر، محمد بن‌ محمدانباری‌، مشهور به‌ ذوالرياستين‌ (507-596 ق‌/ 1113- 1200 م‌)، وزير، قاضی‌، اديب‌ و كاتب‌ مصری‌. نياكان‌ وی‌ از انبار بوده‌اند (قفطی‌، 3/ 209؛ منذری‌، 1/ 350)، اما در بعضی‌ منابع‌ نسبت‌ وی‌ به‌ تصحيف‌ به‌ صورتهای‌ ابياری‌ (دلجی‌، 118)، انماری‌ (سيوطی‌، 1/ 212) و ديناری‌ (زبي...
  • ابن بیلیک | اِبْنِ بَيْليك‌، احمد شهاب‌الدين‌ محسنی‌ (24 محرم‌ 699 -753 ق‌/ 21 اكتبر 1299-1352 م‌)، شاعر، اديب‌، فقيه‌ شافعی‌ و امير منطقۀ دمياط.
  • ابن تیانی | اِبْنِ‌تَيّانی‌، ابوغالب‌ تمّام‌ بن‌ غالب‌ بن‌ عمر (436 ق‌/ 1044 م‌)، لغت‌شناس‌ اندلسی‌. تاريخ‌ مرگ‌ او را 433 ق‌ نيز نوشته‌اند (سيوطی‌، 1/ 749). در شهرت‌ او و نام‌ جدش‌ اختلاف‌ است‌. گروهی‌ نام‌ نيای‌ او را ابن‌ عمرو و خود او را ابن‌ تيان‌ گفته‌اند (ياقوت‌، ادبا، 7/ 135؛ صفدی‌، 10/ 398؛ كتبی‌، 10/ 232) و گرو...
  • ابن تعاویذی | اِبْنِ تَعاویذی، ابوالفتح محمدبن عُبیدالله (10 رجب 519-2 شوال 584 ق/ 12 اوت 1125-24 نوامبر 1188 م)، شاعر بزرگ بغدادی که به سبط ابن‌تعاویذی نیز مشهور است. ابن‌تعاویذی در واقع شهرت نیای مادریش ابومحمد مبارک بن مبارک بود که در کرخ بغداد زاده شد و به پارسایی معروف بود (ابن‌خلکان، 4/ 466، 473). گویند چون شاعر در د...
  • ابن جاندار | اِبْنِ جانْدار، حسين‌ بن‌ شهاب‌الدين‌ بقاعی‌ كركی‌ عاملی‌ (1012-1076 ق‌/ 1603-1665 م‌)، اديب‌، نحوی‌، شاعر، متكلم‌، اخباری‌ و نيز طبيب‌، ضبط «جاندار» كه‌ نام‌ يكی‌ از نياكان‌ او و در فارسی‌ به‌ معنای‌ نگهبان‌ و سلاحدار است‌، مورد اختلاف‌ است‌ و به‌ صورت‌ خاندار (ابن‌ معصوم‌، سلافة، 347) نيز آمده‌ و برخی‌ به‌ ...
  • ابن جابر، ابوعبدالله | اِبْنِ جابِر، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ احمد اندلسی‌ (698-780 ق‌/ 1299- 1378م‌)، نحوی‌، اديب‌ و شاعر نابينای‌ مالكی‌ مذهب‌ اهل‌ المرية. وی‌ در محضر اساتيد بسياری‌ علم‌ آموخت‌ كه‌ مشهورترينشان‌ اينانند: ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ ابی‌ العيش‌ (قس‌: ابن‌ حجر، الدر الكامنة، 70، كه‌ ابن‌ العيش‌ آورده‌ است‌) كه‌ قرآن‌ ...
  • ابن جد | اِبْنِ جَد، نام‌ چند تن‌ از مشاهير خاندان‌ بنوجدّ در اندلس‌، در سده‌های‌ 5-7 ق‌/ 11-13 م‌. اين‌ خاندان‌ از لَبْله و اشبيليه‌ برخاسته‌ و در آن‌ نواحی‌ ثروت‌ فراوان‌ نيز اندوخته‌ بودند، ولی‌ نسبشان‌ به‌ بنی‌ محارب‌ ابن‌ فهر از طوايف‌ قريش‌ می‌رسد كه‌ بعد از فتح‌ اندلس‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌، در آن‌ ديار اقامت‌ گزي...
  • ابن جوالیقی |
  • ابن حاج، ابواسحاق | اِبْنِ‌حاج‌، ابواسحاق‌ ابراهيم‌ بن‌ عبدالله‌ نُمَيری‌ (ز 713 ق‌- ؟/ 1313 م‌- ؟)، شاعر، محدث‌ و كاتب‌ اندلسی‌. او در غرناطه‌ در خانواده‌ای‌ شريف‌ به‌ دنيا آمد. نيای‌ نخستين‌ او ابراهيم‌، كاتب‌ امرای‌ بنی‌ اشقيلوله‌ بود و با آنان‌ خويشاوندی‌ يافت‌ و به‌ مشاغل‌ مهمی‌ رسيد و سپس‌ به‌ نصريان‌ پيوست‌. پدر ابن‌حاج‌ ...
  • ابن حاج، ابو الحسن محمد | اِبْنِ حاج‌، ابوالحسن‌، محمد بن‌ عبدالله‌ تُجيبی‌ (574-641 ق‌/ 1178-1243 م‌)، نحوی‌ و اديب‌ مغربی‌. او از مردم‌ قرطبه‌ بود و نزد گروهی‌ كه‌ مشهورترين‌ آنان‌ ابن‌بقی‌ و ابن‌حوط الله‌ (ه‍ م ‌م‌)اند، دانش‌ آموخت‌ (ابن‌ابار، 654). و كسانی‌ از جمله‌ ابن‌ مضاء (ه‍ م‌) به‌ او اجازۀ نقل‌ حديث‌ دادند و از ميان‌ شاگردا...
  • ابن حاج، ابوالحسن جعفر | اِبْنِ حاج‌، ابوالحسن‌، جعفر بن‌ ابراهيم‌ بن‌ احمد معافری‌ ملقب‌ به‌ ذوالوزارتين‌ (د پس‌ از 510 ق‌/ 1116 م‌)، شاعر مغربی‌.
  • ابن حاج، ابوعبدالله محمد بن ابراهیم | اِبْنِ حاج‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ ابراهيم‌ جذامی‌ غرناطی‌، معروف‌ به‌ ابن‌حاج‌ و قنيقل‌، فقيه‌، متكلم‌ و نحوی‌ (د پس‌ از 540 ق‌/ 1145 م‌). سيوطی‌ (1/ 8) شهرت‌ وی‌ را فنقل‌ ضبط كرده‌ كه‌ احتمالاً تصحيف‌ همان‌ قنيقل‌ است‌. ابن‌ ابار كه‌ نزديك‌ترين‌ مأخذ به‌ روزگار اوست‌، اطلاعات‌ بسيار اندكی‌ دربارۀ وی‌ به‌ دست...
  • ابن حاج، ابوالعباس | اِبْنِ حاج‌، ابوالعباس‌ احمد بن‌ محمد اَزدی‌ اشبيلی‌ (د 647 يا 651 ق‌/ 1249 يا 1253 م‌)، نحوی‌ و اديب‌ اندلسی‌ و معاصر ابن‌عصفور نحوی‌ معروف‌ اندلسی‌. وی‌ نزد استادان‌ بزرگی‌ چون‌ شلوبين‌ و ابوالحسن‌ دباج‌ دانش‌ آموخت‌ (فيروزآبادی‌، 31؛ سيوطی‌، 1/ 359؛ ابن‌خليل‌، 96). با اينكه‌ پدرش‌ تاجر بود، با بزرگان‌ دانش...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: