انتقال افکار شیخی از کربلا به ایران، در چندین شهر، منازعات جدی به راه انداخت. کرمان، همدان و در رأس آنها تبریز، مرکز این جدالهای فکری بود، جدالهایی که محور آنها بحث معرفت امام، مسأله غلو، و مباحثی از این دست بود. در این زمینه رساله هایی در رد و ایراد وجود دارد که تاکنون منتشر نشده است. در مقاله حاضر، بر شماری از آنها مرور شده و گزارش این جدالهای فکری آمده است، مباحثی که هنوز هم گاه و بیگاه در حوزه های علمی ادامه دارد و بی شبهه، تا هر وقتی که حوزه های دینی ما با این مشخصه به حیاتشان ادامه می دهند، این مباحثات ادامه خواهد داشت.
گفتوگوهای چالشانگیز سنجشگرانه در میان دو تن در گفتوگو انجام میشود؛ هریک از این دو میکوشند کاستیها، کمبودها و نارساییها را در دیگری بیابند، برجسته بدارند، بر آنها انگشت بنهند. اینگونه از گفتوگو در ادب ایران پیشینۀ دیرینه دارد، این پیشینه بازمیگردد به ایران کهن، ایران پیش از اسلام. ما در سرودههای کهن چالشنامهای را به یادگاری داریم که به زبان پهلوانیک یا پهلوی اشکانی پدید آمده است. این چالشنامه درخت آسوریک نام دارد.
حسن انصاری پژوهشگر مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در یادداشتی به نقد و بررسی کتاب جانشینی محمد (ص) پرداخته است:
حَضرَتِ شی۟خِ أَجَل، سَعدیِ شیرازی ـ طَیَّبَ اللهُ ثَرَاه وَ جَعَلَ ال۟جَنَّةَ مَث۟وَاه ـ، دَر "طَیِّبات" فَرموده است: گُل۟بُنان پیرایه بَر خود کَردهاند بُلبُلان را دَر سَماع آوَردهاند ساقیانِ لاأُبالیٖ دَر طَواف هوشِ می۟خوارانِ مَجلِس بُردهاند
هگل فیلسوف، فرانسوی نامدار آلمانی در کتاب «عقل در تاریخ» شیوههای گوناگون تاریخ نویسی را به دقت مورد بحث و بررسی قرار میدهد و آن را به سه نوع تقسیم میکند: نوع اول، تاریخ دست اول است که کار مورخ مبتنی بر گزارش گواهان عینی رویدادها مانند هرودوت و نوشته های اوست.
شنبه، نوزدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال 1398 شمسی و 1440 هجری قمری، در فضای مجازی نامه و یا دستخطی بازنشر و باعث بسی تعجب شد. چرا این روز عزیز، آن هم بعد از گذشت یکصد و شصتو نه سال؟! نامه را با هم میخوانیم:
این توضیحات گویای آن است که تاریخ «فلسفۀ حصولی»۱۹ از مهمترین مؤلفههای شناختهشده در حوزه اندیشۀ غربی است و به طور طبیعی و بنیادین نیز تضاد آن با تاریخِ «حکمت حضوری»۲۰ در ایران همیشه امری اجتنابناپذیر بوده است. بهراستی چگونه میشود که کارل یاسپرس بهراحتی از تمام واقعیتهای تاریخی خصوصاً تمایز شرق و غرب چشمپوشی میکند و «دورۀ محوری» باستان را به آغاز تاریخ فلسفه در یونان ربط میدهد؟
«حکمت متعالیه» عنوان نظام فلسفی صدرالدین محمد شیرازی، مشهور به ملاصدرا و صدرالمتألهین است. ملاصدرا در هیچ یک از آثارش این نام و همچنین نام دیگری را برای اشاره به نظام فلسفی خود به کار نبرده، بلکه آن را در نامگذاری مهمترین اثر مکتوب فلسفیاش «الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاریعه» به کار برده است؛ اما این کتاب نیز که پس از او مشهورترین اثرش شناخته شده، به اسفار اربعه معروف است و کمتر کسی از آن با نام «الحکمه المتعالیه» یاد میکند. استفاده از این تعبیر بعد از او، صرفاً برای اشاره به نظام فلسفی وی، متداول شده است.
یافتن نسخههای قدیمیتر از خط و زبان فارسی همواره مورد توجه محققان زبان و ادب فارسی بوده است، چه این امر میتواند ما را در یافتن زوایای پنهانی از تاریخ فرهنگ و شئون اجتماعی ایرانیان طی قرون نخست اسلامی کمک کند. قدیمترین نسخههای تاریخدار فارسی كه تاكنون میشناسیم، چهار نسخه از قرن پنجم هجری است. از میان این چهار نسخه کهنترین دستنویس فارسی که تا کنون شناخته شده، نسخهای از کتاب الابنیة عن حقایق الأدویة متعلق به سال 447 هجری است.
این مقاله برای پاسخ به این پرسش نگاشته شده است: «آیا جهانبینی ایرانی و تفکرات خاص ایران در پیدایی فلسفه یونان که زادگاه آن در سرزمینهای آسیایی یونان (موسوم به ایونیه) و در همسایگی امپراتوری ایران بوده است تأثیر و نقش چشمگیری داشته است یا خیر؟» پس از طرح این سؤال، نگارنده به جمعآوری شواهد و اطلاعات و بررسی نظرات دانشمندان برجسته در این خصوص پرداخته و به این نتیجه میرسد که پاسخ پرسش بالا مثبت است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید