1ـ مؤلفان محترم کتاب «فلسفه جغرافیای سیاسی»۱ در ششمین فصل از اثر خود، به بیان قلمروهای موضوعی جغرافیای سیاسی پرداخته و مؤلفههای متعددی را با عنوان موضوعات جغرافیای سیاسی این حوزة خاص از جغرافیا مطرح نمودهاند؛ مؤلفههایی بسیار انسانی، فلسفی، هنری و معمارانه. این مبحث کلی از یک سو بیان مفاهیم بنیادی در جغرافیای سیاسی و از دیگرسو تشریح شاخههای تخصصی جغرافیای سیاسی است و میدانیم هر جا سخن از مفاهیم بنیادی رود، حضور فلسفه و مباحث انسانشناختی قطعا انکارناپذیر است.
میراثبران هر فرهنگی به گذشتگان خویش میبالند و به فضایل ایشان فخر میفروشند. ما نیز بسیار چنین كرده و میكنیم. نه تنها بد نیست كه مردمان قدردان پیشینیان فرهنگ و تمدن خویش باشند، بلكه بسیار ارزنده نیز هست كه ملتها به پیشینه فرهنگی و تمدنی خود آگاه بوده و منزلت آن را به معنایی اصیل پاس بدارند. اما چه بسیار نیز ممكن است كه این بازپسنگری تاریخی، ایشان را دچار فروبستگی اندیشه كند.
اشاره: چند روزی است که اعلام یک خبر ذهن اصحاب هنر و رسانه را به خود مشغول کرده است: وزارت فرهنگ کشور ترکیه، پرونده هنر خوشنویسی اسلامی را برای ثبت به عنوان میراث ناملموس یونسکو ارسال کرده؛ این در حالی است که ایران برای سال ۲۰۲۱ یا ۲۰۲۲ قصد داشت چنین اقدامی را انجام دهد.
اخیرا گروهی از اعضای موسسه پیشكسوتان در حوزه هنرهای تجسمی برای بازدید از مجموعه برج آزادی و توضیحات مفصلی كه در پی آن به عمل آمد به رغم آنكه این معماری در حیطه تخصصی اینجانب نبود بر آن شدم كه نكاتی را از زاویه یك هنرمند در خصوص برج آزادی بیان كنم.
منظور از تشیع تاریخی در این نوشته زمانی بیش از ششصد سال است که از دوران ایلخانیان تا کنون سپری شده و چنان است که تاثیر آن بر اندیشه موسیقی دستگاهی کارساز بوده است. در بعضی از مکاتب فلسفی یا اقتصاد سیاسی، دین را بخشی از روبنای اجتماعی میدانند و تعریف روبنا هم از این دو زاویه در رابطه با مواد عینی و ابزار تولید اجتماعی ارائه میشود.
چهل و نه سال پیش، در روز یکشنبه سیزدهم تیر ماه 1350 یکی از خدمتگزاران و پاسداران زبان و ادب پارسی، پس از یک بیماری سخت و طولانی، دیده از جهان فرو بست و در آستانۀ اشرفیه رشت به خاک سپرده شد. او دکتر محمد معین بود. درگذشت وی پس از یک سکته ناگهانی و دوران طولانی رنجوری به صورتی که غالباً از آن اطلاع دارند، برای دوستان و شیفتگان فرهنگ پارسی، بسیار جانکاه و دردناک بود.
همه سخن شاهنامه ستایش خردورزی و میهنپرستی و نکوهش نامردمی و بیاخلاقی است. به سخن روشنتر داستان شاهنامه، داستان جدال بیپایان اهورامزدا با اهریمن؛ نبرد نیکی با بدی و ستیز روشنی با تاریکی است. اما چنین نیست که همه نیکوییها از آن ایرانیان باشد و همه زشتخوییها از آن انیرانیان.
این روزها عموم انسانها به واسطه گسترش شبكههای مجازی و دسترسی به اینترنت این امكان را یافتهاند در حالی كه در كنج خلوت خود نشستهاند، از طریق یك گوشی تلفن هوشمند یا یك تبلت یا یك لپتاپ با جهان ارتباط پیدا كنند و همزمان با انسانها و جوامعی در هزار كیلومتر دورتر ارتباط بیابند.
در دوران 16ساله حكومت رضاخان، رعب و وحشت كمنظیری در عرصه سیاسی و اجتماعی كشور سایه افكند و دستاوردهای چند دهساله مردم ایران كه در مشروطیتی هر چند كمفروغ، ولی امیدبخش متبلور شده بود، مورد تعدی قرار گرفت. رضاخان از همان آغاز كودتا با اعلامیه معروف «حكم میكنم» و اعلامیههای تهدیدآمیزش نشان داد دوران جدیدی در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران در حال زایش است.
قلمِ آزاد، خود را از «هر قیدی» رها میبیند؛ پس میتواند راست را دروغ بنویسد و دروغ را راست. در مقابل اما، قلمِ آزاده، بهتمامی در بند است و مقیّد؛ این قلم، رها و افسار سرخود نیست! مهار دارد، لگام دارد؛ لگامی از جنسِ وجدان و اخلاق.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید