عدالت از جمله مفاهیمی است که بشر در عمق فطرت خویش به ارزش و تعالی آن ایمان داشته و همواره به دنبال راهکارهایی برای اجرای آن بوده است. در نظام حقوقی اسلام نیز عدالت به عنوان یک اصل مهم و اساسی مطرح بوده تا جایی که تحقق آن در جامعه یکی از مهمترین اهداف بعثت انبیا برشمرده شده است. یکی از حوزههای مهمی که میتواند باعث تحقق این هدف شود اجرای عدالت و احقاق حق در مقام قضاوت و داوری است که از آن به «عدالت قضایی» تعبیر میشود.
فرافکنی ـ عیب و تقصیر خود را به دوش دیگران افکندن ـ از آسیبها و گرفتاریهای بزرگِ اجتماعیِ ماست که در سطحی بسیار گسترده در بین طبقات و قشرهای گوناگون جامعه، از پایینترین مراتب گرفته تا بالاترین مدارج و از افرادِ کوچه و بازار گرفته تا دولت مردان، رائج است. وسعت و شدت شیوعِ این عارضة روانشناختی (Psychologic)، تا حدود زیادی، معرف و نشانة رواجِ روحیات اجتماعیِ ناپسندی از قبیل «مسئولیتناپذیری»، «خودمبرّا بینی»، «واقعیت گریزی»، «فریبکاری» و امثال آن است که اغلب جنبة ناخودآگاه دارند.
نگاهی گذرا بریکی از تازه ترین تألیفات استاد عبدالرفیع حقیقت مطالعه کتاب مورد بحث ـ تاریخ نهضت های فکری ایرانیان-نگارنده را برآن داشت تا در معرفی آن کوششی هرچند ناچیز درمیان آورد.
شصت و شش سال پیش در چنین روزی، ششم خرداد ماه 1328 مردی روی در نقاب خاک کشید که از ستارگان پرفروغ و تابان سپهر علم و ادب ایران بود: حجه الحق علامه میرزا محمدخان قزوینی که بحق باید او را پیشوای اهل تحقیق دانست. علامه قزوینی یکی از واپسین پروردگان مکتب قدیم و پرسابقه تعلیم و تعلّم در ایران بود و در جامعیت علمی و دقت نظر و مجاهدت در تحقیق و تتبع و احاطه بر جوانب گوناگون فرهنگ و ادب و تاریخ اسلامی ـ ایرانی و تهذیب نفس و ملکات اخلاقی نظیر نداشت.
اصطلاح «ادبیات تطبیقی» هرچند تازه است و از طریق غرب به ما رسیده، ولی در فرهنگ اسلامی دارای سابقه طولانی است. ابوریحان بیرونی در کتاب «تحقیق ماللهند» خود نهتنها به مقایسه شعر و اوزان آن در سنسکریت و عربی پرداخته، بلکه تصوف و کلام و فلسفه هندی را با تصوف و کلام و فلسفه اسلامی مقایسه کرده است (نک: ابوریحان بیرونی، ص۹۵ به بعد)، و به طور کلی باید گفت که اندیشه مقایسه و تطبیق نظامهای علمی مختلف در تمدن اسلامی وجود داشته است.
گفته میشود در دربار سلطان محمود چهارصد شاعر حضور داشتند، اما لقب ملکالشعرایی این دربار شعرآگین از آن عنصری بلخی بود. وی نزد سلطان محمود بسیار مقرب و سخنانش تأثیرگذار بود. هدایای عنصری از سلطان به قدری زیاد شد که برخی تا چهارصد غلام و چهارصد شتر را برای حمل وسایل او برشمردهاند. خاقانی نیز شاید به کنایه گفته است:۲۰شنیدم که از نقره زد دیگدانر ز زر ساخت آلات خوان عنصری!
جالب توجه آنکه هرچند پس از مرگ حکیم طوس، وابستگان دستگاه خلفای عباسی و مبلغان اندیشه آنان برای مرگ آن بزرگ داستانها ساختند و قصهها پرداختند، اما بزرگان ادب فارسی از جمله شیخ عطار بزرگ عارف ایرانی قرن هفتم در دفاع از آن بزرگِ مینوجایگاه منظومهای چنین در اسرارنامه از خویش به یادگار گذاشت:
تحقیقات در زمینه پوشاک دوره امویه به علت فقدان آثار به جای مانده با مشکل روبه رو است. بعلاوه بسیاری از آنچه که باقی است، صرفاً نمادین بوده و بیانگر آنچه که حقیقتاً پوشیده می شده، نیست. با این حال شواهدی هست مبنی بر آنکه از شیوه پوشش اواخر دوران ساسانیان در ایران برای مدت زمانی پس از ورود اسلام، کماکان استفاده می شد. آنچه که به عنوان سند و مدرک، نمونه هایی از تنپوش ایرانیان را در قرون اولیه اسلامی می نمایاند، اسناد نقاشی مانوی و دیوارنگاره های سغدی در پنجیکنت در حوالی سمرقند و یا پارچه هایی که بر روی آنها نقش تنپوش ایرانیان تا حدودی مشخص شده و با مقایسه با بشقاب های فلزی دوره ساسانی وجه مشترکی را می توان میان آنها تشخیص داد و نتیجه گرفت که تنپوش ایرانیان در دوران اولیه اسلامی همان تن پوش عصر ساسانی بوده است (غیبی،1385: 289). در نقاشی های دیواری و مینیاتورهای مانویان در تورفان چین نمونه هایی از پوشاک ایرانیان را در دوران پس از ساسانیان تا قرن نهم میلادی می توان یافت.
آیینها و مناسک، راهی هستند برای تشرف. با تشرف و مشرف شدن در واقع میخواهیم یک مرحله را طی کنیم و به مرحلۀ جدیدی برسیم. این آیین میتواند نماز باشد، روزه باشد و یا آیینها و مناسک عزاداری امام حسین(ع) و یا آیینهای عبور از کودکی به بلوغ و رسیدن به مرحلۀ ازدواج، یا آیینهای تولید(از کاشت تا برداشت). نقطۀ مشترک تمام اینها مفهوم تشرف و ورود است.
دکتر غلامعباس توسلی چهره شناختهشده جامعهشناسی ایران است. با تحلیل زندگی علمی و روشنفکری او میتوان به زوایای پنهان و بخش بزرگی از سیر و تحول علوم اجتماعی ایران پی برد و این همان بخش تأثیرگذار علوم انسانی است که واقعیات و مسائل جامعه را موضوع و مسئله اصلی خود میداند. از زمانی که بزرگانی چون غلامحسین صدیقی و یحیی مهدوی به طرح رویکردهای جدید علوم اجتماعی در ایران پرداختند، ٨٠ سال میگذرد. در حوزه استفاده از جامعهشناسی، دکتر علی شریعتی چهرهای بلامنازع است که با بازتعریف و غنیسازی برخی از مفاهیم سنتی و مذهبی و با تحلیلهای جامعهشناختی خاص خود به خلق و گسترش نوعی رویکرد انقلابی و ایدئولوژیک میپردازد، چنانکه در فرایند تحولات و انقلاب ملت ایران عکس او در کنار رهبران انقلاب قرار میگیرد...
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید