در تفكر امام(ره)، نواندیشی اجتهاد منطبق با زمان و مكان از احكام با فلسفه دین است. یعنی امام(ره)، خودِ بنیانهای ارزش دینی و دین را متناسب با خردگرایی و موضوعات روز تفسیر میكنند. در واقع بنیان اندیشه امام (ره) خود دین است، به یك معنای دیگر قرائت دیگری از نواندیشی دینی، دین را به واسطه ارزشهای نو ترجمه كردن است كه این نواندیشی دینی در تقابل با تحجرگرایی دینی قرار میگیرد. در حالی كه جریان نواندیشی دینی دیگری وجود دارد كه در واقع بیشتر نواندیشی به معنا و با منشأ غربی و غیردینی آن است كه سعی میكند با آن معیارها و اصالتها دین را ترجمه و برگردان نو كند. در حال حاضر جریانهایی در جامعه وجود دارند كه در پی ارایه تصویر غیرواقعی از نواندیشی امام(ره) هستند، قرائتهای نادرست از احكام اسلامی داشته و توجه به عنصر زمان را از اسلام جدا میكنند و اغلب نیز برخوردهای گزینشی با افكار امام(ره) دارند و ایشان را در هیات یك روحانی غیرنواندیش معرفی میكنند. اصرار سیدحسن خمینی بر این است كه نواندیشی دینی وجه غالب در كلام امام (ره) است.
زمانی كه حضرت امام(ره) بعضی از مفاهیم را درباره فقه مطرح كردند مثل دخالت زمان و مكان در اجتهاد یا زمانی كه میخواستند از مرحوم آیتالله خاتمی در مقام تسلیتی كه برای ایشان گفتند تعریف كنند عنوان نواندیش دینی را به كار بردند كه واژههای بسیار معناداری بود.
یکی از ابعاد ویژه انسان، حس پرسش و جستجوگری از گذشته و حال و آینده خود و جهان و تحولات و رخدادهایی است که بنا است در آینده زندگی او و دیگر انسانها، جامه ظهور و بروز به خود بپوشد. این حس مثبت نسبت به گذشته، میراثی به نام «تاریخ» را در تمدن انسان بهوجود آورده است. و در تمام اعصار، پیروان همه نحلههای فکری و دینی، تلاش طاقت فرسایی داشته و دارند که بخوبی و تا حد ممکن بدانند که چه تحولات بزرگی در انتظار آنان و جهان است. به عبارت دیگر، میتوان گفت این حس کاوش نسبت به آینده، بخشی از جهانبینی انسان را تشکیل میدهد
امام علی(ع) در قضاوتهای خود با دیگران مهربان و نرمخو بود، خود را با آنان برابر میدانست، یاریگر ناتوانان بود؛ اما در همین وقت نسبت به خود و خاندان و اطرافیان و فرماندارانش، سختگیر بود. این از مهمترین شاخصههای عدالت قضایی است. از طرفی میفرمایند: «قوی در نزد من ضعیف است تا وقتی که حق مظلوم را از او بازستانم و ضعیف نزد من قوی است تا وقتی که حق او را به وی بازگردانم»، از طرفی دیگر، با خودش و کاتبش رفتاری سختگیرانه دارد.
ینکه باب شده میگویند بسیاری از رویدادها و واقعیتها را باید به زباله دان تاریخ ریخت، از آن دست توصیه هایی است که ظاهراً معقول بهنظر میآید ولی در عمل مفید نمیافتد. در طول تاریخ نصایحی به گوش بشر خوانده شده و دستوراتی به وی ابلاغ کردهاند که هر عقل سلیمی آن را تأیید میکند، ولی باوجود زیبایی و دلنشینی با زندگی واقعی و شرایطی که خاص هر فرد و جامعه است سازگار نمیآیند و از این رو فایدهای به بار نمیآورند. در این گفتهها ظاهراً حقیقتی مکتوم است، ولی حقیقت در تعریف نهایی آن است که در زندگی عملی و واقعی ثمربخش باشد، وگرنه مفهومی است انتزاعی و تجریدی که نقشی در جهان واقع نخواهد داشت. اصطلاح «زباله دان تاریخ» نیز از این قماش است.
حق دفاع و وکیل گرفتن برای متهم از شاخصههای مهم عدالت قضایی در دادرسی اسلامی است. حق دفاع: در سیره حضرت علی(ع) میبینیم که در تمام قضاوتهای خود، دفاع متهمان را میشنید و به آنان حق دفاع میداد؛ حتی به شریح قاضی فرمان داد که برای حفظ حق مدعیعلیه حتی با وجود بینه با برگرداندن قسم به مدعی، قضاوت را مؤکد کند. همچنین به شریح فرمان داد کسی را که مدعی است شهودی دارد که غایب هستند یا دلیلی دارد که در آینده میتواند ارائه کند، مهلت دهد و فرمود: «برای کسی که مدعی است شهود غایبی دارد، مهلتی تعیین کن، اگر آنان را حاضر کرد، حقش را بگیر و اگر آنان را حاضر نکرد، علیه او حکم خواهد شد.»
«گرشاسپه» در مهابهارات همان «کرشاشوا» است که به معنای کسی است که «اسبی لاغر دارد». این نیز یک صفت «آگنی» یا «آتش» است؛ زیرا اسب آتشین در تاخت و تاز همیشه باریک و میانتهی است؛ ولی هنگامی که به وسیله «مروت Marut» با هوا دمیده میشود، فربه میگردد.
روحانی اندیشمند، حجتالاسلام والمسلمین محمد مسجد جامعی، مقالة نکتهسنجانه و جالبی با عنوان «نگاه اعراب به ایران؛ از دیروز تا امروز» نوشته است که در همین روزنامه اطلاعات مورخ ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ (ص۱۲) به چاپ رسید. در این مقاله، از تفاوتها و اختلافات میان ایرانیان و عربها سخن گفته شده و ریشههای این تفاوت نگرش، اجمالاً بیان گردیده است. نویسنده بدون پردهپوشی و توسل به شعارهای آرمانگرایانه و ایدئولوژیک که وحدت میان تمام کشورهای اسلامی را اصل دانسته و این آرمان را محقق و در دسترس قلمداد میکند، عمق خلاف و اختلاف را در میان دو گروه عمدة مسلمین و دو قدرت بزرگ قومی و فرهنگی در خاورمیانه نشان داده است.
شاید نتوان برای «نواندیشی» تعریف مصطلحی را از یک فرهنگ لغت استخراج کرد. «نواندیشی»؛ نوآوری و خلاقیت در اندیشهورزی است؛ به تعبیری دیگر، معطوفکردن اندیشه به زمان و موقعیتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی است. بر این اساس، «نواندیشی» چیزی جز خصلت طبیعی اندیشهورزی؛ یعنی تفکر معطوف به شرایط و وضعیت فعلی و طبیعی در هر روزگاری نیست. در مقابل مفهوم «نواندیشی» میتوان از «ارتجاع فکری» یا به تعبیری «باستانکاوی اندیشه» سخن گفت که معمولاً در ادبیات ما این اصطلاح با بار معنایی منفی همراه است، در حالی که «نواندیشی» بار معنایی مثبتی در فرهنگ واژگان ما دارد.
مناز سال 2-1341 زمانی که استاد دکتر محمدامین ریاحی مدیرکل اداره نگارش وزارت فرهنگ (بعداً وزارت آموزش و پرورش) بود، با ایشان آشنا شدم، در آن زمان از رجال محتشم در محیطهای اداری و علمی به حساب میآمدند،مدتی که تصدی بنیاد شاهنامه را داشتند، افتخار پیدا کردم که بهصلاحدید ایشان در آن بنیاد به تهیه اصل یا تصویر مقالات و کتابهای مربوط به فردوسی، شاهنامه و حماسه بپردازم. درآن ایام هم دکتر ریاحی همان شیوه و رفتار را داشت که در زمان مدیریت کل از ایشان دیده بودم. حوادث گوناگون پشت سر هم آمد، رنگ عوض کرد، دیگرگون شد، زمانی من نمیتوانستم ایشان را زیارت کنم. روزی با تردید و رودربایستی و... دلبه دریا زدم و به ایشان تلفن کردم. پاسخی که به تلفن من دادند و حال و احوالی که از من و دیگران پرسیدند، گویی من از خواب بیدار شدهام. به دیدارشان رفتم. همان بود که در بنیاد شاهنامه میدیدم یا در مجالس علمی که شرکت میکردم. مرتب،خندان و باصلابت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید