نمیدانم تجربیات پرماجرا و پیچاپیچ من از این قرن رو به افول میتواند سرمشقی برای نسلهای آینده بهشمار آید یا نه، به هر حال من محصول بسیار پیچیده آنم. من که زندگیام را در حاشیه دگرگونیهای بزرگ این قرن گذراندهام، خود را دستخوش تمامی آثار مثبت و منفی آن میبینم، بیآنکه فرصت بیابم در جریانهای خلاق آن شرکت جویم.
به نظر من و بی هيچ گفتگو داريوش شايگان آوانگاردترين و جهانیترين انديشمند و فيلسوف ايرانی است. سخت است يکی از آثارش را بخوانی و شيفته قلم و انديشه و جهانبينی او نشوی. نخستين اثری که از او خواندم «آسيا در برابر غرب» بود. بعد از آن هر آنچه از او منتشر شد را تا سالها دنبال میکردم و میخواندم. از «بتهای ذهنی و خاطرههای ازلی» تا «افسونزدگی جدید».
تأملی بر کتاب «افسون زدگی جدید» اثر داریوش شایگان
داریوش شایگان را «متفکر معاصر ایران» لقب دادهاند که اغلب به زبان فرانسه مینویسد، او نماینده نسلی است که به فرهنگ امروز جهان عشقی وافر دارد و در عین حال تار و پود هستیاش از فرهنگ ایران ارتعاش مییابد. او که پشتوانه خانوادگی محکم و مطمئنی را پشت سر دارد دوران نوجوانی و جوانی را در اروپا سیر کرد و از آنجا توشه فرهنگی بسیار با خود همراه آورد.
تغییری در وضعیت داریوش شایگان اتفاق نیفتاده و همچنان تحت نظر پزشکان است.
چند روزی است که جامعۀ فرهنگی ما با چشم نگران،به پیکر مردی مینگرد که بیماری جانکاهی بر جسم و جان او چنگ انداخته و هوش و حواسی که بیش از 60 سال انواع و اقسام فرهنگها و تمدنهای جهانی را کاوید تا نقطههای مشترک انسانی را به بهترین وجه فراچشم فرهنگ و تمدن معاصر قرار دهد،اکنون دستخوش نوسانها و زیر و زبرهاست
داریوش شایگان به گواه آثار و پژوهشهای عالمانه و منصفانهاش بواقع گنج والای فرهنگ ایران زمین است. مردی از آفاق اشراق که تعلق خاطری بیبدیل نسبت به دانش شرق و شرق شناسی دارد و به وضوح تمام رد پای این دغدغهمندی را در کتابها و تألیفات و پژوهشهای پربرگ و بار او میبینیم.
داریوش شایگان متولد 1313خورشیدی که از پنجم بهمن 96 بهدلیل سکته مغزی در یکی از بیمارستانهای تهران بستری است از جمله اندیشمندان و روشنفکران ایران است که هم در دانشگاههای معتبرغربی تحصیل کرده و هم نزد علمای شیعی در کشورش درس خوانده و در مواردی به موضوعهای مرتبط با اندیشه سیاسی از جمله دموکراسی (مردم سالاری) پرداخته است.
حقیقت برای عیانشدن نیازی به بیان ندارد. شاید بتوانیم حقیقت را با یقین بیشتر، بیآنکه منتظر کلمات بمانیم و حتی بیهیچ اعتنایی به آنها، در هزار نشانه بیرونی، حتی در برخی پدیدههای نامرئی شبیه آنهایی بیابیم که در دنیای خصلتهای انسانی شبیه دگرگونیهای جوّی در دنیای فیزیکیاند.»
این گفتوگو یک هفته پیش از بستریشدن داریوش شایگان در بیمارستان انجام شده و به تأییدشان رسیده است. هرکاری میکردم دلم نمیآمد آن را چاپ کنم. انتظار کشیدم تا او از وضعیت اغما بیرون بیاید تا بعد آن را چاپ کنیم، اما چون موضوع گفتوگو درباره کتاب اخیرا منتشرشده «فانوس جادویی زمان» بود، صلاح ندیدم این متن بیش از این به تأخیر بیفتد، چه آنکه خود ایشان هم متن را فرستاده و مایل به چاپ آن بود. شاید این گفتوگو نگذارد اندیشمند فرزانهای که جز فرهنگ اندیشهای دیگر نداشت
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید