1396/11/14 ۱۰:۵۳
داریوش شایگان به گواه آثار و پژوهشهای عالمانه و منصفانهاش بواقع گنج والای فرهنگ ایران زمین است. مردی از آفاق اشراق که تعلق خاطری بیبدیل نسبت به دانش شرق و شرق شناسی دارد و به وضوح تمام رد پای این دغدغهمندی را در کتابها و تألیفات و پژوهشهای پربرگ و بار او میبینیم.
چند نکته در اهمیت داریوش شایگان
داریوش شایگان به گواه آثار و پژوهشهای عالمانه و منصفانهاش بواقع گنج والای فرهنگ ایران زمین است. مردی از آفاق اشراق که تعلق خاطری بیبدیل نسبت به دانش شرق و شرق شناسی دارد و به وضوح تمام رد پای این دغدغهمندی را در کتابها و تألیفات و پژوهشهای پربرگ و بار او میبینیم. شایگان از سویی متفکری خردورز و عقلگرا و از سوی دیگر شخصیتی مهربان و فروتن و بیادعا، توأم با عواطف والای انسانی و دارای منش و مشربی معتدل در همه جنبهها و جهات گسترده و متنوع زندگی است و با همین اوصاف، میتوان گفت او تلفیق و توازنی دلنشین میان فکر و فرهنگ و جهان بینی خود برقرار کرده و آنچنان که میبینیم فیلسوفی است جامع و جامعه شناس، اندیشمندی معتدل و منصف؛ از ویژگی های دیگر اوست: نگاه ژرف و شگرف به مفهوم زندگی و به سوی زندگی، خلاق و ایده پرداز، مدارا مدار و با وجدان، به دور از هرگونه تعارف و مجامله، مسالمت جو و صلح نگر، رفیق شریف و صادق، راهنما و روشنگر نسبت به نسل جوان و قشر دانشجو، ساده زیست و قانع و قناعت گر اما پرشور و باصفا و سرشار از شادی و حرارت و صفا و بسیار بسیار صفات نیک و برجسته دیگری که در او جمع و ضرب شده که بازتاب این موارد را در کتابها و مقالاتش به نوعی با مخاطب خود تقسیم کرده است. با بررسی در زندگی (سالهای دورتر) شایگان درمییابیم که این فیلسوف جامعالاطراف منشوری است از سنت و تجدد، یا سنتگرایی است متجدد یا تجددگرایی است سنتی؛ چرا که از سویی در مراکز علمی و همچنین آموزش عالی غرب و عمدتاً فرانسه به تحصیل و تحقیق پرداخته و با متفکران و فیلسوفان جهانی به اصطلاح حشر و نشر و آمد و شد داشته و از سوی دیگر همچون هانری کربن فرانسوی زائری از غرب شده و بهدنبال درک و دریافت هرچه بهتر و بیشتر حکمت و عرفان و فلسفه ایرانی اسلامی راهی وطن میشود و نزد استادان بیبدیل حکمت و فلسفه و دین؛ علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و علامه سید جلالالدین آشتیانی زانوی ادب و تلمذ میزند و سالهای سال به شوق و اشتیاق این حکیمان و اندیشمندان در ایران ماندگار میشود. علاوه بر این در همین سالهای اخیر شایگان کتابی باعنوان «پنج اقلیم حضور» (بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان) منتشر کرد که بهبررسی زوایای مختلف ذهن و زبان پنج شاعر محبوب ملی و البته تأثیرگذار در ادبیات ایران و جهان (فردوسی، خیام، مولوی، سعدی، حافظ) پرداخت و این موضوع اوج دلبستگی بیحد و وافر ایشان به فرهنگ و ادبیات فاخر فارسی و گنجینههای زبان فارسی را اثبات میکند. همچنین شایگان کتابهای دیگری همچون جنون هشیاری که بحثی درباره اندیشه وهنر شارل بودلر شاعر و اندیشمند فرانسوی است و همین طور «فانوس جادویی زمان» که تفسیری بر رمان مفصل «در جستوجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست است و برآیند اینها مصداق عینی مدعای نگارنده سطور بالایی در خصوص آمیزه نگاه شرقی/غربی یا به عبارت دقیقتر تلفیق شخصیت علمی سنت توأم با تجدد داریوش شایگان را تأیید و کامل میکند. در یک نگاه کلی و با مرور آثار این فیلسوف جامعالاطراف، اگر بگوییم شایگان نقطه که نه خط؛ خط که نه بلکه فصل، حتی نه فصل که کتاب و کتاب هم به تنهایی نه، بلکه کتابخانهای چند هزار جلدی، رنگانگ و متنوع و درعین یگانگی و وحدت، متکثر است که افقها را از دور و نزدیک، از شرق تا غرب از ایران تا جهان، از فلسفه تا هنر از ادبیات به سینما ازعرفان به عکاسی و... به هم آمیخته و در حقیقت خود، مصداق عینی آمیزش افق هاست، هیچ گزافه نگفتهایم و اغراق هم نکردهایم.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید