اخبار

نتیجه جستجو برای

استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی در دانشگاه‌های آزاد و علامه طباطبایی، مدیر گروه ادبیات دایرئ‌المعارف بزرگ اسلامی، حافظ‌پژوه، سردبیر مجله جستارهای ادبی، چهره ماندگار در عرصه ادبیات عرفانی و فلسفه اسلامی و... . متولد 1325 یزد است: دکتراصغر دادبه. وی در زمینه تألیف و ترجمه نیز آثار متعددی در کارنامه‌اش دارد: کلیات فلسفه، فخر رازی، فرهنگ اصطلاحات کلامی (آماده چاپ)، شناخت‌شناسی در فلسفه اسلامی (آماده چاپ) و «رساله منطق هنر شعر» (آماده چاپ)، تصحیح «حکمت عرشیه» از صدرالمتألهین، مفهوم رندی در شعر حافظ، مجموعه مقالات حافظ‌شناسی (در دست چاپ) از جمله این آثار هستند. دکتر دادبه بیش از 300 مقاله در زمینه های فلسفه، الهیات و ادبیات عرفانی، کلامی در دائرة‌المعارف‌ها، مجلات دانشگاهی و ... منتشر کرده است.

( ادامه مطلب )

اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی معتقد است که برای بررسی وضعیت ادبی و هنری یک اقلیم باید به پیشینه فرهنگی و تاریخی آن جغرافیا رجوع کرد. وی به ایبنا گفت که خود موضوع «خاک» در ادیب پرور بودن یک خطه تاثیری ندارد و مانند این است که بگوییم «چرا خاک چرنوبیل سرطان ‌پرور است!»

( ادامه مطلب )

دانشگاه یزد هفدهم مهرماه امسال و در آستانه روز جهانی بزرگداشت حافظ با همکاری بنیاد رشید الدین میبدی آئین پاسداشت خدمات فکری و فرهنگی دکتر اصغر دادبه استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و حافظ شناس را برگزار می کند.

( ادامه مطلب )

از این‌ دیدگاه‌ بود كه‌ ارسطو اعلام‌ كرد:‌سرچشمه‌ زیبایی‌، علت‌ زیبابودن‌ یك‌ چیز زیبا و حكایت‌ چیستی‌ زیبایی‌ را، نه‌ در آسمان‌ كه‌ در زمین‌ و در قلمرو تجربه‌ باید جست. به‌ نظر ارسطو رمز و راز زیبایی‌ در «تناسب‌ و هماهنگی‌ اجزا»ست‌ و یك‌ چیز، یا یك‌ كل‌ بدان‌ سبب‌ زیباست‌ كه‌اجزای‌ تشكیل‌ دهنده‌اش‌ هماهنگ‌ و متناسب‌ باشد.

( ادامه مطلب )

در جنب‌ این‌ دو نظریه،‌ دیدگاهی‌ دیگر در زمینه‌ تبیین‌ خاستگاه‌ هنر درخور توجه ‌است‌ و آن‌ نظریه‌ای‌ است‌ كه‌ بر طبق‌ آن‌ اولاً، هنر و از جمله‌ هنر شاعری‌ چونان‌ هر عمل‌ و هر كار دیگر (مثلاً‌ خیاطی‌ یا رانندگی‌) یادگرفتنی‌ و اكتسابی‌ است‌ و می‌توان‌ شاعر شد، همان‌ گونه‌ كه‌ می‌توان‌ خیاط‌ شد؛ ثانیاً؛ «ناخودآگاه‌» انسان‌ در این‌ كار نقش‌ ویژه‌ای‌ دارد و الهام‌ بخش‌ شاعر است‌. بدین‌ معنا كه‌ مجموع‌آموخته‌های‌ شاعر در ناخودآگاه‌ او ثبت‌ و ضبط‌ می‌شود و در وضعی‌ خاص‌ بدانگاه‌ كه‌ شاعر آهنگ‌ سرودن‌شعر می‌كند، الهام‌ بخش‌ او می‌شود و بدین‌ سان‌ اگر در تبیین‌ مابعدالطبیعی‌، منشأ الهام‌، بیرون‌ از انسان‌ و درعالم‌ بالاست‌، بر طبق‌ این‌ نظریه‌، منشأ الهام‌ در خود شاعر است‌ و همانا ناخودآگاه‌ اوست‌

( ادامه مطلب )

زیبایی‌شناسی‌، به ‌طور عام‌، به‌ بحث‌ از زیبایی‌ می‌پردازد و فلسفه‌ هنر به‌ طور خاص‌ به‌ بیان‌ دقیق‌تر از آنجا كه‌ زیبایی‌، بر حسب‌ آنكه‌ ساخته‌ دست‌ بشر باشد یا نباشد، به‌ دو قسم‌ طبیعی‌ و مصنوعی‌، تقسیم‌می‌شود و زیبایی‌ مصنوعی‌ هم‌، كه‌ ساخته‌ دست‌ بشر است‌، خود شامل‌ زیبایی‌ صنعتی‌ (مثل‌ به‌ كارگیری‌زیبایی مثلاً در بسته‌ بندی‌ها در كار عرضه‌ كالا) و زیبای‌ هنری‌ (= هنرها= هنرهای‌ زیبا) می‌گردد.

( ادامه مطلب )

هنرمحمول غریزه تزئین نیست؛ زیرا: برخلاف پندار طرفداران نظریه تزئین، غریزه‌ای به نام «جمال‌پرستی» وجود ندارد. دلیل این امر آن است كه این غریزه ـ برخلاف تمام غرایز دیگر ـ برای صیانت ذات ضرورتی ندارد. همچنین اگر چنین غریزه‌ای وجود داشت، می‌بایست در انسان ابتدایی هم وجود داشته باشد و وجود آن در انسان ابتدایی موجب می‌شد كه تصویرها را بر روی تصویرهای دیگر نكشد، یا چنان كه گفته شد، قسمت‌های دور افتاده غار را برای نقاشی انتخاب نكند.

( ادامه مطلب )

طبق نظریه طرفداران این مكتب، هنر باید واقعیت را با همه زشتی‌ها و زیباییهایش بنماید و هنرمند نباید دیده بر زشتی‌ها یا زیباییها فرو بندد و عواطف و احساسات خود را جانشین واقعیت كند. هنرمند واقع‌گرا به تجزیه و تحلیل دقیق یك «تیپ» می‌پردازد و آن را چنان كه هست، با همه خوبیها و بدیها و زشتی و زیباییهایش معرفی می‌كند. بنیانگذار این سبك بالزاك، نویسنده فرانسوی در قرن نوزدهم میلادی است. در انگلستان چارلز دیكنس، در روسیه داستایوسكی و تولستوی و در ایران صادق هدایت ـ دست‌كم در برخی از آثارش ـ از واقع‌گرایی پیروی كرده‌اند.

( ادامه مطلب )

به نظر افلاطون برترین و عالیترین «مثال» (ldeas) همانا «خیر مطلق» یا «زیبایی مطلق» است. زیباییهای این جهانی، به منزله سایه‌های زیبایی مطلق‌اند و هر چه بهرة آنها از آن زیبایی بیشتر باشد، زیباتر خواهند بود. روح انسان پیش از آنكه به این جهان آید و اسیر تن شود، در جهان مُثُل به سر می‌برد. در آنجا روح با «زیبایی مطلق» آشنا شده و اینك كه در بدن گرفتار آمده است و همه چیز را به دست فراموشی سپرده است، یادی از آن زیبایی (زیبایی مطلق) برای وی بر جای مانده است. این «یاد»، معیاری است برای شناخت زیباییهای این عالم. ما اشیای زیبا را با آن «یاد» می‌سنجیم و به مدد این سنجش، میزان زیبایی آنها را تعیین می‌كنیم.

( ادامه مطلب )

زیباشناسی با علم الجمال، شاخه‌ای است از فلسفه كه از «زیباییها» بحث می‌كند. زیبایی بر دو قسم است: زیبایی طبیعی و زیبایی هنری(هنر): 1ـ زیبایی طبیعی: آن زیبایی كه در طبیعت وجود دارد و ساخته دست انسان نیست، زیبایی طبیعی نامیده می‌شود. مثل زیبایی كوه و دشت و دریا، یا زیبایی مرغان سبكبال و پری‌رویان زیباتر از خیال؛ پری‌رویانی كه به گفته سعدی: «زیورها بیارایند».1

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: