هر چند سعدی زیبایی معشوق خود را حدّ زیبایی دانسته است و سخندانی خود را حدّ سخندانی، اماكیست كه نپذیرد و كیست كه نداند غزلهای سعدی، از دیدگاه زیباییشناسی، حد زیبایی نیز هست و پیداستكه شاعری هنرمند كه سخنش حد سخندانی و زیبایی است، در زیباییِشناسی و فلسفه هنر نیز صاحبنظراست و میتوان با تأمل و جستجو در سخن او نظریاتش را در فلسفه هنر باز یافت و باز شناخت و به تدویندیدگاههای او در فلسفه هنر پرداخت. در این مقال و در این مقاله، به جستجوی یكی از مسائل فلسفه هنر درغزلهای سعدی میپردازیم؛ مسئله ماهیت یا چیستی زیبایی و به عنوان نمونه به ذكر ابیاتی چند میپردازیم؛ابیاتی كه آیینه ماهیت زیبایی و باز نماینده چیستی زیبایی است.
کزازی در نشست علمی یادروز سعدی که با حضور سعدی پژوهان درمرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس برگزار شد، اظهارداشت: سروده های سعدی و فردوسی نیازی به آرایه و بزک برای زیبایی ندارند.
مراد از زيبايي در اين مقام همانا زيبايي هنري يا هنرهاي زيباست و شعر، هنري از جمله هنرهاي زيبا. بنابراين در بحث از ماهيت يا چيستي زيبايي از يك سو ميتوان از جنس زيبايي يا زيبايي به عنوان جنس بحث كرد و از سوي ديگر از نوع خاص زيبايي، يا زيبايي به عنوان نوع كه در بحث ما مراد نوع شعر است؛ بنابراين بحث را تحت دو عنوان چيستي زيبايي و چيستي شعر پي ميگيريم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید