بلوکباشی: برخی فرهیختگان پیشین دانش فولکلور را تحقیر می‌کردند

1394/10/23 ۱۱:۰۹

بلوکباشی: برخی فرهیختگان پیشین دانش فولکلور را تحقیر می‌کردند

استاد علی بلوکباشی یکی از پایه‌گذاران انسان‌شناسی در ایران گفت: زمانی که شروع به تحقیق درباره فرهنگ مردم کردم، برخی فرهیختگان و تحصیل‌کردگان ما به دانش فولکلور با دیده تحقیر می‌نگریستند و از آن سو دانشگاه نیز تحقیق در زمینه فرهنگ‌شناسی و فرهنگ عامه را تابو می‌دانست!


 
آیین نکوداشت هشتادمین زادروز دکتر علی بلوکباشی
 
 
استاد علی بلوکباشی یکی از پایه‌گذاران انسان‌شناسی در ایران گفت: زمانی که شروع به تحقیق درباره فرهنگ مردم کردم، برخی فرهیختگان و تحصیل‌کردگان ما به دانش فولکلور با دیده تحقیر می‌نگریستند و از آن سو دانشگاه نیز تحقیق در زمینه فرهنگ‌شناسی و فرهنگ عامه را تابو می‌دانست!
 
 دکتر علی بلوکباشی، مردم‌شناس و یکی از پایه‌گذاران پژوهش‌های مدرن مردم‍‌شناسی در ایران در آیین نکوداشت هشتادمین زادروز خود با قدردانی از موسسه خانه کتاب در برگزاری این مراسم گفت: ورود من به فضای تحقیقات فرهنگی، 60 سال پیش و در سال 1335 بود؛ در این سال 20 سال از زمانی که نخستین‌بار غلامرضا رشیدیاسمی، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان سخنرانی درباره فولکلور ارائه کرد و اصطلاح فرهنگ عامه را در برابر فولکلور به کار برد، می‌گذشت.
 
وی افزود: در عین حال 25 سال از انتشار نخستین کتاب‌هایی که زنده‌یاد صادق هدایت با نام «اوسانه» و دیگری با عنوان «نیرنگستان» نوشت سپری شده بود که اولی به ادبیات شفاهی و دومی به اعتقادات و باورهای مردم اختصاص داشت. به طور کلی در ایران تحقیقات فرهنگی عامه و فرهنگ مردم بسیار دیر و 84 سال پس از اینکه اولین بار ویلیام جان تامز، دانشمند انگلیسی واژه فولکلور را برای رسوم، ادب عامه و تمام اعتقادات، باورها و الگوهای رفتاری مردم ساخته بود، می‌گذشت.
 
فرهیختگان دانش فرهنگ عامه را تحقیر می‌کردند

این مردم‌شناس پیشکسوت عنوان کرد: زمانی که شروع به تحقیق درباره فرهنگ مردم کردم، فرهیختگان و تحصیل‌کردگان ما دانش فولکلور را با چشم حقیرانه نگاه می‌کردند و تحقیق در این حوزه بسیار خفیف و تحقیرآمیز بود و از آن‌سو دانشگاه نیز تحقیق در زمینه فرهنگ‌شناسی و فرهنگ عامه را تابو می‌دانست! یکی از محرمات علوم در دانشگاه ما دانش مردم‌شناسی بود و اجازه نمی‌داد این تحقیقات جزء درس‌های آموزشی دانشگاه شود اما با وجود این نگاه تنگ‌نظرانه و حقیرانه آنها، بنده شروع به تحقیق کردم.
 
بلوکباشی ادامه داد: برای اینکه تحقیق در حوزه مردم‌شناسی را توسعه بدهم و مردم را به یک آگاهی فرهنگی سوق بدهم؛ آن هم فرهنگی که در میان توده مردم وجود داشت و همه ما در دامن، گستره و بستر این فرهنگ رشد کردیم. بنابراین از هر طریقی تلاش می‌کردم به این حوزه جنبه عمومی بدهم.

وی بیان کرد: همان‌طور که آل‌داوود اشاره کرد در سال 1340 زمانی که احمد شاملو کتاب هفته را منتشر می‌کرد، من فکر همکاری و همراهی با وی افتادم. اگرچه تا پیش از آن با اشعار وی آشنایی داشتم اما از نزدیک برخوردی تا آن زمان با وی نداشتم. با شروع نشر کتاب هفته همکاری ما آغاز شد و تدوین و تنظیم کتاب «کوچه» را که مربوط به فرهنگ مردم بود، به عهده گرفتم تا بتوانم با تمام مردم ارتباط داشته باشم و آنها را به ارزش، غنا و گنجینه فرهنگی خودشان آشنا کنم تا مردم به این فرهنگ اعتقاد پیدا کنند و بخش پنهان مانده این گنجینه را برای ما بفرستند.
 
این مترجم اظهار کرد: تلاش‌های ما نتیجه داد و هر هفته پرونده‌های بسیار زیادی روی میز کتاب هفته بود که این پرونده‌ها نوشته‌های افراد از شهرهای مختلف به‌شمار می‌رفت. این نوشته‌ها حاکی از این بود که مردم فهمیده بودند که فرهنگشان اعتبار دارد چرا که در گذشته طبقه خاص جامعه علم و دانش را مربوط به خودشان می‌دانستند و توده مرد را عاری از علم و دانش تصور می‌کردند در صورتی که افق فکری بنده با آنها کاملا فرق داشت؛ بنده گنجینه علمی سرپوشیده را میان همین توده مردم می‌دیدم و به دنبال شناسایی آن به خود مردم بودم.

تبدیل فرهنگ شفاهی به متن علمی

وی گفت: در سال 1342 زمانی که ما آن نهضت را در کتاب هفته آغاز کردیم، رئیس سازمان رادیو مرا دعوت کرد و از من خواست تا برنامه فرهنگ مردم را تدوین کنم. در اینجا با زنده‌یاد قاسم انجوی شیرازی که یکی از کوشاترین افراد در زمینه تحقیق در فرهنگ مردم بود، آشنا شدم و دو هفته یک بار برنامه‌ای در زمینه فرهنگ مردم در رادیو می‌نوشتم که گروهی آن را اجرا می‌کردند که در این میان من نیز سخنان کوتاهی برای مردم می‌گفتم.
 
بلوکباشی افزود: با این پیشینه‌ای که برشمردم گام به گام جلو رفتیم و مردم با فرهنگی که با آن رشد کرده بودند و در آغاز آن را تحقیر می‌کردند، آشنا شدند. به هر حال راهی که در این مدت رفتم بر این پایه بود که فرهنگ شفاهی را به متن و نوشته منتقل کنم و این کار نیز تا اندازه‌ای انجام شد. ضمن اینکه در تمام این شصت سال عمر پژوهش و تحقیق در ریل خاصی حرکت کردم که آن ریل فرهنگ‌شناسی بود و هیچ موقع از آن خارج نشدم و امروز خرسندم راهی را که پیمودم نتیجه داده است. تصور می‌کنم که اولا توانستم فرهنگ عامه را از راه تحقیقات و فعالیت‌هایی که کردم تا اندازه‌ای به شکل علمی و مکتوب دربیاورم. همچنین کتاب «فرهنگ عامه‌ای» که در سال 1356 منتشر شد به واسطه پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش وقت برای افتتاح رشته فرهنگ عامه در گروه جامعه‌شناسی یا ادبیات فارسی در دانشگاه ارائه دادم؛ کتابی که برای تدریس در مقطع چهارم متوسطه در نظر گرفته شده بود تا بعدا با آشنایی ابتدایی با این رشته آن را در دانشگاه ادامه دهند.
 
این بنیان‌گذار انسان‌شناسی عنوان کرد: با فعالیت‌هایی که انجام شد مشاهده کردم که اکنون در جامعه برخی به تحقیق در زمینه فرهنگ عامه علاقه‌مند شدند و بعضی نیز به قلم زدن در آن روی آوردند. اینجا باید از استاد بزرگ شادروان مجتبی مینویی یاد کنم که گفت: «اگر من در این مدت به اندازه بال پشه‌ای خدمت به فرهنگ ایران کرده باشم، زندگیم را بیهوده نگذراندم.»


منبع: ایپنا


 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: