مردی مثل هیچ‌کس / نصرالله حدادی

1394/9/7 ۰۹:۳۶

مردی مثل هیچ‌کس / نصرالله حدادی

یکشنبه هشتم آذرماه، هفدهمین سالگرد درگذشت راوی «طهران قدیم» زنده‌یاد جعفر شهری است. مردی مثل هیچ‌کس، که با اندک سواد آموخته در روزگار قاجار- تا نیمه‌های کلاس سوم روزگار ما- خواندن و نوشتن را آموخت و در «دانشگاه اجتماع» آنچه را که باید بیاموزد، آموخت و آن را به شکل ده‌ها جلد کتاب، به روزگار ما، هدیه گذارد.

 

یکشنبه هشتم آذرماه، هفدهمین سالگرد درگذشت راوی «طهران قدیم» زنده‌یاد جعفر شهری است. مردی مثل هیچ‌کس، که با اندک سواد آموخته در روزگار قاجار- تا نیمه‌های کلاس سوم روزگار ما- خواندن و نوشتن را آموخت و در «دانشگاه اجتماع» آنچه را که باید بیاموزد، آموخت و آن را به شکل ده‌ها جلد کتاب، به روزگار ما، هدیه گذارد.

جعفر شهری (شهری‌باف) در شب تاج‌گذاری احمدشاه قاجار (سی‌ام تیرماه سال1293 شمسی) در محله عودلاجان و پامنار تهران چشم به جهان گشود و سرانجام پس از 85 سال زندگی توأم با سختی و رنج در روزگار جوانی و آسودگی نسبی در ایام پیری- در حالی که از حلیه بصر تا حد زیادی محروم گشته بود- به دیار باقی شتافت و برای من که از روز عید فطر سال1362 با او آشنا گشته و انیس و جلیس او شده بودم، افسوس بزرگ باقی گذارد. افسوس از این باب که شهری، به‌رغم آنکه توانسته بود در دو دهه پایانی عمرش گنجینه‌ای بی‌همتا از فرهنگ و زندگی مردم طهران قدیم به یادگار گذارد، دو چندان از این مقدار چاپ شده را همچنان در گنجینه سینه و حافظه خود باقی داشت و برای همیشه آنها را به زیر خاک برد و تلاش‌های من برای ثبت و ضبط آن گفته‌های شفاهی، با توجه به شیوایی گفتار و قلم او، قطعاً راه به جایی نمی‌برد و این در حالی است که بسیاری از آنها را فراموش کرده‌‌ام و هر از چند گاهی که نکته‌ای از آن روانشاد به یادم می‌آید، سعی در ثبت و ضبط آن دارم و اگر روزگاری به شکل نوشته آنها را عرضه داشتم، تمامی آنها متعلق به او است و من فقط امانتدار آنها بوده‌ام و بس و به یقین به نام جعفر شهری، نگارش خواهم کرد.

شهری‌، زاده دوران هرج ومرج و قحط قاجار و احمد شاه است و 10 سال اول ابتدای عمر او با حوادث بزرگی توأم گشته است.

درگیری‌های سیاسی بسیار تا اسفند سال 1299 و عزل و نصب های کوتاه مدت و آنی در سطح وزیران و نخست وزیران، قحطی سال های 1297 و 1298 در ایران و تهران که جمعیت پایتخت را تا حد بسیار زیادی تقلیل داد،وقوع جنگ جهانگیر اول، کودتای سوم اسفند 1299 و بروز ظهور پدیده رضاخانی که بعدها در هیبت پادشاهی پهلوی اول رخ نمود و در زندگی شخصی او نیز تلخی‌های بسیاری که در کام ذائقه او تا آخرین لحظات عمرش باقی‌مانده بود و آزارش می‌داد، از بی‌مهری پدری که عاری از لطف و محبت نسبت به زن و فرزندانش بود، تا روزگار نامهربانی که او را در به در شهرهای مختلف کرده بود. از مشهد مقدس تا اراک و انسان‌های طماع و نفع‌طلبی که از نگاه او فقط به خود فکر می‌کردند و برای او، حق حیات و زندگی قائل نبودند و این بی‌مهری همگانی، در سطر سطر به جا مانده از وی، بخوبی تجلی یافته و قابل مشاهده است.

شهری به سختی به کسی اعتماد می‌کرد و اگر اعتمادش جلب می‌شد، در دوستی پایمردی بسیاری داشت و هرگز دوستان قدیمی‌اش را فراموش نمی‌کرد. او با زنده یادان بیژن ترقی، عبدالرحیم جعفری، نوذر پرنگ، استاد تجویدی، پرویز یاحقی و بسیاری از هنرمندان و نویسندگان دوستی و حشر و نشر داشت و پس از سال‌ها انزوای خودخواسته که بیشترین دلیلش نگارش چاپ آثارش بود، در واپسین سال‌های عمر، جبران مافات کرد و به قول خودش از خانه‌نشینی رها گشته و به «خانه دوست‌نشینی» عادت کرده بود.

او هیچ اعتقادی به ویرایش آثارش نداشت و از آنجا که نثر آهنگین خاصی را می‌توان در کلیه آثارش مشاهده کرد، به این گونه نوشتن عادت داشت و اجازه کوچکترین دخل و تصرفی را به هیچ کس نمی‌داد و اگر بنا به ملاحظات روزگار، گاهی به حک و اصلاح و حذف و اضافه مطلبی می‌پرداخت، ده‌ها بار آن را تغییر می‌داد و سرانجام به همان جایی می‌رسید که برای نخستین بار مطلب را قلمی کرده بود و تأثیر کارهای بزرگش همین بس که در «فرهنگ سخن» که در هشت مجلد به چاپ رسیده به همین تعداد نیز توابع دارد، کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به لغات به کار برده از سوی او در آثارش برنخوریم و این در حالی بود که دکتر حسن انوری، استاد دانشگاه بود و شهری به قول خودش در دوران کودکی «کوره سوادی» آموخته بود و آنها در تدوین این فرهنگ زانو به زانو می‌نشستند.

آنچه در این خلاصه به محضر انورتان ابراز داشتم، قطره‌ای از دریای دانش اجتماعی و فرهنگ عامه جعفر شهری را نیز دربرنمی‌گیرد و با مطالعه دقیق کتاب‌های او – که برخی خالی از خلل در ثبت برخی از وقایع تاریخی نیست – به خوبی می‌توانیم پی ببریم، چرا نسل زاده شده پس از انقلاب مشروطیت تا وقایع شهریور 1320، سخت معتقد به تئوری توطئه بودند و افکار «دایی جان ناپلئون» را با خود یدک می‌کشیدند. تأثیر جعفر شهری بر نگارش فرهنگ عامه و زندگی مردم در اواخر قرن گذشته و قرن حاضر، چنان است که هر که بخواهد در این زمینه تحقیق و مطالعه کند، بدون شک نیازمند مطالعه آثار اوست و بدون آن، اثرش ابتر و ناقص است.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: