اخلاق کاربردی در زندگی، محیط زیست و اشتغال / دکتر قاسم صافی - بخش هشتم

1394/5/26 ۰۹:۳۲

اخلاق کاربردی در زندگی، محیط زیست و اشتغال / دکتر قاسم صافی - بخش هشتم

در نظام مدیریت و تفویض مسئولیت، به غیر از نکاتی که بدان اشاره شد، لازم است کارایی، تبحر، اخلاص، سرعت عمل، قدرت تصمیم‌گیری و بزرگ‌منشی افراد را در نظر گرفت، نه گرایشهای عادی عقیدتی. اگر جز این عمل شود، طیف وسیعی از افراد صاحب‌نظر از گردونه کار خارج می‌شوند و بی‌اعتنایی، نفرت و کم‌رونقی اقتصادی را سبب می‌شود و به‌طور قطع، زمینه‌های بزهکاری، خطاکاری و بی‌عدالتی‌های جبران‌ناپذیری را پدید می‌آورد.

 

کارایی و اخلاص

در نظام مدیریت و تفویض مسئولیت، به غیر از نکاتی که بدان اشاره شد، لازم است کارایی، تبحر، اخلاص، سرعت عمل، قدرت تصمیم‌گیری و بزرگ‌منشی افراد را در نظر گرفت، نه گرایشهای عادی عقیدتی. اگر جز این عمل شود، طیف وسیعی از افراد صاحب‌نظر از گردونه کار خارج می‌شوند و بی‌اعتنایی، نفرت و کم‌رونقی اقتصادی را سبب می‌شود و به‌طور قطع، زمینه‌های بزهکاری، خطاکاری و بی‌عدالتی‌های جبران‌ناپذیری را پدید می‌آورد.

اصل مدیریت اقتضا می‌کند که افراد را فهیم و کاردان بار آورد و از نخبگان در تعلیم و هدایت زیردستان بهره گرفت و با نظارت و هدایت، فرد فرد مردم و به‌ طور کلی جامعه را به صلاح و صواب پیش برد و از تفکر تضعیف فرد یا قوم یا گروهی، برای اطاعت و فرمان‌گیری که مغایر با اصول مدیریت و توسعه اقتصادی است پرهیخت. در جامعه باید زمینه انتقاد و نقد درست از طریق فراهم کردن آزادی مطبوعات، گسترش انتشارات، تشکیل احزاب و زیست بافضیلت برقرار باشد تا در پرتو آن، مدیریت اصلاح گردد و ساختار اقتصادی، نظام صحیح گیرد.

بدیهی است رسالت آموزه‌های اخلاقی، درمان مفاسد اخلاقی و رذایل رفتاری است و عمدتاً بر پیشگیری از بیماریهای اخلاقی و نابهنجاری‌های رفتاری و برطرف کردن بسترهای وقوع جرم به جای برخورد قهرآمیز تکیه دارد. از وظایف اخلاقی مدیران است که ضمن متخلق کردن خود به آن، در جهت توسعه و رشد علم، کارگاههای آموزشی تشکیل دهند. در کشور ایران، فرهنگ مردم و حکومت آن، صبغه اسلامی دارد و پیامبر گرامی اسلام(ص) فرموده است: «انّی بُعثتُ لاُتمّم مکارم ‌الاخلاق»؛ بنابراین طبیعی‌ترین توقع از نظام اسلامی است که «تهذیب نفس» در همه جهات زندگی و کار، آرمان آن باشد. فردگرایی و غفلت مدیر از خویش و از عملکرد وظایف سازمان، به آیین‌نامه‌های اخلاقی و اخلاق حرفه‌ای آسیب می‌رساند و نتیجه‌اش، ایجاد بدگمانی و بی‌اعتمادی و مقاومت در برابر آیین‌نامه‌ها خواهد بود. به همین دلیل، ‌اخلاق‌ورزی در زندگی شخصی مدیران، به‌ویژه در خصوص مدیران ارشد که در رأس سازمان قرار می‌گیرند، نقش اساسی در اخلاق حرفه‌ای دارد.

بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد

(مثنوی، دفتر اول)

در کار مدیریت، مدیران ارشد باید مشاوران و نزدیکان خود را از افراد خبیر و مطلع و مطمئن به «نیکخواهی» برگزینند و مصالح عامه از دیدشان پوشیده نماند. بسیار ضروری و منصفانه خواهد بود که مدیری در حوزه کار خویش دستیاران و مشاوران و کارگزاران خود را از هرگونه خلاف باز داشته و به همان شدت، نظارت و هدایت را بر عملکرد آنان با رعایت تکریم و محبت، قوت بخشند و در فضایی که در حیطه آن هدفهای مورد نظر تعقیب می‌گردد، طرح نظرات مسئولانه و صائب، و امکان سهولت و سرعت عمل در پیگیری هدفها و اقدامات ضروری چنان میسور و متقن و به عیان مشهود باشد که موجب اتکای دل و امیدواری گردد تا افقهای آینده را روشن نماید و «فعالیتها»، «خنثی و عبث» وانمود نگردد. بی‌شبهه نظارت و هدایت مستمر و قاطع در هر دستگاه مانند پیشگیری از وقوع جرم است که به ‌مراتب کم‌هزینه‌تر از اصلاحات بعدی است و جامعه را به سلامت و سعادت هدایت می‌کند و راههای مفاسدی چون رانت‌خواری و زیاده‌طلبی و تجاوز به حقوق مدنی و بی‌اخلاقی را که در فضایی غیرشفاف پدید می‌آید، از سرچشمه کور می‌کند.

فراموش نکنیم که از دیدگاه صاحب‌نظران مدیریت، «اصل اختیار» و «اصل مسئولیت»، دو اصل مهم و اساسی زیستن در جامعه و مدیریت بر انسانهاست. اختیار، قدرتی است که به هر کس داده نمی‌شود که بتواند تصمیم بگیرد و وظایف خود را به‌خوبی انجام دهد. مسئولیت، تعهدی است که هر کس در مقابل اختیار دارد. انسان در هستی از ویژگیهایی برخوردار و ممتاز است؛ از جمله داشتن اختیار که به‌موجب همین اختیار، متعهد است در قبال چگونگی گذران عمر خویش، رعایت بهداشت تن و روان خود، و کمک به ابعاد رشد خود به‌ویژه رشد اخلاقی، همچنین متعهد است به تلاش در جهت کمال مقدر خود در هستی و رعایت اصول اخلاقی که خداوند او را بر اجرای آن تأکید فرموده است و نیز متعهد است نسبت به رعایت موازین علمی در مراقبت از طبیعت و محیط‌زیست و چگونگی بقا و محافظت از آن؛ زیرا هر فرد در هستی، وظایفی دارد که باید در انجامشان نسبت به خود، خداوند، خانواده، شهروندان و مقررات حاکم بر جامعه و طبیعت و معلمان و مربیان به‌طور جد کوشا باشد و مهمترین آنها، تعهدهای اخلاقی است.

یکی از مباحث مهم مدیریت، تعلیم و تربیت سالم و نیز توجه به نظر دیگران و استفاده از دیدگاه صاحب‌نظران و مشورت با آنان است. در مکتب اسلام و سایر ادیان و در دیوان شعرا و آثار حکما به مشورت اهمیت زیاد داده شده و رایزنی را از جمله اساس و پایه برای توفیق در زندگی و مدیریت دانسته‌اند. نظر به اهمیتی که شور و مشورت در زندگی آدمی و در مقام مدیریت و ترقی جامعه دارد، باید تدابیری اتخاذ کرد که مدیران در امر نظارت و عملکرد امور به‌جد از خبرگانی مخلص بهره گیرند و در تصمیم‌گیری و در انتصاب یا تغییر شغل کارکنان با آنان تبادل‌نظر کنند تا از بروز تحریف و سوءاستفاده از ارتباط حرفه‌ای مصون مانند.

 

مصادیق اخلاق

صاحب‌نظران اخلاق، به مصادیق اخلاق و اصول اخلاقی به ‌شرح زیر اشاره کره‌اند: ۱ـ‌ انصاف، ۲ـ عدالت، ۳ـ پاکی، ۴ـ امانتداری، ۵ـ رازداری، ۶ـ وفای به عهد، ۷ـ قول صدیق، ۸ـ بخشش، ۹ـ پرهیز از سخن‌چینی و غیبت، ۱۰ـ مقاومت در برابر زور و ستم و پایبندی به رعایت قوانین و مقررات الهی و قوانین و مقررات بشری، ۱۱ـ مراقبت از تمایلات نفسانی چون خودخواهی، خودمحوری، حسادت، بخل، زیاده‌طلبی و سایر عواطف، ۱۲ـ قبول مقام و مسئولیت صرفاً مبتنی بر توانایی و تخصص، ۱۳ـ التزام به رعایت وظایف محوله و صلاحیت تخصص در احراز مناصب، ۱۴ـ توجه جدی به رعایت حریم شخصی افراد و حقوق دیگران، ۱۵ـ داشتن نظم در فکر و در عمل، ۱۶ـ رعایت آداب اجتماعی و سنن فرهنگی، ۱۷ـ رعایت رهیافت نقادانه و نقدپذیری، ۱۸ـ دقت در قضاوت مستدل، و بالاخره پرهیز از مدح و ثنا و تملق و جز آن.

خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی۶۷۲ق) در کتاب گرانقدر اخلاق ناصری، در غایت نیکویی، سخنان ارسطو (متوفی۳۲۲ق.م) و افلاطون (متوفی۳۴۷ق.م) را در حکمت عملی جمع کرده است. به سبب اهمیتی که وصایای منسوب به افلاطون در مراحل و جوانب زندگی و مباحث اخلاق و انسانیت دارد و آیین‌نامه و دستورالعملی جامع و سودمند در اداره زندگی و نحوه ارتباطات اجتماعی و چگونگی فایده‌رسانی آدمی است و به لحاظ فصاحت و شیرینی و ذوق و حال مخصوصی که نثر این وصیت‌نامه دارد و جملگی دلالت بر حسن ذوق و ظرافت اندیشه خواجه نصیر و افلاطون است، تلخیصی از آن آورده می‌شود:

«خدای را بشناس و حق او نگاه دار و همیشه همت خود را به تعلیم و تعلم مقصود دار و اهل علم را به کثرت علم امتحان مکن، بلکه به اجتناب از شرور و فساد اختیار کن.

از حق تعالی چیزی مخواه که زوال را به منفعت آن سد راه باشد، بلکه از او باقیات‌الصالحات طلب کن.

همیشه بیدار باش که شرور را اسباب بسیار است.

آنچه نباید کرد، به آرزو مخواه و بدان که انتقام الهی از بنده نه به طریق غضب است، بلکه به طریق تأدیب و تهذیب است.

هیچ کس را ایذا مکن که کار عالم در معرض تغییر و زوال است.

بدبخت آن کس بود که از تذکر عاقبت غافل بود و از گناه باز نایستد.

سرمایه‌ خود را از حصری که از ذات تو خارج باشد، مساز و در ایصال خیر به مستحققان موقوف به سؤال ایشان مباش.

بارها اندیشه کن، آنگه بگو.

در کارها تأمل کن و به فعل آور.

دوست همه کس باش.

زود به خشم مرو تا غضب عادت تو نگردد و حاجت محتاج به فردا میفکن، چه دانی که فردا چه حادث شود؟

گرفتاران را معاونت کن، مگر به آنکه به‌ خوی بد گرفتار شوند.

تا سخن هر دو خصم فهم نکنی، حکم میان ایشان مکن.

به ‌قول تنها، حکیم مباش، بلکه به قول و عمل هر دو باش.

بدان که از عطاهای الهی هیچ بهتر از حکمت نیست و حکیم کیست؟ آن که فکر و قول و عمل او موافق باشند.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: