اخلاق کاربردی در زندگی، محیط زیست و اشتغال / دکتر قاسم صافی ـ بخش هجدهم

1394/6/17 ۰۹:۲۶

اخلاق کاربردی در زندگی، محیط زیست و اشتغال / دکتر قاسم صافی ـ بخش هجدهم

سنگ و چوب و در و دیوار و سقف و خشت و کلوخ و پرنده و چرنده و درنده و آسمان و ستاره و شب و خواب و مهتاب و دیگر مظاهر و موجودات طبیعت در شعر مولوی سخن می‌گویند، حرکت می‌کنند، می‌شنوند و می‌فهمند و وسیله‌ای قرار می‌گیرند برای ارائه اندیشه‌ها و آموزه‌های او که جملگی نتایج اخلاقی و حکمی و فلسفی و آموزشی و عرفانی در بر دارد:

 

 

سنگ و چوب و در و دیوار و سقف و خشت و کلوخ و پرنده و چرنده و درنده و آسمان و ستاره و شب و خواب و مهتاب و دیگر مظاهر و موجودات طبیعت در شعر مولوی سخن می‌گویند، حرکت می‌کنند، می‌شنوند و می‌فهمند و وسیله‌ای قرار می‌گیرند برای ارائه اندیشه‌ها و آموزه‌های او که جملگی نتایج اخلاقی و حکمی و فلسفی و آموزشی و عرفانی در بر دارد:

جملة ذرات عالم در نهان

با تو می‌گویند روزان و شبان:

ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم

با شما نامحرمان، ما خامشیم

چون شما سوی جمادی می‌روید

محرم جان جمادان چون شوید

از جمادی عالم جانها روید

غلغل اجزای عالم بشنوید

فاش تسبیح جمادات آیدت

وسوسه‌ی تأویلها نربایدت

در عصر حاضر و شعر معاصر مثل آنچه در اشعار پروین اعتصامی و علی اسفندیاری (نیما) و سهراب سپهری و اخوان ثالث و فریدون مشیری و دیگران ملاحظه می‌کنیم رابطة انسان با طبیعت متفاوت از گذشته شده است و طبیعت عمدتاً قالبی برای بیان مسائل و مشکلات جامعه و دردهای مشترک انسانی قلمداد می‌شود. نیما یوشیج از نمایندگان برجستة این نوع نگاه به طبیعت محسوب می‌شود. او اجزای طبیعت را به گونه‌ای نمادین در موضوع روابط انسانی جامعه به کار گرفته؛ به نحوی که آن اجزا، محل اصلی درگیری‌های ذهنی و تنش‌های درونی انسان معاصر شده است.

شاعر امروز با پیدایش مسائل جدید در اجتماع و بروز مظاهر ناشی از آفات صنعتی‌شدن شهر و دیار و راه‌یافتن آن به روستاها و وجود متجاوزان بی‌شمار به مواهب طبیعی عمومی، نمی‌تواند بی‌توجه به این واقعیات، به دامان طبیعت پناه ببرد و به توصیف گل و بلبل و دشت و دمن که به‌تدریج از محیط زندگی انسانهای امروز فاصله می‌گیرد، بپردازد. بلکه می‌کوشد که هم انسان به شیوة انسانی به طبیعت بنگرد و هم طبیعت به شیوه‌‌ای انسانی به انسان مربوط شود.

در عصر حاضر تنها شاعران نیستند که به این مهم می‌اندیشند، بلکه نویسندگان و پژوهشگرانی هم در این مقامند که دردها و زخم‌های جامعة معاصر و نسل کنونی را در رابطه با تخریب منابع طبیعی عمومی و مسائل حقوق انسانی، از مخمصه‌های زیست محیطی و مسائل سیاسی و بی‌اخلاقی‌هایی که بدان گرفتار شده هشیاری دهند.

 

شخصیت‌های کم‌نظیر دیگر

هر گوشه از خاک گرانقدر کشور ایران، سابقه طولانی تاریخی و فرهنگی غنی دارد و در برگ برگ صفحات تاریخ درخشان آن به جز آنچه آوردیم، می‌توان شخصیت‌های کم‌نظیر و بی‌نظیر دیگری را سراغ گرفت که هر یک به فراخور خویش، قطعه‌ای از تمدن و فرهنگ ایران و فرازی از شکوه اخلاق مدنی و حرفه‌ای تحسین‌برانگیزی را در ساخت بناها، آبادانی شهرها و سرسبزی و خرمی طبیعت ترسیم کرده و نقش و نگار برجسته‌ای را به زیبایی هرچه تمامتر پدید آورده‌اند که متراکم‌ترین آن در شهر اصفهان قابل مشاهده است؛ آن چنان که مجموعه آثارشان، مکانی از تفکر، شور دینی، کسب فیوضات ربانی و لذایذ روحانی از مشاهده مناظر و مواهب طبیعی را در بهترین شکل ممکن می‌نمایاند و فضایی زیبا از کاربرد اصول معماری در ساختمان‌سازی و محیط زندگانی خرّم، چشم را نوازش می‌کند.

بهاء‌الدین محمد عاملی مشهور به شیخ بهایی (متوفی ۱۰۳۱ق) یکی از این مفاخر ارزنده و دوران‌ساز کشور ایران و از هنرمندان و معماران و عالمان بزرگ و نوابغ جهان معاصر خویش و جزء بهترین‌های عرصه علمی و اخلاقی روزگار خود بوده است و خدمات منحصر به فردی در سیر تکوین مبانی ریاضی و مهندسی عمارات و امور عمرانی به جهان علم عرضه کرده و نتایجی پرثمر از اخلاص و دانایی و مراتب اخلاق حرفه‌ای به نمایش گذارده است. او شخصیتی جامع‌الاطراف و چندبعدی داشت و در علوم و فنون مختلف مانند ریاضیات و هندسه و طب و طلسمات، اخبار و احادیث و تفسیر و فقه، ادبیات فارسی و عربی و جغرافیا، ادبیات تطبیقی و عرفان و سیاست و معماری و شهرسازی و علوم غریبه، سرآمده بود و از پرتو دانش ریاضی و هندسه و فیزیک، آثار محیرالعقولی به یادگار گذارده است که در تاریخ اصفهان و ایران و جهان پرآوازه است و نمونه شاخصی از دانش و هنر معماری جهان و شاهکاری در توجه به مسائل زیست محیطی و طبیعت‌گرایی و اخلاق علمی به شمار می‌آید که از آن جمله‌اند:

ساختمان مسجد جامع عباسی در ضلع جنوبی میدان تاریخی اصفهان (۱۰۲۵ق) که شاهکاری است از معماری و کاشیکاری و حجّاری و هنر خوشنویسی با ویژگیهای منحصر به فرد اکوستیکی. در این مجموعه قطعه سنگ ساده‌ای به شکل شاخص تعیین اوقات شبانه‌روز از روی سایه آفتاب تعبیه‌ شده است که ظهر حقیقی اصفهان را در چهار فصل نشان می‌دهد و نیز با تشخیص درست محل انعکاس صوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبی مسجد، امواج صوتی به گوشه‌گوشة فضای داخلی مسجد ۱۵۰۰۰ متر مربعی منتقل می‌شود و جمله مستمعین آن را می‌شنوند.

شیخ بهایی زیر گنبد فیروزه‌نشان و در ناحیه مرکزی آن، آزمایشگاهی معنوی خلق کرده که در آن حقیقتی را در هستی و زندگی انسانها با کوتاه جلوه‌دادن فواصل زمانی و مکانی وقایع، یکباره جلوه می‌دهد و در گوش دل آدمیان در هر مرتبه و مقام و رنگ و نژاد، روشنگری و زمزمه می‌کند؛ همان‌گونه که اندیشه و هنرش در طرح جامع مهندسی و نقشه آب زاینده‌رود، مناطق بزرگی را در اصفهان مشروب می‌کند و شادابی و سرسبزی به محیط می‌بخشد. اگرچه در حال حاضر، مورد بی‌مهری قرار گرفته و جریان آبش، مسدود شده و رو به خشکی نهاده و باتلاق گاوخونی را با خطر مواجه کرده است.

ارزش کارهای خواجه‌نظام‌الملک طوسی در عصر سلجوقی و خدمت بزرگ او در تأسیس دانشگاه نظامیه و ویژگیهای مهم اخلاقی که این شخصیت و وزیر با تدبیر در قلمرو فرهنگی وسیع ایران داشته؛ و یا شخصیت منحصر به فرد صاحب بن عبّاد در بسط دانش و پیشرفت تمدن و فرهنگ ایران در عهد آل بویه و سلجوقیان؛ و پیش از آنان، خدمات منورترین چهره تاریخی قبل از اسلام یعنی بزرگمهر حکیم ـ وزیر انوشیروان ـ که در تأسیس دانشگاه جندی‌شاپور و جذب استادان رانده شده از شوراهای کلیسا و گسترش ارتباط میان فرهنگهای ایرانی و یونانی و بین‌النهرین و هند که منشأ تحولات بزرگی واقع شدند، از نمونه‌های دیگری است که اخلاقیات متعالی کاربردی و ارزشهای فرهنگ و تمدن غنی ایران را در عرصه‌های مختلف زندگانی، مملکت‌داری و امور معماری و عمرانی و محیط زیست و اشتغال به تصویر می‌کشد و آدمی را به تماشای بهشت برین فرا می‌خواند. اما افسوس که گرایش به بنای این نوع فضاهای عافیت و سلامت و نمایشگر معماری‌های اصیل ایرانی که از نیات پاک پدیدآورندگان دانشمند و هنرمندش حکایت می‌کند، جای خود را به بلندمرتبه‌سازی‌های سوداگرانة زودگذر و بدون تعبیه فضای سبز و موازین بهزیستی داده است.

به نمونة دیگری نگاه کنیم: کارهایی که گنجعلی‌خان و سپس فرزندش علی‌مرادخان در عهد صفوی در کرمان و نواحی بزرگ آن کردند و خلاقیت‌های تحسین برانگیزی را در آبادانی شهر و کشور به نمایش گذاردند و شکوهی عظیم و افسونی عجیب و مراتب عالی اخلاق کاربردی را به یادگار نهادند. در مجموعه آثار گنجعلی‌خان، تسهیلات مردمی و امکانات مدنی و منظرة دل‌انگیز در اولویت قرار دارد. این مجموعه، مکان تفکر و شور دینی و لذایذ از مناظر و مواهب طبیعی را در بهترین شکل ممکن می‌نمایاند و هوش را می‌‌رباید و ارزشهای مواهب دینی و طبیعی و معماری اسلامی و خدمت‌رسانی و هنرآفرینی به دور از ریا و دروغ و اندیشة سودجویی فردی و گروهی خودنمایی می‌کند. گنجعلی‌خان، میدان بزرگ با مسجد و حمام و آب انبار و ضرابخانه و… بنا کرد و امکانات رفاهی شهروندان و مسافران را در عالیترین شرایط موجود آن زمان مهیا نمود. او در عهد صفوی به مدت ۳۰ سال حاکم بود. قلمرو حکومت او از مرز فارس و قندهار تا سرحد سیستان و بلوچستان را در بر می‌گرفت. تا سه ماه آب انبار مردم نواحی را سیراب می‌کرد. در وقفنامة حمام گنجعلی خان، احداث کاریزی به ثبت رسیده که آب آن به میدان و بازار شهر سرازیر می‌شده است. معماران برجسته‌ای چون سلطان محمد یزدی، این حمام را بنا کرده‌اند. گرمخانه اولین در گشوده به روی میهمانان و سیاحان و مسافران بود؛ جایگاهی که سرای عافیت و سلامت می‌شمردند و رنج سفر را می‌گرفت و استخوانی را نرم می‌کرد.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: