گفتگو با علی بهرامیان: دایرةالمعارف ویترین زیبای اوضاع فرهنگی ایران است

1392/3/6 ۱۴:۳۵

گفتگو با علی بهرامیان: دایرةالمعارف ویترین زیبای اوضاع فرهنگی ایران است

دکتر علی بهرامیان معاون بخش تاریخ مرکز دایرۀالمعارف بزرگ اسلامی که نزدیک به 25 سال از سابقه همکاری وی با این مرکز می گذرد. او از پژوهشگران تاریخ صدر اسلام است و مقالات زیادی از او در ارتباط با این موضوع در دایرةالمعارف به چاپ رسیده است و هم اکنون نیز معاون بخش تاریخ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و مدیر تاریخ دانشنامه ایران است. از آثار این محقّق می توان از فهرست نسخه های خطی کتابخانۀ دولتی روسیه (لنین) و فهرست نسخه‌های خطی کتابخانۀ ملّی تاجیکستان (ابوالقاسم فردوسی) نام برد.

گفتگو با علی بهرامیان: دایرةالمعارف ویترینی زیبای اوضاع فرهنگی ایران است

دکتر علی بهرامیان معاون بخش تاریخ دایرۀالمعارف بزرگ اسلامی که نزدیک به 25 سال از سابقه همکاری وی با این مرکز می گذرد. او از پژوهشگران تاریخ صدر اسلام است و مقالات زیادی از او در ارتباط با این موضوع در دایرةالمعارف به چاپ رسیده است و هم اکنون نیز معاون بخش تاریخ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و مدیر تاریخ دانشنامه ایران است. از آثار این محقّق می توان از فهرست نسخه های خطی کتابخانۀ دولتی روسیه (لنین) و فهرست نسخه‌های خطی کتابخانۀ ملّی تاجیکستان (ابوالقاسم فردوسی) نام برد.
***
-    آقای بهرامیان، شما با وجود جوانی، یکی از اعضای قدیمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی محسوب می شوید. چگونه با مرکز دائرةالمعارف آشنا شدید؟
درسال 1369 بود که در حالی که سن زیادی نداشتم و تنها 3 جلد از دائرةالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شده بود در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی استخدام شدم. قبل از آن نیز وقتی که در انتشارات امیرکبیر به عنوان ویراستار فعالیت می کردم از انتشار چنین مجموعه ای بسیار به مشعوف شده بودم و با شور و انگیزه فراوان دعوت آنها را برای فعالیت در این مرکز پذیرفتم.


-     در آن دوران چه دیدگاه هایی نسبت به مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی وجود داشت که سبب شد شما این دعوت را با شور و شعف بپذیرید؟
دایرةالمعارف ویترینی بسیار زیبا، از اوضاع فرهنگی ایران بوده و هست. در آن دوران کمتر امکان داشت که نخبگان ایرانی عضو مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نباشند. تمام اعضا را شخصیت هایی تشکیل می دادند که در کار خود استاد بودند و همه آنها را به عنوان قله های علمی می شناختند. وقتی چند شماره اول دایرةالمعارف منتشر شد بسیاری از اهالی فرهنگ فکر نمی کردند که دایرةالمعارف به سرانجام برسد و بتواند تا جلد بیستم پیش برود. آنها فکر می کردند کار حتما در میانه راه رها خواهد شد گرچه مسائل بسیاری تا به امروز پیش آمده که دایرةالمعارف را تا پای تعطیلی کشانده است؛ اما پایمردی مدیر دایرةالمعارف باعث شد که این اتفاق نیفتد. آقای بجنوردی با قدرت فراوان دراین امر اصرار ورزیدند و نگذاشتند است در این توفان حوادث در کشور که البته کم هم نبوده، کار تعطیل شود.


-    امروزه مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی یکی از مراکز وحوزه های قدرتمند شناخته شده علمی در سطح جهان محسوب می شود. چه ویژگی ها و شاخصه هایی این مرکز را به این درجه از اعتبار رسانده است؟
یکی از کارهای بزرگی که دایرةالمعارف انجام داد تربیت نسلی از جوانان برای نوشتن دایرةالمعارف بود. اگر منطقی نگاه کنیم خواهیم دید که دانشگاه های ما برای چنین جایگاهی افراد را تربیت نمی کنند. البته این موضوع تقصیر دانشگاه و دانشجو هم نیست بلکه تقصیر استادان است شاید استادان ما نمی خواهند جایگزینی برای خود داشته باشند. در هر صورت اعمالشان گویای این مطلب است. مگر اینکه دانشجو خودش بخواهد و اصرار ورزد تا چیزی بیاموزد و این خلاف سنت رایج قدیم و سنت حاضر در غرب است، که اکثر اساتید دوست دارند جانشینی برای خود داشته باشند، اما امروز این اتفاق در عرصه علمی ایران نمی افتد. زمانی یک دانشجو محقق خوبی از آب در میاید که کار تحقیقی انجام دهد و کارش از دید چند استاد بگذرد به قول سعدی : «متکلم را تا کسی عیب نگیرد سخنش صلاح نپذیرد»
از دیگر مشخصه های بارز مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی وجود یک کتابخانه بسیار ارزشمند آن است که در ایران و خارج از آن کمتر کسی وجود خواهد داشت که از این کتابخانه بی نیاز باشد. کتاب هایی در این کتابخانه وجود دارد که برای اولین بار در ایران وارد شده اند. همچنین وجود کتاب های خطی در این کتابخانه که نمونه آنها در جای دیگری پیدا نخواهد شد، از مشخصه های بارز این کتابخانه است. این افتخار کمی نیست که بعضی از استادان این مملکت کتابخانه های شخصی خود را به این مرکز اهدا می کنند مثل استاد ایرج افشار که بعد از 60 تا 70 سال خدمت صادقانه به فرهنگ این مملکت تمام کتاب های خود را به این مرکز اهدا کرد.
اما با تمام این تفاصیل به نظر من بالاترین ارزش مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در نیرو های محقق و پژوهشگری است که پرورش داده است.


-    دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در قیاس با دیگر دایرةالمعارف ها چه جایگاهی دارد؟
تمام دایرةالمعارف ها از نظر سطح علمی یکسان نیستند. من تنها تعداد معدودی از دایرةالمعارف ها را دیده ام که ممکن است مقالاتی بهتر از مقالات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی داشته باشند. ولی به طور کلی در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی اصل بر این است که بهترین نمونه از مقالات تألیف شود، اما چه کنیم که سطح سواد جامعه در سطح کیفی مقالات تاثیر بسیاری دارد. البته این موضوع را هم باید در نظر داشته باشیم که مشکلات مالی موجود در سال های اخیر که دامن مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را گرفت دردسرهای بسیاری ایجاد کرد مثلا خود من مجبور شدم در جای دیگری نیز مشغول به کار شوم کما اینکه رابطه ام با مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی را نیز از دست ندادم.


-    شما در مجموع مقالات جلد اخیر دایرةالمعارف چه سهمی دارید؟
به خاطر علاقه و سابقه کاری ام در حوزه تاریخ اسلام و تعدادی از مقالات مرتبط به تاریخ اسلام را تالیف کردم. از جمله مقالات مربوط به شخصیت هایی مثل «حر ابن یزید ریاحی» و «حجرابن عدی»، همچنین افتخار داشتم زندگی نامه امام حسین (ع) را از زمان خروج ایشان از مدینه تا شهادتشان را بنویسم.


-    متاسفانه شارح یا مورخی که بتوان به آنها اطمینان کرد در حوزه مباحث تاریخی کم هستند. مشخصه های یک مورخ واقعی چیست؟
در قدم اول مسئله این است که مطالعات ما در هر زمینه ای باید هدفمند باشد. وقتی می خواهیم درباره تاریخ صحبت کنیم لازمه اش این است که مواد اولیه کار را بدانیم مثلا اگر قرار باشد من درباره شکسپیر تحقیق کنم اما انگلیسی ندانم برای کسانی که می خواهند چیزهای جدیدی در این باره بخوانند چه فایده ای خواهد داشت؟ البته قضیه تنها سر زبان هم نیست بلکه من به عنوان محقق باید مسلط به علومی باشم که به من آگاهی لازم را درباره موضوع مورد نظر بدهد تا بتوانم پیرامون آن موضوع نظر کارشناسانه بدهم. گرچه حرف زدن آزاد است و هر شخصی می تواند به راحتی سخن بگوید اما افراد عاقل و جدی باید مسائل را جدی بگیرند و به آن اهمیت بدهند. با رعایت نکردن این اصول است که گاهی دیده می شود آراء مختلف در یک موضوع مشابه، بسیار با هم فاصله دارند و هیچ وجه نمی توان این آراء را به هم التیام داد. همچنین باعث تعجب است که چه طور ممکن است دو شخص که مبانی موضوع شان یکی است تا به این حد اختلاف داشته باشند؟


-    متاسفانه این روز ها شاهد نظرات ناشیانه، گفت و گو های غیر حرفه ای و برداشت های منفعت طلبانه از تاریخ ایران و اسلام هستیم. گویی هر کسی در هر سطح علمی و هر جایگاهی به خودش اجازه می دهد درباره تاریخ ایران صحبت کند. به نظر شما مشکل از کجا نشأت گرفته، بی سوادی مخاطبان یا گویندگان؟
تاریخ اسلام هم مانند هر تاریخ و دوره تاریخی شیوه های تدوین و تحقیق و نگارش مخصوص به خود را دارد اما اگر با دید تند به سراغش برویم در واقع در بیان حقیقت جفا کرده ایم. هم افرادی که با تعصب های شدید دینی و مذهبی به سراغ تاریخ اسلامی می روند و هم افرادی که با دید زدیت و افراطی گری این کار را انجام می دهند، هر دو گروه  به یک اندازه در بیان واقعیت جفا می کنند. وقتی یک موضوعی وارد ذهن مردم می شود به سختی می توان آن را تغییر داد. به خصوص وقتی بحث درباره موضوعاتی مثل شخصیت های بزرگ اسلام مثل حضرت محمد(ص)، امام حسین (ع) و بقیه ائمه است باید با احتیاط بیشتری نوشت یا سخن گفت، در ارتباط با این مسائل هر حرفی گفتنش مجاز نیست. در همان دوران ائمه (ع) هم یکی از وجوه فکری و حتی مبارزه ای آنها این بود که با افرادی که درباره آنها قلو یا گزافه گویی داشتند برخورد شدیدی می کردند. تشیع یعنی نگاه کردن به اسلام از دید ائمه نه چیزی بیش از این.
مثلا در رابطه با شخص فاطمه زهرا (س)، دائما به نسل های جوان گفته می شود که ایشان الگویی برای شما هستند اما هیچ چیز درباره ایشان گفته نمی شود و فقط روی شخصیتشان تاکید می شود. چون به نظر بنده کسانی که بیش از حد درباره ایشان حرف می زنند در واقع منظورشان اصلا فاطمه زهرا نیست بلکه منظورشان از این کار مطرح کردن خودشان است و اگر نه فردی که در این رابطه مطالعه داشته باشد خواهد فهمید قضیه اصلا به این صورتی که آنها می گویند نبوده است.
در هر صورت اگر افرادی را که جنبه های اخلاقی را رعایت نمی کنند کنار بگذاریم، افرادی که قصد دارند در این امر خدمتی کنند باید این کار را با بصیرت و چشمان باز انجام دهند. چند سال پیش خانمی پیش من آمد و گفت می خواهم تحقیقی درباره موسیقی ایران از گذشته تا به حال انجام دهم. به او گفتم که بیشتر آن چیزی که درباره موسیقی نوشته شده است به زبان عربی است و شما باید زبان عربی بلد باشی. اما او زبان عربی نمی دانست و این یعنی هیچ و بهتر آن بود که اصلا به سراغ آن موضوع نمی رفت.


-    شما به مرجعیت زبان عربی اشاره کردید. چرا زبان عربی در دوره بعد از اسلام تا به این حد در بین دانشمندان، مورخان و نویسنده های ایرانی رایج بوده است؟ آیا کاستیی در زبان فارسی وجود داشته؟
بیش از 90 درصد از تاریخ ایران به زبان عربی نوشته شده است که نمی توان گفت امری بد بوده. چون ایرانی ها کاری بزرگ در این باره انجام داده اند و آن این بود که زبان عربی را به نام خودشان کرده اند. فرد برای قضاوت درست باید خودش را جای افراد آن دوره تاریخی بگذارد و بررسی کند و ببیند که چرا آنها از این زبان استفاده کرده اند مگر آنها غرضی داشته اند؟ یا وطن پرست نبوده اند؟ خیر، کما اینکه به فارسی هم نوشته هایی دارند. مثلا ابوریحان بیرونی که خیلی هم به زبان فارسی ارادت داشته نیز بسیاری از متون خود را به عربی نوشته است چون زبان عربی زبان علمی آن دوره بوده است.


-    اما امروزه التزام و توجه به زبان عربی در دانشگاه ها و بین دانشجویان بسیار کم شده است.
می بایست شیوه های آموزش ما در مدارس و دانشگاه ها به گونه ای باشد که در قدیم بود و توانستیم شخصیت های برجسته ای را پرورش دهیم. چراکه آن شیوه تحصیل برآمده از فرهنگ اسلامی بود یعنی فردی برای آموزش، اول قرآن را و بعد حدیث و بعد از آن زبان عربی را به خوبی می آموخته. چه بسا خیلی از افراد هم اصلا به سراغ علوم انسانی نمی رفتند اما این آموزه ها را به خوبی می آموختند مثل دکتر قاسم غنی که یک پزشک بود اما آثاری که در زمینه تاریخ و ادبیات نوشته یا ترجمه کرده است، بسیار قابل توجه و مهم هستند.
بنابر این روی این وجهه بسیار تاکید می کنم، کسانی که می خواهند درباره موضوعی تحقیق کنند باید وسایل تحقیق را در خودشان جمع کرده باشند و بعد به سراغ تحقیق بروند. مثلا به قول استاد ما دکتر زرین باید بلد باشند حتی لابه لای ستون را هم بخوانند. این توانایی باعث می شود تا مورخ بتواند شایعاتی را هم که وارد تاریخ شده است را تشخیص دهد.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: