1402/9/19 ۱۰:۲۸
در ساختمان سابق مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جایی نمانده نبود که جزئی از کتابخانۀ عظیم آنجا نباشد، از سالن بزرگ آن ساختمان، تا همۀ اتاقها و راهروها و درواقع بهتر است بگوییم که «مرکز» جزئی از «کتابخانه» بود.
برای «عنایتالله مجیدی» که 14 آذر، هشتادسالگی اوست
در ساختمان سابق مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جایی نمانده نبود که جزئی از کتابخانۀ عظیم آنجا نباشد، از سالن بزرگ آن ساختمان، تا همۀ اتاقها و راهروها و درواقع بهتر است بگوییم که «مرکز» جزئی از «کتابخانه» بود. بنابر معیارهای کتابخانه و کتابداری، گمان نمیکنم که آن وضعیت حتی با صفت «باز» هم تطابق داشت و شرایط خاصی، آن وضعیت «فراباز» را باز هم تشدید میکرد: پیوسته بر شمار کتابها افزوده میشد و طبقهبندی و شمارهگذاری و جایدان آنها، دشواری هرروزۀ کتابخانه بود و افزون بر اینها، صدها پژوهشگر مرکز و مؤلفان مقالات پیوسته با کتابخانه سروکار و به آنجا رفتوآمد داشتند، یا برای تشکیل و تکمیل پروندههای علمی یا برای تألیف مقالات و وای از آن زمانی که کتابی پیدا نمیشد یا اصلاً در کتابخانه نبود و باید آن را به هر ترتیب ممکن تهیه میکردند یا کتابداران دلسوز مرکز اتاقبهاتاق و بخشبهبخش و نفربهنفر آن کتاب را سراغ میگرفتند و دست آخر به دست مشتاق میرساندند. بعدها هم که به ساختمان جدید مرکز منتقل شدیم، با وجود اختصاص فضاهای گسترده به کتابخانه، آن حالت و وضعیت «فراباز» کمابیش ادامه یافت، زیرا بیش و پیش از هر سبب دیگری، کتابخانه مرکز اساساً مانند کتابخانههای معمولی دیگر نیست و بیش از آنکه قوانین خاص و پذیرفته «کتابخانه» بر آن حاکم باشد، اهداف مرکز را تأمین میکند و این نکتهای مهم و اساسی است.
توصیف مدیریت چنین کتابخانهای آن هم در مدتی بیش از سیوپنج سال، با کلماتی همچون سخت و دشوار و از این قبیل ممکن نیست و بهتر است منظور خود را در کلمات و تعابیری حاکی از عشق و علاقه و دلبستگی جستوجو کنیم. در این صورت میتوان نسبت به مجاهدات شبانهروزی جناب استاد عنایتالله مجیدی در بنیانگذاری و گسترش و ارتقاء این کتابخانۀ عظیمِ کممانند تا حدی حقگذار بود.
رئیس پیشین کتابخانۀ دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران که دیرزمانی از همصحبتی استادان بزرگ روزگار، بدیعالزّمان فروزانفر و دکتر عبدالحسین زرّینکوب و ایرج افشار برخوردار بوده، در میان گرفتاریها و دشواریهای طاقتفرسای هرروز و بلکه هرساعت، دست از طلب برنداشته و زادگاه ارجمند خود، خاک پاک الموت را از یاد نبرده و پیوسته کوشیده است آگاهیها را در باب تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و گذشته آن دیار افزایش دهد و باید گفت که آثار ایشان، در شناخت بهتر و بیشتر منطقۀ دیلمان و الموت جایگاهی خاص دارد. افزون بر اینها، آقای مجیدی در حفظ و گردآوری و انتشار درست و پیراستۀ نوشتهها و گفتارهای استاد بیمثال خویش، بدیعالزّمان فروزانفر همّت تمام به کار برده و خیل مشتاقان فرهنگ ایرانی و زبان فارسی را از لطف نظر و قلم آن دانشیمرد سترگ برخوردار کرده است.
عشق و علاقه ای که آقای مجیدی در کتاب و کتابخانه نشان داده است و خصال نیک او، از حسن خُلق و وفا و صفا و صمیمیت و امانت داری و اعتماد صمیمانه ریاست مرکز جناب آقای بجنوردی، موجب شد که به ویژه در دو دهه اخیر، شمار قابل توجهی از بزرگان فرهنگ و ادب و هنر، کتابخانه ها و گنجینه های شخصی خود را به کتابخانه مرکز بسپرند تا آیندگان از آن بهره مند شوند و بدین ترتیب، مجموعه ای کم مانند برای تحقیقات مربوط به اسلام و ایران پدید آمده است.
در واقع، نقش آقای مجیدی را نهفقط در بنیانگذاری و گسترش کتابخانه، بلکه باید در فهرست مآخذ هریک از مقالات مجلدات دائرةالمعارف ملاحظه کرد.
منبع: مجلّۀ تجربه، دورۀ جدید، شمارۀ 25، آذر 1402
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید