بیداری از خواب آشفته نفت در گفتار داریوش رحمانیان

1393/11/4 ۰۸:۵۹

بیداری از خواب آشفته نفت در گفتار داریوش رحمانیان

در خواب‌شناسی تعریفی از انواع خواب داریم. برخی از خواب‌ها را خواب‌های روشن می‌خوانند یعنی خواب‌هایی كه انسان حین خواب دیدن می‌داند كه خواب است و آنچه می‌بیند رویاست. من با توجه به اهمیت كار آقای موحد می‌خواهم به این نكته اشاره كنم كه اثر كار مورخ در چیست؟ مورخ واقعی چه كسی است؟ البته این الفاظ را ما به‌طور قراردادی به كار می‌بریم و امیدواریم كه مورد مناقشه واقع نشود. این تعریفی است كه بنده ارایه می‌دهم زیرا مورخ با تاریخ پژوه و واقعه‌نگار خیلی فرق می‌كند. مورخ روایت می‌كند، داستان نمی‌گوید و نقل خاطره نمی‌كند، اسیر شایعات و باندبازی نمی‌شود. كار اصلی مورخ طبق تعریف من، فهم تاریخ زمان است.

 

 

در خواب‌شناسی تعریفی از انواع خواب داریم. برخی از خواب‌ها را خواب‌های روشن می‌خوانند یعنی خواب‌هایی كه انسان حین خواب دیدن می‌داند كه خواب است و آنچه می‌بیند رویاست. من با توجه به اهمیت كار آقای موحد می‌خواهم به این نكته اشاره كنم كه اثر كار مورخ در چیست؟ مورخ واقعی چه كسی است؟ البته این الفاظ را ما به‌طور قراردادی به كار می‌بریم و امیدواریم كه مورد مناقشه واقع نشود. این تعریفی است كه بنده ارایه می‌دهم زیرا مورخ با تاریخ پژوه و واقعه‌نگار خیلی فرق می‌كند. مورخ روایت می‌كند، داستان نمی‌گوید و نقل خاطره نمی‌كند، اسیر شایعات و باندبازی نمی‌شود. كار اصلی مورخ طبق تعریف من، فهم تاریخ زمان است. به این دلیل كار مورخ سرشت بیدارگری دارد یعنی وظیفه مورخ این است كه شعور جامعه را به حركت در بیاورد و تجربه‌هایی كه رخ داده را با قلم خود وارد شعور عمومی كند.

آقای دكتر موحد در واقع در خواب آشفته نفت چنین كاری می‌كند. ایشان روایتی از تاریخ ما صورت می‌دهد كه با حكایت‌ها و داستان‌سرایی‌هایی كه در جو شعار زده و بدون اعتدال و منطق با جار و جنجال و هیاهو بیان می‌شود، بسیار فاصله دارد و از این بابت یك سرمشق بسیار ارزنده برای كسانی است كه در تاریخ معاصر كار می‌كنند. خود ایشان در مقدمه خواب آشفته به نكته مهمی اشاره كرده‌اند. ایشان پرسیده‌اند كه چه كسی می‌تواند تاریخ معاصر را بنویسد و پاسخ داده‌اند كسی كه به مسائل مربوط به نفت بصیرت داشته باشد، كارشناس حقوقی باشد و مسائل حقوقی نفت را بداند. همانجا اشاره می‌كنند كه تاریخ ما از زمانی كه سر و كله نفت پیدا شده، نفتی شده است. تاریخ ما را بدون روشن كردن و شناخت جایگاه مساله نفت نمی‌شود فهمید. تاریخ معاصر ما را كسی كه نتواند مساله نفت را به درستی دربیابد و فهم و روایت بكند، نمی‌تواند بفهمد و از درك آن عاجز است.

نكته‌ای را نیز در ارتباط با روایت آقای بیات از كتاب خواب آشفته نفت بگویم. ایشان روایتی در نقد كتاب ارایه كردند و اشاراتی هم به نهضت ملی شدن نفت كردند. واقعیت این است كه این روایت استاد بیات بوده است. روایت دكتر موحد هم كتاب ایشان است اما هیچ روایتی قرار نیست تام و تمام باشد. ما در تاریخ با یك روایت تام و تمام مواجه نیستیم زیرا واقعیت بیرونی كه مورخ ادعا می‌كند آن را طرح بكند، در دسترس هیچ‌كس نیست، نه در دسترس دكتر موحد است و نه در دسترس آقای بیات و نه در دسترس من یعنی هیچ روایتی مطلق به معنای عینی كلمه كه كانت از آن سخن می‌گفت، به دست نمی‌آید. بنابراین آن چیزی كه صورت می‌گیرد، یك روایت است. روایت دكتر موحد از تاریخ نفت ما كتاب خواب آشفته نفت است. البته این مجلد كه در آن سلسله جلد چهارم است، در واقع به لحاظ گاهشماری وقایع پیش از نهضت ملی شدن نفت را روایت می‌كند و جای آن نیز خیلی خالی بود.

البته ممكن است همگان نخستین وظیفه مورخ را به ظاهر این بخوانند كه واقعیت گذشته را بازسازی كند و بفهمد. اما كار مورخان صرفا این نیست. كار مورخ فقط این نیست كه واقعیت گذشته را در‌بیابد و به روایت بكشد بلكه یك كار ضروری‌تر و حساس‌تر مورخ را می‌توان گذشته گذشته خواند یعنی آن روایت‌هایی كه از گذشته صورت می‌گیرد، ‌خودش كاركردهای در زندگی معاصر ما دارد و زندگی می‌كند و خودش تاریخ دارد. فهم روایت‌های تاریخی خودشان تاریخ‌مند هستند. جناب استاد بیات به آسیب‌هایی با ذكر برخی اسم‌ها اشاره كردند كه به فكر تاریخی ما رسیده و به رفتارهای سیاسی و اجتماعی ما سرایت كرده است و توهم توطئه پیش‌آورده و جو‌زدگی ایجاد كرده و گرد و خاكی ایجاد كرده كه ما نتوانیم درست فكر كنیم.

واقعیت این است كه مورخ برای فهم تاریخ معاصر ناچار است كه با این روایت‌ها دست به گریبان بشود و ناچار است كه به نقد روایت‌هایی كه از تاریخ معاصر شده بپردازد و بدیلی را در برابر آن روایت‌های حاكم ارایه كند. من می‌خواهم اینچنین از ارزش كار جناب دكتر موحد سخن بگویم كه ایشان همین طور كه استاد بیات گفتند، با یك منطق محكم و وسواس علمی عالمانه و روحیه اعتدالی كامل نسبت به تاریخ معاصر وارد داوری می‌شود و اسناد را جایی كه كافی می‌داند، تكیه‌گاه تحلیل و سنجش خودش قرار می‌دهد و جایی هم كه با كمبود داده‌ها و اسناد مواجه است، با احتیاط عمل می‌كند. از این بابت روایت دكتر موحد، یك روایت معتدل و منسجم و مستحكم است كه در برابر روایت‌های آغشته به ذهنیت‌های توطئه و شعارزدگی‌های موجود شاخص به نظر می‌رسد.

بند دهم بیان می‌كرد كه ١٦ درصد از سود خالص شركت در همه فعالیت‌های شركت نفت باید محاسبه شود و به دولت ایران به عنوان صاحب و واگذارنده امتیاز اعطا شود. تحلیل دقیق دكتر موحد در ادبیات پژوهشی تاریخ نفت بی‌سابقه است یعنی كسی با این دقت و روشنی پیشینه ماجرا را برای ما روشن نكرده بود. یعنی ایشان نشان می‌دهد كه در واقع ماجرای الغای قرارداد دارسی به طرح و برنامه‌ای باز می‌گشت كه در ذهن اولیای شركت نفت و انگلیسی‌ها بود و در واقع ایشان این نان را در دامن ما گذاشتند و اختلافات را جهت دادند كه سرانجام از دل این ماجرا قرارداد جدید ١٩٣٣ بعد از الغای قرارداد دارسی بیرون آمد.

نكته دیگری كه مایلم به آن اشاره كنم را چندین بار به خود دكتر موحد هم گفته بودم اما در كتاب ایشان چندان توجهی به گفته من نكردند. نكته این است كه تاریخ واكنش‌های ما به ماجرای امتیاز نفت و تاسیس شركت و حفاری‌ها و قضایای بعدی، تاكنون بسیار ناقص روایت شده است. حتی فكر می‌كنم در خود این كتاب هم ناقص روایت شده است. یك نقص مهم كتاب دكتر موحد این است كه واكنش‌هایی كه به قرارداد دارسی شد را از همان بدو مشروطه و تاسیس مجلس اول و مجلس دوم را به‌طور كامل روایت نكردند. این نكته‌ای است كه سرانجام پژوهشگران ایرانی باید با تكیه بر اسناد و شواهد و نكاتی را كه درخاطرات رجال ما و روزنامه‌های آن زمان هست روایت كنند. آنچه به دكتر موحد گفته بودم به اجمال این بود كه از جمله این واكنش‌ها، واكنش‌هایی بود كه از سوی پاره‌ای از ملیون و سیاسیون ما در مجلس دوم وقتی حزب ترقی‌خواهان جنوب به رهبری كسانی چون شیخ محمد تقی بهجت دزفولی و محمد باقر تنگستانی و تنی دیگر تاسیس و ارگان این حزب به نام روزنامه جنوب بیان شد.

دكتر موحد هم به قرارداد ١٩٠٧ اشاره می‌كند، امیدوارم این حرف بنده تفسیر به ذهنیت توطئه و توهم توطئه كه من خیلی از آنها فاصله دارم نشود اما من این قسمت از كتاب دكتر موحد را خیلی لاغر می‌دانم و معتقدم به موضوع كم پرداخته‌اند. گمان می‌كنم ماجرای مربوط به تغییر سوخت كشتی‌های نیروی دریایی انگلستان كه لرد داربی فیشر، فرمانده نیروی دریایی انگلیسی كه بعدا با جناب چرچیل این پروژه را پیش برد، به‌شدت در رفتارهای سیاسی دولت انگلستان بعد از قرار‌داد ١٩٠٧برای كنترل مشروطه ایرانی تاثیر گذاشت. آقای دكتر موحد واكنش‌های مجلسیون ما را به نظرم بسیار كم آورده‌اند. فراتر از اینها در مجلس ما مشكلات امتیازنامه و اینكه ما باید نظارت داشته باشیم، ‌بحث شده است. در مجلس‌های دوم و حتی اول می‌گویند كه ما مشروطه شدیم كه این ولنگاری‌ها رفع شود و بهتر بتوانیم بر این‌گونه امتیازنامه‌ها نظارت كنیم. خود شیخ محمد تقی بهجت دزفولی بارها و بارها سخنرانی اعتراضی نسبت به رفتار شركت نفت می‌كند و اینها را می‌توانید در روزنامه جنوب مطالعه كنید و ببینید كه چقدرپررنگ است. ایشان بارها در این روزنامه از انگلیس به عنوان روباه جنوب و از روسیه به عنوان خرس شمال یاد می‌كنند.

وقتی قرارداد ١٩٠٧منعقد شد، وزیر خارجه روسیه چند ماه بعد در دانمارك در یك كنفرانس خبری در پاسخ خبرنگاری كه از او پرسید فلسفه انعقاد این قرارداد چیست، خیلی صریح پاسخ داد و گفت: هدف این بود كه جنبش‌های ملی منطقه را كه به نحو آزاردهنده‌ای داشتند منافع و موقعیت ما را به خطر می‌انداختند، كنترل كنیم. انگلیس هم به نظر من فقط به خاطر حس قدرت گرفتن آلمان و خطر نفوذ او نبود كه این قرارداد را به امضا رساند و به دوران واگرایی در سیاست خودش در قبال روسیه پایان داد و نوعی همگرایی را پیشه كرد بلكه بخش مهمی از قضیه به خاطر همین منافع نفتی بود كه چشم‌اندازش روشن شده بود. درست است كه هنوز شركت نفت خیلی توسعه نیافته بود اما هوشمندانی در انگلیس مثل فیشر و چرچیل بودند كه چشم‌انداز آینده نفت را به عنوان ماده‌ای كه در جنگ جهانی اولی می‌دیدند به تعبیر لرد كرزن (به نقل از خود دكتر موحد) كشتی متفقین روی امواجی از نفت به پیروزی رسید. این نكته در سال‌های ١٩٠٧ و ١٩٠٦ تا حدودی بر هوشمندان انگلیس روشن شده بود. بنابراین فلسفه اصلی همراهی انگلیس نه كنترل آلمان كه مهار زدن به مشروطه ایران بود. انقلاب مشروطه ایران اگر چنان كه در كتاب ایران بین دو كودتا درباره آن بحث كرده‌ام، پیش می‌رفت، پای شركت نفت حسابی به پوست گردو می‌رفت و این چیزی بود كه سیاسیون انگلیس بر نمی‌تابیدند. امیدوارم این روایت با روایت امثال مكی خلط نشود و یكی انگاشته نشود.

نكته پایانی اینكه دریافت‌های دكتر موحد در این كتاب جابه‌جا آموزنده و خواندنی است. ایشان پرسش مهمی را در فصول اول مطرح می‌كنند یعنی ابتدا برای ما توضیح می‌دهند كه سابقه بهره‌گیری از نفت در تمدن اسلامی چگونه بود و شواهد خیلی خوبی را با قلم زیبای خودشان می‌آورند و بعد این سوال مهم را مطرح می‌كنند كه چرا برای توسعه امكانات كاربردی نفت ایرانیان نیندیشند و ایجاد صنعت نفت را برعهده نورسیدگانی در آن سوی دنیا گذاشتند؟ من بارها به ایشان گفته‌ام این یكی از نمونه‌هایی است كه ای‌كاش دكتر موحد دیدگاه‌های‌شان را راجع به این‌گونه مسائل و كاستی‌ها كه در تمدن و فرهنگ ما بود، تدوین می‌كردند و پاسخ خودشان را می‌گفتند و پاسخ می‌دادند كه چرا ما نتوانستیم كاری را بكنیم كه غربی‌ها كردند. به عبارت صریح‌تر دوست دارم دكتر موحد خیلی صریح بگویند كه نظرشان راجع به علل و عوامل انحطاط و عقب ماندگی تمدن ایرانی اسلامی چیست یعنی انتظار دارم ایشان دست به قلم ببرند و بنویسند. مثال دیگر نقد زیبای ایشان بر سرشت سلبی دموكراسی خواهی ایرانی است. این نقد هوشمندانه‌ای است كه جا دارد كه داعیه‌داران روشنفكری و دموكراسی‌خواهان ما به آن بپردازند. ایشان اشاره‌ای به فقره از كتاب احمد كسروی دارند. كسروی می‌نویسد: «بسیاری از اینان (آزادیخواهان و مشروطه‌خواهان) در آزادیخواهی بایایی (وظیفه‌ای) برای خود جز گله و ناله از دربار و بدگویی از شاه و پیرامونیان او نمی‌شناختند و چنین می‌دانستند كه هر‌چه بیشتر بنالند و بیشتر بد بگویند، آزادیخواهی بیشتر نموده‌اند (یعنی نشانه آزادیخواهی را نق زدن بیشتر می‌دانند) ». این درد بزرگی است كه ما ایرانیان به آن دچار شده‌ایم و دكتر موحد خیلی هوشمندانه می‌گویند: «این نیز حقیقتی است كه دموكراسی‌خواهی و تجدد‌طلبی ایرانیان در سرتاسر یك قرن گذشته جنبه سلبی و تخریبی بیشتری داشته است. نفرین، بدگویی، افشاگری، هتاكی، لجن پراكنی همواره بر عرصه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی سایه افكن بوده است. فضای روشنفكری ما هیچگاه نتوانسته است خود را از آلودگی غلیظ آن مسمومیت‌های مرگبار رهایی بخشد. مخبرالسلطنه گفته است طبع مردم ما هزل پسند است، هر كه بیشتر به دولت حمله بیاورد، مشروطه طلب‌تر است».

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: