پدر جریان اصلاحات و تجددخواهی ایرانیان / داریوش رحمانیان

1396/10/20 ۰۹:۰۴

پدر جریان اصلاحات و تجددخواهی ایرانیان / داریوش رحمانیان

تاریخ را بهتر است هر چه منطقی‌تر، روشمندتر و علمی‌تر بررسی كنیم و تا جایی كه می‌توانیم از سیاست‌زدگی دور نگه داریم و روایت علمی‌تری ارایه دهیم. اینكه خیلی‌ها معتقدند امیركبیر این روزهاست كه در تاریخ پررنگ شده و اسمش بر سر زبان‌ها افتاده، گزاره نادرستی است. امیركبیر از زمان حیاتش به عنوان یك دولتمرد كارآمد و مردمی، شهرت و محبوبیت زیادی داشت. مردم او را دوست داشتند و شایستگی‌اش دست‌كم برای بخشی از بزرگان و مردم آن زمان محرز بود.

 

تاریخ را بهتر است هر چه منطقی‌تر، روشمندتر و علمی‌تر بررسی كنیم و تا جایی كه می‌توانیم از سیاست‌زدگی دور نگه داریم و روایت علمی‌تری ارایه دهیم. اینكه خیلی‌ها معتقدند امیركبیر این روزهاست كه در تاریخ پررنگ شده و اسمش بر سر زبان‌ها افتاده، گزاره نادرستی است. امیركبیر از زمان حیاتش به عنوان یك دولتمرد كارآمد و مردمی، شهرت و محبوبیت زیادی داشت. مردم او را دوست داشتند و شایستگی‌اش دست‌كم برای بخشی از بزرگان و مردم آن زمان محرز بود. البته امثال امیركبیر همان زمان هم دشمنان خودشان را داشتند و حتی آنها را كوبیدند و كوشیدند چهره‌شان را مخدوش كنند، اما به‌هرجهت این طرز فكر كه میرزا تقی‌خان امیركبیر امروزه یا در ٥٠ سال اخیر با نوشته‌های كسانی چون فریدون آدمیت و امثال اینها به یك قهرمان ملی تبدیل شده، دیدگاهی اشتباه است. امیركبیر به واسطه خوی و خصلت، كارنامه‌ و توانایی‌هایی كه از خودش نشان داد و شایستگی‌ای كه داشت در ذهن مردم بزرگ شد. همان زمان هم قصه‌هایی پیرامون او بر زبان مردم پدیدار شد كه شاید بخشی از آن‌ در حسن قصه‌پردازی و مبالغه بوده و بخش دیگری از آن پایه‌ای در حقیقت داشته؛ قصه‌هایی كه در كتابی به نام «نوادرالامیر» جمع شده و به بخش‌های نادر و كم‌مانند زندگی و كارنامه میرزا تقی‌خان امیركبیر اشاره دارد. مسلما در كارنامه امیركبیر هم مواردی وجود دارد كه قابل نقد است. نباید از او یك شخصیت مقدس ساخت، نباید او را فرشته كرد و در عین حال نباید از او دیو ساخت. امیركبیر در واقع یك دولتمرد به معنای حقیقی كلمه، مصلح، میهن‌دوست، آینده‌نگر، ژرف‌نگر و بسیار توانا بود. من شخصا امیركبیر را تداوم سنت وزارت اصیل ایرانی می‌دانم؛ یعنی نظامی كه در طول تاریخ بزرگانی چون خواجه نظام‌الملك توسی، عمیدالملك كندری، خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی و امثال اینها را در دامان خودش پروراند تا به قائم‌مقام رسید. در واقع امیركبیر بقیه‌السیف این جریان و شخصیتی سیاسی بود كه سبك و مكتب ویژه‌ای در سیاست‌ورزی در روزگار قاجاریه داشت و شاید از جهاتی بتوان گفت بی‌مانند است. با وجود اینكه پیش از او عباس میرزا، قائم مقام پدر، قائم‌مقام پسر و عده‌ای دیگر جریان اصلاحات و تجددخواهی را در ایران شروع كرده بودند، اما با توجه به كارنامه امیركبیر در سه سال و یك ماه و بیست و هفت روز زمامداری به عنوان صدراعظم ناصرالدین شاه جوان، می‌توان گفت امیركبیر نقطه عطفی در تاریخ اصلاحات و تجددخواهی ایرانیان رقم زد و شاید گزاف نباشد اگر بگوییم او پدر جریان اصلاحات و تجددخواهی ایرانیان است. در آخر باید بگویم امروزه شاهد این هستیم كه وزارت آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی آموزش زبان انگلیسی را ممنوع اعلام كرده است. ایرانی اگر بخواهد در مسیر ترقی و تجدد باشد و بخواهد تمدن جدید را از آن خود كند و بر آن چیره شود، شرط اول قدم آن است كه زبان بیگانگان را در تسلط خودش در بیاورد. این از جمله نكاتی است كه امیركبیر توجه زیادی به آن داشت و در روند تاریخ ترجمه به زبان پارسی تاثیر بسیار چشمگیری داشت. همچنین امیركبیر به یك معنا پایه‌گذار آموزش و پرورش نوین در ایران بود. در دارالفنون وقتی نوبت به آموزش طب رسید، طب سنتی خودمان را فراموش نكرد و طبیب ایرانی برای تدریس به شاگردان گذاشت اما در كنارش طب فرنگی را هم آورد و پزشك فرنگی هم استخدام كرد؛ یعنی این مرد هم به سنت خودی توجه داشت و هم تمدن جدید. اگر همین امروز كسی تنها در یك مورد دارالفنون تامل و آن را با وزارت آموزش و پرورش امروز و تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده مقایسه كند، متوجه جایگاه واقعی امیركبیر می‌شود.  

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: