1393/10/23 ۰۷:۴۸
اکنون بنگرید که سیاستمداران و سرمایهداران در جهان و در هر جاى جهان چگونه عمل مىکنند و به انسانها به چه چشم مىنگرند؟ اینکه قرآن کریم با «تکاثر» و «اتراف» مبارزه کرده است و در احادیث آنهمه به طرد این دو پدیده ضد عدالت و ضد انسانیت پرداخته شده است، براى همین است که عدالت راهى براى تحقق بیابد و بشریت به سوى ساختن جامعههاى قائمبالقسط پیش رود.
محرومیت معنوى مستضعفان
مطلب۱۲ـ در روزگار اخیر گاه به ابعاد آثار غیر اقتصادى «فقر» نیز توجهى شده است. اسلام از آغاز به آثار گوناگون و شوم فقر توجه داده است و احادیث فراوانى در این باره در مدارک معتبر اسلامى رسیده است، تا جایى که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «کاد الفقر ان یکون کفرا»۲۶ که فقر را نزدیک به آن شمرده است که به صورت عاملى براى بزرگترین سقوط در زندگى انسان که کفر و بىایمانى است درآید، و مهمترین زیان را به تربیت و رشد انسانى فرد و جامعه برساند.
این حدیث و امثال آن بهخوبى مىفهماند که مصیبت فقر و فاجعه آن، نه تنها در این است که شکم فقیر گرسنه و تن او برهنه مىماند، بلکه انسان محروم ممکن است از هر گونه سرمایه حیات ابدى، که ایمان و عمل به احکام گوناگون دین است و بیشتر بلکه همه، نیاز به وسائل و «مقدمات» و «مقارنات» مادى دارد نیز محروم بماند، و سرمایه ابدى وى تباه گردد… و آیا درباره رفع محرومیت معنوى محرومان و مستضعفان و فرزندان دختر و پسر آنان و کودکان معصومشان با چه کوشایى و گسترهاى باید به تلاش پرداخت و به کوشیدن برخاست؟… و چه سان باید حقوق آنان را از حلقوم غاصبان اقتصادى درآورد و به آنان رسانید؟ و چگونه باید دستگاههاى مربوط را در این باره به عمل به وظایف خویش واداشت و فعال و بىپروا ساخت؟
پیامدهاى گوناگون فقر
مطلب۱۳٫ باید غافل نبود که آثار شوم فقر، به افراد و خانوارها منحصر نمىماند، بلکه در سطح جامعه نیز اثر مىگذارد؛ زیرا که تأثیرهاى ویرانگر و پیامدهاى گوناگون پیوسته به آن، از افراد و خانوادههاى مستضعف و محروم مىگذرد و جامعه را به گونههاى مختلف آسیبزده مىسازد؛ چون بخشهاى گوناگون جامعه مانند ظروف مرتبط است. بنابراین اصل مسلم و محسوس، فقر و استضعاف، یک فاجعه هولناک و یک مصیبت اجتماعى و انسانى و دینى و تربیتى بزرگ است که آثار آن به فقرآفرینان و استضعافگستران نیز مىرسد، و آنان را نیز با زیانهاى مادى و معنوى بسیار و گاه خطرهاى بزرگ مواجه مىدارد (و عذاب اخروى دردناکتر است و ماندگارتر).
تهاجم فرهنگى و تخریب اخلاقى
مطلب۱۴٫ اکنون مدتى است که سیاست جهانى استعمار در برخورد با اسلام و رسیدن به حساب این عامل بزرگ تهدیدکننده و هراسآفرین براى استعمارگران، اقدام به تهاجم فرهنگى، هجوم اعتقادى، تخریب اخلاقى و تضعیف باورهاى دینى و مبانى ایمانى نسلهاى جوان اسلام است تا از عمل کردن به اسلام (که یکى از وظایف آن، مبارزه با ظلم تا حد شهادت است) دستبردارند و دست کم در این باورها سست و شکدار شوند، و این صلابتهاى استعمار خردکن را به دست تردید و فراموشى بسپارند؛ نسلهایى که در هر جاى براى استعمارگران و متجاوزان مشکل مىآفرینند، و دیگران را نیز وارد صحنههاى مبارزات کردهاند و مىکنند…
با این حساب روشن و ملموس، کسانى که در کشورهاى اسلامى، به نام دین، حضور اجتماعى دارند، چه به عنوان عالمان و چه به عنوان حاکمان، و در سنگر اعتقادات و سنتهاى مقدس جاى گرفتهاند و باورهاى ایمانى را پشتوانه قرار دادهاند، باید خدا را همواره در نظر آورند و از نظر ولى وقتحضرت حجتبن الحسن المهدى(عج) غفلت نداشته باشند، و همواره براى خالصسازى حوزههاى حضورى و عملکردى خویش بکوشند و در همه ابعاد حضورها و نظردادنها و مدیریتها و اقدامهاى اجتماعى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى و قضایى و هنرى و… به گونهاى عمل کنند که حربه از دست مخالفان گرفته شود، و خود همین نظرها و عملکردها چنان سالم و قوى باشد که براى مصون ماندن اعتقادات نسلهاى جوان و تأثیرپذیر، پشتوانهاى نیرومند به شمار آید و براى جوانان آگاه قابل استناد و احتجاج باشد.
امروز که حاکمیت، عنوان حاکمیت دینى دارد، ایتام آل محمد(ص) به طور عمده از راه چگونگى عملکردها پشتیبانى مىشوند و با ارائه دیدگاههاى مترقى و جامع، از سوى عالمان، بر باورها پاى مىفشرند و در برابر هرگونه هجوم اعتقادى و تهاجم فرهنگى مصونیت مىیابند. بحثهاى عمیق و پاسخگو و قانعکننده و شبههزداى کلامى و عقیدتى لازم است و بهیقین لازم استسخنرانیهاى مناسب و خطبههاى مطابق واقع نیز در جاى خود، مىتواند سودمند باشد، لیکن کافى نیست؛ زیرا که مراحل اقدامى و عملکردى اهمیتى بهسزا دارد و نسل جوان به این مراحل بیشتر نگاه مىکند.
و از اینجاست که آموزشگر خورشیدنگر تعالیم الهى، حضرت امام جعفر صادق(ع) که تجسم انسانشناسى قرآنى است و بر راز و رمزهاى روح انسانى و اسرار رشد و تربیت آدمى واقف است، مىفرماید:
ـ کونوا دُعاه الناس باعمالکم، ولاتکونوا دعاه بالسنتکم:۲۷ مردمان را با عمل کردن خود (به دین و دیندارى) فراخوانید، و [تنها] با سخن گفتن فرا مخوانید.
و روشن است که از نظر مدیریت و اجتماع، در یک جامعه دینى، اجراى عدالت در قله همه اقدامها جاى دارد، چنان که هماره در نوشتهها از آیات و احادیثبر آن استشهاد کردهام، و چنان که تجربه عینى نیز هر آن گواه آن است. پس این است عامل بزرگ حفظ نسلهاى جوان اسلام…
لیبرالیسم اقتصادى و فرهنگى
مطلب۱۵٫ در سخنان و ایستارها، بر نفى لیبرال و لیبرالیسم تأکید مىشود، و منظور «لیبرالیسم فرهنگى» است برحسب تصور، در صورتى که مشکل اصلى و انقلابشکن واقعى، لیبرالهاى اقتصادیاند که با وجود و نفوذ آنان و تسلطشان بر امور، مبارزه با لیبرالیسم فرهنگى در صورتى که در تشخیص مصداق نیز اشتباهى نباشد، نه ممکن است و نه مثمر. امالفساد همان «لیبرالیسم اقتصادى» است که به ناچار زایندة لیبرالیسم فرهنگى است. چگونه ممکن است در جامعهاى لیبرالیسم اقتصادى باشد، و از لیبرالیسم فرهنگى پرهیز شود؟
و از اینجاست که قرآن کریم، مسئله قارون (مظهر لیبرالیسم اقتصادى) را با اهمیت و ذکر خصلتها و ویژگیهایش یاد مىکند، تا خوب شناسانده شود، و پس از هشدار نسبتبه طاغوت سیاسى (فرعون)، تنها به ذکر هامان (مظهر لیبرالیسم فرهنگى) بسنده نمىکند و قارون را مىشناساند. لیکن ما برخلاف مشى قرآن و انبیایى همه ترس خود را (درباره تباه شدن انقلاب و سقوط جامعه و سرخوردن مردم، و بر پا رفتن ایثارها، و افتادن فرصتبه دستسودپرستان جانى)، به لیبرالیسم فرهنگى منحصر مىکنیم (و در تشخیص مصادیق و موارد نیز اغلب برخوردى سطحى داریم)، و هیچ توجهى به لیبرالیسم اقتصادى نداریم و جامعه را که سوختة دست آن است و جنایات آن، هیچ از آن بیم نمىدهیم.
در پایان، براى تبرک و تنبّه، حدیثى از پیامبر اکرم(ص) نقل مىکنم و درک عظمت آن را، در ابعاد اجراى عدالت و ساختن جامعه قرآنى، و کمک به رشد انسانى، به خوانندگان گرامى و بیداردل وامىگذارم:
ـ عدل ساعه، خیرٌ من عباده سبعین سنه، قیام لیلها وصیام نهارها:۲۸یک ساعت اجراى عدالت، بهتر است از هفتاد سال عبادت، همه شبهایش نماز، و همه روزهایش روزه…
یادآورى:
پس از رسیدن پرسشنامه مجله «نقد و نظر»، و این پیام که چون این شماره درباره «عدالت» است، گردانندگان محترم آن مجله خواستهاند تا از این بنده نیز نوشتارى در آن باشد، این چند صفحه را نوشتم، با وجود کمى وقت و محدود شدن فرصتها، و خستگى مفرط، و کارهاى ناتمام برجاى مانده (اگرچه به گفته صائب: کار جهان تمامى، هرگز نمىپذیردر پیش از تمامى عمر، خود را تمام گردان)… پس امید است برخى از فاضلان و دوستانى که به کارهاى علمى و تحقیقى و مطبوعاتى مىپردازند و به این ناتوان نظرى لطفآمیز دارند، از وى کارى نخواهند و نوشتهاى انتظار نداشته باشند، تا شاید برخى از کارهاى ناتمام خود را که به احتمال، به پایان رساندن آنها مقدم استبه پایان برساند.
والسلام على من یخدم الحق لذات الحق، ویسعى لاقامه القسط والعدل، ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.
پىنوشتها:
۲۶٫ «خصال»، ج۱، ص۱۲; «الحیاه»، ج۴، ص۳۰۸ به بعد، احادیثى متعدد در این باره.
۲۷ـ «قرب الاسناد»، ص۵۲، «اصول کافى»، ج۲، ص۷۸، «الحیاه»، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۱، ترجمه فارسى، ۵۲۲-۵۱۴٫
۲۸ـ «بحار»، ج۷۵، (۷۲، از چاپ بیروت)، ص۳۵۲، از کتاب «جامع الاخبار»، «الحیاه»، ج۶، ص۳۲۵٫
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید