در جستجوی عدالت‏ / استاد محمدرضا حکیمى - بخش پنجم و پایانی

1393/10/23 ۰۷:۴۸

در جستجوی عدالت‏ / استاد محمدرضا حکیمى - بخش پنجم و پایانی

اکنون بنگرید که سیاستمداران و سرمایه‏داران در جهان و در هر جاى جهان چگونه عمل مى‏کنند و به انسانها به چه چشم مى‏نگرند؟ اینکه قرآن کریم با «تکاثر» و «اتراف‏» مبارزه کرده است و در احادیث آن‌همه به طرد این دو پدیده ضد عدالت و ضد انسانیت پرداخته شده است، براى همین است که عدالت راهى براى تحقق بیابد و بشریت ‏به سوى ساختن جامعه‏هاى قائم‌بالقسط پیش رود.

 

 

اکنون بنگرید که سیاستمداران و سرمایه‏داران در جهان و در هر جاى جهان چگونه عمل مى‏کنند و به انسانها به چه چشم مى‏نگرند؟ اینکه قرآن کریم با «تکاثر» و «اتراف‏» مبارزه کرده است و در احادیث آن‌همه به طرد این دو پدیده ضد عدالت و ضد انسانیت پرداخته شده است، براى همین است که عدالت راهى براى تحقق بیابد و بشریت ‏به سوى ساختن جامعه‏هاى قائم‌بالقسط پیش رود.

 

محرومیت معنوى مستضعفان

مطلب‏۱۲ـ در روزگار اخیر گاه به ابعاد آثار غیر اقتصادى «فقر» نیز توجهى شده است. اسلام از آغاز به آثار گوناگون و شوم فقر توجه داده است و احادیث فراوانى در این باره در مدارک معتبر اسلامى رسیده است، تا جایى که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «کاد الفقر ان یکون کفرا»۲۶ که فقر را نزدیک به آن شمرده است که به صورت عاملى براى بزرگترین سقوط در زندگى انسان که کفر و بى‏ایمانى است درآید، و مهمترین زیان را به تربیت و رشد انسانى فرد و جامعه برساند.

این حدیث و امثال آن به‌خوبى مى‏فهماند که مصیبت فقر و فاجعه آن، نه تنها در این است که شکم فقیر گرسنه و تن او برهنه مى‏ماند، بلکه انسان محروم ممکن است از هر گونه سرمایه حیات ابدى، که ایمان و عمل به احکام گوناگون دین است و بیشتر بلکه همه، نیاز به وسائل و «مقدمات‏» و «مقارنات‏» مادى دارد نیز محروم بماند، و سرمایه ابدى وى تباه گردد… و آیا درباره رفع محرومیت معنوى محرومان و مستضعفان و فرزندان دختر و پسر آنان و کودکان معصومشان با چه کوشایى و گستره‏اى باید به تلاش پرداخت و به کوشیدن برخاست؟… و چه سان باید حقوق آنان را از حلقوم غاصبان اقتصادى درآورد و به آنان رسانید؟ و چگونه باید دستگاههاى مربوط را در این باره به عمل به وظایف خویش واداشت و فعال و بى‏پروا ساخت؟

 

پیامدهاى گوناگون فقر

مطلب‏۱۳٫ باید غافل نبود که آثار شوم فقر، به افراد و خانوارها منحصر نمى‏ماند، بلکه در سطح جامعه نیز اثر مى‏گذارد؛ زیرا که تأثیرهاى ویرانگر و پیامدهاى گوناگون پیوسته به آن، از افراد و خانواده‏هاى مستضعف و محروم مى‏گذرد و جامعه را به گونه‏هاى مختلف آسیب‏زده مى‏سازد؛ چون بخشهاى گوناگون جامعه مانند ظروف مرتبط است. بنابراین اصل مسلم و محسوس، فقر و استضعاف، یک فاجعه هولناک و یک مصیبت اجتماعى و انسانى و دینى و تربیتى بزرگ است که آثار آن به فقرآفرینان و استضعاف‏گستران نیز مى‏رسد، و آنان را نیز با زیانهاى مادى و معنوى بسیار و گاه خطرهاى بزرگ مواجه مى‏دارد (و عذاب اخروى دردناکتر است و ماندگارتر).

 

تهاجم فرهنگى و تخریب اخلاقى

مطلب‏۱۴٫ اکنون مدتى است که سیاست جهانى استعمار در برخورد با اسلام و رسیدن به حساب این عامل بزرگ تهدیدکننده و هراس‏آفرین براى استعمارگران، اقدام به تهاجم فرهنگى، هجوم اعتقادى، تخریب اخلاقى و تضعیف باورهاى دینى و مبانى ایمانى نسلهاى جوان اسلام است تا از عمل کردن به اسلام (که یکى از وظایف آن، مبارزه با ظلم تا حد شهادت است) دست‏بردارند و دست کم در این باورها سست و شک‏دار شوند، و این صلابتهاى استعمار خردکن را به دست تردید و فراموشى بسپارند؛ نسلهایى که در هر جاى براى استعمارگران و متجاوزان مشکل مى‌آفرینند، و دیگران را نیز وارد صحنه‏هاى مبارزات کرده‏اند و مى‏کنند…

با این حساب روشن و ملموس، کسانى که در کشورهاى اسلامى، به نام دین، حضور اجتماعى دارند، چه به عنوان عالمان‏ و چه به عنوان حاکمان، و در سنگر اعتقادات و سنتهاى مقدس جاى گرفته‏اند و باورهاى ایمانى را پشتوانه قرار داده‏اند، باید خدا را همواره در نظر آورند و از نظر ولى وقت‏حضرت حجت‏بن الحسن المهدى(عج) غفلت نداشته باشند، و همواره براى خالص‏سازى حوزه‏هاى حضورى و عملکردى خویش بکوشند و در همه ابعاد حضورها و نظردادنها و مدیریتها و اقدامهاى اجتماعى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى و قضایى و هنرى و… به گونه‏اى عمل کنند که حربه از دست مخالفان گرفته شود، و خود همین نظرها و عملکردها چنان سالم و قوى باشد که براى مصون ماندن اعتقادات نسلهاى جوان و تأثیرپذیر، پشتوانه‏اى نیرومند به شمار آید و براى جوانان آگاه قابل استناد و احتجاج باشد.

امروز که حاکمیت، عنوان حاکمیت دینى دارد، ایتام آل محمد(ص) به طور عمده از راه چگونگى عملکردها پشتیبانى مى‏شوند و با ارائه دیدگاههاى مترقى و جامع، از سوى عالمان، بر باورها پاى مى‏فشرند و در برابر هرگونه هجوم اعتقادى و تهاجم فرهنگى مصونیت مى‏یابند. بحثهاى عمیق و پاسخگو و قانع‏کننده و شبهه‏زداى کلامى و عقیدتى لازم است و به‌یقین لازم است‏سخنرانیهاى مناسب و خطبه‏هاى مطابق واقع نیز در جاى خود، مى‏تواند سودمند باشد، لیکن کافى نیست؛ زیرا که مراحل اقدامى و عملکردى اهمیتى به‌سزا دارد و نسل جوان به این مراحل بیشتر نگاه مى‏کند.

و از اینجاست که آموزشگر خورشیدنگر تعالیم الهى، حضرت امام جعفر صادق(ع) که تجسم انسان‏شناسى قرآنى است و بر راز و رمزهاى روح انسانى و اسرار رشد و تربیت آدمى واقف است، مى‏فرماید:

ـ کونوا دُعاه الناس باعمالکم، ولاتکونوا دعاه بالسنتکم:۲۷ مردمان را با عمل کردن خود (به دین و دیندارى) فراخوانید، و [تنها] با سخن گفتن فرا مخوانید.

و روشن است که از نظر مدیریت و اجتماع، در یک جامعه دینى، اجراى عدالت در قله همه اقدامها جاى دارد، چنان که هماره در نوشته‏ها از آیات و احادیث‏بر آن استشهاد کرده‏ام، و چنان که تجربه عینى نیز هر آن گواه آن است. پس این است عامل بزرگ حفظ نسلهاى جوان اسلام…

 

لیبرالیسم اقتصادى و فرهنگى

مطلب‏۱۵٫ در سخنان و ایستارها، بر نفى لیبرال و لیبرالیسم تأکید مى‏شود، و منظور «لیبرالیسم فرهنگى» است ‏برحسب تصور، در صورتى که مشکل اصلى و انقلاب‏شکن واقعى، لیبرالهاى اقتصادی‌اند که با وجود و نفوذ آنان و تسلطشان بر امور، مبارزه با لیبرالیسم فرهنگى در صورتى که در تشخیص مصداق نیز اشتباهى نباشد، نه ممکن است و نه مثمر. ام‌الفساد همان «لیبرالیسم اقتصادى» است که به ناچار زایندة لیبرالیسم فرهنگى است. چگونه ممکن است در جامعه‏اى لیبرالیسم اقتصادى باشد، و از لیبرالیسم فرهنگى پرهیز شود؟

و از اینجاست که قرآن کریم، مسئله قارون (مظهر لیبرالیسم اقتصادى) را با اهمیت و ذکر خصلت‌ها و ویژگیهایش یاد مى‏کند، تا خوب شناسانده شود، و پس از هشدار نسبت‏به طاغوت سیاسى (فرعون)، تنها به ذکر هامان (مظهر لیبرالیسم فرهنگى) بسنده نمى‏کند و قارون را مى‏شناساند. لیکن ما برخلاف مشى قرآن و انبیایى همه ترس خود را (درباره تباه شدن انقلاب و سقوط جامعه و سرخوردن مردم، و بر پا رفتن ایثارها، و افتادن فرصت‏به دست‏سودپرستان جانى)، به لیبرالیسم فرهنگى منحصر مى‏کنیم (و در تشخیص مصادیق و موارد نیز اغلب برخوردى سطحى داریم)، و هیچ توجهى به لیبرالیسم اقتصادى نداریم و جامعه را که سوختة دست آن است و جنایات آن، هیچ از آن بیم نمى‏دهیم.

در پایان، براى تبرک و تنبّه، حدیثى از پیامبر اکرم(ص) نقل مى‏کنم و درک عظمت آن را، در ابعاد اجراى عدالت و ساختن جامعه قرآنى، و کمک به رشد انسانى، به خوانندگان گرامى و بیداردل وامى‏گذارم:

ـ عدل ساعه، خیرٌ من عباده سبعین سنه، قیام لیلها وصیام نهارها:۲۸یک ساعت اجراى عدالت، بهتر است از هفتاد سال عبادت، همه شبهایش نماز، و همه روزهایش روزه…

 

یادآورى:

پس از رسیدن پرسشنامه مجله «نقد و نظر»، و این پیام که چون این شماره درباره «عدالت‏» است، گردانندگان محترم آن مجله خواسته‏اند تا از این بنده نیز نوشتارى در آن باشد، این چند صفحه را نوشتم، با وجود کمى وقت و محدود شدن فرصتها، و خستگى مفرط، و کارهاى ناتمام برجاى مانده (اگرچه به گفته صائب: کار جهان تمامى، هرگز نمى‏پذیردر پیش از تمامى عمر، خود را تمام گردان)… پس امید است ‏برخى از فاضلان و دوستانى که به کارهاى علمى و تحقیقى و مطبوعاتى مى‏پردازند و به این ناتوان نظرى لطف‏آمیز دارند، از وى کارى نخواهند و نوشته‏اى انتظار نداشته باشند، تا شاید برخى از کارهاى ناتمام خود را که به احتمال، به پایان رساندن آنها مقدم است‏به پایان برساند.

والسلام على من یخدم الحق لذات الحق، ویسعى لاقامه القسط والعدل، ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.

 

پى‏نوشتها:

۲۶٫ «خصال‏»، ج‏۱، ص‏۱۲; «الحیاه‏»، ج‏۴، ص‏۳۰۸ به بعد، احادیثى متعدد در این باره.

۲۷ـ «قرب الاسناد»، ص‏۵۲، «اصول کافى‏»، ج‏۲، ص‏۷۸، «الحیاه‏»، ج‏۱، ص‏۳۲۶-۳۲۱، ترجمه فارسى، ۵۲۲-۵۱۴٫

۲۸ـ «بحار»، ج‏۷۵، (۷۲، از چاپ بیروت)، ص‏۳۵۲، از کتاب «جامع الاخبار»، «الحیاه‏»، ج‏۶، ص‏۳۲۵٫

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: