دکتر زریاب خویی: پرچمدار فرهنگ ایرانی و اسلامی / نادره جلالی

1400/11/13 ۱۳:۳۴

دکتر زریاب خویی: پرچمدار فرهنگ ایرانی و اسلامی / نادره جلالی

دکتر عباس زریاب خویی، از جمله پیشگامان و چهره‌های ماندگار تاریخ معاصر این کهن مرزو بوم در بیست و هفت سال پیش، در 14 بهمن‌ماه 1373درگذشت. او یکی از عاشقان ایران و زبان فارسی و به گواهی آثارش دره نادره تاریخ، ادب و فرهنگ ایران بود.

 

دبا: دکتر عباس زریاب خویی، از جمله پیشگامان و چهره‌های ماندگار تاریخ معاصر این کهن مرزو بوم در بیست و هفت سال پیش، در 14 بهمن‌ماه 1373درگذشت. او یکی از عاشقان ایران و زبان فارسی و به گواهی آثارش دره نادره تاریخ، ادب و فرهنگ ایران بود.

دانشی‌مردی که هر چه بیشتر با او آشنا می‌شدی به ویژگی‌های علمی و امتیازات معنوی‌اش پی می‌بردی و در می‌یافتی او خیلی بالاتر از نوشته‌هایش جلوه می‌کند و حافظه نیرومندش گنجینه ای آگنده از دانش و اطلاعاتی وسیع و گران‌بهاست. 

دکتر زریاب در عصر گذار از سنت به تجدد بالید. تحصیل در حوزه و دانشگاه‌های‌ ایران و آلمان و تجربه علم‌آموزی دو سنت شرقی و غربی با توجه بر  تسلط بر چندین زبان‌ خارجی به همراه هوش سرشار و حافظه شگفت‌انگیز از او استادی جامع‌الاطراف و به قول دکتر زرین‌کوب «دایره‌المعارفی متحرک» ساخت که حضورش در عرصه علم و قلم راسخ و مستمر بود با اینکه کم‌تر می‌نوشت و به واسطه درک ارزش وقت، بیشتر می‌خواند. از این‌رو، آثارش در بازار نشر امروزی که به لحاظ کمیت بسیارند و به کیفیت قلیل، ارزش آنها با نثری ادیبانه دو چندان دیده می‌شود و تصویرگر جایگاه والای فرهنگی‌ اوست.

استادی که معتقد بود پیام شاهنامه دفاع از ملیت، قومیت و شرف ایرانی است. اگر ما به زبان فارسی می‌نازیم که یکی از غنی‌ترین ادبیات جهان را دارد، این غنا محصول سی‌سال رنج فردوسی است. بنابراین، این فرهنگ غنی باید به نسل بعدی انتقال یابد و هیچ عمل خیری از سوی توانگران به اندازه کمک به پیشرفت فرهنگ و دانش شریف و بی‌شائبه نیست

استادی که تاریخ ایران را بسیار خوب می‌شناخت و می‌گفت هر واقعه تاریخی را می‌توان به صور مختلف تفسیر کرد اما وجود آن را نمی‌توان انکار کرد و پیوسته بر این نکته تأکید داشت که داوری در باب اشخاص باید با توجه به محیط زندگی و عصر آنها صورت گیرد. او معتقد بود مورخ باید تیزبین، با هوش و قدری نیز از روانشناسی و علوم طبیعی بهره مند باشد تا بتواند انگیزه های ورای هر سند، گفته و نوشته‌ و روایتی را درک کند. امری که نیازمند بینش و دانش فوق‌العاده است. بنابر این، داوری پژوهشگران را در باب اشخاص مهم تاریخی که غالباً بدون توجه به شرایط محیطی آن‌ها صورت قرار گرفته‌ است، نیازمند بازبینی می‌دانست.

گنجینه ذهن او در زمینه های گوناگون تاریخ، ادب و فرهنگ ایران، بی‌هیچ مزد و منتی در برابر پرسشگران گشوده بود و هر کس به قدر توفیق از این بحر سبویی بر می گرفت. در باب رجال معاصر سیاسی، فرهنگی و ادبی ایران و سوابق اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آنها دور از تعصب و جانبداری و تهمت و افترا سخن می‌گفت: به سیدضیاءالدین طباطبایی هرگز علاقه ای نشان نمی داد و ذکاءالملک فروغی را از بزرگان و برجستگان فرهنگ این مملکت و از رجال درجه اول می‌دانست، و می گفت وثوق‌الدوله اگر ماجرای قرارداد 1919 نبود، در عرصه سیاست ایران از مردان بسیار بزرگ شناخته می شد. محیط طباطبایی را از فضلای درجه اول مملکت بر می‌شمرد که اگر پای مصالح ایران به میان می‌آمد، شعوبی محض و خالص جلوه می‌کرد و در برابر ادعاهای نویسندگان عرب که تحت تأثیر ملیت‌گرایی‌ها قرون اخیر همه افتخارات عالم اسلام را به خود منسوب می‌دارند سخت می ایستاد.

استاد زریاب به راستی در تواضع و فروتنی، انصاف و تقوی، نیک‌نفسی، مهر و محبت، وفاداری در دوستی، نوع‌دوستی و در کلامی کوتاه، در اخلاق‌مداری میان دوستان و اهل علم شهره بود و گرچه با وجود همه فضیلت‌ها و خدمات علمی و فرهنگی، نامهربانی‌ها دید، بدون هیچ توقعی در خلوت خود دمی از خواندن و تحقیق و پژوهش و شاگردپروری باز نایستاد. متأسفانه نسل جوان با او چنان که باید و شاید آشنا نیست، ولی آثار او در میان اهل علم، جایگاه خاص خود را داشته و برخی بارها تجدید چاپ شده است.

 دکتر زریاب معتقد بود در جامعه امروزی بشر بیشتر از قبل اسیر مادیات و شهوات شده است و تنها عده بسیار اندکی می‌توانند به قول افلاطون و ارسطو فضیلت را معیار قرار دهند و زریاب، از شمار اندک اصحاب فضیلت بود. بیم داشت که نسل جوان با هویت خود بیگانه شود و چه اندازه دوراندیش بود.  می‌اندیشید که چگونه می‌توان آنان را با ریشه‌های تاریخی و فرهنگی خود آشنا کرد و دوستی داد.

دکتر زریاب از دل سنت سر بر آورده بود و همواره از هویت خود دفاع ‌کرد، ولی معتقد بود علاوه بر حفظ فرهنگ غنی و سرشار خود و انتقال آن به نسل آینده باید با دنیای امروز هم هماهنگ شد: فرهنگ مغرب‌زمین را شناخت و با فرهنگ ملی خود تطبیق و پیوند داد و آگاهی تاریخی داشت. ویژگی نسل او آن بود که سنت را زندگی و تجربه کردند و هم دنیای صنعت را و برخورد جدید و قدیم را دیدند و بی‌شائبه ایران و ایرانی را دوست ‌داشتند.

 دکتر زریاب در روزگار ما یکی از بهترین پرچمداران فرهنگ ملی و اسلامی و از وارثان نمایان و برجسته این فرهنگ و به قول  روانشاد ایرج افشار "استادی کم مانند" بود.

منبع: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: