یزد در اسناد مطبوعاتی / حسین مسرّت

1400/9/7 ۱۲:۱۷

یزد در اسناد مطبوعاتی / حسین مسرّت

نگارش و تدوین کتاب دربارۀ زادوبوم و دلبستگی مردمان هر بوم به نگارش چنین آثاری، پیشینه ای چند سده ای دارد که هر دوره با یک نگرش و ویژگی همراه بوده و بیشترین آن ها به گونۀ کتاب های تاریخ، جغرافیا و سفرنامه برجای مانده است. نگاهی به فهرست کتاب های موجود در کتابخانه های ایران، گویای وجود صدها کتاب در این زمینه است که نام بردن آن ها از حوصلۀ این گفتار بیرون است.

یزد در اسناد مطبوعاتی : محمّد حاجی شعبانی، قم : صحیفۀ خرد، 1393، وزیری، 2ج، 476+868 ص.

نگارش و تدوین کتاب دربارۀ زادوبوم و دلبستگی مردمان هر بوم به نگارش چنین آثاری، پیشینه ای چند سده ای دارد که هر دوره با یک نگرش و ویژگی همراه بوده و بیشترین آن ها به گونۀ کتاب های تاریخ، جغرافیا و سفرنامه برجای مانده است. نگاهی به فهرست کتاب های موجود در کتابخانه های ایران، گویای وجود صدها کتاب در این زمینه است که نام بردن آن ها از حوصلۀ این گفتار بیرون است.

امّا در زمینۀ یزد، کهن ترین متن بر جای مانده، کتاب «جامع الخیرات»، گزارش موقوفات سیّدرکن الدّین محمّد حسینی یزدی در یزد به سال 725 ق است که در آن نمودهایی از جغرافیای شهری و آثار باستانی، مدنی و اجتماعی دیده می شود پس از آن در سدۀ نهم قمری دو تاریخ در یزد داریم، یکی «تاریخ یزد» نوشتۀ جعفر بن محمّد بن حسن جعفری (به کوشش : ایرج افشار، چاپ دوم،1343) و دیگری : «تاریخ جدید یزد» نگارش احمد بن حسین کاتب یزدی (به کوشش : ایرج افشار، چاپ 1386ش) پس از آن در سدۀ یازدهم، دورۀ سه جلدی «جامع مفیدی» نوشتۀ محمّد مفید مستوفی بافقی است. ( به کوشش : ایرج افشار، چاپ دوم ،1385) از آن به بعد است که کتاب های موضوعی پیدا می شود، مانند : تذکرۀ شعرای یزد، تذکرۀ میکده (به کوشش : حسین مسرّت، ویرایش دوّم، 1382)، تذکرۀ شبستان (به کوشش : اکبر قلمسیاه،1379)  و جامع جعفری (تاریخ خوانین یزد)(به کوشش : ایرج افشار، 1353)

 امّا از دورۀ پهلوی است که کتاب هایی با موضوعات جزئی تر دربارۀ شهر ها از جمله یزد چاپ می شود و هر چه به زمان کنونی می رسیم، این موضوعات جزئی و جزئی تر می شود، چنانکه در سده های اخیر کتاب هایی مانند : یزد در سفرنامه ها، آمار نامۀ استان یزد، معماری شهر یزد، دانشنامۀ مشاهیر یزد، اوضاع اجتماعی اقتصادی یزد، سیمای باستانی شهر میبد، تاریخ اردکان، فرهنگ عامّۀ ابرکوه، معدن تلاش (معدن چغارت بافق)، خانه های زرتشتیان یزد، آب انبار های شهر یزد، سیمای نصرآباد، و حتّی، روستای ما بنیز، چاپ شده است.

یکی از موضوعاتی که در دهه های اخیر مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته، مطبوعات است نقشی که مطبوعات در دگرگونی های اوضاع تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در این دو سدۀ اخیر در جهان و ایران داشته، انکارناپذیر است. مطبوعات در بسیاری از جاها به عنوان نیروی پیش برنده در جنبش ها عمل کرده است که گویای آن پیروزی جنبش مشروطه در ایران بوده است. همین مقوله جایگاهی ویژه در این سالیان در نگارش کتاب های تاریخی و اجتماعی داشته است. اکنون محتوای مطبوعات به عنوان بهترین و گویا ترین سند برای تفهیم مطالب کتاب ها برگزیده می شود.

در پنجاه سال گذشته که نگرشی نو به مطبوعات در پژوهش های پژوهشگران پیدا شده، ده ها کتاب ارزنده در این زمینه تدوین شده است مانند : رویدادهای مطبوعاتی ایران 1382-1215(فرید قاسمی)، خواندنی های قرن (محمود طلوعی)، سیری در مطبوعات ایران (مسعود برزین)، اسناد مطبوعات (1286-1320ه ش) (کاوۀ بیات و مسعود کوهستانی نژاد) و . . .

****

کتابی که اکنون معرّفی می شود، دورۀ دو جلدی «یزد در اسناد مطبوعاتی» گردآوری محمّد حاجی شعبانی است که پیش تر از او کتاب «از سترون خاک تا حماسۀ شگفتن در کویر» و چندین مقاله دربارۀ یزد را در هفته نامۀ ریاح و کتاب یزد، نگین کویر دیده و خوانده بودیم.

دفتر نخست این کتاب دربردارندۀ «اخبار و گزارش های خبری 1231-1358ش» و دفتر دوّم در بردارندۀ گفتارها و دیگر نوشته ها از 1231-1358 ش است که تمامی «به استناد جستاری در اسناد مطبوعاتی موجود در کتابخانۀ موقوفۀ میرزا محمّد کاظمینی» فراهم شده است. کتابخانۀ تخصّصی تاریخ کاظمینی که در سال 1383 ش همرا با چندین هزار جلد کتاب خطّی و چاپی و سند خطّی وقف بر آستانۀ امامزداۀ جعفر(ع) یزد شده است.

گردآورنده در دفتر نخست، پس از دیباچه ای دراز دامن (ص 41-11) دربارۀ تاریخچۀ پیدایش روزنامه نگاری در جهان، در ایران، در شهرستان ها و سپس در یزد، به «نقش طوفان بر انگیز فرّخی یزدی در تاریخ روزنامه نگاری ایران» می پردازد و جالب است با آنکه گردآورنده کتاب را در سال 1392 گردآوری و تدوین کرده است؛ مجموعه گفتارهای نگارنده در زمنیۀ تاریخ مطبوعات یزد، مندرج در کتاب های : «ناموارۀ دکتر محمود افشار»(ج5، ص 2677-2637)، «یزدنامه» (ج1، ص530-427) و کتاب های نگارنده در زمینۀ فرّخی یزدی، مانند : «فرّخی یزدی، شاعر لب دوخته» (انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان یزد، 1378)، «پیشوای آزادی، زندگی و شعر فرّخی یزدی» (ثالث، 1384) و «دیوان فرّخی یزدی» (ویرایش اوّل تا سوم، 1378، 1381، 1390 انجمن آثار و مفاخر فرهنگی یزد، قطره و مولی) را ندیده است یا نخواسته ببیند.

 آن گاه گردآورنده در بخش «توضیحی در کتاب حاضر» به انگیزۀ گردآوری این مجموعه می پردازد و می نویسد :

«آنچه در این مجموعه گردآمده است، اخبار و اطّلاعات مربوط به یزد را از قدیمی ترین دوران پیدایش روزنامه در ایران تا پایان سال 1357 ه.ش به دست داده است. در انتخاب مطالب کوشیده است هر نوع مطلبی که مربوط به یزد بوده است، اعم از خبر، گزارش خبری، مقاله، اشاره و حتّی آگهی تجارتی و تسلیّت گزینش گردد و نام و نشان و تاریخ دقیق نشریه ای که آن مطلب از آن برگزیده شده است، عرضه گردد.» (ص29)

همو در ادامه به درستی می افزاید : «بر این باور بوده ایم که می توان از این روند، سیر تطوّر تاریخی و مقطعی زندگی مردم و فرهنگ حاکم بر جامعه را به دست داد؛ هر چند عمرروزنامه نگاری در تاریخ کشور ما و در مقایسه با حیات تاریخی مان، بسیار اندک بوده و حدّاکثر از دو سدۀ اخیر تجاوز نمی کند، امّا به خاطر سهل انگاری های فراوانی که در ثبت و ضبط وقایع مربوط به گذشتگان مواجه بوده و مع الاسف در موارد بسیاری از فرهنگ و گذشتۀ خود بی خبر است، بعضاً در مطالعات تاریخی . . . به حلقه های مفقوده ای بر می خوریم که هیچ اشاره و مستند تاریخی راجع به آن وجود ندارد و این متأسّفانه به دو خصیصۀ اصلی ما باز می گردد:

اوّلاً در نگارش و ثبت و ضبط وقایع زمان خود غفلت داشته و داریم و ثانیاً در حفظ آنچه که دیگران نوشته و به یادگار گذاشته اند، سهل انگار، بی تفاوت و مع الاسف در موارد بسیاری غافل هستیم.» (ص30-29)

دفتر نخست به دو بخش تقسیم شده است:

بخش نخست : «اخبار و گزارش های خبری جرایدی که بر مبنای سال هجری قمری منتشر شده اند» از سال 1267 ق تا 1330ق

بخش دوم : «اخبار و گزارش های خبری جرایدی که بر مبنای سال هجری شمسی منتشر شده اند» از سال 1308 ش تا پایان 1357ش.

گردآورنده در این دفتر، رخدادها و رویدادها را به ترتیب سال مرتّب نموده و منبعی بسیار خوب و تا اندازه ای دست اوّل را برای تدوین تاریخ یزد در دوره های قاجار و پهلوی در دسترس پژوهشگران گذارده است، بویژه آنانی که دسترسی به منابع مهمّ مطبوعاتی این دوره ها را ندارند. همو در آغاز کتاب اشاره به منابع خود شامل : روزنامۀ وقایع اتّفاقیه (سال؟)، روزنامۀ مجلس (سال های 1324 تا 1330ق) مجلّۀ آینده (دورۀ اوّل) روزنامۀ اطّلاعات (سال؟) مجلّۀ یغما (دورۀ 31 ساله ) مجلّۀ نمکدان (شماره های گوناگون)، روزنامۀ کیهان (سال؟ )، مجلّۀ خواندنی ها (سال ؟) و روزنامۀ مرد مبارز (سال ؟) می کند.

     گردآوری این مجموعه چنانکه خود گردآورنده نیز اشاره کرده است : « گزینشی است بر اساس وضع موجود و نه وضیعیّت مطلوب. به طور حتم اگر نگارنده تمام منابعی که در مورد یزد وجود دارد در اختیار داشت، حاصل کار به گونه ای دیگر بود ولو اینکه مجبور بود از همۀ موارد چشم بپوشد و کتاب کاملاً خلاصه شده ای را تقدیم دارد.

پرواضح است که آنچه گردآوری شده، نه کامل است و نه جامع. مسلّماً بسیاری از نشریات در دسترس ما نبوده و در آرشیو این کتابخانه وجود نداشته است؛ بنابر این آنچه در این کتاب آمده است؛ همان طور که از عنوان آن بر می آید : «یزد در اسناد مطبوعاتی»، امّا مطبوعاتی که در کتابخانۀ میرزا محمّد کاظمینی وجود داشته است و نه همۀ مطبوعاتی که از گذشته های دور و نزدیک در ایران و خارج از ایران به طبع رسیده است. در این بین قفر یا فقدان اخبار و گزارش های خبری بعضی از مقاطع (مثلاً سال های بین دهۀ 1340 تا 1350 ه ش) و همچنین اخبار مندرج در نشریات محلّی موجب تأسف نگارنده است.» (ص 30)

بی گمان اگر کتاب بر مبنای موجودی مثلاً مطبوعات کتابخانه های وزیری و دستمالچی یزد که در همان شهر قرار داشتند، تنظیم می گشت و یا فراتر از آن بر مبنای موجودی کتابخانه های ملّی و مجلس شورای اسلامی تدوین می گشت، حجمی به مراتب فراتر از این داشت، امّا اینکه چه تعمّدی بوده که حتما بر پایۀ منابع موجود در کتابخانۀ کاظمینی باشد، گردآورنده در دیباچۀ کتاب توضیح نداده است.

تا آنجا که نگارنده می داند این طرح از سال 1382 ش در دستور کار بنیاد ریحانة الرسول یزد قرار داشت و سال ها مرحومان : نیما مسرّت و مریم اسماعیلی زاده، دو کارمند بنیاد در کار استخراج مطالب یزد از خلال مطبوعات موجود در آن بنیاد بودند، تا اینکه تدوین نهایی آن به آقای حاجی شعبانی سپرده شده، هر چند در دیباچه یادی از نیما مسرّت نشده است.

****

 آنچه در نگاه نخست به دفتر نخست پدیدار می گرددد به غیر از کاستی مطبوعات نداشتن فهرست اعلام شامل جایگاه و نام افراد است که باعث دشواری کار پژوهشگران می گردد.

دفتر دوّم این مجموعه در بردارندۀ گفتار ها و نوشته ها از سال 1231ش تا پایان سال 1357 ش است و بر خلاف دفتر نخست، جنبۀ خبری ندارد و از گونه گونی موضوع ها در زمینه های : زندگی نامه، تاریخ، جغرافیا، ادبیّات و اقتصاد برخوردار است که آن را نسبت به دفتر نخست برجسته می کند، و چنانکه هویدا است این دفتر از مجلّات برگرفته شده است و گردآورنده برای دسترس بهتر به گفتارها، فهرستی را در آغاز کتاب آورده است که چه خوب می بود، در برابر عنوان گفتارها، نام نویسنده هم می آمد.

 و باز نکتۀ گفتنی آنکه این دفتر هم بخشی از گفتارهای یزد است که در مطبوعات درج شده، نه آنچه باید باشد؛ زیرا تا آنجا که نگارنده می داند و خود سال ها مطبوعات ایران را از نظر گذرانده و فیش کرده است، شمارگان گفتارها در بازۀ زمانی (1231-1358ش) دربارۀ یزد و یزدیان، ده ها برابر این است. ولی به هر روی همین اندازه هم سودمند و قابل بهره برداری است.

نگاهی به برخی از عنوان های آمده در دفتر دوّم، گویای اهمیّت این دفتر است : وحشی بافقی، معارف زردشتتیان یزد، نظری به شهرستان یزد و اقتصادیات آن، فرّخی یزدی، مسجد جامع یزد، جیجون یزدی، تذکرۀ سخنوران یزد، گشتی در خاک یزد، یزد شهر بادگیرها، محاصرۀ  یزد، خاندان جمال الاسلام یزدی، گرفتاری قائم مقام در یزد و خاطراتی از آغاز کار ذوب آهن در ایران.

این دفتر بر خلاف دفتر نخست، در بردارنده نامنامه است، امّا ترتیب تاریخی ندارد، مثلاً با وحشی بافقی (شاعر عصر صفوی) آغاز می شود، سپس به شرف الدّین علی می پردازد، آنگاه آل مظفر می آید، دوباره مقاله ای دربارۀ وحشی دارد، سپس به شکست حزب توده در یزد می پردازد، آن گاه کتیبه ای از سدّۀ ششم در خرانق را می آورد و در ادامه سفرنامۀ زنده یاد ایرج افشار می آید، پس از آن وقف نامۀ ربع رشیدی و محاصرۀ یزد توسّط شاه اسماعیل صفوی، و هم چنان بین سده های گوناگون در آمد و شد و نوسان است. کاری که گردآورنده می توانست با یک دستور ساده به رایانه، آن را جا به جا کند.

****

گردآورنده در این دو دفتر کوشش نموده تنها، بازچاپ مطالب مندرج در نشریّات بپردازد و از درج توضیح و یادداشت در ذیل صفحات و در پایان کتاب خود دارری کرده است و آنچه هم به ندرت دیده می شود، چنانکه در دیباچه هم آمده است، حاصل پژوهش های مرحوم اسماعیلی زاده، در برابری مطالب مندرج در نشریّات با مطالب کتاب های تاریخی بوده است. کاری که اگر انجام می شد، به کتاب را سودمند تر می نمود. هر چند جای مقدّمه یا مؤخّرۀ تحلیلی مطالب بسیار خالی است و شاید در نظر گردآورنده نبوده است.

 مورد دیگر که در دو جلد این کتاب به چشم می خورد، این است با آنکه گردآورنده در آغاز کتاب یادآور شده که کوشش نموده به املا و انشای اصل خبر ها و گزارش ها و گفتار ها وفادار بماند، امّا چه کس است که نداند رعایت رسم الخطّ امروزی و نیز رعایت قواعدی سجاوندی (با اینکه در متون گذشته وجود نداشته است) ازبایسته های کتاب هایی است که امروزه چاپ می شود؛ زیرا بسیار به درست، آسان و روان خوانی متن یاری می رساند.

به هر روی این کتاب منبع و مآخذ بسیار خوب، سودمند و شایسته برای پژوهش های بعدی در حوزه های : تاریخ، سیاست، اجتماع، فرهنگ و ادب یزد در دوره های قاجار و پهلوی اوّل و دوّم است.

از زیبایی های بصری کتاب نیز باید یاد شود که به غیر از طرح زیبای جلد، خطّ بسیار استادانۀ استاد محمود رهبران در پیشانی دو جلد است که نمودی چشمگیر دارد. هم چنین باید از حروف چینی و صفحه آرایی چشم نواز کتاب یاد کرد.

 امید می رود به کوشش پژوهشگران یزدی، نخست، تکمله ای بر دیگر خبرها و گفتار های نیامده در این بازۀ زمانی بر کتاب افزوده گردد و دیگر آنکه خبر ها و گفتار های از 1358 تا کنون نیز گردآوری و چاپ شود تا آینۀ تمام نمایی از یزد در اسناد مطبوعاتی در دسترس همگان باشد.

منبع: نقد کتاب میراث، س 2، ش 6 و 7(تابستان و پاییز 1394): 132-127

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: