1399/12/13 ۰۹:۳۱
رییس فرهنگستان علوم با اشاره به آینده پاندمی کووید ۱۹ گفت: برای آینده نگری توسعه باید قانون و نظم آن را شناخت، غلبه بر کرونا، آیندهنگری نیست اما اگر این کار بزرگ و دشوار صورت گیرد، آینده از خطر بزرگی که تهدیدش میکند، در امان میماند. آینده نگری هم قانون حفظ آینده است و هر کاری و علمی که با آن آینده حفظ شود، می تواند مقدمهای یا جزئی از آیندهنگری باشد.
رضا داوری اردکانی در نشستی که به مناسبت گرامیداشت روز جهانی آینده و با رویکرد آینده پاندمی کووید ۱۹ در فرهنگستان علوم برگزار شد،افزود: فردا تکرار امروز و امروزی نیست که در آن بعضی آرزوهایمان برآورده شده باشد. فردا عدمی است که شاید موجود شود، اما این موجود شدن تحقق امکانهای دیروز و امروز در حدود نظم و ناموسی است که بر تاریخ جدید حکومت میکند. این فردا خود به خود و به دلخواه اشخاص و حتی حکومتها نمیآید و اکنون که قانون اساسی جهان جدید در همه جا جز در قلمرو تکنولوژی اعتبار و نفوذ چندان ندارد، شاید در راه فردا نیز موانع و خطرهای بزرگ پدید آمده باشد و در هر صورت شرط فردا داشتن مواجهه با آن خطرهاست. کسی که خطر فردا را درنیابد با آینده نسبتی پیدا نمی کند و اگر حرفی هم از آن بزند حرفش راجع و ناظر به آینده موهوم است. اگر فردا تکرار امروز باشد زندگی در بیرون از تاریخ می گذرد و اگر تکرار نباشد باید آن را در برابر خطرها حفظ کرد. خطرهایی که زندگی آدمی را تهدید می کند بسیار است.
رییس فرهنگستان علوم ادامه داد: تا صد سال پیش وبا و طاعون و … بوده است. آیا گزارشی از همهگیری های ویروسی هم در گزارش مورخان وجود دارد؟ اگر نیست، باید دید چه شده است که اکنون به وجود آمده است. ولی اکنون مهم اینست که بیماری با ما چه میکند و چه خطری برای جهان ما دارد. درست است که پزشکان بیشترین و نزدیکترین مواجهه را با این خطر دارند اما کووید ۱۹ فقط آدمها را مبتلا نمیکند که بعضی از آنها را بکشد، بلکه وضع عادی و نظم زندگی را مختل می کند. با شیوع چنین بیماریهایی کار و اشتغال بیسامان میشود و اقتصاد و تولید به خطر میافتد و پریشانی در کارها و مناسبات شدت مییابد. فقیران، فقیرتر میشوند و بلایایی مثل بیکاری و گرسنگی و تنهایی و افسردگی با بیماری در آزار مردمان و کشتن آنان شریک میشوند.
داوری اردکانی اظهار کرد: تأمل و تحقیق در اینکه همهگیری چه آثاری در آینده خواهد داشت یک ضرورت است. این آثار بیشتر جهانی است و در همه کشورها با تفاوتهایی ظاهر خواهد شد. خدا کند که امری عادی و جزئی از زندگی نشود. آیا ممکن است کرونا هم ما را به تسلیم وادارد و جزئی از زندگی فردا شود. بیشترین چیزی که درباره کرونا میتوان گفت، اینست که پزشکی تا چه اندازه از عهده مقابله با آن برمیآید. قبلاً اشاره شد که آیندهنگری علم و تکنولوژی به اندازه آیندهنگری جامعه ها و کشورها دشوار نیست، یا لااقل این پرسش تا حدودی موجه و حتی عادی است که تکنولوژی چه پیشرفتی خواهد داشت و فردا با آن چه میتوان کرد و با پیشرفت علم و تکنولوژی چه بهبودی در زندگی پدید میآید. اگر چیزی مثل علم و تکنولوژی هست که تا حدودی میتوان وضع فردایش را پیشبینی کرد، سخن گفتن در مورد آینده بشر به طور کلی و حوادثی که میتواند پیش آید، آسان نیست؛ زیرا متغیرهایی که در نظام زندگی و اوضاع جهان و کشورها اثر میگذارند، بسیارند و هر دم نیز چیزهایی پدید میآیند که شاید در حوزه نظر ما قرار نگیرند و اگر قرار گیرند آنها را به درستی نشناسیم و قهراً از اثر و تأثیر و کارکرد آنها بی خبر بمانیم.
وی یادآور شد: آینده نگری نمیتواند بر مبنای این فرض و اصل که سیر جریان امور چنانکه اکنون هست دوام مییابد صورت گیرد، بلکه باید با شناخت قانون اساسی حاکم بر نظام زندگی و درک استحکام و اعتباری که دارد صورت گیرد. فهم ناموس زمان و قانون حاکم بر زمین شرط درک و دریافت گذشته و آینده است. هر دگرگونی که در این ناموس و قانون اساسی زندگی ایجاد شود، بر همه چیز و از جمله سیر علم و تکنولوژی هم اثر میگذارد. اگر آینده علم و تکنولوژی در جهان را میتوان بر اساس آشنایی با وضع کنونی علم و امکانهای آن محاسبه و با تقریب نه چندان دقیق معلوم کرد، وضع اجتماعی اقتصادی را هم میتوان تا آنجا که در تناسب با آن است تا حدودی پیشبینی کرد. مشکل در جایی پیش میآید که علم و تکنولوژی اقتباسی است و حتی غالب پژوهشها هم تقلیدی هستند. در چنین مواقعی سیر حوادث هم نظم و قرار ندارد وامور و شئون جامعه چنانکه باید به هم پیوسته نیستند و طبیعی است که آیندهنگری نیز منتفی باشد.
رییس فرهنگستان علوم خاطرنشان کرد:پس برای آینده نگری علاوه بر داشتن علم و به کار بردن روش باید نظم و روال سیر امور و عزم حکومتها و مردم کشورها را در نظر داشت. آیندهنگری چیزی شبیه طراحی مهندسان نیست. مهندسان طرحشان را که ریاضی است، در ماده خام درمیاندازند؛ اما آیندهنگری طرح ریاضی نیست و ماده خام ندارد و در جایی میتواند صورت گیرد که پیشرفت علمی اقتصادی اجتماعی، سیر کم و بیش معین و قابل محاسبه داشته باشد و اگر چنین بنایی نباشد آینده نگری هم صورت نمیگیرد و نمیتواند صورت گیرد. به عبارت دیگر آیندهنگری در اصل توانایی است یعنی توانستن دانستن است، نه آنکه از سنخ علم مهندسی دانستن توانستن باشد و ابتدا علم آن را فراگیرند و سپس عمل کنند.
داوری گفت: برای فهم درست آینده نگری چند نکته را باید در نظر داشت. یکی اینکه هر علم و عملی در دایره فهم و بینش کلیای قرار دارد که عالم انسانی را راه میبرد. در هر عالمی حتی کارهای رسمی و عادی نیز در دایره درک و فهم و روح حاکم بر زندگی صورت میگیرد. این درک نمیتواند تقلیدی و لفظی باشد. کشورهای توسعه نیافته از آن جهت آیندهنگری ندارند و نمی توانند داشته باشند که اداره و سازمان و صنعت و مصرف و مدرسه و تقریباً همه امورشان کم و بیش تقلیدی است. آنها در یک طرح و نظام کلی که آن را بشناسند و از تعلق خود به آن آگاه باشند، عمل نمیکنند بلکه کارهایشان پیروی از رسم غالب است. اگر آیندهنگری قبل از اینکه دانش باشد، عمل است و مخصوصاً به عزم و تصمیم کشورها نظر دارد از عهده همهکس در همه جا برنمیآید.
وی افزود: علم آیندهنگری علم اشخاصی است که خود را در نسبت و پیوند خاص با جهان خویش مییابند و با اطلاع از عزم و تصمیمی که کشورشان برای شناختن آینده دارد، به تصویری از آینده دست یافتهاند. اینها راهگشایان و رهروان راه آیندهاند و به هر منزلی که میرسند منزل آینده را روشنتر میببینند و برای طی منازل دیگر آمادهتر میشوند. پیداست که همیشه و همه جا قضیه بر این منوال نیست. گاهی هم در تیرگیها راه مقصود گم میشود و کوکب هدایتی هم از هیچ گوشه بیرون نمیآید. این وضع دشوار و بدی است، اما بدتر این است که مسافران یا گروهی از مسافران جدامانده از کاروان راه مقصود را گم کنند و ندانند که دیگر کاروان و سفری نیست و راه به پریشانی و برهوت و تفرقه و تنهایی رسیده است.
داوری اردکانی ادامه داد: آینده نگری شناخت اکنون جامعه در نسبتش با اصول و مبادی آغازین و توجه به عیبها و نقصها و داناییها و نادانیها و تواناییها و ناتوانیهای خود است، نه اینکه علمی تخصصی در اختیار گروهی دانشمند باشد که بروند و آینده هر جامعه ای را ببینند و گزارش کنند. در اینکه دانشمندان آیندهشناس با آیندهشناسیها و روشهای آیندهشناسی آشنایی دارند و برنامهریزی آینده باید با دخالت آنان صورت گیرد، بحثی نیست؛ بلکه نظر به شرط اصلی آیندهنگری یعنی آشنایی با تاریخ و ناموس زمین و زمان و رموز قانونگذاری است. این دانایان را در کجا میتوان یافت و اگر در جایی هستند چرا آنها را نمی شناسیم و نمیآیند که گرهی از کار فروبسته جهان یا کشور خود بگشایند. کوششهای انجام شده در دهههای اخیر چندان راهگشا نبوده است. وقتی جهان چشماندازی از آینده ندارد کشورها حداکثر میتوانند سیر عادی یا راه مدرنیزاسیون را بپیمایند. آیندهنگری ما هم میتواند نگرشی به این راه و منزل هایش باشد. در جهان توسعه یافته نیز گروههای مختلف متفکران و صاحبنظران وقتی به آینده نظر میکنند که راه روشن و افق باز نمی بینند. پست مدرنها که بیشتر از دیگر اهل نظر مورد توجهند از پایان مدرنیته و ضعف و فتوری که عارض آن شده است و میشود گفتهاند ومی گویند. معتقدان و پایبندان به اصول و رسوم مدرنیته نیز هر چه سعی کردهاند دوام نظم کنونی جهان را توجیه کنند، راه به جایی نبردهاند. فوکویاما که از پایان تاریخ گفت خیلی زود از رأی و نظر خود برگشت. هانتینگتون هم که از ابتدا چندان امیدوار نبود با کوشش نومیدانه خود نمیتوانست و نتوانست پایان خوشی برای مدرنیته تصویر کند.
رییس فرهنگستان علوم تصریح کرد: قانون و ناموسی که پانصد سال پیش برای کل زمین و زمان جدید انشاء شده بود دیگر قدرت و نفوذ ندارد. آیا عالمی دیگر و آدمی دیگر با نظم و ناموسی دیگر باید پدید آید؟ هنوز نشانهای از پدید آمدن این عالم و آدم پیدا نیست، ولی ما چندان با فضای مجازی و اوهام سیاسی سرگرم شدهایم که گرفتاری جهان کنونی و دشواری شرایط را درک نمیکنیم. با همه اینها به نومیدی تن نباید داد و در تنگنای شدت امید گشایش را حفظ باید کرد.
منبع: ایسنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید