بررسی علل بروز و ظهور نحله‌های بنیادگرا در گفت‌وگو با صادق آیینه‌وند

1393/7/14 ۰۹:۴۲

بررسی علل بروز و ظهور نحله‌های بنیادگرا در گفت‌وگو با صادق آیینه‌وند

: از زمانی كه نام «داعش» در رسانه‌ها و محافل سیاسی مطرح شد، بنیادگرایی هم بار دیگر سر زبان‌ها افتاد. برخی اقدامات تروریستی افراطی‌ها را با مفهوم بنیادگرایی گره زدند و ظهور گروه‌هایی مثل داعش را نتیجه رواج بنیادگرایی در جوامع دانستند. داعش با داعیه اسلامی، همچنان به اقدامات خود ادامه می‌دهد و همزمان، در گوشه و كنار كارشناسان و تحلیلگران علل بروز این گروه را بررسی می‌كنند. در این میان چند مفهوم بنیادگرایی، افراطی‌گری و خوانش‌های متفاوت از اسلام در تحلیل‌ها در هم آمیخته می‌شوند و هربار یكی علت و منشا دیگری معرفی می‌شود اما بنیادگرایی چیست و چطور منجر به افراطی‌گری می‌شود؟ صادق آیینه‌وند استاد تاریخ اسلام و رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت‌وگو با «اعتماد» بنیادگرایی را تعریف می‌كند و از علل ظهور گروه‌های افراطی در جوامع اسلامی می‌گوید.

 

 

زهرا خندان: از زمانی كه نام «داعش» در رسانه‌ها و محافل سیاسی مطرح شد، بنیادگرایی هم بار دیگر سر زبان‌ها افتاد. برخی اقدامات تروریستی افراطی‌ها را با مفهوم بنیادگرایی گره زدند و ظهور گروه‌هایی مثل داعش را نتیجه رواج بنیادگرایی در جوامع دانستند. داعش با داعیه اسلامی، همچنان به اقدامات خود ادامه می‌دهد و همزمان، در گوشه و كنار كارشناسان و تحلیلگران علل بروز این گروه را بررسی می‌كنند. در این میان چند مفهوم بنیادگرایی، افراطی‌گری و خوانش‌های متفاوت از اسلام در تحلیل‌ها در هم آمیخته می‌شوند و هربار یكی علت و منشا دیگری معرفی می‌شود اما بنیادگرایی چیست و چطور منجر به افراطی‌گری می‌شود؟ صادق آیینه‌وند استاد تاریخ اسلام و رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت‌وگو با «اعتماد» بنیادگرایی را تعریف می‌كند و از علل ظهور گروه‌های افراطی در جوامع اسلامی می‌گوید. به باور آیینه‌وند، بنیادگرایی لزوما خشونت‌زا نیست و آمیختگی این مفهوم با نگاه جزمی باعث بروز افراطی‌گری می‌شود. آیینه‌وند علت اصلی ظهور گروه‌های افراطی را فاصله زیاد جوامع عقب مانده با توسعه یافته می‌داند و معتقد است حقارت ناشی از این فاصله باعث واكنش‌های افراطی می‌شود. این محقق تاریخ اسلام، با تفكیك بنیادگرایی نظری و بنیادگرایی عملی معتقد است پذیرش وجود آرای مخالف لزوما نافی بنیادگرایی نیست. آیینه‌وند در تشریح تقابل داعش و دیگر گروه‌های افراطی با مدرنیته به تناقض رفتاری این گروه‌ها و استفاده آنها از تكنولوژی روز اشاره می‌كند و این تناقض را نشانگر هدفی غیر از ترویج اسلام در جوامع می‌داند. به گمان او، قدرت طلبی انگیزه اصلی قیام این گروه‌هاست و تقابل با مدرنیته، صرفا ابزاری برای نفوذ در جوامع عقب مانده است.

***

ظهور داعش در منطقه خاورمیانه بحث پیرامون بنیادگرایی و نتایج آن را زنده كرده است. شاید لازم باشد بر‌ای ورود به بحث ابتدا تعریفی از «بنیادگرایی» داشته باشیم. شما چه تعریفی از این مفهوم دارید؟

بنیادگرایی، در اصل به معنی اعتقاد و باور به اصول ارزشی است. پایبندی به مبادی و دوری از تنازل در حوزه اعتقادی نشان‌دهنده بنیادگرایی است. با چنین تعریفی، این مفهوم ارزشمند و قابل احترام است اما بنیادگرایی تعریف شده در غرب در واقع معرفی نوع افراطی و منفی آن است. بنیادگرایی منفی، نوعی از جزمی‌نگری و اجتناب از گفت‌وگو و مماشات است. غرب، به اشتباه این مفهوم را با بنیادگرایی می‌آمیزد و همه مسلمانان را در دسته بنیادگرایان افراطی قرار می‌دهد درحالی كه بنیادگرایی افراطی هیچ سنخیتی با نص قرآن كریم و دعوت اسلام به گفت‌وگو، منطق و مباحثه اقناعی ندارد. مثلا اعتقاد به وجود قیامت قابل دفاع است اما لزوما منشا رفتار خشونت‌آمیز با كسانی كه به این اصل معتقد نیستند، نیست.

 

طبق این تعریف، بنیادگرایی افراطی چه نسبتی با دگماتیسم یا جزم باوری دارد؟

دگماتیسم در حوزه اصول و مبادی مثل توحید، وحی و قیامت لازمه اعتقادات دینی است. مسلمان باید در مبادی دین، بنیادگرا باشد. غرب معتقد است این اعتقادات باید زیر سوال برود درحالی كه ما مخالف چنین چیزی هستیم. اصول و نظریه‌های علمی را می‌توان زیر سوال برد اما دین از این جهت با علم متفاوت است و اصول آن را نمی‌توان مورد سوال قرار داد. لازمه بنیادگرایی، اعتقاد محكم و راسخ به اصول و ارزش‌هاست و تا اینجا همسو با دگماتیسم است اما نگاه جزمی نباید منجر به مشاجره شود. مباحث باید با مجادله منطقی و اقناعی به نتیجه برسند همان طور كه در قرآن هم تاكید شده «وجادلهم بالتی هی أحسن». جزمی‌نگری وقتی بروز می‌كند كه بنیادگرایان بخواهند به هر طریق دیگران را مجبور به پذیرش اصول خود كنند. درحالی كه بنیادگرایی در ذات منافی پذیرش تفاوت باورها نیست. جزمی‌نگری جزیی از بنیادگرایی نیست، روش‌های تبلیغی در بنیادگرایی لزوما بسته به بحث جزمی نیستند و اصلا نباید باشند. جزم اندیشی پافشاری بر روش‌هایی از زندگی است كه تناسبی با زمانه حاضر ندارد و درتعارض با پیشرفت و بهبود سطح زندگی است.

 

پس بنیادگرایی نظری می‌تواند مثبت باشد اما نتیجه هنگام عمل مشخص می‌شود. با این حساب، بنیادگرایی نظری چه تفاوتی با بنیادگرایی عملی دارد؟ آیا مثبت یا منفی بودن باورها در حوزه عمل اثبات می‌شود؟

بنیادگرایی عملی اگر با ذات بنیادگرایی همسو باشد لزوما نتیجه منفی نخواهد داشت. نتایج اصلی بنیادگرایی عملی در بستر تمدن و فرهنگ مشخص می‌شود. بنیادگرایان اصولی مانند وجود قیامت را زیر سوال نمی‌برند اما باید بتوانند با امور تمدنی و پیشرفت‌های مستحدثه هماهنگ شوند. بنیادگرایی عملی باید بتواند از ظهور تكنولوژی و پیشرفت‌های علمی برای تبلیغ اصول خود استفاده كند. بنیادگرایی در ذات خود با پیشرفت‌های علمی و فرهنگی تناقضی ندارد و در واقع تا زمانی بنیادگرایی عملی با ذات این مفهوم همسو است كه خود را با تكنولوژی روز هماهنگ كند اما بسیاری از بنیادگراها در این قسمت قفل شده‌اند و تكنولوژی را مغایر با اصول اعتقادی‌شان می‌دانند درحالی كه باید بتوانند ضمن حفظ ارزش‌ها با پیشرفت تمدن همگام شوند.

 

برخی معتقدند روش‌های جزمی و خشونت‌آمیز، بخشی از بنیادگرایی و نتیجه آن است، این باور با تعریف شما از بنیادگرایی متفاوت است. آیا واقعا تساهل عقیدتی و پذیرش آرای مخالف از سوی نحله‌های بنیادگرا امكان‌پذیر است؟

جزم در اعتقاد به اصول ارزشی و دینی قابل دفاع است و در واقع ذات بنیادگرایی همین است اما جزم در بحث و استفاده از زور و اجبار در ذات بنیادگرایی نیست. بنیادگرایی تناقضی با پذیرش آرای مخالف ندارد. بنیادگرایی آنجا خطرناك می‌شود كه برای تبلیغ اصول خود به خشونت متوسل شود و از زور استفاده كند اما تاكید می‌كنم كه خشونت، ذات بنیادگرایی نیست، بنیادگرا می‌تواند اصول خود را با مباحثه اقناعی تبلیغ كند و گسترش دهد. عموما بنیادگرایان نه در تبلیغ اصول كه در مقابله با تحولات تمدنی و تكنولوژیك از خشونت استفاده می‌كنند.

 

برخی بین بنیادگرایی و سلفی‌گری تفاوت قایل می‌شوند و برخی دیگر هر دوی آن را به یك معنا می‌گیرند. نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا «بنیادگرایی» با «سلفی‌گری» یكی است؟

سلفی‌گری در واقع همان بنیادگرایی است. بنیادگرایی می‌تواند زمینه جزمی نگری را فراهم كند و منجر به بروز سلفی‌گری شود. سلفی‌گری وجهی افراطی از بنیادگرایی است. سلفی‌ها، وهابی‌ها، تكفیری‌ها و جهادگراها وجوه افراطی بنیادگرایی هستند و از تلفیق بینادگرایی و جزمی‌نگری به وجود آمده‌اند. همان طور كه در صدر اسلام هم خوارج با تاكید بر بخشی از قرآن، «وفضل‌الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» و بدون تفكر حضرت علی را به شهادت رساندند تا به بهشت بروند. داعش هم نتیجه بنیادگرایی جزمی و نوع افراطی‌تر سلفی‌گری است.

 

شما به تقابل بنیادگرایان با مدرنیته و پیشرفت‌های تمدن اشاره كردید این درحالی است كه داعش از تكنولوژی روز در تبلیغات و حملات خود و حتی مصارف شخصی استفاده می‌كند. این تناقض را چطور تحلیل می‌كنید؟

گروه‌های افراطی مثل داعش و بوكوحرام، علیه تكنولوژی قیام می‌كنند و دستاوردهای بشری را با نسبت دادن به غرب حرام می‌دانند اما سركردگان این گروه‌ها بهتر از هركس از تكنولوژی روز استفاده می‌كنند. علت این تناقض را باید در جایی غیر از فهم و درك دگم از دین جست‌وجو كرد. من شك دارم آنها واقعا متوجه امر واقع و جهان امروز نباشند. قدرت و سلطه‌طلبی علت اصلی تناقض رفتار و شعارهای این گروه‌هاست. در واقع گروه‌هایی مانند داعش از دشمنی با مدرنیته برای رسیدن به قدرت سوءاستفاده می‌كنند. آنها برخلاف داعیه‌شان به حرام بودن تكنولوژی روز باور قلبی ندارند. كسی كه به دنبال احیای خلافت از نوع قرن اول هجری است، نباید از تكنولوژی غرب استفاده كند اما همین تناقض در رفتار و داعیه نشان می‌دهد علت اصلی تقابل با مدرنیته قدرت‌طلبی است. درحالی كه خیلی خوب می‌دانند بدون استفاده از تكنولوژی نمی‌توانند با رقیبان مقابله كنند. دشمنی با تكنولوژی و مدرنیته تنها تا زمانی ادامه پیدا می‌كند كه منافع آنان را تامین كند.

فهم چندگانه از دین یكی از این عوامل است. از صدر اسلام تا به حال برداشت‌های متفاوتی از دین ارایه شده اما این فهم و درك متفاوت در بسیاری از موارد منجر به بروز اختلافات و درگیری‌ها شده است. اصرار و پافشاری هرگروه به صحت دركش از دین و تلاش برای قبولاندن این فهم به دیگران یكی از عوامل ظهور گروه‌های بنیادگراست. این درحالی است كه هر برداشت شاذ از دین متعلق به هر شخص یا گروه است تا زمانی كه اكثریت از طریق اقناع به این برداشت اقبال كنند. تطمیع مالی و طرح‌هایی مثل جهاد نكاح از روش‌های جذب و عضوگیری گروه‌های مثل داعش است اما علت اصلی شعارهای ضدمدرنیته، تمایل بستر اجتماعی به تقابل با مدرنیته است. بیزاری از شوكت و هیمنه تكنولوژی فردی جوانان را به سمت این گروه‌ها جذب می‌كند تا آنجا كه می‌بینیم افراد زیادی حتی در اروپا به عضویت داعش درآمده‌اند. افرادی كه به دنبال معنویات و دوری از مادی‌گرایی هستند به اشتباه در دام این گروه‌ها می‌افتند و اسیر افراطی‌گری می‌شوند. از طرفی گروه‌های افراطی می‌توانند حس قدرت‌طلبی افراد را از طریق ترویج خشونت ارضا كنند.

 

اگر قدرت علت اصلی قیام داعش علیه غرب و مدرنیته است، پس بستری وجود دارد كه این گروه می‌تواند با سوءاستفاده از چنین شعارهایی برای رسیدن به سلطه اقدام كند. چه عواملی این بستر مناسب را ساخته است؟

فاصله زیاد جامعه هدف این گروه‌ها با جهان اول یكی از عوامل است. كسی كه در كشوری عقب‌مانده زندگی می‌كند و از بهداشت اولیه محروم است، از فاصله زیاد خود را با غرب احساس حقارت می‌كند. تحقیر ناشی از عقب ماندگی، منجر به تخریب تكنولوژی می‌شود. شخص به جای پیمودن منطقی این فاصله، به تخریب آن می‌پردازد و ترجیح می‌دهد از پایه آن را نابود كند. درحالی كه تكنولوژی و پیشرفت، نه متعلق به غرب، كه دستاوردی بشری است اما ناامیدی از نیل به این تكنولوژی و دوری از زندگی غربی، شخص را به سمت نسبت دادن دستاوردها به غرب و تخریب همزمان غرب و تكنولوژی سوق می‌دهد. فاصله جوامع پیشرفته و عقب‌مانده، افراد را وادار به تقابل با مدرنیته می‌كند. حقارت ناشی از این فاصله از طریق درست حل نمی‌شود و به تحریم تكنولوژی از طریق تنها ابزار آنها یعنی دین می‌انجامد. با این حال در جوامع پیشرفته هم ترس از تكنولوژی حیرت‌آور و فرار از آن باعث جذب افراد به افراطی‌گری می‌شود. این افراد برای رسیدن به آرامش دست به اسلحه می‌شوند و از چاله به چاه می‌افتند. این مساله در واقع از نتایج تكنولوژی است كه در بحث ما نمی‌گنجد. نمی‌خواهم بگویم تكنولوژی منشا افراطی‌گری است اما باید در نظر داشت كه تكنولوژی و مدرنیته زمانی در خدمت بشریت است كه توازن تمدن‌ها را به هم نزند اما زمانی كه مدرنیته منجر به فاصله طبقاتی و در نتیجه حقارت شود طبیعتا واكنش‌های افراطی و خشونت‌‌آمیز در پی خواهد داشت.

عامل دیگری كه بستر اجتماعی لازم برای افراطی‌گری را فراهم می‌كند، فهم و آموزش دگم دین است. این افراد در واقع به آموزش دگم از دین و به طور كلی آموزه‌های بشری عادت كرده‌اند. نگاه و برداشت خاصی از دین و قرآن از كودكی به آنها آموزش داده شده و دین را تنها در قالبی دگم و خشن آموخته‌اند. این نگاه جزمی را به سادگی نمی‌توان كنار گذاشت. اسارت ذهن در چنبره جزم‌اندیشی آنها را آماده می‌كند تا به سادگی جذب گروه‌های افراطی شوند. حركت‌های تنش‌آلود و خشونت آمیز تنها مجرایی است كه می‌توانند از طریق آن فهم خود را در جامعه گسترش دهند.

عقب‌ماندگی تكنولوژیك و آموزشی جوامع، علت اصلی ظهور افراطی‌گری است. البته در حركت گروه‌هایی مثل داعش غرب هم نقش داشته است. جوامع پیشرفته نقش اصلی خود در ظهور بنیادگرایی افراطی، هنگام استثمار كشورهای عقب مانده بازی كرده‌اند.

 

عده‌یی معتقدند بنیادگرایی افراطی اصل دین است؛ استناد آنها به ظاهر برخی نصوص دینی است. به گمان آنها بنیادگرایی چیزی جز دین نیست. این دیدگاه را چطور ارزیابی می‌كنید؟

برداشت‌های مختلفی از دین وجود دارد و مساله این است كه ما كدام برداشت را انتخاب كرده‌ایم. دین در ذات خود همراه خشونت نیست اما برداشت افراطی از دین می‌تواند خشونت‌زا باشد. بنیادگرایی افراطی زاییده فهمی جزمی از دین است و نمی‌توان افراطی‌گری را ناشی از دین یا جزیی از آن دانست. آموزش دگم و ترویج نگاه جزمی و خشونت‌آمیز از دین است كه بنیادگرایی منفی را به وجود می‌آورد. برداشت‌ها تا آنجا می‌تواند متفاوت باشد كه كسی آیه « تبّتْ یدا أبِی لهبٍ وتبّ» را به قطع فیزیكی دست‌های ابولهب تعبیر كند و دیگری این آیه را به نفرینی برای نابودی فرزندان ابولهب تفسیر كند. اگر نظر متواتر مفسران را كنار بگذاریم باید دست به اسلحه ببریم و از طریق خشونت و اجبار برداشت خود را ترویج كنیم. افراطی‌گری بر نگاهی پافشاری می‌كند كه نه جامعه و نه علما آن را تایید نمی‌كنند و با شرایط روز هم همخوانی ندارد. باید دید كدام راه برای رسیدن به توحید و كشاندن جوانان به صحنه زندگی عملی‌ترست و با شرایط روز جامعه سازگار است.

 

انشعاب و تولد گروهی به نام «داعش» از «القاعده» را چطور می‌توان تحلیل كرد؟ به نظر شما جدایی و زایش گروه‌های رادیكال‌تر از یك گروه بنیادگرا، جزیی از بنیادگرایی است یا این مساله نشان‌دهنده ناموفق بودن پروژه‌یی است كه توسط القاعده دنبال می‌شد؟

خیر، لزوما بنیادگرایی منجر به پیدایش یا زایش گروه‌های افراطی‌تر نمی‌شود. اختلافات درون گروهی باعث انشعاب دیگر گروه‌ها می‌شود. گروه‌های جدید می‌توانند رادیكال‌تر یا نرم‌تر از گروه اصلی باشند. اگر القاعده گروهی افراطی مانند داعش را به وجود آورده این امكان هست كه گروه‌های معتدل‌تری را هم باعث شده باشد. به طور كلی الزامی بر رادیكال‌تر بودن گروه‌های جدید نیست.

مساله مهم این است كه بنیادگرایی در حال زوال است. تناقض رفتار و گفتار این گروه‌ها درخصوص مدرنیته بنیادگرایی افراطی را رو به انحطاط برده و هر انشعابی از گروه‌های اصلی این زوال را جلو می‌اندازد. اگر گروه‌های جدید افراطی‌تر باشند، زودتر چهره بنیادگرایی را تخریب و اگر معتدل‌تر باشند خود به خود افراطی‌گری را كمرنگ می‌كنند.

 

خوانش‌های جدید از دین یا همان روشنفكری دینی چه نسبتی با بنیادگرایی دارند؟ عده‌یی بنیادگرایی را ناشی از ظهور جریان روشنفكری دینی می‌دانند درحالی كه به گمان برخی، افراطی‌گری دینی در غیاب روشنفكری دینی به وجود می‌آید و نتیجه نفوذ كمرنگ روشنفكران دینی در جامعه است. به نظر شما روشنفكری دینی چه نسبتی با افراطی‌گری دارد؟

به عقیده من، بنیادگرایی بیشترین و قوی‌ترین نسبت را با قدرت‌طلبی دارد. اصلی‌ترین علت ظهور بنیادگرایی تمایل انسان به اعمال قدرت و سلطه است. در این میان روشنفكری دینی چندان در ظهور یا تحدید بنیادگرایی موثر نیست، در واقع ارتباط مستقیمی میان این دو مفهوم وجود ندارد. روشنفكری دینی مانند هر جریان فكری خدمات و مشكلاتی همراه خود دارد و این به بحث ما مرتبط نیست. با این حال، محدودشدن یكی می‌تواند نقش دیگری را تشدید كند. بعد از ظهور افراطی‌گری می‌توانیم منتظر موجی از اقبال به گرایش‌های معتدل‌تر مثل عرفان، صوفی‌گری یا روشنفكری دینی باشیم. جوی كه افراطیون در جامعه به وجود می‌آورند مردم را به سمت خوانش‌های معتدل از دین سوق می‌دهد اما نمی‌توان روشنفكری را منشا بنیادگرایی یا محدودكننده آن دانست.

 

چطور می‌توان با جریان‌های افراطی مثل داعش مقابله كرد؟

جامعه اسلامی باید فكری به حال ظهور این جریانات كند. گناه بروز این جریانات افراطی به گردن علمای دینی هم هست. ضعف علمای اسلامی در اتحاد، دست این گروه‌ها را برای پیشروی باز گذاشته است. درحال حاضر هیچ وحدتی در آرای علمای اسلامی دیده نمی‌شود و گروه‌های افراطی در غیاب خوانش واحد یا برداشت‌های نزدیك از اسلام در جوامع اسلامی جولان می‌دهند. علمای اسلامی باید متحد شوند و علیه گروه‌های افراطی و سوءاستفاده از اسلام اقدام كنند. علاوه براین، ترویج فهم و آموزش جدید و غیرجزمی از دین لازمه جلوگیری از ظهور گروه‌های افراطی است.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: