دستاورد اسلام قلبی، عقل و عرفان و هنر قدسی / صادق آیینه وند

1393/2/9 ۰۹:۰۹

دستاورد اسلام قلبی، عقل و عرفان و هنر قدسی / صادق آیینه وند

اشاره: از سوی بنیاد ایران‌شناسی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی «دومین همایش همكاری‌های فرهنگی، اقتصادی ایران و كره جنوبی» برگزار شد. در این همایش كه با همكاری دانشگاه میانگجی سئول و موسسه مطالعات سیاست تجارت بین‌الملل كشور كره و با حضور صاحبنظران از دو كشور در تاریخ دوم و سوم اردیبهشت ماه در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد در یكی از پانل‌های این همایش كه به «مطالعات ایران و اسلام در كره» اختصاص داشت، دكتر صادق آیینه‌وند، رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به سخنرانی با موضوع اسلام قلبی و اسلام تغلبی پرداخت كه مورد استقبال اندیشمندان حاضر در جلسه قرار گرفت

 

 

سخنرانی دكتر صادق آیینه‌وند در همایش همكاری‌های فرهنگی، اقتصادی ایران و كره جنوبی

اشاره: از سوی بنیاد ایران‌شناسی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی «دومین همایش همكاری‌های فرهنگی، اقتصادی ایران و كره جنوبی» برگزار شد. در این همایش كه با همكاری دانشگاه میانگجی سئول و موسسه مطالعات سیاست تجارت بین‌الملل كشور كره و با حضور صاحبنظران از دو كشور در تاریخ دوم و سوم اردیبهشت ماه در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد در یكی از پانل‌های این همایش كه به «مطالعات ایران و اسلام در كره» اختصاص داشت، دكتر صادق آیینه‌وند، رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به سخنرانی با موضوع اسلام قلبی و اسلام تغلبی پرداخت كه مورد استقبال اندیشمندان حاضر در جلسه قرار گرفت. دكترآیینه‌وند كه از چهره‌های ممتاز تاریخ پژوهی در كشور محسوب می‌شود، در سخنانش ابتدا به موضوع فتوحات اشاره كرد و سعی كرد فتوحات را در اسلام بر اساس دو رویكرد تغلبی و قلوب مورد بحث قرار دهد. وی گفت: من در نظر دارم تا موضوع فتوح را از دو زاویه تغلبی (فتح به شمشیر) و فتح قلوب (عرضه اسلام بر مبنای اقناع) تبیین كنم. البته قصد ندارم فتح تغلبی را طعن كنم یا بر آن خدشه وارد آورم، بلكه برآنم تا در وجه مقایسه، به تعریف و تمایز و انطباق هر كدام از آن دو با پیشرفت تمدنی در جهان اسلام بپردازم و دستاوردهای هر یك را در میزان تاریخ بسنجم. به بیان دیگر، قصد دارم چالشی را كه در قرن دوم تا پایان آن ذهن نخبگان و اندیشمندان جامعه اسلامی را بر سر موضوع فتوح به خود مشغول داشته بود، اندكی روشن كنم؛ متن ذیل حاصلی از سخنان ایشان در این همایش بین‌المللی است كه تهیه شده است.

 

در اسلام قلبى، اگرچه مروجان چنین نحوه از عرضه اسلام، عملا نتوانستند جز در مواضعى از سرزمین‏هاى جهان اسلام به تاسیس حكومت دست زنند ولى توانستند طراحى مناسبى از نظام معرفتى قرآنى به دست دهند. همسویى راهبردها و رهیافت‏ها، تعریف روشن از انسان، تبیین جایگاه او در نظام‌واره معرفتى، به كارگیرى علوم در جهت مسیر تعامل و تعالى انسان و نشان‏گیرى كرامت‌مدارانه، عملا توفیق ماندگارى این جریان و انطباق عقلانى آن را با نیاز فطرى انسان، تضمین كرده است

فتح تغلبی بر مبناى تركیب بنیه اعرابى و نگاه نجدى، گرچه به فتح سرزمین‏هایى نایل شد ولى نتوانست‏به تاسیس تمدنى منبعث و خود جوش به مقتضاى نگاه معرفتى قرآنى دست‏بزند. در نتیجه به بهره‏گیرى از دستاوردهاى تمدنى ملل مفتوح پرداخت و نظام ادارى، اقتصادى و ساختارهاى منطبق با آنها را پذیرفت و نتایج علوم رایج در آن سرزمین‏ها را به شیوه‏یى تلفیقى به كار گرفت فتح كه غالبا به صورت جمع، فتوح یا جمع‌الجمع، فتوحات به كار می‏رود، در اصطلاح به بیان نحوه گشایش دارالحرب می‏پردازد. در حقیقت جنگ‌هایی كه پس از رحلت پیامبر گرامی خدا صلی‌الله علیه وآله و به دنبال نبردهای رده در عصر خلفای راشدین، به ویژه خلیفه اول و دوم رخ داد، سرزمین‏های پهناوری را با مردمانی از نژادهای گوناگون، به قلمرو اسلام درآورد. موضوع فتوح در اسلام از منظرهای خاص محل بحث و توجه قرار گرفته است، فقیهان سیاسی در بحث دارالحرب و دارالاسلام در كتب سیر، خراج نویسان، در باب مالی و زراعی در كتب خراج، فتوح‌نگاران در بحث جغرافیا و نژاد و نحوه فتح و توصیف سرزمین‏ها در كتب فتوح و خطط نویسان در باب تاسیس و عمران و توسعه شهرهای رباطی و ثغور در كتب خطی، به آن پرداخته‏اند.

 

فتوح و فاتحان

قضیه فتوح در صدر اسلام پس از پیامبر گرامی خدا صلی‌الله علیه وآله چون در پی فتوح رده پدید آمد، از منظر سیاسی، اجتماعی و دینی، گفتمانی خاص را در پی آورد كه بی‌گفت‌وگو نمی‏توان آن را حاصل عزم‌جزم و اتفاق جمعی دولتمردان، اصحاب و نخبگان اسلامی برای گسیل نیروهای فاتح در جهت گسترش سرزمین‌های دارالحرب دانست.

تركیب نیروهای فاتح از شمالی و جنوبی به خصوص مهاجر و انصار و حضور بادیه‏نشینان و سران وفدهای دیر پیوند كه سردمداران‌شان پس از فروپاشی آخرین بقایای حلف‏های مطیبون و ایلاف پس از سال هشتم قمری، راه مدینه را پیش گرفته بودند، امر فتوح و انسجام درونی نیروهای فاتح سال نخست ‏خلافت ابوبكر را سخت آسیب‏پذیر كرده بود.

از 11 تن از فرماندهان منصوب برای مقابله با شورش‏های رده، فرمانده كل و معاونش خالد و عكرمه از بنو مخزوم بودند. صاحبان قبه و اعنه كه از دیرباز در شمار چند خانواده حكومتگر قریشی حاكم بر مكه به شمار می‏آمدند، امر دفاع و تهیه سلاح را برای حمایت از بازرگانی و سیاست و حفظ ساختار بت‌پرستانه مكه بر عهده داشتند. آنچه در جریان نبرد با اهل رده پیش آمده بود، انصار و بعضی از مهاجران‏همراه خالد را در برخورد یكسان با دسته‌های شورشیان و ناخشنودان از میان اعرابی و عربی (از مرتد معاند تا شاعر‌پیشه متنبی سخت نگران كرده بود.

گرچه خالد و عكرمه توانستند، به‏رغم مخالفت عمر (شخصیت دوم و مشاور عالی تصمیم‏سازی خلافت)، با تكیه بر حمایت‏خلیفه اول و با همراهی بدویان دیر‌پیوند، مخالفان سیاسی حاكمیت مدینه را با مخالفان دینی یكسان محسوب دارند و آنان را از دم تیغ بگذرانند، اما همین پیروزی خشن آن هم با فاتحان مخزومی و بدنه بدوی از میان اعراب، دشواری‏هایی برای حاكمیت مدینه به دنبال آورد كه از این لحظه با حضور آن فاتحان در مدینه تشدید می‏شد.

شاید امر فتوح، كه با ورود به عراق از چندی قبل توسط مثنی بن حارثه شیبانی پیشنهاد شده بود، می‏توانست‏ سرداران فاتح خاندان‏های نیرومند احلاف قریش را در پی یافتن زمین و اموال و گسترش اسلام به آن سو گسیل دارد و مشغول كند و ذهن‌شان را كه پس از كسب وجاهت دینی حاصل از سركوب مرتدان، می‏رفت تا به سابقه دیرینه قبه‌داری و اعنه‌بانی، به سهم‌ستانی از خلافت مشغول شود، به جای دیگر منصرف كند.

با عنایت‏ به چنین سابقه‏یی، نیروهای نظامی فتوح كه از راس هرم، صبغه مخزومی داشت و قاعده بر سلوك اعرابی می‏رفت، به سوی عراق (مدائن) و شام (دمشق) رهسپار شدند.

در اینجا برای شناخت نیروهای حاضر و همراه در بدنه هر دو شیوه از فتوح، مناسب است ‏به اصناف امت پس از پیامبر گرامی خدا صلی‌الله علیه وآله اشاره كنیم. در تفسیر طبری آمده است: روزی كه پیامبر خدا صلی‌الله علیه وآله به دیدار معبود شتافتند، مردم بر چهار مرتبت‏ بودند: ?- مومن مهاجر ?- انصار ?- اعرابی مومنی كه هجرت نكرده بود ?- تابعان از راه احسان.

 

انواع فتوح و نحوه گسترش اسلام

به گواهی تاریخ دو شیوه از ابلاغ و ترویج دین توسط مسلمین معمول بوده است: فتح نظامی و فتح قلبی. طبیعتا وقتی سخن از فتوح به میان می‏آید، شیوه نخست‏ بیش از دومی به ذهن متبادر می‏شود. شیوه نخست‏ با وجود آن‏كه سرزمین‌های وسیعی را بر حوزه تصرفات اسلام افزود، مشكلاتی نیز در پی‌آورد.

در بررسی شیوه ابلاغ اسلام به ملت‌های دیگر، گرچه اتفاق نظری بر سر یك روش بین فقیهان حجاز و عراق به چشم نمی‏خورد، ولی بعدا امویان كه خواستار آن بودند تا دامنه متصرفات خود را به سبب ناخشنودی از حجاز و عراق در سوی دیگر و در امتداد دریا بگسترانند، با انتقال نسلی از فقیهان و ارباب سیره و سیر از حجاز به شام، تعریف و شیوه جدیدی از فتوح را بنیاد نهادند كه در مقایسه با آنچه در مكاتب‏تاریخی حجاز و عراق وجود دارد، تفاوت‌های كاركردی قابل توجهی در آن به چشم می‏خورد.

مخالفت فقیهان و ارباب سیره و نوازل و مقاسم با این شیوه از فتوح به دو جهت‏ بود: نخست آنكه به صلاحیت و اسلامیت كار اطمینان نداشتند و دوم آنكه این راه را با آنچه در عصر راشدین طی شده بود مغایر می‏یافتند.

با این همه مسلمینی كه در فتوح عصر راشدین شركت كرده بودند، یكدست نبودند. بسیاری از بادیه‌نشینان دیر‌پیوند كه هنوز از اسلامیت‌شان بیش از سه یا چهار سال نمی‏گذشت، با حفظ ذهنیت قبایلی در آن گام نهاده بودند ولی با توجه به نتایج ‏شگرفی كه به مدد اتحاد و وجود انگیزه‌های معنوی و هم سرنوشتی یكسان نسبت‏به مسائل جهان و دین‌شان حاصل شده بوده، سرزمین‏های گسترده‏یی با اموال و امواج‏انسانی در اختیارشان قرار گرفت.

فتوح نگاران نخستین هم گرچه در پدیدآمدن پیروزی‏ها سخن آورده‏اند، ولی از تذكر به ضعف و تشتت‏بازنمانده و از چنین زمینه‌هایی در نگارش یاد كرده‏اند.

بلاذری در فتوح البلدان آورده است: «چون ابوبكر از اهل رده فارغ شد، چنان دید كه سپاهیانش را به شام گسیل كند. پس به اهل مكه و طائف و یمن و همه اعراب نجد و حجاز نامه نوشت و آنها را به جهاد و غنیمت‏های روم فراخواند و ترغیب كرد. مردم در هیات دو دسته مومن به جهاد و طامع غنایم، به دعوتش پاسخ گفتند و از هر نقطه به سوی مدینه رهسپار شدند.»

دلبستگی قبیله‏یی اعراب از سویی و دنیا دوستی سران عرب از سوی دیگر، بخشی از رهاورد فتوحی بود كه از دو سمت، جامعه اسلامی را به سوی دو قطب متنافر می‏كشاند. قطبی، آزمون‏های جاهلی ایام‌العرب را در بیان اغراق‏آمیز از فتوح و در هویت قبایل ناكام در صحنه تعیین‏گری سیاسی و ملزم به تبعیت از قریش ایلاف، نمایان می‏كرد و از كاه كوه می‏ساخت و قطب دیگر رودهای خروشان، كشتزارهای‏سبز، چشمه‌های جوشان، تاكستان‏ها، زر و سیم و پرنیان را با قحطی حجاز و نجد و نان جوین و پوشینه پشمین مقایسه می‏كرد و بیش از هر چیز دل به آن بسته بود و می‏گفت: «چگونه این چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان و كشتزارها و تاكستان‏ها و زر و سیم و پرنیان را رها كنیم و به خشكسالی حجاز و بی‌حاصلی زمین آن برگردیم و به خوردن نان جوین و پوشینه پشمین بسنده كنیم؟»

آنچه بیان شد بخشی از بدنه نظامی فتوح و سران را آشكار می‏كند ولی این همه آنچه كه باید باشد نیست. در بخشی اندك از بدنه، مجاهدان مخلصی حضور دارند كه به قصد اعلای كلمـ[‌الله جهاد را بی‌نام و نشان برگزیده‏اند؛ گرچه در تصمیم سازی و هدفگیری كمترین نقشی ندارند. از سوی دیگر فقهای نامدار حجاز، جز آنها كه با مكتب سیرنگاری اموی همراهی كردند، به سلامت فتوح اموی و عباسی به تردید نگریسته‏اند، گرچه درباره فتوح راشدون ساكت مانده‏اند. در عصر عباسیان این تردیدها در پوشش انذار و اخطار نمایان می‏شد و وقتی از ابوحنیفه و مالك و شافعی در مورد آن سوال می‏كردند، غالبا با این پاسخ مواجه می‏شدند كه از آن چیزی نمی‏دانند!

خلاصه كلام، ما با دو نحوه از گسترش اسلام در تاریخ اسلام، بعد از پیامبر گرامی خدا صلی‌الله علیه وآله برخورد می‏كنیم:

1- نحوه‏یی كه برای گشایش دارالحرب و انضمام آن به دارالاسلام متوسل به شمشیر شده است و سرزمین‏های بیزانس (روم شرقی)، ایران و بخش‌هایی از افریقا و اروپا را به تصرف در آورده است، با این كار بخش‌های عظیمی از جهان آن روزگار به قلمرو اسلام پیوست و اسلام گسترش جغرافیایی یافت. این حركت از زمان خلیفه اول ابوبكر بن ابی قحافه شروع شد و در عصر عمر و عثمان در عصر راشدون – جز عصر امیرالمومنین علی‏علیه السلام- ادامه یافت. امویان و عباسیان نیز به آن پرداختند. این فتح را ما فتح تغلبی می‏نامیم چه به صلح بوده باشد چه به عنوه.

2- نحوه‏یی كه با شیوه بیان كاركردی و عرضه اسلام از طریق اقناع و هدایت‏خلق به نشر آن پرداخته، و در راه گسترش دین به شمشیر دست نبرده و اگر گاهی مجبور به استفاده از شمشیر بوده فقط موانع و مزاحمت‌ها را از سر راه برداشته است. این نحوه از گسترش اسلام كه به فتح دل‌ها می‏پرداخته و تربیت مسلمان دین باور و مهذب را كه خود مدافع اسلام باشد مدنظر داشته نه فتح سرزمین و عده و عده، ما فتح قلبی یا ایمانی می‏نامیم.

در فتح اول، اسلام از حیث جغرافیایی گسترش می‏یافت و بر تعداد مسلمانان افزوده می‏شد ولی در فتح دوم، به تهذیب نفوس و ترویج مبانی معرفتی و عرفانی‏اسلام پرداخته می‏شد، و شمار مومنان افزونی می‏گرفت.

اگر سیر جغرافیایی فتح از نوع اول را از نظر بگذرانیم، اسلام از حجاز به شام و مصر و افریقا و سرانجام اروپا و فلات ایران و بخش‌هایی از شبه قاره ره می‏سپارد.

ولی در سیر جغرافیایی فتح از نوع دوم، از یمن به عراق و از عراق به جبال و طبرستان وگیل و دیلم و بخش‌هایی از خراسان، مثل نیشابور و بیهق و سبزوار و بعد از آن به هند و چین و آسیای جنوب شرقی می‏رسد.

مطلب حاضر به پژوهش در علل و اسباب، اهداف و دستاوردهای هر دو فتح می‏پردازد، با این فرض كه اسلام اولی بر مبنای تركیب بنیه اعرابی و نگاه نجدی، گرچه به فتح سرزمین‏هایی نایل شد ولی نتوانست‏به تاسیس تمدنی منبعث و خود جوش به مقتضای نگاه معرفتی قرآنی دست‏بزند. در نتیجه به بهره‏گیری از دستاوردهای تمدنی ملل مفتوح پرداخت و نظام اداری، اقتصادی و ساختارهای منطبق با آنها را پذیرفت و نتایج علوم رایج در آن سرزمین‏ها را به شیوه‏یی تلفیقی به كار گرفت.

در نتیجه، با به كارگیری این علوم و كاركردهای تمدنی آن، به تركیب تمدنی تلفیقی و متشابه دست‏یافت ولی سنت علمی منطبق با راهبردهای قرآنی را به دست نداد. این تمدن عظیم گرچه حجم انبوهی از دستاورد تلفیقی و تملیكی علوم را عرضه و شمار فراوانی از نخبگان و دانشمندان را تربیت كرد ولی چون نتوانست‏به سنتی علمی، منطبق و همسو با نظام معرفتی و دینی خود دست‏یابد، از قرن پنجم به تلاشی و ضعف رونهاد و دیگر نتوانست از حیث علمی خود را بر پا دارد.

این شكست ناشی از تركیب حضور اعرابی، نگاه نجدی و عجز نخبگان (صفوه) آن در طراحی یك نظام معرفتی براساس هستی‏شناسی و انسان‏شناسی قرآنی بود، در نتیجه حضور بی‏شمار تسلیم‌شدگان ناكارآمد و فقدان یك طراحی مناسب با ابعاد جامع علمی، اداری و اقتصادی از سوی نخبگان و كارشناسان (خبیر) ملل و تمدن‌های مفتوح را با سابقه میراثی و تمدنی خود بر بالای سر نخبگان فاتح چنین فتوحی نشاند.

بخش عظیمی از روشنگران و فرزانگان و خردمندان، عملا از چنین حركتی ناخرسند شدند و در دسته‌های معارض، جریان سومی را بنیاد نهادند كه هم بر نخبگان حمله می‏برد و هم بر خبیران و كارآزمودگان غیر عرب حاكم بر نظام اداری و اقتصادی و علمی جهان اسلام.

حاصل این ساز و كار، شعوبی‏گری و هجوم بر آریستوكراسی بی‏هنر اعراب حاكم و تمجید از ملل مغلوب بود. آنچه این حركت در پی داشت، تلاشی تمدنی بود غیراصیل و ناسازگار با نظام معرفتی دین اسلام.

در نگاه دوم، یعنی فتح قلبی، اگرچه مروجان چنین نحوه از عرضه اسلام، عملا نتوانستند جز در مواضعی از سرزمین‏های جهان اسلام به تاسیس حكومت دست زنند ولی توانستند طراحی مناسبی از نظام معرفتی قرآنی به دست دهند. همسویی راهبردها و رهیافت‏ها، تعریف روشن از انسان، تبیین جایگاه او در نظام‌واره معرفتی، به كارگیری علوم در جهت مسیر تعامل و تعالی انسان و نشان‏گیری كرامت‌مدارانه، عملا توفیق ماندگاری این جریان و انطباق عقلانی آن را با نیاز فطری انسان، تضمین كرده است.

اسباب دوام این فتح یا نگاه معرفتی آن، به حضور عنصر عربی، نگاه علوی، راهبری نخبگان در راس هرم و وجود تركیب منسجم كارآزمودگان و فرزانگان است. در این فتح كه فاتحانش «اهل البصائر»‌اند، تكیه بر فهم دینی مناط اعتبار است نه سابقه دینی.

نسل پرورش یافته این حركت، با برافراشتن پرچم عدالت‏خواهی علوی و نگاهی جامع به حیات و هدفداری، به تفسیری معقول از اسلام و تاسیس مدنیتی موزون و متعادل دست‏یافت كه بار عقلانیت آن بر دوش بخش عظیمی از اندیشمندان مومن قرار دارد.

تمدن‌های فاطمی، حمدانی و بویهی، صرفا از حیث طرح معقول علم محوری، آن هم نه به‌طور جامع، بخش اندكی از كاركرد تاریخی این حركت است.

اگر فتح اول به اشعری‏گری راه برد و در برابر عقلانیت و ابداع متفكران، سد برافراشت، فتح دوم به عرضه طرح جامعی از اسلام توفیق یافت كه بر مبنای آن، عدالت علوی و كرامت انسانی را در آوردگاهی از جولان عقل و عرفان و هنر قدسی در تاریخ پدیدار كرد.

حاصل این نگاه، تمدنی بالنده و حاكمیتی فرخنده بود كه بر بنیاد حضور حاكمان حكیم و متحلی به دو صفت عدل و عفت پی نهاده شد.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: