سخنور نوپرداز / پروفسور فضل‌الله رضا - بخش دوم

1393/5/20 ۰۸:۱۸

سخنور نوپرداز / پروفسور فضل‌الله رضا - بخش دوم

دو بیت آخر شرح حال تنهایی و بی همزبانی شاعر است كه گویی نقاش تقدیر فقط تصویری از او بر دیوار حیات كشیده باشد؛ به قول شادروان شهریار:

 

 

دو بیت آخر شرح حال تنهایی و بی همزبانی شاعر است كه گویی نقاش تقدیر فقط تصویری از او بر دیوار حیات كشیده باشد؛ به قول شادروان شهریار:

گوش زمین به ناله من نیست آشنا

من طایر شكسته‌پر آسمانی‌ام

گیرم كه آب و دانه دریغم نداشتند!

چون می‌كنند با غم بی‌همزبانی‌ام؟

سیمین در غزل دیگری از همین تنهایی و بی‌همزبانی گله می‌كند:

كس نشد آگه ز جلوه‌های نهانم نقش خیالم كه در ضمیر بماندم

هنرمندان ژرف‌اندیش حق دارند كه از رنج تنهایی و بی‌همزبانی بنالند. شاعر بزرگ پاكستانی، محمد اقبال می‌گوید:

چو رخت خویش بربستم از این خاك

همه گفتند: با ما آشنا بود

ولیكن كس نـدانست این مسافـر

چه گفت و با كه گفت و از كجا بود!

و لسان‌الغیب می‌فرماید:

هنـر بی‌عیب حرمان نیست، لیكن

ز من محروم‌تر كی سائلی بود؟

شعر «در كارگاه» را شاعر خلاق و ژرف‌بین پیش از انقلاب اسلامی سروده و آن را به خط خود به كانادا برای نگارنده فرستاده بود. از اشارات آشكار است كه گوینده اوضاع اجتماعی و فرهنگی كشور عزیز ما را سزاوار این‌گونه نقدهای درشت می‌دانسته است و دلش می‌خواسته كه حافظ‌وار بگوید:

نقدها را بـود آیا كه عیـاری گیرند؟

تا همه صومعه‌داران پی كاری گیرند

غزل «در كارگاه»

این چشمهای ساخته از شیشه كار كیست؟

‌بی‌اختیار دوخته بر رهگذار كیست؟

این جمله خیل آدمكان با سكوت و مرگ

در كارگاه مانده به جا یادگار كیست؟

خوش‌رقصهای كوكی ما را نگاه كن

كاین گرد گرد گشتن‌شان بر مدار كیست؟

ای تك‌سوارهای مقواسرشت را

لبها پر از حماسه پی كارزار كیست؟

بر جامه‌ها كه بر تن بی‌جان چوبهاست

چندین نشان سپاسگر از افتخار كیست؟

این كودكانه كشتی كاغذ به روی آب

در انتظار موج نسیم از دیار كیست؟

در انتظار شكل دل كودكان شهر

همچون خمیر پیكره، در اختیار كیست؟

این سبزه‌های رُسته به ویرانه‌ای حقیر

پاسخ‌گذار وسعت شوق بهار كیست؟

در نور پیه‌سوز شما جز دروغ نیست

خورشید راستین من آیینه‌دار كیست؟

بنده بی‌آنكه گفت و شنودی با سراینده شعر داشته باشم، آن صحنه را در عالم خیال به تصور درآورده‌ام كه هنگام سرودن شعر، ذهن شاعر را از زمین به آسمان پرواز داده است. درستی یا نادرستی تصور من تأثیری در برداشت خوانندگان نخواهد داشت.

شاعر، مادری است كه به اسباب‌بازیهای فرزندش نگاه می‌كند. عروسكهای بی‌جان كوكی، پیادگان و سواره‌ها، كشتی كاغذی كه كودكان به روی آب می‌گذارند، خمیر موم كه با آن پیكره می‌سازند، نقش سبزه كه بر كاغذ و پارچه می‌اندازند.

مادر ژرف‌بین آنگاه كه به این آدمكها و بازیچه‌ها نگاه می‌كند، فكرش به جای دیگر می‌رود. به جامعه‌ای كه در آن صورت‌سازی و تظاهر و ریا و شعار و تملق رایج است و مدالها و نشانهای افتخار بر سینه‌های برآمده كم‌مایگان پر افاده برق می‌زنند. رسانه‌ها كاه را كوه جلوه می‌دهند. صبح صادق را دیگر از كاذب نمی‌توان تمییز داد، چون بردگان و مزدوران همه چیز را دگرگونه نشان می‌دهند. اینجاست كه طرح هنری والا در ذهن بیدار شاعر مادر نقش می‌بندد، از درون می‌جوشد و شعری نو بیرون می‌تراود.

محتوای شعر، گرانمایه است و در قالب شعر سنتی فارسی به صورتی خوش نمودار شده، شاعر تركیبهای نوآفریده كه در متن فرهنگ زبان ماست، تكراری نیست و با زمان هماهنگی دارد؛ مانند: تك‌سوارهای مقواسرشت، خمیر پیكره، پاسخ‌گذار، ویرانه‌ای حقیر برابر وسعت شوق، سپاسگر، خورشید راستین (در برابر صبح صادق).

هر چند شعر در دوران پیش از انقلاب اسلامی و با نگاه به داعیه‌داران و صورت‌پرستاران آن‌زمان سروده شده، ولی ارتفاع سخن بالاتر از آن است كه شعر را به كشور معینی در زمان مشخصی محدود كنیم. شعر ناب می‌تواند جهان‌پیما و زمان‌نورد باشد. بسیاری از اهل ادب بر این‌گونه نكته‌ها تأكیدكرده و می‌كنند كه در فلان دوران چون صوفیان ریاكار و زاهدان منافق فراوان شده بودند، حافظ یا شاعر دیگری غزلهای خود را در رد آنان سروده‌اند. از همین دست سخن و استدلال در مورد ظاهرپرستان كم نیست؛ ولی برداشت این ناچیز از شعر و هنر، حتی از دانش و فناوری، گسترده‌تر از آن است كه دروغ و ریا و بردگی را به كشوری با زمانی محدود بینگارند.

پژوهنده ژرف‌بین آنگاه كه به كارگاهی و دستگاهی می‌نگرد، می‌باید بطن‌ها را بشكافد، لایه‌ها را ببیند و نقدها را عیارگیری كند. گستره‌ كاربردی شعر حافظ، در ذهن این بنده از شیراز و ایران فراتر می‌رود و بسا شعر ناب او كه همین امروز ما را در نگاه به زندگانی غربی نیز به كار می‌آید؛ مثلاً در هفته اول ماه اكتبر این سال، شركت داروسازی Merck استعمال داروی معروف روماتیسم (Vioxx) خود را كه در سال بیش از دومیلیارد دلار فروش داشت، به دستور دولت از بازار بیرون آورد. بهداری دولت آمریكا اعلام كرد كه این دارو عوارض جنبی قلبی دارد كه هزاران تن را بیمارتر كرده یا میرانده است. اگر كسی اندكی ژرف به این موضوع نگاه كند، در میان انبوه عالمان و پژوهندگان خلّاق و متعهد این شركت عظیم، گروهی از دانشمندان ریایی و مدیران زرپرست را خواهد یافت كه سخنها و تبلیغات آنها با عملشان فاصله دارد؛ یعنی چون به خلوت می‌روند آن كار دیگر می‌كنند. در میان دانشوران نیز می‌توان كسانی را یافت كه دانسته یا ندانسته جانب زر و زور را گرفته باشند، به قول حافظ «مفتی شهر چو مهر ملك و شحنه گزید». سازمان دولتی F.D.A در آمریكا، پیش از اینكه دارویی به بازار بیاید و پس از آن، پیوسته آثار نیك و بد داروها را بررسی می‌كند، ولی جلای زر و زور و مبارزه با جاهلانِ محكم ایستاده، در درازای تاریخ پایان ندارد.

در چهار سال آغاز سده بیست و یكم میلادی، بعضی شركتهای چندملّتی بزرگ آمریكا سرنگون شدند، مانند شركت مخابراتی World com و شركت انرژی Enrom گرفتاری كلان چندین ده میلیارد دلاری و بیكار كردن چندین هزار كارمندان این شركتها را به دروغ و ریاكاری مسئولان نسبت داده‌اند، یعنی:

صوفی نهاد دام و سر حقه باز كرد

بنیاد مكر با فلك حقه‌باز كرد

خوشبختانه اكنون مسئولان میلیاردر بعضی از این شركتها را بازداشت كرده‌‌اند.

یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان

كاین همه ناز از غلام ترك و استر می‌كنند

در هر كشوری، در میان هر گروهی، مردم پاكدامن و زاهد ظاهرپرست و محتسب و گرگ در لبـاس میش می‌تـوان یافت. در میـان وكـلای حقوقدان كشورهای پیشرفتـه كسانی را می‌بینیم كه بر صدر نشسته‌اند یا بر كرسیهای بلند دانشگاههای معروف تكیه دارند، به این بهانه كه می‌توانند با كاردانی از كوچه‌هـای پیچ در پیچ قانون بگذرند و در حریم قانونهـا حق را ناحـق و نادرست را درستكار جلـوه دهند؛ یعنی یك جامعه بسیار پیشرفته، جایزه كلان مالی و جاهی به راهزنان ظاهر آراسته می‌دهد، اگر كسی بتواند از راه قانون بزهكار را در چشم مردم بی‌گناه جلوه دهد! این‌گونه رندی‌هاویژه عصر حافظ نیست كه وقت گرانبها را بدان مشغول كنند.

صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی

زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد

القاب تهی و فرمانهای عالمگیر كه شاهان به «نجبا و اشراف» عطا می‌كردند، از خانواده نشانهایی است كه روی سینه بی‌جان آدمكها در شعر«دركارگاه» دیده می‌شود. جایزه‌های شركتهای تجاری غرب و هالیوود، و حتی مدالهای دانشی و هنری را نمی‌باید به كلی و دربست بر بنیاد حق و راستی انگاشت. در كلیه جوامع دنیا برای هر لقب و نشانی، زمینه‌سازی دوستان و دست‌اندركاران تأثیردارد. تفاوتها در میزان كمك‌ها و زمینه‌ها و روابط‌انسانهاست. حتی جایزه گرانقدر نوبل را كه به دانشمندان جهان اعطا كرده‌اند، گاه به وزیران یا رؤسای جمهور كم‌دانش هم بخشیده‌اند كه موج اعتراض مردم را برانگیخته است.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: