آن فقر که بیتیغی، صد کشور دل گیرد از شوکت دارا، بیش، از فر فریدون به پندهای بسیار در شاهنامه میبینیم، در چیرگی خرد و فرهنگ، بر کامپرستی و آرزوبافی، در برتری هنر بر گهر، در پرهیز از کاهلی. در داستانهای رنگین شاهنامه، فردوسی عموما چنین پند میدهد که روزگار در گذر و خوابگه بازپسین همه مشتی خاک است. سرانجام باید همه کس را گذاشت و از همه چیز درگذشت.
بونصر هم که روزی در جوانی دلی پر از زیباییها داشته، شاید امروز دیگر مرغ دستآموز شده، او هم دلش میخواست که آبروی فقر و قناعت را نگه دارد؛ ولی این کار آسانی نیست، بزرگامردا که از این جیفه دنیا بگذرد! سالهاست که دیگر مهار کردن این نیروی، کمکم از دستش بیرون رفته، معده به قلیه فغفوری عادت کرده، جاه و مال او را به دام آورده است. این است وقتی میبیند دو فقیر آزادة بست از اینهمه زر سره میگذرند، دلش شکفته میشود. سخن بوالحسن آوای ناخودآگاه دل اوست. بونصر میبیند اینها کاری میکنند که شاید خودش روزی آرزو میکرد؛ ولی نتوانست درست انجام بدهد. فریاد وزیر «بزرگا که شما دو تناید» از درون دل اوست
در «تاریخ بیهقی» مانند شاهنامه و دیگر یادگارهای بزرگ ادبی پارسی، به داستانهایی برمیخوریم که در حاشیة حوادث تاریخی گویای روش زندگانی مردم و امور اجتماعی در عصر معینی است. لطافت فرهنگی این داستانها برای ما پارسیزبانان بسیار دلانگیز است؛ مثلاً در مجلد هشتم تاریخ بیهقی میخوانیم:
چهل و چند سال پیش از امروز (اول مهر ۱۳۹۴ برابر با ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۵)، نگارنده در نظر داشت که چند داستان نادر و خوش را از تاریخ بیهقی برگیرد و بشکافد. نخستین داستان که بر روی کاغذ آورده شد، داستان «قاضی بُست» بود که چندی بعد در کتاب «دیدها و اندیشهها»۱ نیز به چاپ رسید.
وقتی زبانی پیچیده و غنی از نظر هنری وسیع شد، شک و تردید و یکبهچندی (Multivalence) جای قاطعیت و یکبهیکی (one- to- one) را میگیرد؛ چون دیگر الفاظ، ترجمان دقیق مفاهیم نیستند، قالبها از معانی سرشار میشود و از قالبی به قالب دیگر سیلان مییابد، هرچند این مطلب از نظر علمی و دقت زیانبخش است، از دید اهلدل میتواند شورانگیز و خیالاندیش و پرجوشوخروش باشد، گرچه گفتههای پیچیده بیدقت و بیحال و شور هم فراوان است.
در کتابهای بزرگ جهان، مانند شاهنامه با دقت و روشنبینی، اشارات ویژه را میتوان یافت. شاعر حکیم سوای رماننویس، قصهپرداز و داستانسراست.بیژن ـ فرزند سپهسالار گیو ـ زمانی به شکارگاه پهناوری رفته بود و مدتی ناپدید شد. گیو در جستجوی فرزند، به کیخسرو ـ شاه روشنبین ـ پناه میبرد که جام جهاننمای در اختیار دارد. جام جهاننمای کیخسرو، شاید صفای دل او باشد؛ صفایی که پدربزرگش (کیکاووس خودکامه) از آن بیبهره بود. به هر روی، کیخسرو پس از نماز و نیاز، با دلی پاک در جام مینگرد و گمشدة گیو را پیدا میکند. شباهتی که میان رایانة امروز و جامجم دیروز است، ما را به تحسین روشنبینان اسطورههای شاهنامه راهبر میشود.
رفتار زشت و تحقیرآمیز آمریکاییها با رنگینپوستان (سرخ و سیاه) لکه ننگی بر دامان آمریکا و تمدن آمریکایی است که شاید هرگز زدوده نشود. مردمانی که یا بومیان و صاحبان آن سرزمین بودهاند (سرخپوستها) و یا به زور از سرزمین خویش ربوده شده و در بدترین وضعیت زیستی، به بدترین و سختترین کارها وادار شدهاند(سیاهپوستها).
شگفتا كه دو شماره پایانی این نوشتار همزمان میشود با درگذشت بانو بهبهانی كه استاد رضا در مؤخرة مطالب مربوط به آن شاعر نامدار، به خاندان پدری آن مرحوم و ارتباطات خانواده خویش با آنها و به ویژه عباس خلیلی میپردازد. استاد مینویسد: عباس خلیلی به سال 1273 ق در نجف به دنیا آمد، وی فرزند شیخ اسدالله و او پسر حاج ملاعلی ـ برادر بزرگتر حاج میرزاخلیل تهرانی ـ بود. حاج میرزاحسین فرزند حاج میرزاخلیل از مراجع نامدار تشیع در دوران مشروطیت است. حاج میرزاخلیل و حاج ملاعلی فرزندان میرزامحمد طبیب تهرانیاند، كه در دوره فتحعلیشاه قاجار در تهران پزشكی نامدار بود. میرزاخلیل و ملاعلی هر دو در نجف به دنیا آمدند و در محضر شیخ مرتضی انصاری تحصیل كردند. ملاعلی سه فرزند داشت كه یكی از آنها شیخ اسدالله بود.
در شعر «بهار»، كه مفهوم آن برگرفته از داستانهای یونانی است، شاعر مهرپروری، الهة عشق را كه از سرما یخ زده بود به خانه میبرد، او را گرم میكند. اما سرانجام الهة عشق شوخطبع و بیپروای، دست به تیر و كمان میبرد و دل شاعر را هدف میگیرد، تا شمع حیاتش به كلی خاموش شود، سعدی در داستان «مناظرة پروانه و شمع» در بوستان میگوید:
شعری است نو، پربار و آهنگین، در قالب غزل سنتی، با بیان ساده و موجز. هر چهارپاره، بـا بندهای مستقل از هـم، به جای یك بیت سنتی مینشیند. صحنة شعر عرصة گفتگویی است میان دلی جوان و هرزهگرد، با شاعر جهاندیدة عشقآزمودة عزلتگزیده.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید