1397/9/27 ۱۱:۲۱
در یك تقسیمبندی بسیار كلی، اجمالی و طبعاً سهلگیرانه و تسامحآمیز، متفكران را میتوان به دو گروه تقسیم كرد: متفكران فردگرا، كه بیش از هر چیز دغدغهی نجات افراد را دارند، و متفكران جامعهگرا، كه اهتمامشان عمدتاً معطوف به صلاح جامعه است. فردگرایان اصلاح جامعه را یا هدفی بلند پروازانه و غیر واقعبینانه میدانند یا هدفی میانگارند كه جز به وسیله و بهواسطهی نجات یافتگی یكانیكان افراد جامعه امكان حصول ندارد و، به هر تقدیر، برآناند كه عقلانیت عملی حكم میكند كه به فرهنگ درونی افراد، یعنی به باورها، احساسات و عواطف و خواستهها، ارزشها و آرمانهای آنان بپردازیم و در جهت تصحیح و بهبودبخشی آن بكوشیم.
در یك تقسیمبندی بسیار كلی، اجمالی و طبعاً سهلگیرانه و تسامحآمیز، متفكران را میتوان به دو گروه تقسیم كرد: متفكران فردگرا، كه بیش از هر چیز دغدغهی نجات افراد را دارند، و متفكران جامعهگرا، كه اهتمامشان عمدتاً معطوف به صلاح جامعه است. فردگرایان اصلاح جامعه را یا هدفی بلند پروازانه و غیر واقعبینانه میدانند یا هدفی میانگارند كه جز به وسیله و بهواسطهی نجات یافتگی یكانیكان افراد جامعه امكان حصول ندارد و، به هر تقدیر، برآناند كه عقلانیت عملی حكم میكند كه به فرهنگ درونی افراد، یعنی به باورها، احساسات و عواطف و خواستهها، ارزشها و آرمانهای آنان بپردازیم و در جهت تصحیح و بهبودبخشی آن بكوشیم. جامعهگرایان این تصحیح و بهبودبخشی فرهنگ درونی افراد را یا هدفی غیر ضرور میدانند یا هدفی میانگارند كه جز به مدد به صلاح آمدن نهادهای اجتماعی، بویژه نهادهای سیاست، اقتصاد و حقوق، امكانپذیر نیست و، در هر حال معتقداند كه اقتضای عقلانیت عملی این است كه بهاصلاح نهادهای اجتماعی همت بگماریم و زمینهی جمعی زندگیی خوب و خوش و ارزشمند را برای همه فراهم آوریم.
استاد دكتر محمدعلی موّحد- كه عمراش به درازای آرزوی شاگردان و دوستداراناش باد!- به شهادت كارنامهی فكری و قلمیاش، در هر دو گروه مذكور جای گرفته است: هم دغدغهی نجات افراد را دارد و هم به صلاح جامعه اهتمام میورزد. و، باز، به شهادت همانكارنامه، در باب هر یك از این دو امر خطیر موضعی دارد. صلاحجامعه را، بیش و پیش از هرچیز، در گرو تحقق عدالت میداند، که چیزی جز پاس داشت حقوق نیست؛و نجات فرد را در گرو التزام نظری و عملی به آموزههای عرفانی میداند، كه چیزی جز دویدن در پی آواز حق نیست. موضعاش در امور اجتماعی در برابر مواضعی قرار میگیرد كه یكی از آرمانهای دیگر اجتماعی، مانند آزادی، برادری و برابری، را برتر از عدالت مینشانند؛ و موضعاش در امور فردی در تقابل است با مواضعی كه مكاتب یكسره عقلگرا یا یكسره نقلگرا را بر تجربهگرایی و شهودگرایی عرفانی ترجیح میدهند.
در میان بیش از 30 اثر نشر یافته از استاد دكتر موّحد، 12 اثر، كمابیش و با واسطه یا بیواسطه، با فكرت عدالت و حق سروكار دارند: مختصر حقوق مدنی، دیباچهای بر حقوق مدنی، در خانه اگر كس است، در هوای حق و عدالت، نفتِ ما و مسائل حقوقی آن، درسهایی از داوریهای نفتی (دفتر اول: قانون حاكم، دفتر دوم: ملیكردن و غرامت)، خواب آشفتهی نفت، یاد گذشته و اندیشهی آینده در تاریخ ایران و صنعت نفت ایران، مبالغهی مستعار (یا: هیاهو بر سر هیچ)، ترجمهی عدالت و انرژی (از ایوان ایلیچ) و ترجمهی خزران (از آرتور كستلر) و 12 اثر با فكرت عرفان و حق: ترجمهی بهگود گیتا، تصحیح و تعلیق مقالات شمستبریزی، تصحیح و تعلیق مثنوی معنوی مولانا، تصحیح و تعلیق ابتداءنامهی سلطان ولد، تصحیح و تعلیق رساله در مناقب خداوندگار سپهسالار، قصهی قصهها، باغ سبز، خٌمی از شراب ربانی، اسطرلاب حق، شمس تبریزی، شرح فصوص الحكم محیالدین ابن عربی، تصحیح و تعلیق حدیقةالحقیقه احمدجام.
بدین قرار، میتوان گفت كه استاد موحد رهرو اقلیم عدالت و عرفان است. در پهنهی عدالت، پاس حق ارزش شناختی (axiological) را دارد، كه ارزش برین و ارزش ارزشها است؛ و در پهنهی عرفان، پروای حق وجودشناختی (ontological) را دارد، كه حقیقت علیا و حقیقةالحقائق است.
آنچه گفتم اندكی است از بسا بسیارها كه دربارهی استاد بزرگ، موحد عزیزما، میتوان گفت. اما جلوههای این حقجویی در شخصیت و منش او از شمار اموریاند كه، به تعبیر ویتگنشتاین، نمیتوانشان گفت و بایدشان نشان داد. و این یعنی تا نبینی ندانی.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید