امروزه مفهوم مهاجرت عمدتا در معنای مادی و جسمانی آن در نظر گرفته میشود، به معنای جابهجایی فردی یا جمعی موجودات از یك مكان به مكانی دیگر با انگیزهها و اهداف مختلف و در مجموع برای بهتر شدن شرایط. جلالالدین محمد (672-604 ه.ق.) نیز اگرچه در بلخ زاده شد، اما در اوان كودكی به همراه خانواده از زادگاهش مهاجرت كرد.
متاسفانه اخلاق در عرف جامعه ما به معنای مجموعهای از باید و نبایدهای نیكخواهانه اما بدون مبنا فروكاسته شده و وقتی كسی دم از اخلاق میزند، ذهن همگان به سمت انبانی از نصایح و توصیههای خستهكننده و ملالآور سوق مییابد. این در حالی است كه اخلاق در واقع سیمان مناسبات اجتماعی است و از قضا هنجارها و اصول اخلاقی، اموری منعندی و باری به هر جهت نیستند و اساسا بر عقلانیت و خرد استوار هستند.
یکی از نظریههای عرصۀ دینپژوهی معاصر ایران پروژۀ «عقلانیت و معنویت» مصطفی ملکیان است. این نظریه با محور قرار دادن مؤلفههای اجتنابناپذیر مدرنیته به مواجهه با دین سنتی میرود و ضمن مقایسۀ این مؤلفهها با ویژگیهای اصلی دین سنتی، حکم به تباین میان دینداری و مدرن بودن میکند؛ فهم سنتی از دین را در جهان مدرن کارآمد نمیداند و فهمی جدید از دین (معنویت) را که سازگار با مؤلفههای مدرنیته است معرفی میکند.
اعتماد بزرگترین غایب مناسبات اجتماعی این روزهای ما است. این جان كلام سخنان مصطفی ملكیان در گفتار پیش روست. البته شاید آگاهی و اذعان به این سخن، چندان بر بقیه پوشیده نباشد. همه ما متاسفانه شاهدیم كه چطور در كوچكترین و بزرگترین روابط اعتماد از دست رفته است و افراد و نهادها با سوءظن به یكدیگر نظر و رفتار میكنند و به ندرت در بدهبستانها صداقت و روراستی دیده میشود.
روزهای آغازین سال 2019 میلادی است. تقریبا خمس قرن بیست و یكم نیز گذشته و به هیچ عنوان بوی بهبود از اوضاع جهان به مشام نمیرسد. در همین دو دهه، دنیا به روی خود هم جنگ دیده، هم كشتار، هم قحطی، هم ترور و هم وحشت و تهدید.
«مصطفی ملکیان» استاد فلسفه و عرفان در مراسم پایانی هشتمین نشستِ «مِهرِ مولانا» در پیامی تصویری درباره «صلح درون و صلح بیرون از نظرگاه مولانا» سخن گفت و تاکید کرد که انسان صادق با خود و جهان، در صلح است.
در یك تقسیمبندی بسیار كلی، اجمالی و طبعاً سهلگیرانه و تسامحآمیز، متفكران را میتوان به دو گروه تقسیم كرد: متفكران فردگرا، كه بیش از هر چیز دغدغهی نجات افراد را دارند، و متفكران جامعهگرا، كه اهتمامشان عمدتاً معطوف به صلاح جامعه است. فردگرایان اصلاح جامعه را یا هدفی بلند پروازانه و غیر واقعبینانه میدانند یا هدفی میانگارند كه جز به وسیله و بهواسطهی نجات یافتگی یكانیكان افراد جامعه امكان حصول ندارد و، به هر تقدیر، برآناند كه عقلانیت عملی حكم میكند كه به فرهنگ درونی افراد، یعنی به باورها، احساسات و عواطف و خواستهها، ارزشها و آرمانهای آنان بپردازیم و در جهت تصحیح و بهبودبخشی آن بكوشیم.
بیش از یك دهه است كه مصطفی ملكیان، بر طرح عقلانیت و معنویت تاكید میكند و در گفتارها و نوشتارهای كثیر و پرمخاطبش از آن سخن میگوید. ماحصل آنچه را كه این روشنفكر و نواندیش نامآشنای معاصر میگوید، میتوان در اندیشه اصالت فرهنگ فردی تبیین كرد، یعنی این آموزه كلی كه برای نیل به رشد و توسعه و پیشرفت جامعه و فرد، بیش و پیش از ساختارهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، باید به درون انسانها بازگشت و برای اصلاح باورها و احساسات و خواستههای آنها تلاش كرد. حالا او یك گام فراتر گذاشته و میخواهد به طور مشخص و ایجابی از چیستی و چگونگی این اصلاح سخن بگوید.
چرا کسی مثل حافظ ماندگار است و کسانی در همین قلمرو این ماندگاری را ندارند؟ در اینجا سخن بر سر شخص حافظ نیست بلکه سخن بر سر این است که اساساً رمز ماندگاری شاعران، نویسندگان و متفکران در چیست؟
مصطفی رحیمی ( زاده 1305 نائین – درگذشته 9 مرداد 1381 تهران) از شاخصترین روشنفکران معاصر ایران بود. با گذشت 16 سال از مرگ این نویسنده و مترجم نامآور ، هنوز میتوان از میراث معرفتی و نیز رویکرد بدیعاش در عرصه روشنفکری بهرهها برد و میوهها چید. چه بسا بتوان رحیمی را نماد روشنفکران حقیقتطلب دانست؛ کسانی که برای بازاندیشی در نظام فکری و سیاسی خود هیچ ابا و امتناعی ندارند و از تجدیدنظر در اصول و دیدگاههای خود، به وقت ضرورت، نمیپرهیزند. آنچه در این صفحه میخوانید حاصل کاوش بزرگانی است که در گنجینه آثار رحیمی و منشور درخشان شخصیت او نظر کردهاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید