مجالس عزاداری تهران / دکتر احمد مهدوی دامغانی - بخش سوم

1397/6/21 ۱۱:۰۴

مجالس عزاداری تهران / دکتر احمد مهدوی دامغانی - بخش سوم

این بنده بسیاری از سالها مرحوم مغفور حضرت امام‌خمینی (قدس سرّه) و مرحوم مبرور آیت‌الله آقای حاج میرزا احمد آشتیانی (‌طاب‌الله ثراه) را در آن مجلس زیارت کرده‌ام و نیز علمای مشهور طهران مانند: مرحومان حاج سید‌صدرالدین جزائری و حاج سیداحمد شهرستانی و حاج سید محمدباقر شهیدی گلپایگانی و حاج‌آقا ضیاء‌الدین استرآبادی و حاج سیداحمد هاشمی گلپایگانی و حاج سید محمدعلی سبط‌الشیخ و آقای میرزا محمدباقر آشتیانی و امثالهم (رحمهم الله تعالی) در آن مجلس شرکت می‌فرمودند

 

 

این بنده بسیاری از سالها مرحوم مغفور حضرت امام‌خمینی (قدس سرّه) و مرحوم مبرور آیت‌الله آقای حاج میرزا احمد آشتیانی (‌طاب‌الله ثراه) را در آن مجلس زیارت کرده‌ام و نیز علمای مشهور طهران مانند: مرحومان حاج سید‌صدرالدین جزائری و حاج سیداحمد شهرستانی و حاج سید محمدباقر شهیدی گلپایگانی و حاج‌آقا ضیاء‌الدین استرآبادی و حاج سیداحمد هاشمی گلپایگانی و حاج سید محمدعلی سبط‌الشیخ و آقای میرزا محمدباقر آشتیانی و امثالهم (رحمهم الله تعالی) در آن مجلس شرکت می‌فرمودند و بعضی ایام که مرحوم آقای حاج میرزا احمد آشتیانی (رضوان‌الله علیه، کوچکترین فرزند مرحوم مبرور آقای حاج میرزاحسن آشتیانی، مجتهد اعلم تهران در زمان ناصرالدین‌شاه) با آن جثه ظریف در کنار صاحب مجلس می‌نشست، از مظاهر واقعی‌ «جهانی است بنشسته در گوشه‌ای» متجلی بود.

باری، در این مجلس چندی از مذکّرین مشهور و معروف به تقوا و طهارت نفس، مثل مرحوم مغفور حاج شیخ محمود کفائی (رحمه ‌الله علیه) شرکت و افاضه می‌فرمودند؛ ولی واعظ خاتم نیز مرحوم مغفور حضرت آقای حاج محقق خراسانی بودند، رحمه ‌الله معشر الماضین!

 

ذکر جمیل آیت‌الله محمدتقی آملی

۲ـ مجلس مشهور و عمده دیگر پیش از ظهرها، مجلسی بود که مرحوم مغفور آیت‌الله العظمی حضرت آقای حاج شیخ محمدتقی آملی (قدس سره) از اوائل دهه ۳۰ تا اواخر ایام حیات پربرکتش در منزل خودشان واقع در کوچه حمام «شاهزاده»، منشعب از خیابان شاهپور، روبروی خیابان ورزش منعقد می‌فرمود و این مجلس محترم به چند مناسبت از اهم و بلکه مهمترین مجلس پیش‌ازظهرها شمرده می‌شد؛ زیرا رفعت مقام علمی آن فقید راشد و آن حکیم متألّه موجب می‌شد که اکثر مستمعان و حضّار آن مجلس از علما و فضلای طهران باشند و فی‌الواقع مرحوم‌ آقای آملی در سی سال اخیر عمر شریف خود، اعلم و افقه علمای ایران شناخته می‌شد؛ زیرا سابقه تحصیلات ایشان در ایران و نجف اشرف و اختصاصی که به مرحوم خلدآشیان جنت‌مکان آیت‌الله‌العظمی النائینی (رضوان‌الله علیه) و نیز به مرحوم رضوان‌جایگاه آیت‌الله‌العظمی میرزا حسین کمپانی (غروی) و آیت‌الله‌العظمی ضیاء‌الدین عراقی (طیبّ‌الله رمسهم) داشتند، مکانت علمی معظم‌له را هم در معقول و هم در منقول مشخّص می‌ساخت.

خداوند به استاد فاضل ارجمند، حضرت آقای اکبر ثبوت مزید عمر و عزّت و توفیق مرحمت فرماید که چندی پیش در بیان مناقب و فضائل و مقامات علمی و ملکات نفسانی مرحوم آقای آملی داد سخن داده‌اند و حق مطلب را در آن ‌باره ادا فرمودند.

به‌راستی هر فرد فهمیده و متدیّن و درس‌خوانده‌ای که به حضور حضرت آقای آملی (رفع ‌الله درجاته) مشرّف می‌شد و از برکات انفاس و افاضات آن بزرگوار مستفیض می‌گشت، کاملا به معنای واقعی مجذوب آن وجود مبارک و شیفته به آن خُلق خوش و تواضع و آرامشی می‌گشت که بر اثر توجّه و توسّلی که به برکت‌ «الا بذکر الله تطمئنّ‌ القلوب» برایشان به صورت مَلکه‌ای راسخ درآمده بود. این حقیر ناچیز سعادت این را داشت که از اوائل سال ۱۳۳۲ شمسی تا اواسط سال ۱۳۳۳ در درس فقه آن فقیه راشد ربّانی که مباحث بیع و خیار است و رهن را براساس کتاب مستطاب‌ «مکاسب» (متاجر) حضرت شیخ انصاری (رضوان ‌الله‌ علیه) افاضه می‌فرمودند، شرکت کند.

از همدرسان من حقیر در این تلمّذ، جناب آقای دکتر مهدی محقق (دامت ‌افاضاته) و مرحومان مغفوران: دکتر ابوالقاسم گرجی و آقای حاج شیخ مسجدجامعی (والد ماجد جنابان آقایان حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌شیخ محمد و دکتر احمد مسجدجامعی) و مرحوم عموی گرامی این دو بزرگوار، حجت‌الاسلام محمدحسین مسجدجامعی (رحمه ‌الله) بودند. در مواردی که یکی از ما شاگردان سؤالی داشتیم، مرحوم آقای آملی با حوصله و تأمل تحسین‌برانگیزی عرایض فرد سؤال‌کننده را استماع و سپس با آرامی و دقت، آن اشکال مستشکل را رفع می‌فرمود و پاسخ سؤال را بیان می‌کرد رحمه ‌الله‌ علیه.

از أفضل ملکات فاضلة آن بزرگوار، تواضع فوق‌العاده‌شان بود و ایشان هم مثل مرحوم خلدآشتیان حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی حاج سیداحمد خوانساری (قدس‌الله تربته) برای هر کس که بر مجلس روضه ایشان وارد می‌شد، از هر طبقه‌ای که بود، تمام‌قد برمی‌خاستند و خوشامد می‌گفتند و اهتمام ایشان بر این امر، مایه شرمندگی و در عین حال اعجاب بسیاری از شرفیاب‌شدگان به آن مجلس محترم می‌گشت.

فضیلت دیگر معظم‌له صبر و شکیبایی و خویشتن‌داری‌شان بود که در مصائب روزگار از خود نشان می‌دادند. همه ارادتمندان ایشان دیده‌اند که در مصیبت وفات آزادة ارجمند و دانشمندشان، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج ضیاء‌الدین آملی(ره) چگونه صبر و پایداری و استقامتی ابراز فرمودند.

در مجموع و اجمالاً این بنده می‌‌توانم عرض کنم که مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ محمدتقی آملی (قدّس‌سرّه) از جمله معدود انگشت‌شماری هستند که این ناچیز در طول عمرم زیارت کرده‌ام که به معنای واقعی‌ «لقد کان لکم فی رسول‌الله اسوهٌ حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیرا» (احزاب،۲۱) متصّف بوده‌اند، رحمه الله علیه رحمه‌ واسعه.

در مجلس روضة ایشان، واعظ اصلی که خاتمِ مجلس هم بود، مرحوم مغفور استاد دانشمند حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج سیّد محمدباقر مولوی عربشاهی بودند. یک چیزی به اعتقاد خود ناچیزم عرض کنم‌ و آن اینکه مرحوم مولوی عربشاهی یکی از دانشمندترین وعّاظ و منبری‌های دهة ۴۰ و ۵۰ در طهران بود.

عرض کردم «دانشمندترین» نه مشهورترین وعّاظ؛ آن مرحوم اولا از طلاب فاضل حوزه علمیّه مشهد بود و در دوره سطح، از شاگردان مبرّز مرحومان آقای حاج‌شیخ هاشم قزوینی و پدرم (رحمه‌الله علیهما) محسوب می‌شد و سپس مدتی از محضر مرحومان آقابزرگ حکیم شهیدی و آقای آقامیرزا طاهر تنکابنی و حضرت آقای میرزامهدی آشتیانی و سیدکاظم عصّار مستفیض شده بود و از اوائل تأسیس دانشکده معقول و منقول، به استادی آن دانشکده منصوب شد و تا زمان بازنشستگی‌اش بر همان سمت باقی بود. چند کتاب و رساله از کتب فلسفی را تحقیق و تصحیح کرد که در جمله انتشارات دانشگاه چاپ شد. آن مرحوم از ارادتمندان مخلص مرحوم رهبر راحل انقلاب (قدس‌سره) می‌بود؛ آن‌چنان‌که در سال ۱۳۵۵ یا ۱۳۵۶، منزل مسکونی خودش را در قلهک یا دروّس(؟) در دفتر من‌بنده فروخت و بهای آن را عیناً به نجف اشرف به خدمت معظم‌له فرستاد رحمه‌الله علیهما. وفات مرحوم عربشاهی در سال۱۳۶۰ یا ۱۳۶۱ واقع شد و مجلس ختم آن مرحوم را مرحوم دکتر عبدالله شیبانی که رئیس وقت دانشگاه طهران بود، در‌ «مسجد ارگ» برگزار کرد.

 

مجالس عصرها

و اما مجالس روضه‌ای که در بعد‌ازظهرها‌ «عصرها» تا مقارن غروب آفتاب تشکیل می‌شد:

۱ ـ مجلس منزل مرحوم آقای حاج‌آقا رضا قائم‌مقام‌الملک رفیع در کوچه برلن. آن مرحوم از سیاستمداران متدین دوران هر دو پهلوی بود و در زمان رضاشاه همواره نماینده مجلس شورا و پس از تأسیس مجلس سنا، تا مدتی پیش از وفاتش سناتور گیلان ‌بود. دو برادر دیگر او مرحومان حاج بحرالعلوم و حاج‌آقا رفیع شریعتمداری از مهمترین سرشناسان سیاسی و روحانی ایران در آن زمان بودند. (این حضرات دائی‌های جناب آقای پروفسور فضل‌الله رضا ادامه ‌‌الله عمره و افاضاته‌اند). آن مرحوم به اصطلاح از‌ «متولیان» مجلسین به‌ شمار می‌رفت.

باری، آن مجلس در بهار و تابستان در صحن حیاط بزرگ و در پائیز و زمستان در تالار وسیع و اتاق‌های متصل به آن منعقد می‌شد و وعاظ فاضل مشهوری در آن به افاضه می‌پرداختند و حاضران و شرکت‌کنندگان آن، از عموم طبقات و خصوصا از سیاستمداران و کارمندان عالی‌رتبه دولتی و دانشجویان بودند و آن مجلس تا اواخر عمر مرحوم حاج قائم‌مقام‌الملک و تا وقتی که آن منزل به ‌فروش نرفت، همه ‌ساله منعقد می‌گشت.

ادامه دارد...

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: