1397/7/1 ۱۰:۰۲
با اعتذار از خوانندگان ارجمند که به این شاخ و آن شاخ میپریم، اجازه بدهید همانگونه که در آغاز نگارش خاطرات مجالس عزاداری کرمان با الهام از مقالات استاد دکتر مهدوی دامغانی از تهران شروع کردم و بعد به کرمان رفتم، حالا هم در وسط مطلب، با توجه به عنایت جناب استاد به این یادداشتها، چند دقیقهای از کرمان به تهران بیایم و باز برگردم به کرمان:
باری، جناب دکتر دامغانی تلفنی از آمریکا، در مورد محل سخنرانی مرحوم راشد اصرار داشتند که در مسجد سپهسالار بوده است، و من که ایشان را در بسیاری از موارد منجمله این مورد، از خودم مطلعتر میدانم، به تردید افتادم که نکند خاطرة دکترمحقق را نیز با ذهنیت خودم در مورد مسجد آذربایجانیها که محل سخنرانی مرحوم راشد دانسته بودم، قاطی کردهام! فرصت هم نکردم از دکترمحقق بپرسم.
الغرض میخواهم بر مبنای نظر آقای دکتردامغانی، مطلبی را که به فراست دریافتهام، اینجا بنویسم و کل مقاله را هم در یک فضای عامتر تاریخی بررسی کنم.
از اینجا شروع میکنم که یک شب دوازدهم محرّمی بود که به هدایت یکی از دوستان که در مدرسة سپهسالار درس میخواند۱ و ما گاهی به او سر میزدیم، رفتیم به میهمانی عامی که به مناسبت شهادت امامحسین(ع) در مدرسه برقرار بود. دیر رسیدیم و غذای چشمگیری هم گیرمان نیامد! آن شب مرحوم ظهیرالاسلام که از رجال متدین و صاحبنام درباری بود، دم درِ مسجد ایستاده بود و از میهمانان پذیرایی میکرد. آقای دکترمهدوی به یاد دارند که مرحوم ظهیرالاسلام که گویا از خاندان امامجمعه تهران بود، فردی خوشسیما و خوشپوش و دارای اندامی ظریف و کوچک بود؛ پالتوی بلندی میپوشید و کلاهی مخصوص (همانند کلاه فدائیان اسلام) بر سر میگذاشت با محاسنی شستهرفته و کراواتی مشکی هم بر گردن. این را داشته باشید…
حالا «تفرّس» خودم را بگویم. به نظرم پارهای از مجالس سوگواری مسجد سپهسالار با هزینه موقوفات مدرسه و برحسب عمل به وقفنامه برگزار میشده است و اگر مرحوم راشد که بنا به نقل دکترمهدوی در این مدرسه منبر میرفتهاند، ربطی به «دربار» و «دولت» نداشت، بلکه به دعوت ظهیرالاسلام بوده که متولی وقت مدرسه بوده است.
این «وجهِ جمع» معقول و منطقی است که هم با نظر آقای دکترمهدوی همخوان است و هم با حرفی که من زدهام و بر آن اصرار دارم و آن اینکه مرحوم راشد هیچگاه در مجالس دولتی و درباری شرکت نکرده و سخن نمیگفته است. این سخن، ذیل مهمتر و سیاسیتری در پی دارد که توجه خوانندگان را به ادامه مطلب که خیلی مهم است، جلب میکنم:
علمالرجال سیاسی
مطلبی که بر مبنای «تداعی خاطرات» با موضوع نام مرحوم ظهیرالاسلام میخواهم به عرض برسانم و دارای یک نکتة کلیدی مهم و فراموششده یا «فراموشانده شده» در مورد «علمالرجال سیاسی» است، این است که: به طوری که یک بار در مورد مرحوم دکتر سیدحسن امامی ـ امامجمعه تهران که منصوب شاه بود ـ به عرض رساندم: کسانی در دربار و کلّاً در رژیم گذشته و دولتهای آن زمان بودند که حکم «علی بن یقطین» را در دربار هارونالرشید داشتند و من جز مرحوم امامجمعه، مرحومان ظهیرالاسلام و قائممقام رفیع را در این زمره میدانم. این هر سه از نزدیکان و مقربان دربار بودند: اولی امامجمعه بود و دومی و سومی سناتورهای انتصابی بودند.
در مورد وساطتهای امامجمعه و اینکه محکومان (حتی سیاسیهای محکوم به اعدام) را نجات میداده، مواردی شنیدهام که اساتیدی چون دکتردامغانی و دکترمحقق و نیز جناب دکتر سیدحسین نصر که خود از همین قماش است، بهتر از من اطلاع دارند. از ظهیرالاسلام مورد خاصی نشنیدهام؛ ولی رابطه حسنه او را با علمای عصر شنیدهام. میماند مرحوم قائممقام رفیع٫ اول مختصر اطلاعی را که از آن مرحوم دارم، به عرض برسانم:
آن مرحوم از خاندان بزرگان علمای اعلام شمال کشور بود و خاندانش ـ اعم از علما و رجال سیاسی ـ از رجال نیکنام عصر پهلوی به شمار میروند؛ منجمله مرحوم حاجشیخ رضا رفیع (پدر همسر گرامی مرحوم آیتالله سیدرضا صدر) که میشود جدّ مادری سیدین سندین: سیدکاظم و سیدمحمد صدر و مریمخانم صدر همسر مرحوم برادرم علیآقا حجتی. از این خاندانند استاد بزرگوار و گوشهگیر و خلوتنشین ما: جناب دکتر مهدی رفیع (دامتبرکاته)، عضو برجسته و کلیدی «دایرهالمعارف بزرگ اسلامی» که حقیر زمانی افتخار همکاری ایشان را در ویراستاری مقالات دایرهالمعارف داشتم (حفظه الله و ایّانا) نیز از این خاندانند.
آقای دکتر مهدوی ضمن صحبتشان به یک موردی از مجالس عزاداری امام حسین(ع) در تهران اشاره فرمودند و متذکر شدند که فراموش کردهاند و از من خواستند که یادآور شوم آن مجلس عزاداری در منزل مرحوم آیتالله حاج میرزاخلیل کمرهای بود که باز به حکم «تداعی خاطرات»، مرا هم به یاد مرحوم حاج میرزاخلیل و هم مرحوم حاج میرزا باقر کمرهای انداخت که هر دو شایسته عنوان «آیتاللهی» بودند و هر دو صاحب کتب و رسالات مفید و ارزشمند علمی تحقیقیاند که مرجع ارباب تحقیقاند.
اما آیتالله حاجمیرزا خلیل کمرهای که گفته میشد که از هممباحثهایهای امامخمینی(ره) بوده است، مردی بصیر و آگاه به زمان بود که در یکی از محافل علمی بینالمللی اسلامی به اتفاق مرحوم آیتالله طالقانی شرکت کردند. و مرحوم آیتالله حاجمیرزا باقر کمرهای علاوه بر مقالات سودمند و به روز آن ایام، چند جلد از شرح نهجالبلاغه ناتمام خوئی را تکمیل فرمود و به نظرم ترجمههایی بر پارهای متون روائی داشت. وی مردی زاهد و وارسته بود و با کارگری و حتی به روایت مرحوم حاج عزتالله خلیلی که از مبارزان بازار بود و چندی با هم در زندان بودیم، با بنّائی و «خشتمالی» روزگار میگذراند.
نام مرحوم شیخ باقر کمرهای در دو مورد سخت تأملبرانگیز است که هر دو مورد مخالفتهای صریح و ظاهراً برحقی با آن مرحوم شد:
ـ یکی در مورد «کنگره صلح وین» بود که ایشان به اتفاق مرحوم آقا سیدعلیاکبر برقعی قمی از طرف «خانه صلح ایران» (که میگفتند از سوی تودهایها اداره میشود) به وین رفتند و در بازگشت به قم، مواجه با تظاهرات خونینی شدند که منجر به تبعید مرحوم برقعی به یزد و نیز محدودیت آقای کمرهای شد.
ـ مورد دوم در جریان رفراندم شاه در مورد لوایح ششگانه بود که اسمش را گذاشته بود «انقلاب شاه و ملت». پیش از آنکه درگیری و مواجهه شدید روحانیت با رفراندم شاه دامنه گستردهای پیدا کند، مرحوم کمرهای رسالهای در حدود ۳۰ صفحه در تأیید لوایح ششگانه نوشت که توسط رژیم در سطحی وسیع پخش شد که باعث شد چهره این روحانی زاهد عابد به خاطر عدم تشخیص واقعیت و موقعیت، سخت آسیب ببیند.
هر کسی در زندگی اشتباهاتی دارد که گاهی بسیار اثرگذار و منفی است؛ اما خدا به نیّت اشخاص کیفر و پاداش میدهد. والسلام.
پینوشت:
۱ـ آقای سیداحمد حسینی برادرزن مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدجواد نیشابوری رحمهاللهعلیه. آقای حسینی که سالها دبیر دبیرستانهای کرمان بود، اکنون باید از ۹۰سالگی درگذشته باشد، مگر آنکه درگذشته باشد. انشاءالله زنده است (با تمسک به «اصل» بقاء!)
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید