1396/11/24 ۰۸:۳۳
درباره برخی از حیطههای خاص علم کلام، مانند مسأله امامت و مباحثاتی که میان شیعه با اهل سنت در این باره وجود داشته، بار دیگر توجه به آیات قرآنی خود نموده است. در نوشتههایی که معمولا از سوی شیعه برای دفاع از مواضع خود در باب اهل بیت(ع) و مسأله امامت نوشته شده است، استناد به برخی آیات با تکیه بر سبب نزولی خاص همواره در مد نظر بوده است.
درباره برخی از حیطههای خاص علم کلام، مانند مسأله امامت و مباحثاتی که میان شیعه با اهل سنت در این باره وجود داشته، بار دیگر توجه به آیات قرآنی خود نموده است. در نوشتههایی که معمولا از سوی شیعه برای دفاع از مواضع خود در باب اهل بیت(ع) و مسأله امامت نوشته شده است، استناد به برخی آیات با تکیه بر سبب نزولی خاص همواره در مد نظر بوده است. بدیهی است در چنین مواردی، آیات قرآنی با مجموعهای از اخبار سبب نزول همراه گشتهاند که از آن روی که بتوانند برای مخالفان مورد استناد قرار گیرند، عموما از منابع اهل سنت اخذ شدهاند. همین رویکرد زمینه تدوین آثار متعددی با زمینه «ما نزل منالقرآن فی اهل البیت(ع)» را فراهم آورده است. افزون بر آن، همین رویکرد را میتوان در برخی آثار نوشته شده با سیاق کلامی، مانند الشافی سیدمرتضی نیز بازیافت.
با وجود آنچه درباره استناد به آیات قرآنی در کتب کلامی یاد شد، بخش مهمی از آنچه را رویکرد متکلمان و نیز فیلسوفان به قرآن کریم است، باید در قالب آثاری جستجو کرد که به عنوان تفسیر قرآن، اما با مبنایی کلامی یا فلسفی نوشته شدهاند. تألیف آثاری از این دست با مبنای کلامی به اندازه پایگیری دانش کلام سابقه دارد؛ اما تفاسیر فلسفی در مقایسه هم متأخرتر و هم در شمار محدودترند.
در سخن از کوشش متکلمان در راستای تفسیر قرآن، یکی از نخستین کسانی که باید از آنان نام برده شود، حسن بصری(درگذشتة۱۱۰ق) است. وی به عنوان معلم واصل بن عطا و عمرو بن عبید، به نوعی بنیانگذار جریانی شناخته میشود که در نسل شاگردانش به عنوان «معتزله» شناخته شد. حسن بصری مؤلف کتابی در تفسیر قرآن بوده است (ابنندیم، الفهرست،۳۷).
تفسیر قرآن نزد معتزله
به عنوان نخستین کوشش از سوی معتزله برای تفسیر قرآن، باید از تفسیر عمروبن عبید بصری (د۱۴۴ق) یاد کرد که یکی از دو بنیانگذار معتزله است و ظاهراً تفسیری پرحجم نوشته بوده است. در حال حاضر، اگرچه نسخهای از این تفسیر شناخته نیست، اما نقل قولهای آن در لابلای آثار تفسیری برجای مانده است (قرطبی، الجامع، ۱ر ۱۱۴،…؛ ابنکثیر، تفسیر، ۱ر ۹،…).
همگام با توسعه مذهب معتزله، تفسیرنویسی نیز در میان معتزلیان روی به گسترش نهاد. در اواخر سده دوم، عمروبن فائد اسواری
(د بعد۲۰۰ق) از عالمان معتزله تفسیری بزرگ تألیف کرد که نسخههای آن دست کم تا سده چهارم هجری موجود بوده است (ابن ندیم، الفهرست، ۲۰۵؛ جاحظ، البیان و التبیین، ۱ر۲۳۵). در اوایل قرن سوم هجری نیز ابوبکر اصم از عالمان منشعب از معتزله که برخی عقاید ویژه خود داشت، کتابی در تفسیر تألیف کرد (ابن ندیم، همان،۳۷).
سالهای انتقال از قرن سوم به چهارم هجری، اوج فعالیت تفسیری متکلمان معتزلی است. از آن میان باید ابوعلی محمد بن عبدالوهاب جبایی (د۳۰۳ق)، عالم بزرگ مکتب بصره را یاد کرد که کتابی در تفسیر داشته (ابنندیم، همانجا) و نوشته او نه تنها در میان خود معتزله، بلکه میان امامیه نیز تا چندین قرن پراهمیت تلقی میشده است.
نقل قولهای بسیار از این تفسیر در آثار ابن شهرآشوب مازندرانی و سید ابنطاووس دیده میشود (نک: ابنشهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۲ر ۹۶؛ ابن طاووس، سعدالسعود، ۱۴۲ـ۱۸۳). در همان دوره باید از ابوالقاسم عبدالله بن احمد بلخی (د۳۱۹ق) متکلم بزرگ مکتب بغداد نیز یاد کرد که کتابش با عنوان «جامع علم القرآن» یا «التفسیر الکبیر» (ابنندیم، همان، ۳۷، ۲۱۹) بیش از تفسیر جبایی مورد استقبال عالمان امامی قرار داشته است. این اثر یکی از منابع اصلی شیخ طوسی در تألیف «التبیان» بوده و مورد استفاده عالمان دورههای بعدی چون ابن شهرآشوب و ابنطاووس نیز قرار گرفته است (طوسی، التبیان، ۱ر۱۳، جم؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱ر۱۲۲؛ ابنطاووس، سعدالسعود، ۱۹۲ـ۲۰۹).
سرانجام در همین دوره باید از مفسر بزرگ معتزلی، ابومسلم محمدبن بحر اصفهانی (د۳۲۲ق) سخن آورد که تفسیر بزرگ او با عنوان «جامع التأویل لمحکم التنزیل» در ۱۴ جلد (ابنندیم، الفهرست، ۱۵۱؛ حاجی خلیفه، کشفالظنون، ۱ر۵۳۸) مورد استفاده بزرگانی از امامیه چون سیدمرتضی و شیخ طوسی قرار داشته است (سیدمرتضی، الشافی، ۲ر۲۴۴، ۳۱۹، جم؛ طوسی، التبیان، سراسر کتاب؛ ابن طاووس، سعدالسعود، ۲۲۹ـ۲۳۱).
در طی سده چهارم همچنان کسانی از معتزله مانند ابوبکر قفال شاشی [چاچی] (د۳۶۵ق) (سیوطی، طبقات المفسرین، ۱۱۰ـ۱۱۱) و علیبن عیسی رمانی (د۳۸۴ق)، (ذهبی، سیراعلام انبلاء، ۱۶ر۵۳۴؛ ادرنوی، طبقات المفسرین، ۸۷) با نوشتن تفاسیری این سنت را دوام بخشیدند. قرطبی ـ مفسر مالکی مذهب ـ در «جامع احکام القرآن» به تکرار با اشاره به نام مؤلف از این تفسیر نقل قول کرده است (۲ر۲۹۱، ۶ر۴۵،…؛ نیز سیوطی، الاتقان، ۱ر۴۴۳). همچنین قاضی عبدالجبار همدانی (د۴۱۵ق)، عالم برجسته معتزلی در ری، با نوشتن آثاری با عنوان «متشابه القرآن» و «تنزیه القرآن عن المطاعن» به تفسیر برخی آیات پرسشانگیز در قرآن برخاسته و افزون بر آن، کتاب سومی نیز به طور کلی در تفسیر تألیف کرده است (سیوطی، طبقاتالمفسرین، ۵۹).
در طی سده پنجم هجری، تفسیرنویسی معتزله بار دیگر موجی از رونق را به خود دیده است. در این سده، نخست باید از تفسیر محمد بن علی بن مهریزد اصفهانی (د۴۵۷ق) یاد کرد (حاجی خلیفه، کشفالظنون، ۱ر۵۳۸). فراتر باید از ابوالحسن علی بن حسن صندلی نیسابوری (د۴۸۴ق) از یاران ابوعبدالله صیمری یاد کردکه به تألیف تفسیری پرداخت و موفق شد نیمی از قرآن را تفسیر کند (قرشی، الجواهر المضیئة، ۳۵۷).
شخصیت دیگر ابویوسف عبدالسلام بن محمد قزوینی(د۴۸۸ق) شیخ معتزله بغداد در عصر خویش است که تفسیر بزرگی بر قرآن کریم داشته است. اگر حمل بر مبالغه نشود، در منابع شمار مجلدات این تفسیر را ۳۰۰ و حتی ۵۰۰ مجلد گفتهاند و یادآور شدهاند که وی تنها سوره فاتحه را در هفت مجلد تفسیر کرده بود. سمعانی که این تفسیر را بررسی کرده، یادآور میشود که در میان تفاسیر، بزرگتر و پرفایدهتر از آن ندیده است. ابن نجار ـ مورخ بغداد ـ نیز یادآور شده است که تخصص اصلی وی در همین حوزه تفسیر بوده است (سیوطی، طبقاتالمفسرین، ۶۷ ـ ۶۸).
آخرین اثر درخشان در تفسیر معتزلی، «الکشّاف عن حقائق التنزیل» از جارالله محمود بن عمر زمخشری (د۵۳۸ق) است که به گفته ابنخلکان امام معتزله در عصر خود بوده است (۵ر۱۶۸ـ۱۷۰). این کتاب که بارها به چاپ رسیده، نه فقط در حوزه تفسیر معتزلی، بلکه به طور کلی در حوزه تفسیر یکی از ماندگارترین آثار است و دهها شرح و حاشیه و تلخیص بر آن نوشته شده است. با وجود مخالفتهای اهلسنت و جماعت با معتزله، کشاف زمخشری هرگز در میان تفاسیر، کماهمیت تلقی نشد و نزد امامیه نیز همواره مورد توجه بود. عبدالکریم عراقی (د۶۴۰ق) از پیوستگان به محافل متأخر معتزله، در مقام پاسخگویی به ردیهای که ابنمنیر برجنبههای اعتزالی کشاف نوشت، اثری با عنوان «الانتصار للزمخشری من ابن المنیر» نوشته است که از واپسین کوششهای تفسیری معتزله است (حاجی خلیفه، کشف الظنون، ۱ر۱۷۳). تاریخ افول تفسیر معتزلی، تاریخ افول مذهب معتزله است.
تفسیر قرآن نزد اشاعره
در میان اشاعرة متقدم کمتر توجه مستقیمی به تفسیر قرآن دیده میشود. در برخی منابع اشاره شده که شخص ابوالحسن اشعری کتابی در تفسیر داشته که نسخههای آن تا سدههای میانه اسلامی موجود بوده است (ابنعساکر، تبیین کذب المفتری، ۳۵، ۳۶۹، ۴۰۰). حدود یک قرن پس از او، امام محمد غزالی از عالمان نامدار پیوسته به مکتب شاعره، نسبت به تفسیر اهتمامی ویژه نشان داد و اوج کوشش او در تفسیر، تألیف کتاب «جواهرالقرآن» بود که به عنوان تفسیری با وجهه غنی کلامی شناخته شده است (چاپ به کوشش محمد رشیدرضا، بیروت، ۱۹۸۵م).
ادیب نامی، عبدالقاهر جرجانی (د۴۲۹ق) که از متعلقان به مکتب اشعری بود نیز در کنار آثار خود در اعجاز قرآن، تصنیفی نیز در تفسیر قرآن داشته است (ادرنوی، طبقات المفسرین، ۱۰۹ـ۱۱۰). در همین دوره زمانی، باید به عبدالله بن یوسف جوینی ـ از عالمان اشعری خراسان ـ اشاره کرد که بر قرآن تفسیری بزرگ نوشته بود (سیوطی، طبقات المفسرین۵۶ـ۵۷) و این راه را فرزندش امام الحرمین عبدالملک بن عبدالله جوینی (د۴۷۸ق) از شناختهترین عالمان اشاعره با نوشتن تفسیری دنبال کرد (سیوطی، الاتقان، ۱ر۳۵، ۱ر۵۱).
نقطه اوج تفسیرنویسی اشعری، نیمه اخیر سده ششم هجری و شاخص آن، امام فخر رازی (د۶۰۶ق) است (چاپ قاهره، المطبعه البهیه). همواره در حوزه اهل سنت، آنچه به عنوان شاخص تفسیر کلامی معرفی میگردد، «تفسیر کبیر» امام فخر رازی است. وی در این اثر که جزو متأخرترین نوشتههای اوست، چنانکه در مقدمه یادآور شده، کوشش کرده است تا براساس آیات قرآنی و فهم مستقیم از آیات، کلام اشعری را بازخوانی کند. داوری درباره اینکه او تا چه اندازه در راستای این فهم از قرآنی و پرهیز از پیشداوریهای کلامی توفیق یافته، البته در گنجایش این مختصر نیست، اما به هر روی فاصله مواضع کلامی امام فخر از نوشتههای صرفا کلامی خود و از دیگر کلامی اشاعره در برخی موارد، نشان میدهد که وی تا اندازهای در این راستا گام برداشته است.
بخش اول مقاله را اینجا بخوانید.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید