داوری نوبل اسلامی / رضا داوری اردكانی

1396/10/9 ۰۸:۰۴

داوری نوبل اسلامی / رضا داوری اردكانی

این یادداشت دو سال پیش و بعد از برگزاری اولین دوره اعطای جایزه جهانی مصطفی(ص)، توسط رضا داوری اردكانی، رییس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران نوشته شد اما از آنجایی كه امید آن می‌رفت تا وضعیت این جایزه در كشور اصلاح شود و سر و سامانی به قاعده گیرد دكتر داوری از انتشار آن خودداری كرد

 

این یادداشت دو سال پیش و بعد از برگزاری اولین دوره اعطای جایزه جهانی مصطفی(ص)، توسط رضا داوری اردكانی، رییس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران نوشته شد اما از آنجایی كه امید آن می‌رفت تا وضعیت این جایزه در كشور اصلاح شود و سر و سامانی به قاعده گیرد دكتر داوری از انتشار آن خودداری كرد. حال بعد از گذشت دو سال كه به نظر ایشان اصلاح قابل توجهی در این امر صورت نگرفته و در همچنان بر همان پاشنه می‌گردد تصمیم به انتشار آن گرفت و متن كامل آن را در اختیار روزنامه اعتماد قرار داد. با توجه به تفصیلی بودن این یادداشت ما ناگزیر شدیم كه آن را در دو بخش مجزا تنظیم و در دو شماره مستقل منتشر كنیم. اكنون بخش اول این یادداشت را می‌توانید در ادامه بخوانید.

 

ملاحظاتی درباره جایزه مصطفی (ص)

١- درباره اعطای جایزه به دانشمندان و نویسندگان از جهات مختلف می‌توان بحث كرد. پیداست كه ورود دانشمندان و نویسندگان در راه علم و شعر و ادب برای شركت در مسابقه و سبقت‌گرفتن نیست. دانشمندان هرجا باشند عزیز و محترمند. آنها برای جلب حرمت و احترام به سوی دانش نرفته‌اند. به این جهت نباید از تشویق دانشمند آن هم از طریق اعطای جایزه توقع آثار و نتایج اساسی داشت زیرا دانشمند هرچند نباید اندیشه نان و زندگی خاطر او را پریشان كند و از علم بازش دارد، برای رسیدن به مال و جاه به سوی علم نرفته است. اصلا علمی كه برای جلب منفعت شخصی به آن رو كنند علم نیست. اعطای جایزه نیز نشانه احترام و حق‌شناسی است و بیشتر كاری تشریفاتی است و برای توجه به علم و رونق بازار آن ضرورت دارد. پس در مورد اثر آن مبالغه نباید كرد. جایزه دادن به دانشمند چیزی چندان به بزرگی او نمی‌افزاید هرچند احیانا علم‌دوستی و حق‌شناسی جایزه‌دهنده را اثبات می‌كند. این نكته از آن جهت اهمیت دارد كه گاهی می‌پنداریم با افزایش بودجه و خرج پول و صرف هزینه در هرجا و هروقت می‌توان علم را تا هر مرتبه و درجه‌ای ارتقا داد و هر پژوهشی را به قول مشهور، مثل كالا تولید كرد. پژوهش به خصوص در زمان ما هزینه دارد و همه كشورها و سازمان‌های اقتصادی و مالی و نظامی و فرهنگی در همه‌جا مبالغ هنگفتی برای پژوهش صرف می‌كنند. در كشور ما بودجه پژوهش ناچیز است و به این جهت پژوهندگان و متصدیان امر پژوهشی كه این بودجه را با بودجه كشورهای توسعه‌یافته قیاس می‌كنند، معتقدند كه برای توسعه پژوهش‌ها باید بودجه را افزایش داد اینها در اعتقاد به لزوم افزایش بودجه پژوهش حق دارند ولی نباید گمان كرد كه به صرف چند برابر شدن بودجه پژوهش علم نیز به همان نسبت پیشرفت می‌كند. برای پژوهش باید هزینه كرد اما هزینه‌كردن یك شرط است و شرط كافی نیست. هزار شرط دیگر هم برای پیشرفت علم باید فراهم شود كه اگر نشود پول‌ها هدر می‌شود اصلا به نظر نمی‌رسد كه هیچ كار مهمی را صرفا با قدرت پول بتوان انجام داد مع‌هذا تشویق و به خصوص رسم احترام به دانش و دانشمندان را ناچیز نباید دانست. بزرگان علم را باید احترام كرد تا دیگران عظمت علم را دریابند و اگر شوقی به آن دارند شوق آنان بیشتر شود. در مورد طبقات دیگر و مثلا ورزشكاران هم این حكم صادق است. تا زمانی كه ورزش حرفه‌ای نشده بود به پهلوانان مزد و جایزه نمی‌دادند و بیشتر آنها را مورد احترام و اعزاز قرار می‌دادند و اگر جایزه‌ای هم بود جایزه افتخار بود و معمولا ارزش مالی و مادی چندان نداشت. در المپ پهلوان‌ها به افتخار می‌اندیشیدند و مردمان به تماشای هنرهای آنان می‌رفتند و بر سر برترین‌های‌شان تاجی كه معمولا با گل و گیاه ساخته شده بود، می‌نهادند. فیلسوفی با ذكر اینكه سه گروه یعنی پهلوانان و دستفروشان و تماشاگران به المپ می‌روند گفته است كه از میان سه گروه، گروه سوم یعنی تماشاگران از آن جهت كه در پی سود و غایت نیستند نسبت به دو گروه دیگر ممتازند، به نظر استاد سخن فارسی نیز: «تنگ‌چشمان نظر به میوه كنند / ما تماشاكنان بستانیم / هر چه گفتیم جز حكایت دوست / در همه عمر از آن پشیمانیم.» اما زمان ما زمان دیگری است. در زمان ما مدام از سرآمدان اهل علم و هنر و ادب و سیاست و مدیریت و ورزش و صاحبان حرف و مشاغل تجلیل می‌شود و به كسان بسیار، جایزه می‌دهند. اعتبار جایزه هم به مبلغ آن است. چرا و برای چه جایزه می‌دهند؟ تا ندانیم كه جایزه به چه كسانی اعطا می‌شود نمی‌توانیم چرایی آن را بدانیم. برای پاسخ دادن به این پرسش مثالی به عنوان مقدمه بیاورم.

 

آلفرد نوبل و جایزه صلح

 

یكی از معروف‌ترین و معتبرترین جایزه‌ها جایزه نوبل است. آلفرد نوبل كه صاحب كارخانه اسلحه‌سازی بود، در تاریخ تكنولوژی دینامیت را اختراع كرده است. البته چینیان باروت را دو سه قرن پیش‌تر می‌شناختند اما چون تكنولوژی‌های قدیم هر یك در حد خود تمام بود كسی در تكمیل آنها كوشش نمی‌كرد چنان‌كه كار چینیان در سیر تاریخ تكنولوژی نظامی نیز دنبال نشد. نوبل در پایان عمر وصیت كرد كه از درآمد و ثروتش هر سال جایزه‌ای به یكی از بزرگ‌ترین پزشكان و شیمیدانان و فیزیكدانان و شاعران و نویسندگان و كوشندگان راه صلح اعطا شود و تصدی این امر را به عهده آكادمی سلطنتی سوئد گذاشت. او ظاهرا می‌خواست كفاره ارتكاب گناه اسلحه‌سازی را بدهد. نمی‌دانم آیا اختراع دینامیت و ساختن سلاح (بخصوص سلاح‌های كشتار جمعی) كفاره دارد یا ندارد. كاش می‌شد با كفاره‌دادن از ویرانگری تكنولوژی جلوگیری كرد و آن را یكسره در خدمت كارسازی و گره‌گشایی قرار داد. در هر صورت اگر اختراع دینامیت و ساختن اسلحه آتشین كفاره داشته است، چینیان نباید آن را بپردازند. اسلحه‌سازی قدیم با اسلحه‌سازی زمان ما قابل قیاس نیست. حتی ساختن سلاح‌های تازه در جهان قدیم در سلسله پیوسته تكمیل و بسط تكنولوژی قرار نمی‌گرفت و زرادخانه‌ها را با آن نمی‌آكندند چنانكه ساختن سلاح‌های آتشین قرون ششم و هفتم هجری (زمان مغولان) نیز ادامه نیافت و در تكمیل آنها كوشش نشد. اصلا به نیت نوبل كاری نداشته باشیم كه تاریخ با نیت اشخاص ساخته و دگرگون نمی‌شود. اكنون هر سال آكادمی سوئد جایزه‌ای به چند دانشمند و یك نویسنده و یك سیاستمدار یا شخصیت سیاسی اعطا می‌كند و این به یك رسم و تشریفات جا افتاده بین‌المللی مبدل شده است. هر جهانی تشریفات خاص دارد. مهم نیست كه بعضی از آنها مهمل بماند و اجرا نشود اما همه آنها را نمی‌توان كنار نهاد. مراسم و تشریفات بی‌اثر و بیهوده نیستند حتی می‌توان گفت كه زندگی جمعی بدون آنها سرد و بی‌روح می‌شود. اما اگر از حد بگذرند و بیشتر وقت و همت مردمان و سازمان‌ها صرف آن شود آن را نشانه غلبه غفلت و اهمال و اعراض از مواجهه با مشكلات باید دانست. تشریفات و مراسم اگر در حد اعتدال باشد لازم و مفید و مطلوب است و كار حفظ و نگهبانی را انجام می‌دهد اما نباید توقع داشت كه منشا آثار و نتایج مهم شود. به عبارت دیگر تشریفاتی مثل اعطای جایزه نوبل یا هر جایزه علمی و ادبی دیگر، تحولی در جهان علم و ادب و سیاست پدید نمی‌آورد. اگر با اعطای جایزه می‌شد دانشمند و شاعر و خدمتگزار مردم و جلوگیری‌كننده از وقوع جنگ و مصیبت پرورد، قدرت‌ها و كشورهایی كه ثروت و درآمد هنگفت دارند وزارت جایزه تاسیس می‌كردند.

 

تاریخ فقط تاریخ مفاخر نیست

 

٢- تكرار می‌كنم اعطای جایزه به دانشمندان و هنرمندان نشانه احترام به دانش و هنر و خردمندی است ولی جایزه، هنر و دانش و خرد پدید نمی‌آورد. وقتی یك دوران تاریخی در حال بسط است اعطای جایزه نشانه نشاط علمی و اظهار قدردانی و حق‌شناسی از بزرگان آن تاریخ است و اگر زمان، زمان فروبستگی باشد هیچ گشایشی از آن حاصل نمی‌شود. شاید بگویند پس این همه جایزه كه می‌دهند برای چیست و از آن چه سودی حاصل می‌شود. گفته شد كه هر جامعه‌ای به مراسم و مناسك و تشریفات و مخصوصا به افتخار و مفاخر نیاز دارد. ما هم به مناسك و به فخر و مفاخرت نیاز داریم. جایزه هم معمولا به چیزهایی تعلق می‌گیرد كه مایه فخر و مباهات باشد و به كسانی اعطا می‌شود كه آن مایه را با خود دارند. همه اقوام همیشه مفاخر داشته‌اند و وجهی از تاریخ‌شان تاریخ مفاخرت است. جهان متجدد نیز مثل هر تاریخی، هم تاریخ مفاخر دارد و هم تاریخ تذكر ولی ظاهرا اكنون این تاریخ بیشتر به تاریخ مفاخر مبدل شده است. تاریخ مفاخر تمام تاریخ نیست. به عبارت دیگر به گذشته رجوع نمی‌كنند كه از فلاكت‌ها و شكست‌های آن چشم بپوشند و بزرگی‌ها و افتخارهایش را سرپوش ناتوانایی‌های امروز سازند. تاریخ در اصل تاریخ تذكر است و با تذكر و بر اثر آن است كه مفاخرت هم جایگاه و اثری می‌تواند داشته باشد اما اگر تاریخ صرفا به تاریخ مفاخر و مفاخرت مبدل شود كم‌كم دیگر چیزی برای مفاخرت نمی‌ماند. تاریخ غرب جدید تا این اواخر هم تذكر بوده و هم تاریخ مفاخرت حتی در طرح جایزه نوبل نیز شاید تا حدودی مفاخرت با این تذكر توأم بود كه غرب در حال پیشرفت است و هر سال افتخارهای تازه دارد. اكنون در همه‌جا وضع قدری تغییر كرده است و مخصوصا در جهان در حال توسعه نمی‌دانیم چه نسبتی میان تاریخ تذكر و تاریخ مفاخر وجود دارد و شاید تاریخ به صرف تاریخ مفاخر مبدل شده باشد.

 

در جهان كنونی اعطای جایزه می‌تواند رسمی تقلیدی و تكراری و نوعی ادای وظیفه اداری و اجرای مقررات باشد. برای اینكه چنین نباشد باید فكر كنیم كه این كار چه لزومی دارد و ما به آن چه نیازی داریم و اگر از رسم جهانی پیروی می‌كنیم غافل نباشیم كه بسیاری از مراسم پرشكوه تشریفاتی در زمان ما با اغراض سوداگری برگزار می‌شود ولی پیداست كه ما در كار اعطای جایزه قصد و غرض سوداگری و بهره‌برداری تبلیغاتی نداریم و صرفا برای شركت در یك رسم خوب و رعایت ادب و حفظ حرمت صاحبان دانش و هنر و معرفت و خردمندی در این كار وارد شده‌ایم. اولین چیزی كه در مورد جایزه باید دانست این است كه بنای جایزه وقتی بنیاد می‌شود كه قوم در توانایی و دانایی به شكوفایی كافی رسیده باشد و كسانی در مراتب عالی دانش و پژوهش و هنر و معرفت و كمالات گوناگون شایسته دریافت جایزه باشند. در چنین وضعی است كه می‌توان به وجود و رونق علم و خرد متذكر بود و مفاخرت كرد. اكنون در كشور ما جایزه‌هایی كه اعطا می‌شود، كم نیست و البته بسیاری از آنها دشواری‌هایی هم دارند. توجه به این دشواری‌ها مخصوصا در هنگام طرح و وضع جایزه‌های جدید باید مایه تذكر باشد. از چند سال پیش در كشور ما طرح نیكوی اعطای جایزه‌ای بزرگ با نامی كه بزرگی‌اش را با بزرگی‌های عادی نمی‌توان سنجید: (جایزه مصطفی(ص))، پیشنهاد و بنیاد شده است. تا پارسال داوران جایزه كه در كار خود بسیار دقیقند كسی را شایسته دریافت آن نیافتند اما در سال جاری دو دانشمند را شایسته تشخیص دادند كه در دی‌ماه به تهران آمدند و جایزه به آنها اعطا شد. پس از برگزاری مراسم هر دو دانشمند به فرهنگستان علوم دعوت شدند تا ضمن ادای احترام به آنها با فرهنگستان و اعضای آن نیز آشنا شوند. آنها دو ساعتی مهمان فرهنگستان بودند. ملاقات با آنها تجربه خوبی بود. ما می‌خواستیم دانشمندان جهان اسلام را بشناسیم و با اعطای جایزه به بزرگ‌ترین آنان زمینه همكاری‌های علمی در جهان اسلام را فراهم‌سازیم. آیا مقصودمان از اعطای این جایزه جز این بود؟ در آیین‌نامه اعطای جایزه آمده است كه این جایزه به قصد ترویج دانش و تشویق دانشمندان و تقویت روابط و همكاری‌های علمی میان دانشمندان جهان اسلام اعطا می‌شود. این قصد و نیت خوبی است و می‌توان بر اساس آن لزوم اعطای جایزه را توجیه كرد اما جایزه را با چه میزان و ملاك و به چه كسانی باید داد؟ جایزه نوبل جایزه به مظاهر و نمایندگان علم و فرهنگ و سیاست جدید بود و از آغاز تاسیس آن تاكنون هر سال كسانی بوده‌اند كه در فیزیك و شیمی و پزشكی پژوهش‌های كارساز كرده و آثار ادبی بزرگ پدید آورده و در سیاست زمان خود كم و بیش موثر بوده‌اند. البته گهگاه و در مواردی به خصوص در مورد جوایز ادبیات و صلح دخالت دست سیاست را می‌بینیم اما توجه كنیم كه اعطای جایزه صلح و ادبیات را سیاست طراحی نكرده است یعنی در ابتدا از اعطای جایزه نتیجه سیاسی خاص و معین نمی‌طلبیده‌اند. در اعطای دیگر جوایز شاید به ندرت بتوان اغراض سیاسی پنهان پیدا كرد. جایزه نوبل هرچه باشد اكنون یكی از مراسم و تشریفات مهم علم و فرهنگ جهان است و اكنون دیگر نمی‌توان پرسید كه اعطای آن چه وجهی دارد. اما اگر جایزه تازه‌ای طراحی شود طراحان باید بگویند قصدشان از آن چیست. من فكر می‌كنم هر جایزه در آغاز باید مایه تذكر باشد و در تشریفات خشك و خالی خلاصه نشود. در یك كلمه بگویم اگر قصد و غرض اعطای جایزه علمی و ادبی و فرهنگی زنده نگهداشتن علم و ادب و فرهنگ است، باید فكر كنیم و ببینیم چگونه و تا چه اندازه شوق علم و ذوق فرهنگ در مردمان را بر‌می‌انگیزد. در اساسنامه به درستی آمده است كه جایزه باید به برقراری همكاری موثر علمی میان كشورهای اسلامی مدد كند. پس باید دید كه جایزه را به چه كسانی بدهیم تا به این مقصود برسیم. در آیین‌نامه مقرر شده است كه جایزه را در حوزه‌های «علوم و فناوری زیستی و پزشكی»، «علوم و فناوری نانو»، «علوم و فناوری اطلاعات و ارتباطات» و «طرح برتر دانشمند مسلمان» اعطا كنند. مبلغ هر جایزه نیز ٥٠٠ هزار دلار است كه از محل موقوفات جایزه تامین می‌شود و چنان‌كه اشاره شد برای اولین‌بار جایزه به دو دانشمند اعطا شد. یكی از آنها بانویی مسلمان بود كه اكنون در كشور سنگاپور به پژوهش اشتغال دارد. یكی دیگر هم از اتباع اردن است یا درست بگویم دانشمندی است كه شناسنامه اردنی دارد اما در امریكا زندگی می‌كند و ظاهرا در آنجا پژوهش‌های موثر و كارساز كرده است. برای دو جایزه دیگر هیات داوران با همه كوششی كه كرده‌اند متاسفانه دانشمند واجد شرایط نیافته‌اند. پیدا نشدن پژوهشگر و دانشمند واجد شرایط در طی سه چهار سال معنی‌دار است و باید ما را به فكر وادارد كه آیا نباید در مورد حوزه‌های جایزه و شرایط احراز شایستگی برای دریافت آن تجدید نظر كنیم؟ این درست است كه نانوتكنولوژی و بیوتكنولوژی در كشور ما پیشرفت‌هایی داشته است و اختصاص جایزه به این دو حوزه شاید اعلام آمادگی شركت در مسابقه باشد ولی نكته‌ای كه از آن نباید غافل شد این است كه در علم و تكنولوژی آنجا كه پژوهش عین تكنولوژی است یا از تكنولوژی منفك نمی‌شود باید در مرز تكنولوژی بود تا بتوان مرزی‌ترین پژوهش‌ها را انجام داد و به این جهت دانشمندان جهان اسلام و كشورهای اسلامی كه در كشور خود اقامت دارند و پژوهش می‌كنند و امكان‌های كافی در اختیار ندارند رقابت‌شان با دانشمندان كشورهای صاحب بالاترین مرتبه تكنولوژی دشوار است. جایزه‌ای هم كه امسال اعطا شد به دانشمندی تعلق گرفت كه گرچه شناسنامه اردنی دارد او را یك دانشمند امریكایی یا وابسته به علم امریكا باید دانست. یعنی این دانشمند اگر تبار و شناسنامه اردنی دارد شاید نسبتش با اردن مثل نسبت دیگر دانشمندان امریكا با این كشور عربی باشد. متاسفانه یا خوشبختانه عدد دانشمندانی كه از جهان اسلام و مخصوصا ایران برخاسته و اكنون در دانشگاه‌ها و مراكز علمی اروپا و امریكا و ژاپن و استرالیا به پژوهش اشتغال دارند كم نیست و بعضی از این دانشمندان، دانشمندان تراز اول جهانند كه با برخورداری و بهره‌مندی از امكان‌های پژوهش در جهان توسعه‌یافته به این مقام رسیده‌اند و معلوم نیست اگر در كشور خود مانده بودند به مقام علمی كنونی‌شان می‌رسیدند. آیا جایزه مصطفی (ص) را به اینها باید داد؟ مسلما كسانی كه در خارج از كشورشان به كار علم مشغولند اگر نسبت و پیوندی با كشور خود و سازمان‌های علمی آن داشته باشند و در مرتبه عالی باشند جایزه مصطفی(ص) را نیز می‌توانند دریافت كنند. اما اگر صرفا در یك كشور اسلامی به دنیا آمده و شناسنامه‌ آن كشور را دارند و چه بسا كه این شناسنامه هرگز به كارشان نمی‌آید (مگر اینكه به بركت آن برنده جایزه‌ای در كشورهای اسلامی یا در كشور خودشان بشوند) بهتر است جایزه خود را هم از همان‌جا بگیرند كه به آن تعلق دارند (چنان‌چه پارسال دانشمند جوان ایرانی بزرگ‌ترین جایزه جهانی در ریاضیات را دریافت كرد) . امیدوارم این سخن حمل بر كوته‌فكری و بی-احترامی به دانش و دانشمندانی كه از كشور خود مهاجرت كرده و در پیشبرد پژوهش موثر بوده‌اند نشود. مهاجرت دانشمندان یك وجه اخلاقی دارد كه در جای خود نمی‌توان از آن صرفنظر كرد. ما چگونه می‌توانیم از رفتن عده كثیری از مستعدترین فارغ‌التحصیل‌های بهترین دانشگاه‌های كشور به خارج و از دست دادن بخش مهمی از حاصل توسعه آموزش عالی متاسف نباشیم و به دانشمندانی كه در وطن خود مانده و به پیشرفت علم آن خدمت كرده‌اند ادای احترام نكنیم؟

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: